مقابله نرم و علمی با جریان های منحرف مهدویت نیاز امروز جامعه است
به گزارش خبرگزاری رسا، حجت الاسلام «حسین حجامی» با بیان این که هرچه آمادگی مردم برای امر ظهور بیشتر باشد، طبیعتاً ظهور نیز زودتر رخ میدهد، اظهار داشت: بدون شک، این نوع نگاه به ظهور، تأثیر بسیار شگرفی بر منتظران گذاشته و جامعه منتظر را به جامعهٔ ظلم ستیز و ستم سوز تبدیل میکند.
عضو انجمن علمی مهدویت حوزه افزود: ویژگی عمده مهدویت، ستم سوزی آن است و آمادگی برای برپائی چنین جامعهای و شرکت در آن، جز با ایجاد و حفظ روحیه ظلم ستیزی ممکن نخواهد بود، از هین رو میتوان اذعان نمود که اندیشه مهدویت یکی از با برکتترین آموزههای اسلامی برای دوران غیبت بوده و ریسمانی است که جامعه اسلامی با چنگ زدن به آن از انواع خطرات و آسیبها در امان میماند.
وی با تأکید بر این که این امر دارای یک شرط بسیار مهم و اساسی بوده و اندیشه مترقی و پویا و رشد دهنده مهدویت بدون رعایت آن، به خطری بزرگ تبدیل میشود، گفت: بدون توجه به این مسأله جامعه اسلامی و مسلمانان را به قهقری سوق میدهد و اسباب سیه روزی دنیوی و شور بختی اخروی آنها را فراهم میسازد؛ آن شرط مهم این است که اندیشه مهدویت باید به صورت درست و صحیح درک شود و از سوی کسانی که مؤلفههای آن را به خوبی میشناسند، به مردم ارائه گردد.
حجت الاسلام حجامی تصریح کرد: زیرا تنها در این صورت است که جامعه و مسلمانان میتوانند در زمان غیبت از فوائد اعتقاد به مهدویت برخوردار شوند؛ در حقیقت مهدویت دوای درد مردم دوران غیبت و فترت است و این دوا مانند هر دوائی، در صورتی مؤثر است که ترکیبات آن رعایت شده و درست و بجا مصرف شود و اگر کمترین تغییری در آموزههای آن رخ دهد، مانند هر دوای دیگری که اختلالی در ترکیبات آن ایجاد شده است، خطرناک و زیان آور خواهد بود.
وی بیان داشت: امروزه یکی از آسیبهایی که دامنگیر اندیشه مترقی مهدویت شده تبیین مؤلفههای آن توسط افراد غیرمتخصص است؛ اگر بخواهیم این جریان را به اختصار معرفی کنیم باید بگوئیم عدهای بنا به علایق شخصی و بدون داشتن مهارتهای لازم برای فهم متون دینی، به متن روایات و آیات رجوع کرده و شروع به استنباط از آنها میکنند.
این پژوهشگر مهدویت در تبیین این آسیب یاد شده در حوزه مهدویت خاطرنشان ساخت: این افراد به مرور زمان یافتههای خود را با دوستان و نزدیکان خود در میان گذاشته و به تدریج هسته اولیه گروهی را که با عشق به فعالیت میپردازند، تشکیل میدهند و علتی که برداشتهای این افراد مورد توجه دیگران قرار میگیرد - چنانکه بعضاً خود آنها نیز ذکر میکنند- این است که مطالب آنها بی سابقه بوده و در هیچ کتابی یافت نمیشود.
وی اضافه کرد: علت بی سابقه بودن آنها نیز به این خاطر است که این افراد، فاقد تخصص لازم برای برداشت از متون هستند، از این رو با کنار هم گذاشتن مطالبی که منطقاً نمیتوان آنها را کنار هم نهاد، مطالبی را به متون روایات و آیات نسبت میدهند که تاکنون سابقه نداشته است؛ زیرا کسانی که تاکنون با این متون کار داشتند، به دلیل آشنائی با فنون استنباط و آگاهی از بایستههای کنار هم گذاشتن متون و دستیابی به مطلب تازه، میدانستند که نمیتوان این گونه مطالب را به این متون نسبت داد.
حجت الاسلام حجامی با اشاره به یکی دیگر از علل تازه بودن مطالب این افراد خاطرنشان کرد: این افراد با ادبیات عرب که لازمه فهم درست از متون دینی است آشنا نیستند از این رو مطالبی را به روایات و آیات نسبت میدهند که اگر کسی کمترین آشنائی با ادبیات عرب داشته باشد چنین کاری نمیکند.
