یادداشت؛
چرا اینستکس بازیچهای چرند است؟
اینستکس «بازیچه» بود، زیرا محصولی تاکتیکی برای «حفظ تعهدات برجامی ایران» محسوب میشد و حتی ایجاد و تولد آن معلول همافزایی استراتژیک – تاکتیکی آمریکا و اتحادیه اروپایی بود.
به گزارش خبرگزاری رسا، سیده فاطمه حسینی طی یادداشتی در روزنامه وطن امروز نوشت: حضرت آیتالله خامنهای رهبر بزرگوار انقلاب اسلامی در بخشی از سخنان راهگشا و حکیمانه خود به مناسبت فرارسیدن عید سعید قربان تاکید فرمودند: «به وعدههای این و آن نباید تکیه کرد. سال ۹۷ که آمریکا از برجام خارج شد، اروپاییها ما را عقب انداختند و اقتصاد کشور را شرطی کردند. این برای اقتصاد کشور خیلی مضر است. اروپاییها هیچ کاری نکردند. آخرین ابتکار آنان هم بازیچه چرندی به اسم «اینستکس» بود. خود این یک چیز مضر و غلطی است که این را هم انجام ندادند و نکردند».
سخنان رهبر حکیم انقلاب درباره «اینستکس» و تعبیر خاص ایشان در قبال سازوکار مالی ویژه اروپا، منجر به آشفتگی رسانههای اروپایی شده است.
سوال اصلی این است: چرا اینستکس به لحاظ ماهوی، یک «بازیچه» و نه یک «ساختار واقعی» برای تأمین نیازهای ایران محسوب میشود؟ چرا رهبر معظم انقلاب از لفظ «بازیچه» در قبال این محصول تمامعیار اروپایی استفاده فرمودند؟ واقعیت امر این است که ماه ژانویه 2019، پس از اعلام رسمی «هایکو ماس» وزیر خارجه آلمان مبنی بر «ایجاد سازوکار مالی ویژه اروپا» برای تجارت با ایران، آنگلا مرکل، صدراعظم این کشور اروپایی در سخنانی تأکید کرد اتحادیه اروپایی قصد ندارد بر سر برجام و تأمین منافع ایران، با واشنگتن وارد منازعه شود! دیگر سیاستمداران اروپایی از جمله امانوئل مکرون، ترزا می و بوریس جانسون نیز معتقد بودند هر گونه تصمیم و اقدامی در قبال ایران و توافق هستهای، باید در ذیل پازل استراتژیک مشترک ضدایرانی «ایالات متحده/ اتحادیه اروپایی» تعریف شود. بر همین اساس، مقامات اروپا پس از توافق با مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا و جان بولتون، مشاور سابق امنیت ملی این کشور، تصمیم به پیشبرد تاکتیک «خرید زمان از ایران» با استناد به یک «ساختار انتزاعی» گرفتند.
بنابراین اینستکس به لحاظ ماهوی، نماد «استقلال اروپا از آمریکا» برای «تأمین نیازهای ایران» نبود، بلکه نماد «همپیمانی مشترک آمریکا- اروپا» در «حفظ یکجانبه تعهدات ایران» بود. از سوی دیگر، «اینستکس» اساسا یک «ساختار انتزاعی» بود و در عمل، ویژگیها و زیرساختهای اولیه برای تبدیل به یک «شبکه عملیاتی» را نداشت. اهداف اعلامی فریبکارانه تروئیکای اروپایی از جمله «خرید نفت از ایران» و «راهاندازی تجارت غیردلاری با کشورمان»، سریعا جای خود را به «تأمین اقلام بشردوستانه» آن هم به صورت محدود و قطرهچکانی داد! از سوی دیگر، اروپاییان به طور همزمان به «بانیان ایجاد ساختار موهوم اینستکس» و «ناظران و ارزیابیکنندگان» آن تبدیل شدند. به عبارت بهتر، اینستکس از ابعاد ماهوی، حقوقی و عملیاتی دارای مشکلات عدیده بود و همین موارد سبب شد اتحادیه اروپایی بدون هیچ هزینهای، از ادعاهای فریبنده و نمایشی خود درباره تأمین منافع ایران در برجام عقبنشینی کند!
