چند خبر کوتاه از بازار نشر
برگزاری مراسم «دخترانه با کتاب» در حرم حضرت معصومه (س)، انتشار کتاب «تشنگان قلههای برفگیر» و معرفی کتاب «کریمه اهل بیت (ع)» از مهمترین اخبار بازارنشر است.
به گزارش خبرنگار سرویس کتاب و نشر خبرگزاری رسا، برگزاری مراسم «دخترانه با کتاب» در حرم حضرت معصومه (س)، انتشار کتاب «تشنگان قلههای برفگیر» و معرفی کتاب «کریمه اهل بیت (ع)» از مهمترین اخبار بازار نشر هستند.
«دخترانه با کتاب» به مناسبت روز دختر برگزار شد
چهارمین نشست «کتاب آنلاین قم» از سوی اداره کل کتابخانههای عمومی استان، با همکاری آستان حضرت معصومه (س) و دفتر امور بانوان و خانواده استانداری در دهه کرامت، به مناسبت روز دختر، با عنوان «دخترانه با کتاب» در حرم حضرت معصومه (س) برگزار شد.
در این نشست که بهصورت زنده از فضای مجازی پخش شد، فاطمه جدیان، عضو نوجوان کتابخانه امام علی (ع) به معرفی کتاب «من میترا نیستم» پرداخت و گفت: میترا شخصیت اصلی کتاب بهخاطر سن کمی که دارد در مدرسه با برپایی برنامههای فرهنگی با موضوع انقلاب و امام خمینی، رعایت مساله حجاب و روزهداری و شرکت در نماز جماعت، علاقه خود را مسائل مذهبی و انقلاب نشان میدهد. این قصه که در فضای سالهای دفاع مقدس روایت میشود، میترا در راه بازگشت به منزل توسط منافقین به شهادت میرسد.
رخساره محمدی از دیگر شرکتکنندگان این برنامه بود. این کتابدار جوان کتابخانه امام علی (ع) با معرفی «خاطرات سفیر» نوشته نیلوفر شادمهری در این برنامه گفت: «خاطرات سفیر» خاطرات دختر دانشجوی ایرانی است که در یکی از دانشگاه فرانسه پذیرش میشود، اما بهخاطر حجابش از ورود او جلوگیری میشود. نیلوفر بعد از اینکه برای تحصیل دانشگاه دیگری را انتخاب میکند، با حضور در خوابگاه، با دانشجویانی با فرهنگهای متفاوت آشنا میشود و نگرش آنها را به چالش میکشد.
در ادامه این نشست، فاطمه گائینی، عضو نوجوان کتابخانه آیتالله خامنهای، گفت: کتاب «شاخ دماغیها» نوشته سیدهعذرا موسوی داستانش به لحاظ محتوایی برای مخاطب بسیار غنی و جذاب است. سهیل و نیلوفر شخصیتهای اصلی داستان هستند که داستان را روایت میکنند.
کتاب «آتیش پاره» ازجمله کتابهایی بود که در این نشست معرفی شد. زهرا حیدری، دختر نوجوان عضو کتابخانه آیتالله خامنهای در معرفی این کتاب بیان کرد: «آتیش پاره» درباره دختری ۷ سالهای به نام زهرا است. زهرا نامههایی برای رزمندگان مینویسد.
فریماه جعفریفر، عضو نوجوان کتابخانه آیتالله خامنهای کتاب «سلام خدا جونم» را معرفی کرد و گفت: «سلام خدا جونم» شامل ۴۰ نامه صمیمانه از زبان دختری ۹ ساله به خدای مهربان است. شخصیت اول داستان درباره نکاتی همچون حیا، حجاب و نماز به پروردگار نامه مینویسد.
