۰۹ تير ۱۳۹۹ - ۱۱:۱۶
کد خبر: ۶۵۶۴۱۱
گزارشی از رهبانیت در اتیوپی؛

رهبانیت، بدعت خطرناک مسیحیت

رهبانیت، بدعت خطرناک مسیحیت
رهبانیت مسیحیان شیوه ای فداکارانه از زندگی زاهدانه افرادی است که معمولاً مخفیانه به عبادت می پردازند.

به گزارش بین الملل خبرگزاری رسا، رهبانیت یک شیوه زندگی دینی است که در آن فرد از تلاشهای دنیوی چشم پوشی کرده و به کارهای معنوی می پردازند. زندگی در صومعه در بسیاری از کلیساهای مسیحی به ویژه در سنت های  کلیسای کاتولیک و ارتدکس و همچنین سایر ادیان مانند بودیسم، هندوئیسم نقش مهمی دارد.

به نوشته رایزنی فرهنگی ایران در اتیوپی، رهبانیت مسیحیان شیوه ای فداکارانه از زندگی زاهدانه افرادی است که معمولاً مخفیانه به عبادت می پردازند. مسیحیت ارتدوکس اتیوپی به عنوان معتبرترین مسیحیت بومی آفریقا اشکال ضمنی از دانش دارد، که در آن آداب معنوی، روایات شفاهی و سازماندهی زندگی روزمره تعبیه و تعریف شده است.

با توجه به مقاله پدر دکتر جسی یعقوب، رهبانیت در کلیسای ارتدکس اتیوپی، ستون فقرات مسیحیت ارتدکس است که بوسیله آن هویت، قدرت درونی و سازماندهی خود را بیان می کند. رهبانیت در طول تاریخ خود به عنوان یک عامل مثبت در زندگی مردم اتیوپی وارد و آمیخته شده و همواره در تمامی مراحل زندگی مذهبی در میان اعضای کلیسا نقش داشته است.

روایات قدیمی از صومعه، این سنت را  جزئی از یک سنت زاهدانه باستانی می داند که به دوران عهد عتیق باز می گردد. حتی با وجود اینکه مستندات کمی در خصوص صومعه ها قبل از قرن سیزدهم وجود دارد ولی شواهد و قرائن میتواند تاریخ آن را به قرن پنجم برساند که در آن ایام با حمایت پادشاهان مسیحی شمال اتیوپی، صومعه هایی در سراسر کشور تأسیس شد.

پدر دکتر جوسی یعقوب اعتقاد دارد که نخستین محل اجتماعات راهبانه توسط "نه قدیس" که شامل راهبان بزرگ بوده  و در زمان سلطنت پادشاه الا آمیدا دوم[1] در شمال کشور صورت پذیرفته است. عمده فعالیتهای انجیلی نه نفر از مقدسین در آن زمان در شهر آکسوم و اطراف آن متمرکز بوده است.

با وجود عدم وجود شواهد تاریخی محكم، ولی نشانه های مختلفی در مورد احتمال تعامل بین صومعه اولیه سریانی و اتیوپی وجود دارد. رهبانیت اتیوپی در بسیاری از ویژگیهای بارز آن وابستگی به سلوک پروتوتونزیسم[2]اولیه سریانی را نشان می دهد.  

رهبانیت اتیوپی طی زمان سازمان یافته تر شد و در قرن سیزدهم با فعالیت برخی از چهره های شناخته شده کلیسا توسعه بیشتری یافت. تأسیس صومعه در اتیوپی مرکزی و جنوبی نیز در همان دوران اتفاق افتاد، اگرچه اجتماعاتی وجود دارند که ادعا می کنند در زمان عهد عتیق مراکز عبادت بوده اند (تانا قیرکو ، و مرتلا ماریام) ولی تاریخچه بسیاری از صومعه های برجسته اتیوپی امروز را می توان در همان دوره کشف کرد که دوره ای مهم برای رهبانیت صومعه اتیوپی بود.

صومعه ها همچنان مهد رشد هویت فکری و هنری کل جامعه اتیوپی است. ادبیات و نمادنگاری در صومعه ها به عنوان ابزاری برای تبشیر و غنی سازی معنوی مؤمنان توسعه یافته است و این صومعه ها هستند که موقعیت ویژه را در جامعه به خود اختصاص داده و محور فعالیت های آموزشی، مذهبی و فرهنگی و به همین ترتیب پایگاهی می باشند که افراد جامعه را در کنار هم نگه می دارند. کل اخلاق تمدن اتیوپی مدیون جنبش رهبانی در کشور است.

---------------------------------------------------------------------------

[1] King Ela Amida II (circa 480 A.D.)

[2] Proto-monasticism                                                                                                

ارسال نظرات
نظرات بینندگان
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۰۹ تير ۱۳۹۹ - ۱۱:۳۷
خبر خوبی بود
4
1
ناشناس
|
۱۱ تير ۱۳۹۹ - ۱۱:۱۹
آفرین
شهبازی
Iran, Islamic Republic of
۰۹ تير ۱۳۹۹ - ۱۲:۲۰
اما براستی چرا برخی از پیامبران در طول مدت عمر خویش تن به ازدواج نداده‌اند؟

چنانکه گذشت «حصوراً» هرگز به معنى ازدواج نكردن آنان نیست و این جریان را كه ما بر حسب روایاتى محقق مى‏دانیم، هرگز از لحاظ ترك این سنت الهى نبوده است، بلكه یا عذر شخصى داشته‏اند و یا عذر اجتماعى؛ مثلًا حضرت مسیح(علیه‌السلام) كه در جاى خاصى مستقر نبود و روى این اصل نمى‏توانست به شرائط زندگى زناشوئى عمل كند. در هر صورت در ترك این سنت الهى معذور بوده‏اند، و در بعد اول اگر امكان همراه داشتن همسر باشد باز زناشوئى رجحان دارد لكن اگر این امكان در كار نباشد، چنانكه مسیح (علیه‌السلام) به واسطه تعقیب اشرار دائماً در حال فرار بود نگهبانى خودش میسور نبود تا چه رسد به نگه‌داشت همسرش. و عاقبت، یهودیان به گمان خودشان او را به دار آویختند، و اگر هم بعد اول محقق باشد در صورت عذر بعد دوّم نقصى در دعوت نیست زیرا با وجود حالت رجولیت(مردی) و انجام ازدواج اگر نقصى در دعوت حاصل گردد صبر بر عزوبت لازم است. در هر صورت روى این جهات این دو بزرگوار ازدواج نكردند. و چنانكه ازدواج در اصل رجحان‌هائى دارد، ترك آن نیز احیاناً راجح یا واجب است: « فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تَعْدِلُوا فَواحِدَةً أَوْ ما مَلَكَتْ أَیْمانُكُمْ »(نساء/3) كه اگر خوفى درترك عدالت حتى در اصل زناشوئى در كار باشد حتى یك ازدواج هم حرام است و باید به‏" ما مَلَكَتْ أَیْمانُكُمْ" به آنچه به واسطه‏ عقد منقطع و غیر آن به دست مى‏آید اكتفا كرد، و یا صبر بر عزوبت را اختیار نمود.( 6)
3
0