آری! اینستکس «بازیچه» بود، زیرا محصولی تاکتیکی برای «حفظ تعهدات برجامی ایران» محسوب میشد و حتی ایجاد و تولد آن معلول همافزایی استراتژیک – تاکتیکی آمریکا و اتحادیه اروپایی بود. از سوی دیگر، اینستکس به اندازهای «چرند» بود که حتی در ادبیات ظاهری مقامات اروپایی، از یک «رود خروشان» تبدیل به یک «تشت بدون آب» شد! مقامات اروپایی ناگهان یادشان افتاد حداقل 80 درصد اقتصاد اتحادیه اروپایی در دست بخش خصوصی است و حتی ظرفیت 20 درصدی اقتصاد دولتی نیز نمیتواند در خدمت تأمین منافع ایران در برجام قرار گیرد! همچنین اروپاییان در یک لحظه متوجه شدند نمیتوانند شرکتهای بزرگ، متوسط و حتی کوچک خود را وادار به تجارت با ایران کنند، زیرا آنها از تحریمهای ثانویه و یکجانبه آمریکا هراسانند! همه اینها در عرض «یک لحظه» و البته پس از ماهها مانور اروپاییان بر سر «اینستکس» به ذهن آنها رسید(!) گویا متقلبان و حیلهگرانی نظیر مکرون، مرکل و بوریس جانسون به یکباره متوجه ساختار اقتصادی- تجاری اروپا شده بودند!
«اینستکس» خطکش و معیاری برای سنجش «صداقت اروپاییان» در برجام و «راستیآزمایی ادعای استقلال آنها» بود! اتحادیه اروپایی در هر دوی این موارد با نمره «صفر» مردود شد. اکنون مقامات اروپایی نسبت به سالهای 2017، 2018 و 2019 میلادی، رویکرد علنیتری را در تقابل با کشورمان در پیش گرفتهاند؛ آنها رسما پیشنویس قطعنامه ضدایرانی آژانس را تهیه کرده و از گزینه «تمدید محدود تحریم تسلیحاتی ایران» دفاع میکنند! همچنین مکرون و مرکل خود را موظف میدانند جهت پر کردن برگه گزارش کار خود که به صورت مرتب برای کاخ سفید میفرستند، هر از گاهی سخنی درباره لزوم ایجاد محدودیتهای نظامی و منطقهای علیه ایران بر زبان آورند. شاید دیگر نیاز نباشد از «عیار» اتحادیه اروپایی سخنی به میان آوریم. ارزش اتحادیه اروپایی و سیاستمداران ارشد آن، در بهترین وضعیت ممکن، به اندازه همان «اینستکس» است!
سخنان رهبر حکیم انقلاب درباره «اینستکس» و تعبیر خاص ایشان در قبال سازوکار مالی ویژه اروپا، منجر به آشفتگی رسانههای اروپایی شده است.
سوال اصلی این است: چرا اینستکس به لحاظ ماهوی، یک «بازیچه» و نه یک «ساختار واقعی» برای تأمین نیازهای ایران محسوب میشود؟ چرا رهبر معظم انقلاب از لفظ «بازیچه» در قبال این محصول تمامعیار اروپایی استفاده فرمودند؟ واقعیت امر این است که ماه ژانویه 2019، پس از اعلام رسمی «هایکو ماس» وزیر خارجه آلمان مبنی بر «ایجاد سازوکار مالی ویژه اروپا» برای تجارت با ایران، آنگلا مرکل، صدراعظم این کشور اروپایی در سخنانی تأکید کرد اتحادیه اروپایی قصد ندارد بر سر برجام و تأمین منافع ایران، با واشنگتن وارد منازعه شود! دیگر سیاستمداران اروپایی از جمله امانوئل مکرون، ترزا می و بوریس جانسون نیز معتقد بودند هر گونه تصمیم و اقدامی در قبال ایران و توافق هستهای، باید در ذیل پازل استراتژیک مشترک ضدایرانی «ایالات متحده/ اتحادیه اروپایی» تعریف شود. بر همین اساس، مقامات اروپا پس از توافق با مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا و جان بولتون، مشاور سابق امنیت ملی این کشور، تصمیم به پیشبرد تاکتیک «خرید زمان از ایران» با استناد به یک «ساختار انتزاعی» گرفتند.