در پایان نوبت به نازنین فاطمه نحوی رسید. این عضو نوجوان کتابخانه یادگار امام (ره) با معرفی «کاش تو را میدیدم» نوشته مژگان شیخی، گفت: «کاش تو را میدیدم» فرازهایی از زندگی حضرت معصومه (س) را از کودکی، نوجوانی و جوانی روایت میکند. زیباترین بخش کودک، روایت امام موسی کاظم (ع) درباره دحترشان حضرت فاطمه معصومه (س) است که میفرمایند: «پدرش به فدایش باد.»
نویسنده کتاب «تشنگان قلههای برفگیر»:
کتاب «تشنگان قلههای برفگیر» برحسب احساسات شخصی نوشته نشده است
ساسان ناطق مولف میگوید: کتاب «تشنگان قلههای برفگیر» نه برحسب احساسات شخصی بلکه براساس مستندات واقعی و عینی به رشته تحریر درآمده است.
بخشعلی ثابتی سرهنگ بازنشسته و راوی اردوهای راهیان نور است. وی در این اردوها از مقاومت مردانی میگوید که تابلو کوچهها و خیابانهای این کشور هنوز به نام آنهاست؛ به نام مردانی که قطعاً اسمشان را شنیده، یا عکسشان را در کتابها و مجلهها دیدهاید. اثر تشنگان قلههای برفگیر نوشته شد تا حماسه مقاومت مردم این سرزمین تا ابد در ذهنها باقی بماند.
ثابتی که اهل توابع شهرستان دهدشت استان کهگیلویه و بویراحمد است، پس از پشت سر گذاشتن روزهای نوجوانی لباس پاسداری پوشید و تا آخرین روز جنگ پا به پای همرزمانش پشت خاکریزها جنگید و در این راه زخمها برداشت. او فرماندهی دسته تا فرماندهی گردان را تجربه کرده و در عملیاتهای سرنوشتسازی مانند والفجر هشت، بدر، خیبر و کربلای پنج حضور پررنگی داشته است. او که پس از پایان جنگ، در تیر ۱۳۶۸ به همراه گردان فاطمه زهرا (س) برای مقابله با گروهکهای کومله و دمکرات به کردستان اعزام شد. بعد از مدتی، در سمت معاون اطلاعات منطقه سوم نیروی دریایی به خدمتش ادامه میدهد تا اینکه با درجه سرهنگی بازنشست میشود. اکنون وی راوی حماسههای همرزمان شهید و جانبازش است.
ساسان ناطق، نویسنده و مدیر کارگاه قصه و رمان حوزه هنری در کتاب «تشنگان قلههای برفگیر» با نگاهی متفاوت به جنگ و با حفظ قالب مستندگونه به صورت داستان به روایت خاطرات بخشعلی ثابتی از رزمندگان استان کهگیلویه و بویراحمد پرداخته است، با این نویسنده به بهانه انتشار تازهترین کتابش به گفتگو پرداختهایم که شرح آن در ادامه آمده است.
چطور شد این سوژه را برای نوشتن انتخاب کردید؟
کار تألیف کتاب «تشنگان قلههای برفگیر»، شامل خاطرات آقای بخشعلی ثابتی از استان کهگیلویه و بویراحمد، از جمله کارهایی است که به واسطه انتخاب راوی به بنده پیشنهاد و واگذار شد، البته برخی مصاحبهها از قبل انجام شده بود و حتی متن اولیه هم نوشته شده بود. پس از دریافت متن اولیه به همراه مصاحبهها، ابتدا سؤالاتی را که در متن قبل ممکن بود برای مخاطب ایجاد شود استخراج کردم و در چند نوبت همراه با راوی مصاحبههای تکمیلی را پیش بردیم. فضا و زندگی روستایی راوی، هموطنانش، بزرگ شدنش و آموزش در مدرسه و فضای انقلاب و شروع جنگ در قالب ۱۰ فصل در این کتاب آمده است.
کتاب «تشنگان قلههای برفگیر» نه برحسب احساسات شخصی بلکه براساس مستندات واقعی و عینی به رشته تحریر درآمده و تصویر و تابلویی از رزمندگان استان کهگیلویه وبویراحمد است که در آن، به شدت گرمای طاقت فرستای جنوب تا قلههای برفگیر شیخ محمد کردستان که تعدادی از همرزمان روای کتاب و رزمندگان استان در آن به شهادت رسیدند اشاره شده است.