وی تأکید کرد: کسی که خود اقرار میکند اصلاً سواد حوزوی ندارد و اگر کسی دو دقیقه با او صحبت کند در همان دو سه دقیقه اول و چه بسا با همان کلمات اول متوجه میشود که أصلاً سواد حوزوی ندارد و یا اینکه معلم به او دستور داده است که در فهم قرآن به صرف و نحو مقید نباشد، چگونه میتواند به متون روایات و آیات که بر اساس قواعد زبان عربی به مردم القاء شده رجوع نموده و به قول خود از آنها معارف مهدوی استنباط نماید که در 1400 سال که از عمر اسلام میگذرد به سابقه بوده و از هیچ یک از علمای اسلام تاکنون شنیده نشده است؟!!
این استاد حوزه و دانشگاه افزود: صد البته راست میگوید که اینگونه مطالب تاکنون از هیچ عالمی شنیده نشده است زیرا هیچ عالمی هر چیزی را کنار هر چیزی قرار نمیدهد تا به مطلبی تازه برسد چنانکه هر آشپزی هر چیزی را با هر چیزی مخلوط نمیکند تا به مزهای تازه برسد.
وی با بیان این که این حرکتها متأسفانه در جامعه رو به گسترش هستند و کم کم به جریانی خزنده تبدیل میشوند که خیلی آرام و با چراغ خاموش در جامعه حرکت میکند، گفت: این جریانها به خاطر اینکه دامنه فعالیتشان مستقیماً به حوزه عمل مربوط نبوده و ابتدا به دنبال ایجاد تحول در نوع نگاه مردم نسبت به امام مهدی(عج) و آموزهها و مؤلفههای مهدویت هستند، کمتر مورد توجه قرار گرفته و حساسیت کمتری نسبت به آنها در مقایسه با سایر جریانهای فعال در عرصه مهدویت به وجود میآید.
حجت الاسلام حجامی اضافه کرد: با توجه به این مسائل، این افراد با خیال راحت و حتی احیاناً با حمایتهای کسانی که مسؤل برخورد با انحرافات هستند به فعالیت خود ادامه داده و تا سالها ممکن است، انحرافات آنها در جلوی دید مردم و مسؤلین قرار نگیرد.
وی بیان داشت: نکته دیگری که در این جریانها با شدت بیشتری نسبت به سایر جریانهای انحرافی فعال در عرصه مهدویت دنبال میشود، دشمنی با علماء و مراجع و روحانیت به عنوان متخصصان امر دین است؛ بی تردید هر برداشتی که بر پایههای درست استنباط از متون دینی استوار نباشد با مخالفت علماء و مراجع و روحانیون مواجه شده و در هم کوبیده میشود، بنابر این اولین کاری که این افراد انجام میدهند سست کردن ریشه این مخالفت در دیدگان اطرافیان و طرفداران خود است.
این پژوهشگر مهدویت با بیان این که این دسته افراد در مجالس خود به شگردهای مختلف به علما و مراجع دین حمله کرده و مطالب خود را بسیار بالاتر از فهم و درک آنها معرفی میکنند، گفت: پیروان آنها نیز به دلیل عدم آشنائی با روشهای صحیح استنباط و روشهای شناخت مغالطه و با این تصور که هر مطلبی که در ادامه آن حدیثی آورده شود، صحیح است، به این سخنان دلبسته و سخت به آنها معتقد میشوند.
وی تأکید کرد: این امر، زمانی شدت مییابد که امر به ظاهر خارق العادهای را نیز از آنها مشاهده کنند؛ این جریانها اگر چه مانند سایر جریانهای فعال در عرصه مهدویت عمل گرا به نظر نرسیده و بیشتر بر روی مسائل اعتقادی کار میکند اما از آنجا که هر باوری حتماً به حوزه عمل نیز وارد شده و تعیین کننده رفتار انسان نیز میباشد - در غیر این صورت علم است نه باور – طبیعتاً دامنه فعالیت آنها به حوزه عمل و رفتار نیز کشیده شده و خطری جدی در دراز مدت برای اندیشه ناب مهدویت خواهند بود.
وی با تأکید بر این که عقاید انحرافی، طبیعتاً رفتارهائی را که با موازین شرع مطابقت نداشته و نادرست است، به دنبال دارد، یادآور شد: میتوان ادعا نمود خطر رواج این گونه جریانها در جامعه از خطر سایر گروهها بیشتر بوده و به راحتی و با به کار گیری قوه قهریه نمیتوان آن را از ریشه نابود و امحاء نمود، از این رو اولویت اول در برخورد با این جریانها برخورد نرم با آنها و نقد دیدگاهها و مبانی آنها است. به عبارت دیگر مصلحت اقتضاء میکند که در برخورد با این گونه جریانها صبوری خود را از دست نداده و با تفکر به جنگ تفکر آنها برویم.