بنابراین اینستکس به لحاظ ماهوی، نماد «استقلال اروپا از آمریکا» برای «تأمین نیازهای ایران» نبود، بلکه نماد «همپیمانی مشترک آمریکا- اروپا» در «حفظ یکجانبه تعهدات ایران» بود. از سوی دیگر، «اینستکس» اساسا یک «ساختار انتزاعی» بود و در عمل، ویژگیها و زیرساختهای اولیه برای تبدیل به یک «شبکه عملیاتی» را نداشت. اهداف اعلامی فریبکارانه تروئیکای اروپایی از جمله «خرید نفت از ایران» و «راهاندازی تجارت غیردلاری با کشورمان»، سریعا جای خود را به «تأمین اقلام بشردوستانه» آن هم به صورت محدود و قطرهچکانی داد! از سوی دیگر، اروپاییان به طور همزمان به «بانیان ایجاد ساختار موهوم اینستکس» و «ناظران و ارزیابیکنندگان» آن تبدیل شدند. به عبارت بهتر، اینستکس از ابعاد ماهوی، حقوقی و عملیاتی دارای مشکلات عدیده بود و همین موارد سبب شد اتحادیه اروپایی بدون هیچ هزینهای، از ادعاهای فریبنده و نمایشی خود درباره تأمین منافع ایران در برجام عقبنشینی کند!
آری! اینستکس «بازیچه» بود، زیرا محصولی تاکتیکی برای «حفظ تعهدات برجامی ایران» محسوب میشد و حتی ایجاد و تولد آن معلول همافزایی استراتژیک – تاکتیکی آمریکا و اتحادیه اروپایی بود. از سوی دیگر، اینستکس به اندازهای «چرند» بود که حتی در ادبیات ظاهری مقامات اروپایی، از یک «رود خروشان» تبدیل به یک «تشت بدون آب» شد! مقامات اروپایی ناگهان یادشان افتاد حداقل 80 درصد اقتصاد اتحادیه اروپایی در دست بخش خصوصی است و حتی ظرفیت 20 درصدی اقتصاد دولتی نیز نمیتواند در خدمت تأمین منافع ایران در برجام قرار گیرد! همچنین اروپاییان در یک لحظه متوجه شدند نمیتوانند شرکتهای بزرگ، متوسط و حتی کوچک خود را وادار به تجارت با ایران کنند، زیرا آنها از تحریمهای ثانویه و یکجانبه آمریکا هراسانند! همه اینها در عرض «یک لحظه» و البته پس از ماهها مانور اروپاییان بر سر «اینستکس» به ذهن آنها رسید(!) گویا متقلبان و حیلهگرانی نظیر مکرون، مرکل و بوریس جانسون به یکباره متوجه ساختار اقتصادی- تجاری اروپا شده بودند!
«اینستکس» خطکش و معیاری برای سنجش «صداقت اروپاییان» در برجام و «راستیآزمایی ادعای استقلال آنها» بود! اتحادیه اروپایی در هر دوی این موارد با نمره «صفر» مردود شد. اکنون مقامات اروپایی نسبت به سالهای 2017، 2018 و 2019 میلادی، رویکرد علنیتری را در تقابل با کشورمان در پیش گرفتهاند؛ آنها رسما پیشنویس قطعنامه ضدایرانی آژانس را تهیه کرده و از گزینه «تمدید محدود تحریم تسلیحاتی ایران» دفاع میکنند! همچنین مکرون و مرکل خود را موظف میدانند جهت پر کردن برگه گزارش کار خود که به صورت مرتب برای کاخ سفید میفرستند، هر از گاهی سخنی درباره لزوم ایجاد محدودیتهای نظامی و منطقهای علیه ایران بر زبان آورند. شاید دیگر نیاز نباشد از «عیار» اتحادیه اروپایی سخنی به میان آوریم. ارزش اتحادیه اروپایی و سیاستمداران ارشد آن، در بهترین وضعیت ممکن، به اندازه همان «اینستکس» است!
منبع: وطن امروز
ارسال نظرات