در مسیر تألیف کتاب با چه مشکلاتی مواجه شدید؟
«ثابتی»، راوی کتاب تشنگان قلههای برفگیر، رزمنده کهگلویه و بویر احمد است که شخصیت سفت و سختی دارد. سماجت راوی در عدم پاسخ به برخی سؤالها از مشکلاتی بود که بر سر راه تألیف این کتاب وجود داشت که البته سماجت ما نیز در پاسخگیری، بر جذابیت این کتاب افزوده و سعی شده در این کتاب سختیها و دشواریهایی که رزمندگان با آنها دست و پنجه نرم میکردند برای خواننده ملموس شود، در همین راستا نیز اسم کتاب «تشنگان قلههای برفگیر» انتخاب شده است چرا که برخی رزمندگان مظلومانه در سرما یخ میزدند و به شهادت میرسیدند.
نوشتن این کتاب چه اثری در زندگی شما داشته و چقدر تحت تاثیر محتوای آن قرار گرفتید؟
یکی از خصوصیات بارز این اثر، نمایش عاطفه و محبت رزمندگان نسبت به عزیزان خود است. درضمن کتاب تشنگان قلههای برفگیر فضایی متفاوت دارد، از این جهت که رزمندههای متفاوتی به لحاظ جغرافیایی در این کتاب حضور دارند. زیستبوم این افراد عشایرگونه و متفاوت است چراکه اینها هم جنوب را تجربه کرده بودند و هم مقاومت و جنگ در فضای سرد کوهستانی قلههای شیخ محمد. آنها بسیاری از دوستانشان را از دست میدهند و در خلال جنگ، حماسه متفاوتی از هموطنان لر کشور را در این کتاب میبینیم که این فضا برای من نویسنده فضایی متفاوت و جالب بود.
قطعاً درباره دفاع مقدس نباید به ثبت خاطرات و ساخت مستند اکتفا کرد. رمان و فیلم دراینباره میتوانند نقش بیشتری هم داشته باشند. چرا ما یک رمان مثل جنگ و صلح تولستوی در ادبیات دفاع مقدس نداریم؟
ما عمدتاً نگاهمان در خصوص رمان و داستان به جایی بوده که در گذشته ما و در کشوری دیگر این اتفاق شکل گرفته و شاید نهایتاً حدود ۱۵۰ سال هست که داستاننویسی در کشور ما وارد شده، اما ما انسانهای قصهگویی هستیم و تاریخ گذشته ما و وقایع و رویدادها پر از داستانهای زیبا و شنیدنی است و برای اینکه خود را به سطح ایده آل برسانیم که اتفاقات خوب در کارمان منعکس شود، طبیعتاً زمان میبرد، ولی هر مقطع زمانی داستانهای خوب خود را داشته و ما هم کارهای خوبی داشتهایم و اینطور نیست که دست ما خالی بوده باشد. در حوزه جنگ کارهای خوبی ارائه شده است، اما انتظار از یک تاریخ پر فراز و نشیب و توانمندی نویسندهها ما را وا میدارد که منتظر کارهای بهتری بمانیم.
