«هما»؛ عاشقانهای از سالهای جنگ/ درباره زنانی که هم پدر بودند و هم مادر
به گزارش سرویس کتاب و نشر خبرگزاری رسا، انتشار خاطرات زنان از جنگ تحمیلی در سالهای اخیر دریچه جدیدی به روی ادبیات دفاع مقدس باز کرده است. آثاری که برخلاف کارهای گذشته که درباره جنگ تحمیلی نوشته شدهاند، قهرمان و شخصیت اولشان را زنانی تشکیل میدهند که در 30 سال گذشته اسمی از آنها برده نشده و صدایی از آنها شنیده نشده بود.
خاطرات زنان در این برهه تاریخی از چند وجه حائز اهمیت است. این حضور و دلگرمی این دسته از زنان بود که سبب شد تا رزمندگان با مقاومت و صلابت بیشتری در جبههها حضور داشته باشند. از این جهت میتوان گفت که آنها نیز همانند همسران و برادران خود، هویتی حماسی دارند؛ هرچند تفنگ به دست نگرفتند.
از سوی دیگر، خاطرات زنان در هشت سال دفاع مقدس، نمایی اجتماعی از وضعیت و اوضاع خانوادههای ایرانی در یکی از حساسترین مقاطع تاریخی کشور را نشان میدهد. نمایی که میتوان آن را از دل روایتهای مختلف جست و همانند پازلی کنار هم قرار داد. کتاب «هما» نیز از این قاعده مستثنی نیست؛ با این توضیح که این اثر هم شمهای از اوضاع مردم جنوب و درگیر در جبهههای جنوبی را روایت میکند و هم در نمایی دیگر، به نحوه زندگی مهاجران و جنگزدگان به دیگر شهرها میپردازد. «هما» از سختیهای جنگ و از شیرینیهای همدلی مردم شهرهای مختلف سخن میگوید.
شخصیت اول و قهرمان کتاب «هما»، نوشته ربابه جعفری و جمشید طالبی، زنی متولد دزفول است که جنگ آنها را به نهاوند، یکی از شهرهای همدان، میکشاند و او در این شهر با شهید محسن امیدی که نهاوندی است، ازدواج میکند. نویسندگان ابتدا با روایت خاطرات دوران کودکی راوی، مخاطب را به گرمای دزفول برده و زیر نخلهای آن مینشانند تا نفسی تازه کند و بعد از آن، به مواجهه یک خانواده با جنگ میپردازند.
«هما» نیز همانند بسیاری از کتابهایی که در گونه خاطرهنویسی دفاع مقدس در سالهای اخیر نوشته شدهاند، تلاش کرده تا با توصیف، استفاده از گفتوگو، ایجاد حس تعلیق، فضاسازی و ... مرز خاطرات و داستان را کمرنگتر کند؛ هرچند نویسندگان در مقدمه بر این تأکید کردهاند که به خاطرات وفادار بوده و تنها آن را بازآفرینی کردهاند. با وجود این، گاه توضیحات و توصیفات اضافه، مخاطب کتاب را به دردسر میاندازد.
در پیشگفتار این کتاب نحوه چگونگی تدوین این خاطرات توضیح داده شده و نوشته شده است: نوشتن از آنان که دل در گرو حضرت دوست دارند و بیتوجه به دنیا و تعلقاتش هستند، قلم را از قدم بر صفحه سفید کاغذ عاجر میکند. گاه میشود شهید نباشی و آرزوی آن را در دل داشته باشی و خوابش را ببینی؛ گاه میشود مکه نرفته باشی و جامه احرام بر تن نکرده باشی و حاجی شده باشی! گاه میشود چنان فروتن باشی که چند قدم جلوتر از همسرت راه بروی تا مبادا دل همسر شهیدی با دیدنت در خیابان ترک برندارد! گاه میشود که خانه داشته باشی و آن را سرپناه خود و همسرت کنی؛ ولی با رویی گشاده بگویی الآن وقت جنگ است؛ نه ساخت منزل و سرپناه و گاه میشود فقط محسن هما نباشی و امید همه باشی و گاه ...
هما عاشقانهای است از مهر، محبت، فداکاری سرکار خانم هما شالبافزاده در همراهی با همسر شهیدش. وصف هما، وصف آنانی است که چشم به آسودگی نبستند، خستگی را به چشم و دل راه ندادند و صبورانه باغبان ثمره گلستان زندگیشان بودند و برای فرزندانشان هم پدر بودند و هم مادر.
انتشارات سوره مهر این اثر را در هزار و 250 نسخه و به قیمت 50 هزار تومان منتشر کرده است./826/د102/ق