شماره ۲۰۷ ماهنامه فکه؛ شیر مرد بختیاری
به گزارش خبرنگار سرویس کتاب و نشر خبرگزاری رسا، انقلاب اسلامی در محدوده جغرافيايی ايران متولد شد ولی از آغاز، نه خودش را در محدوده مرزها تعريف كرد و نه ايدهآلش اين بود. اين نهضت كه در غربت يك امام و امت شروع شد، به زودی مبدل شد به يك نهضت جهانی و از مظلومان و آزادیخواهان دل ربود. امروز ديگر انقلابی كه خيلی ها قصد محصور كردنش در جمهوری اسلامی را داشتند تبديل شده به يك جبهه جهانی به نام جبهه مقاومت.
جبهه مقاومت قطعا ريشه در يك جنگ نابرابر به نام هشت سال دفاع مقدس دارد. جنگی كه در بخش كوچكی از خاك سرزمينی ايران، ميان فرزندان وطن با جبههای كه نوك پيكانش رژيم صدام و حزب بعث او درگرفته بود ولی در حقيقت ايستادگی در برابر هجوم وسيع ۳۷ كشور بود. جنگی كه در نهايت به عقبنشينی صدام به اقرار خودش، از تمام مواضع گذشتهاش ختم شد. اين جنگ هرچند صدها هزار شهيد و جانباز و بازماندگان صدمهديده از جنگ و خرابی های وسيع به جا گذاشت ولی ارزشش را داشت كه امت امام از درون آن، ققنوسوار سر برآورد و باور كند با دست خالی و توكل بر خدا میتوان ايستاد كه: كم من فئة قليله غلبت فئة كثيرة باذن الله.
ماهنامه فكه سودای آن روزها را در سر دارد. از آن دوران مینويسد تا باورِ نابِ «ما میتوانيم» را جاودانه نگهدارد. فكه ايمان دارد كه يادآوری آن مقاومتها بنيان مرصوصی خواهد شد در تداوم ايستادگی ملتی كه تمام معادلات جهان را در دورانی كه می رفت همه چيز به نفع جبهه استكبار خاتمه يابد، بر هم زد.
انتشار ماهنامه فكه تولد مقدس اين تفكر بود كه نبايد گذاشت روزهای حماسهسازی جوانان اين مرز و بوم در اوج غربت وطن، به فراموشی سپرده شود. حضور در آن ميدانها بی چشمداشت مادی بلكه جدايی از زمين و زمان بود به اين اميد كه رد پايی به لقای پروردگار باز شود و ديگر هيچ.
ساختار ماهنامه
مطالب این ماهنامه در7 بخش سامان یافته است:
1. یادداشت ها: در این بخش این عناوین به چشم می خورد: نامه ای کوتاه به آزاده گمنام وطنم، فاطمیون؛ و نسیمی از افغانستان.
2. چشم انداز: در این بخش این عناوین آمده است: تحول غایی، پدافند غیرعامل، و نه به فساد.
3. گذر از تاریخ: در این قسمت هم این عناوین دیده می شود: رستگاری در محراب و کودتایی علیه استقلال خواهی.
4. روایت راوی: در این بخش این عناوین آمده است: از سر نو، حرف دل غریب، صبح خاکریز،افسر بسیجی، اشک های مصطفی، مصطفی چمران، و لبخند بزن برادر.
5. مدافعان حریم: در این قسمت از ماهنامه این عناوین آمده است: شیر مرد بختیاری، انگشتری، همیشه با او، من این راه را دوست دارم، سرباز ولایت، آخرین نفر، و رفیق با مرام.
6. فکه +: آخرین بخش از کتاب دارای این عناوین است: کتابنامه و چند خط خبر.
7. مشاهد من البطوله: در این قسمت از ماهنامه عنوان متأخر آمده است.
برشی از ماهنامه
در صفحه 34 و قسمت لبخند بزن برادر این ماهنامه درباره خاطرات شهدا این مطالب نگارش یافته است:
مدتها بود بچه های گردان حمزه لشکر ۲۷ محمدرسول الله (ص) در خط پدافندی مهران در منطقه قلاویزان بودند. به علت این که آن جا خط مقدم پدافندی بود، بچه ها اگر می خواستند بروند حمام باید حدود ۱۰ کیلومتر برمی گشتند عقب، آن هم با چه سختیها و مشکلاتی برای حمام رفتن باید در نوبت می ایستادند و بعد هم که برمی گشتند، دوباره سر و کله شان پر از گرد و خاک بود و انگار نه انگار که حمام رفته اند. تازه باید می آمدند و با ترس و لرز از این که ترکش نخورند، سرشان را زیر منبع آب می شستند و خیلی سریع به سنگر برمی گشتند.
این شده بود علت این که بچه ها فقط برای حمام واجب به عقب می رفتند، بگذریم. حالا بعد از حدود ۴۵ روز اعلام کرده بودند که جمع کنید می خواهیم برویم عقب یعنی پادگان دوکوهه، مقر اصلی لشکر ۲۷. همه چیز آماده شد و راه افتادیم. بعد از ساعت ها در راه بودن، رسیدیم دوکوهه و با هماهنگی فرمانده گردان، حمام بزرگ دوکوهه قرق شد که بچه های گردان ما به حمام بروند. چهره هایی که بعد از یک ماه حمام ندیدن، خوشحال و خندان می خواستند بروند تنی به آب بزنند، دیدنی بود. همه آماده شدند و در یک لحظه، داخل حمام عمومی دوکوهه غلغله شد.
سروصدا و همهمه و بخار آب بود و چهره های معصومی که از همه چیز خود گذشته بودند تا دشمن نتواند دستش را به تکه ای از خاک و دین و ناموسشان برساند. از فرماندهان گردان تا نیروهای عادی، همه با هم در حال شستن یکدیگر بودند. اسدالله پازوکی و بهروز پازوکی هم دو برادر بودند که داشتند همدیگر را می شستند. واقعا درس فداکاری و اخلاص و گذشت در کارهای این شهدا برای ما و همه تا ابد ماندگار و الگوست به علت اینکه هوای منطقه جنوب گرم است، منبعی که در آن آب می ریختند، آفتاب مستقیم می خورد و آبش داغ بود.
آب سرد باید از بیرون پادگان می آوردند که با آب داغ مخلوط بشود تا بشود استحمام کرد. در همین موقع که بچه ها داشتند خودشان را می شستند و لیف می زدند و بعضی ها هم سر می شستند، آب سرد تمام شد و بچه ها از زیر دوشهای آب داغ پریدند کنار. بدنها و سرها همه پر از کف بود. مسئول حمام هم یکسره داد می زد «بیاید بیرون! آب سرد حالا حالاها نمیاد!» همه با همان وضعیت آمدند بیرون و با حوله، کفهای صابون را پاک می کردند و می خندیدند. آنها چه جالب دنیا را به سخره گرفته بودند و امروز، ما را چه شده که دنیا ما را به سخره گرفته است؟!
مؤسسه فرهنگی هنری جنات فکه، دویست و هفتمین شماره ماهنامه فکه را باقیمت ۱۵۰۰۰ تومان در ۵۶ صفحه منتشر کرده است. علاقهمندان جهت خرید این ماهنامه به آدرس اینترنتی:www.magiran.com مراجعه کنند./۸۲۶/ن601/ق