طیف جدیدی از نویسندهها خیلی خوب مینویسند، اما همه باور داریم که هنوز تا نقطه ایدهآل فاصله داریم که طبیعتاً نسل جوان با مطالعه و آگاهی بهتر میتواند این آثار را در دسترسمان قرار دهد، ولی باید بپذیریم که واقعاً کارهای خوبی منتشر شده و مخاطبان خوانده و لذت بردهاند و هنوز ناشرانی هستند که کتابهای چندسال قبل را که نویسندهها در دوران جوانی برای حوزه جنگ و دفاع مقدس نوشتهاند بازتولید میکنند همانطور که در آمریکا این اتفاق میافتد و آنها فیلم میسازند، ولی انتظار من و شما به عنوان خواننده و بیننده خیلی بالاست. مثلاً حادثه خرمشهر چرا خیلی خوب خود را نشان نمیدهد؟ این را باید از آیندگان و یک کارگردان متبحر انتظار داشته باشیم. هرچند در حوزه خرمشهر، عملیات مرصاد و مدافعان حرم فیلمهایی ساخته شده، اما ما ایرانیها همیشه انتقادطلب بودهایم و حوزه ادبیات و رمان، صنعتی هست که همه توانمندی نویسنده سینما میتواند آنجا بروز و ظهور داشته باشد، پس کماکان از کارهایی که تولید و ساخته میشود در حوزه فیلم، نمایش و داستان لذت میبریم، اما همگان باور داریم که این همه آنچه باید باشد نیست و امید است این اتفاق دیر یا زود بیافتد.
باید بپذیریم که بیشتر تولیدات ما در حوزه دفاع مقدس است، چون نگاه انسانی ویژهای در این نوع دفاع مقدس بین مردم و رزمندهها وجود دارد، امید است کارهای نو و بکری در این زمینه ارائه شود که همگان با مشاهده و مطالعه آن لذت ببرند، هرچند به نوبه خود بسیاری از کارهای با ارزش را در این حوزه دیده و خواندهایم.
ارزیابی شما از حمایتهایی که از کارهای دفاع مقدسی میشود چیست؟
یکی از وظایف ناشران حرفهای که در این حوزه کار انجام میدهند حمایت است، این حمایت به شکل عقد قراداد برای انتشار کتاب اتفاق میافتد. همه ناشران تخصصی حوزه دفاع مقدس که در زمینه انتشار کتابهای داستان و رمان میشناسیم، گروه کارشناسی دارند و هیچ ناشری لازم نیست کار ضعیفی منتشر کند، اما در عین حال نهادهای اداری و ناشرین خصوصی هستند که بعضی کارها را که از حداقلهای متوسطی برای تبدیل شدن به یک اثر خوب برخوردارند، حمایت میکنند، هرچه هزینههای حوزه نشر و هزینههای چاپ بالاتر میرود طبیعتاً بخش حمایتی نهادها و بخش خصوصی میتواند برای نویسندهها پررنگتر باشد، ولی عملاً این اتفاق نمیافتد، چون خود ناشر هم باید زحمت بکشد و کتابها را بفروشد تا به سود معقولی برسد که بتواند این چرخه را حفظ کند. هزینهها که بالا میرود، بخش حمایتی هم ضعیفتر میشود، ولی نهادهای مؤسسات و نهادهای دولتی و نیمه دولتی هستند که از نویسندهها حمایت میکنند.
نویسندهها در قبال اعطای کتابشان به ناشر حقالتألیف میگیرند یا به ازای هر نوبت چاپ یک قرارداد فروش اثر در ابتدای کار با ناشر میبندند، طبیعتاً بالا بودن هزینه زندگی در تهران یا بعضی شهرستانها باعث میشود نویسندهها احساس کنند که حقالتألیفی که میگیرند کم است. بخشی از این موضوع به نهادهای قانونگذار و دولت برمیگردد که حمایتهای ویژهتری را از نویسندگان داشته باشند. در این زمان که کرونا اتفاق افتاد کتابفروشیها تعطیل شدند و به طبع نویسندههایی که کار دستشان بود نمیدانستند باید چکار کنند. اینها بخشهایی هست که سخت است، ولی با این حال پیش میرود و امید است وزات ارشاد و بخش فرهنگی مجلس تمهیدات ویژهتری برای نویسندگان داشته باشند.
برای نویسنده حرفهای که میخواهد برای کشورش اعتبار بیاورد ۳۰ سال بیمه مهم نیست، کار خوب مهم است. با توجه به اینکه در حوزه هنری مشغول هستم و به ویژه در بخش داستان و رمان کار میکنم، بخشهای حمایتی معطوف به خرید اثر از نویسندهای میشود که کار خوب دارد و یا سپردن پروژه در حوزه تألیف و ترجمه به کسی اختصاص مییابد که کار خوبی ارائه میکند. با محدودیت منابع نمیتوانیم هرکار را به هرشخصی واگذار کنیم، به همین دلیل حمایتها را اولویتبندی میکنیم تا نتیجه خوبی بگیریم. به هرحال آنچه در اختیار حوزه هنری و نهادهای دیگر است سعی میکنند در اختیار هنرمندان به ویژه در بخش ادبیات که شاکله و قالب مادرانه ادبیات ملی ما که همان رمان و داستان است اختصاص یابد که در گذار از اینها میتوانیم به نمایشنامه و فیلمنامه برسیم و آنها نیز ما را به فیلمهای بهتر برساند. امید است این حمایتها پررنگتر شود، به عنوان مثال برپایی نمایشگاه کتاب میتواند کمک بزرگی به صنعت فروش و بازگشت سرمایه به جیب ناشر و نویسنده کند و این هم به نوعی به برنامهریزی درست وزارت ارشاد و متولیان امر برمیگردد.
کتاب «تشنگان قلههای برفگیر»، تألیف ساسان ناطق در ۳۹۶ صفحه، شمارگان ۱۰۰۰ نسخه از سوی انتشارات سوره مهر روانه بازار نشر شده است.
۳۰۰ کرامتی که منتسب به حضرت معصومه (س) است
نویسنده کتاب «کریمه اهل بیت (ع)» میگوید: در این کتاب ۳۰۰ کرامت از حضرت معصومه (س) نقل شده که اگر ادامه مییافت، شاید به هزار کرامت میرسید.
کتاب «کریمه اهل بیت (ع)»، کتابی با محور موضوعی کتابشناسی قم و حضرت معصومه (س) است که اهم مطالب آن شامل: دارالایمان قم، شخصیت و القاب حضرت معصومه (س)، احادیثی که حضرت معصومه (س) روایت کردهاند، احادیث در فضیلت زیارت حضرت معصومه (س)، حرکت تاریخی حضرت معصومه (س)، تاریخچه حرم حضرت، کرامتهای حضرت، سیمای تابناک حضرت در ادب فارسی، چهل حدیث پیرامون قم، مسجد جمکران و تاریخ و آداب آن، ازدواج نکردن حضرت معصومه (س)، نامه امام هشتم (ع) به حضرت معصومه (س)، است.
حضرت معصومه (س) در سال ۱۷۳ هجری قمری در شهر مدینه دیده به جهان گشود و همانطور که میدانیم پدر بزرگوارش امام موسی کاظم (ع) و مادر گرامیاش نجمه است. حضرت فاطمه معصومه (س) بعد از امام رضا (ع) از دیگر فرزندان موسی بن جعفر (ع) فاضلتر و دارای مقامی شامختر بود. ایشان دوران خردسالی را در حالی پشت سر گذاشت که محل رشدش خاندانی بود که او را با دریایی از علم و معرفت روبهرو کرد. آن حضرت در واقع بتول دوم و جلوهای از وجود حضرت زهرا (س) بود و در طهارت نفس امتیازی خاص و بسیار والا داشت؛ به همین دلیل و به خاطر مقامات عالی معنوی آن بانوست که حضرت رضا (ع) در فرازی از زیارتنامه معروفش به ما آموخته که در کنار مرقدش خطاب به ایشان بگوییم: «یا فاطمه اشفعی لی فی الجنة فان لک عندالله شانا من الشأن». از این رو به منظور بررسی ابعاد مختلف شخصیت مطهر این بانوی بزرگوار با حجتالاسلام والمسلمین علیاکبر مهدیپور، از محققان بنام حوزه مهدویت و صاحب آثار «چهل حدیث پیرامون یوسف زهرا»، «کتابنامه حضرت مهدی (عج)»، «او خواهد آمد» و «سند حدیث کساء» به گفتگو پرداختهایم که مشروح آن از نظرتان میگذرد.
چطور شد سراغ این شخصیت تاریخی رفتید؟
چندسالی است دههای را با عنوان «دهه کرامت» نامگذاری کردهاند که آغاز دهه مصادف با اول ذیالقعده، ولادت حضرت معصومه (س) و آخر دهه، ولادت امام رضا (ع) است. به تعبیری پدر بزرگوار امام رضا (ع) هنگام تولد ایشان قنداقه آقازاده را دست گرفته و آن را بوسیدهاند و هنگامی که خواستند به مادرشان برگردانند، فرمودند: «بگیر این کرامت خدا برتوست»؛ بنابراین لفظ کرامت را موسی بن جعفر (ع) بیان کردند و لذا آغاز دهه با کریمه اهل بیت (ع) است و پایان دهه با ولادت امام رضا (ع) که کرامتالله است.
اینجانب ۶۰ سال است که در قم ساکنم و در این مدت ناراحت بودم که چرا درمورد ولادت حضرت معصومه (س) و زندگانی ایشان کتابی در دسترس ما وجود ندارد. پس از تلاشهای بسیار بالاخره موفق شدیم که سالروز ولادت حضرت معصومه (س) را در روز اول ذیالقعده و سال ۱۷۳ هجری قمری و وفات آن حضرت را در دهم ربیعالثانی در سال ۲۰۱ هجری قمری ثبت کنیم و اعلام کردیم و از آن به بعد در سالروز ولادت ایشان جشن گرفته شد و در سالروز وفاتشان مراسم عزاداری برگزار میشود. در عین حال حاجتی در حد محال داشتیم و از بیبی تقاضا کردیم که اگر عنایت کند کتابی درباره ایشان بنویسیم و همان روز این عنایت واقع شد و در نتیجه کتابی درباره ایشان نوشتیم و لذا این کتاب در ابتدا در چند جلد نوشته شد و بعد در یک جلد بصورت جامع چاپ شد.
هدف از انتخاب عنوان «کریمه اهل بیت (ع)» برای این کتاب چه بوده است؟
آیتالله سیدمحمود مرعشی نجفی پدر مرحوم آیتالله مرعشی نجفی در نجف ساکن بودند، ایشان یک ختمی گرفته بودند به این امید که محل دفن حضرت فاطمه زهرا (س) را بیابند، ۴۰ روز ختم گرفتند. در روزهای آخر، خدمت امام باقر (ع) یا امام صادق (ع) رسیدند و حضرت به ایشان میفرمایند: «علیک به کریمة اهل بیت»، یعنی برتو باد کریمه اهل بیت، ایشان تصور کردند که منظور حضرت، حضرت فاطمه زهرا (س) است و ایشان میگوید بله، من هم بدنبال همین هستم و این ختم را گرفتم که محل دفن حضرت را پیدا کنم و سپس میفرمایند: «نه، منظور ما حضرت معصومه (س) در قم است».
اگر بنابود حضرت فاطمه (س) قبر آشکاری داشته باشد که همه او را بشناسند و بدانند، هر جلال و جبروتی که آن قبر دارد، خدا آن را در قبر حضرت معصومه (س) در قم قرار داده است. فردای آن روز، ایشان به همراه اهل و عیال خود از نجف به قم عزیمت میکنند و به زیارت حضرت معصومه (س) میروند. این حکایت را آیتالله مرعشی از پدرشان برای ما نقل کردند و ما هم بر این اساس، اسم کتاب را «کریمه اهل بیت (ع)» گذاشتیم.
میزان در دسترس بودن منابع برای نگارش در مورد حضرت معصومه (س) چطور است؟
اینها به منابع دست اول برمیگردد، یعنی آنچه از قرن دوم و سوم به ما رسیده و در جایی که ناگزیر باشیم به کتابهای متأخرین نگاه میکنیم. بیش از ۱۲۰ جلد کتاب چاپ شده دارم که در همه اینها همیشه سراغ کتابهای مرجع و دست اول مربوط به قرن ۲، ۳ و ۴ رفتهام و آخرین مورد مربوط به شیخ مفید است و بندرت مجبور میشویم که از امثال علامه مجلسی بحثی را مطرح کنیم. در غیر اینصورت از کتابهای ارزشمندی که از قرن دوم تا چهارم وجود دارد استفاده میشود.
با توجه به آنکه یکی از مقامات و کرامات حضرت معصومه (س) در بعد علمی است، ایشان از نظر علمی چه شأن و جایگاهی داشتند و آیا تاریخ تصریحی درباره این حد بالای علم در آن بانوی مکرمه (س) دارد؟
به منظور شناخت بیشتر در این زمینه حکایتی را مطرح میکنم. یک روز جمعی از شیعیان به مدینه میروند و از موسیبن جعفر (ع) سؤالاتی داشتند و بعد متوجه شدند، حضرت مسافرت هستند و در مدینه تشریف ندارند، سه روز ماندند و حضرت نیامدند، درب منزل ایشان رفتند و گفتند ما آمدیم که جواب سؤالات خود را بگیریم و حال که حضرت نیستند، باید بدون دریافت پاسخها بازگردیم. حضرت معصومه (س) که سخنان آنها را شنیدند با اینکه آن زمان هفت سال داشتند، فرمودند: «اگر سؤالی دارید، من جواب آنها را مینویسم». حضرت سؤالها را گرفتند و پاسخ آنها را ارائه کردند، سپس رفتند. در مسیر حضرت امام موسی کاظم (ع) را دیدند و ماجرا را تعریف کردند و گفتند سؤالاتی داشتیم که فرزندتان این جوابها را نوشتند و وقتی حضرت جوابها را خواندند، فرمودند: «فداها ابوها»، یعنی (پدرش به قربانش) و جوابها را تأیید کردند.
از حضرت معصومه (س) دهها حدیث نقل شده و یک کتاب با عنوان مسند فاطمه معصومه (س) چاپ شده که احادیثی که از حضرت معصومه (س) نقل شده در این کتاب آورده شده است.
با توجه به آنکه صفت «کریم» در میان شیعه منتسب به امام مجتبی (ع) است پس چرا حضرت معصومه (س) را نیز کریمه اهل بیت (ع) میخوانند؟
کریم یعنی عزیز و گرامی و منحصر به امام مجتبی (ع) نیست و حضرت معصومه (س) جایگاهی دارد که در این کتاب ۳۰۰ کرامت از ایشان نقل شده است که اگر ادامه مییافت شاید به ۱۰۰۰ کرامت میرسید. همین نشان میدهد که ایشان کریمه هستند.
یکی از وجوه ممیزه زندگانی حضرت معصومه (س) ولایتمداری و تبعیت از امام زمان است، این مسأله چقدر در دستیابی ایشان به مقامات خاصه اثر داشته است؟
مقامات حضرت معصومه (س) از ابتدا والا بود و برای اثبات آن همین بس که ایشان در شش سالگی به درجه فقاهت رسیده است. یکی از امتیازات حضرت معصومه (س) این بود که با امام رضا (ع) از یک مادر بودند، یعنی از حدود ۳۷ دختر و پسر حضرت، فقط این دو بزرگوار بودند که از یک پدر و مادر بودند و همین ولایتمداری باعث شد که ایشان با امکانات آن روز از مدینه به قصد خراسان سفر کنند و وقتی که به ساوه رسیدند آن موقع فرماندار ساوه به دستور مأمون که گفته بود هروقت گروهی دیدید دسته جمعی به طرف خراسان میآیند، همه را از بین ببرید، این ۲۳ نفر که همراه حضرت معصومه (س) بودند همه جان خود را از دست دادند و فقط حضرت معصومه (س) زنده ماندند که به قم تشریف آوردند و در اثر سم و یا در اثر مشاهده ۲۳ عزیزی که در خون غلطیدهاند به معبود خود پیوستند.
با توجه به آنکه قم در طول تاریخ قطب شیعی و مرکز ثقل تحرکات تاریخی و سرنوشت ساز بوده است و پیروزی انقلاب اسلامی ایران خود بهترین شاهد بر این مدعا است، آیا میتوان این تأثیر و تأثرات تاریخی قم را از برکات وجود شریف حضرت معصومه (س) دانست؟
حدود هزاران سال مردم دور کعبه طواف میکردند و نمیدانستند چرا؟ تا زمانی که حضرت علی (ع) در خانه کعبه متولد شد، قداست آن معلوم شد. دو قرن و نیم، مردم شب نیمه شعبان را احیاء نگه میداشتند، اما نمیدانستند چرا؟ بعد که بقیةالله در شب نیمه شعبان متولد شد، قداست این شب معلوم شد. حدود ۶۰ روایت درباره حضرت معصومه (س) از امام صادق (ع) داریم که در بهارالانوار موجود است و اینها مربوط به زمانی است که هنوز حضرت معصومه (س) متولد نشده بوده و ۲۳ سال بعد حضرت معصومه (س) بدنیا میآید، بنابراین حضرت خبر داده و فرموده یکی از اولاد من بنام فاطمه دخت موسی در قم قبض روح میشود و این خبر مهم است. حضرت معصومه (س) بنا نبود که امام باشد، امام صادق (ع) از وفات حضرت معصومه (س) در قم خبر داده و بعد هم فرموده که با شفاعت حضرت معصومه (س) همه شیعیان ما وارد بهشت میشوند، اما درمورد علم حضرت فرمودند که در آخرالزمان علم از نجف جمع میشود و در جایی بنام قم مستقر میشود، لذا این هم یقیناً به برکت مضجع منور حضرت معصومه (س) است.
وقتی سخن از زندگانی معصومان (ع) و منتسبان آنها به میان میآید برخی الگوبرداری از سبک و سیره آنها را برای امروز ممکن نمیدانند، آیا این مسأله واقعیت است یا میتوان از سبک زندگی کسی همچون حضرت معصومه (س) برای حیات طیبه الهام گرفت؟
در قرآن آمده که پیامبر (ص) برای شما بهترین الگوست و امام زمان (عج) فرمودهاند که فاطمه زهرا (س) برای من بهترین الگوست، بنابراین الگو بودن یقیناً تأثیر دارد، ما هم در حد قدرت خودمان باید تبعیت و پیروی کنیم؛ لذا حضرت معصومه برای بانوان و آقایان بهترین الگو است.
کتاب «کریمه اهل بیت (ع)»، تألیف حجت الاسلام علی اکبر مهدیپور در ۵۳ صفحه، شمارگان ۱۰۰۰ نسخه از سوی انتشارات مؤسسه نشر و مطبوعات حاذق روانه بازار نشر شده است./925/ت303/ق
وقتی سخن از زندگانی معصومان (ع) و منتسبان آنها به میان میآید برخی الگوبرداری از سبک و سیره آنها را برای امروز ممکن نمیدانند، آیا این مسأله واقعیت است یا میتوان از سبک زندگی کسی همچون حضرت معصومه (س) برای حیات طیبه الهام گرفت؟
در قرآن آمده که پیامبر (ص) برای شما بهترین الگوست و امام زمان (عج) فرمودهاند که فاطمه زهرا (س) برای من بهترین الگوست، بنابراین الگو بودن یقیناً تأثیر دارد، ما هم در حد قدرت خودمان باید تبعیت و پیروی کنیم؛ لذا حضرت معصومه برای بانوان و آقایان بهترین الگو است.
کتاب «کریمه اهل بیت (ع)»، تألیف حجت الاسلام علی اکبر مهدیپور در ۵۳ صفحه، شمارگان ۱۰۰۰ نسخه از سوی انتشارات مؤسسه نشر و مطبوعات حاذق روانه بازار نشر شده است./925/ت303/ق
ارسال نظرات