سیمای دیده نشده زن ایرانی در جنگ تحمیلی
به گزارش خبرگزاري رسا، کتاب «دختر تبریز»؛ فراز و فرودهای زندگی پرماجرای صدیقه صارمی، رزمنده، امدادگر، مربی نهضت سوادآموزی و مربی پرورشی تبریزی را قبل و بعد از انقلاب اسلامی روایت میکند.
صارمی در این کتاب که توسط انتشارات «راه یار» عرضه شده است، خاطراتی از مبارزات مردم تبریز در انقلاب، دفاع مقدس، همراهی با آیتالله شهید مدنی در ستاد نماز جمعه و سردار شهید مهدی باکری در جبهه جنوب ارائه میکند و روایتهای ناگفتهای از عملکرد بهیاران و معلمان نهضت سوادآموزی، جهادگران و مربیان پرورشی دهه 60 دارد.
کتاب «دختر تبریز» خاطرات دختر پُر جنبوجوشی است که از دل حوادث و ماجراهای تلخ و شیرین در دهه 60 عبور کرده و جوانی و میانسالیاش دستخوش ماجراهای جذابی است و در نهایت، کتاب یک الگوی موفق برای زنان و دختران امروز ارائه میکند. یکی از نکات جالب «دختر تبریز»، تجربه او در کسوت مربی است که میتواند نکات کاربردی به معلمان و مربیان مدارس امروز ارائه دهد. کتاب اخیراً به چاپ سوم رسیده است، به همین مناسبت و همزمان با روز معلم با هدی مهدیزاد، نویسنده این اثر، به گفتوگو پرداختیم. مهدیزاد معتقد است بعد از گذشت بیش از چهار دهه از پیروزی انقلاب اسلامی و سه دهه از جنگ تحمیلی، همچنان جای خالی روایتهای زنان درباره این دو واقعه تاریخی و مهم کشور خالی است؛ از این رو «دختر تبریز» تلاشی است برای پر کردن این خلأ و صدایی است از راویانی که در این رابطه تأثیرگذار بودند. مشروح این گفتوگو را میتوانید در ادامه بخوانید:
*به عنوان اولین سؤال، بفرمایید چطور با خانم صارمی آشنایی قبلی داشتید؟
خانم صارمی از مربیان دوران راهنمایی من بودند. اولینباری که او را دیدم، در یکی از اردوهای دانشآموزی طرح ولایت بود. خانم صارمی، ویژگیای داشتند که برای من خیلی جالب بود و آن هم این بود که از هر لحاظ به دانشآموزان خود، بسیار توجه و سعی میکردند به عنوان یک دوست با آنها ارتباط برقرار کنند، نه فقط به عنوان مربی. من دانشآموز بسیار خجالتی بودم که به سختی میتوانستم با دیگران ارتباط برقرار کنم. خانم صارمی در این اردو، آنچنان ارتباط خوبی با دانشآموزان برقرار میکرد که دیگر جایی برای خجالت و کمرویی نمیماند. در واقع خانم صارمی به مسائل جانبی بیشتر توجه داشتند و سعی میکردند دانشآموزان را با عمل خود، متوجه خیلی از مسائل کنند و نه با صحبت کردن. این موضوع برای من خیلی قابل توجه بود؛ چون قبلاً دیده بودم که در خانواده و مدرسه، مسئولان و مربیان سعی میکردند بیشتر با صحبت کردن، موضوعاتی را تعلیم دهند؛ ولی خانم صارمی، بیشتر سعی میکرد با عمل خود آموزش دهد. از طرف دیگر، خانم صارمی در هر موقعیت مناسبی که پیش میآمد برای ما از خاطراتش از دوران انقلاب و دفاع مقدس و عرصههای دیگر میگفت و این خاطرات برای ما که بیشتر، اینگونه خاطرات را از آقایان و با حضور پررنگ مردان شنیده بودیم، خیلی جالب بود.
هدی مهدیزاد، نویسنده کتاب
فعالیتهای خانم صارمی در دوران انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، کنجکاوی من را برای شناخت بیشتر شخصیت او برانگیخت و سعی کردم با وی ارتباط داشته باشم. خانم صارمی در تبریز شخصیت شناخته شدهای بود که در برخی مراسمات مذهبی از او به عنوان سخنران دعوت میشد. با وجود این، همیشه در روایتهای انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، جای خالی راوی خانم را میدیدم. از سوی دیگر، ما از اتفاقاتی که نقش اصلی آنها را زنان ایفا کرده بودند، روایتی نداشتیم و نقش زنان، بسیار کم بیان شده بود.
دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب فراخوانی برای جمعآوری خاطرات مربیان پرورشی و نهضت سوادآموزی دهه 60 داده بود. خانم صارمی هم در هر دو زمینه کار کرده بود، بنا به آشنایی قبلی پیشنهاد دادم که کتاب مستقلی از خاطرات خانم صارمی تدوین شود. به دلیل ارتباط و آشنایی قبلی من با خانم صارمی و سابقه نویسندگی که داشتم، تدوین خاطرات ایشان را به من سپرده شد. مصاحبههای اولیه ما در حدود 10جلسه بود و در طی تدوین کتاب هم چند مصاحبه تلفنی و حضوری دیگر نیز داشتیم.
*تسنیم: میتوان گفت به دنبال روایتهای زنانه از دوران انقلاب و دفاع مقدس بودید؟
درست است اما نه به این معنی که راوی، زن باشد؛ بلکه به دنبال نشان دادن اهمیت نقش زنان در این حوادث بودیم و البته تدوین کتاب طوری شد که هر دو اینها در کتاب حاصل شد؛ یعنی خانم صارمی تلاش کرد بیشتر از فضای زنانه آن روزها که خودش هم در آنها حضور داشت، برای ما بگوید اما روایتها تنها از فضاهای زنانه نیست. در کتاب اتفاقاتی مانند تبعید پدر، روزهای منتهی به انقلاب و وضعیت بیمارستانهای دوران دفاع مقدس هم خاطراتی ارائه شده است.
همین حضور فعالانه خانم صارمی در اینگونه فضاها، مهمترین دلیل انتخاب او به عنوان یک سوژه مستقل برای تدوین کتاب بود و اینگونه نبود که تنها راوی اتفاقات باشد؛ بلکه در متن حوادث در روزهای انقلاب و دفاع مقدس و پس از آن به عنوان مربی نهضت سوادآموزی و پرورشی و همچنین در جهاد سازندگی حضور داشت. این حضور فعال و مؤثر، ما را در تدوین این خاطرات مصممتر میکرد.
ویژگی دیگر خانم صارمی، جسارت و شجاعت و امیدواریاش در بحرانها و اتفاقات مختلف است؛ به صورتی که در کتاب هم میبینیم که مواجههاش با بحرانها و مشکلات همواره با امیدواری است و از درون مشکلات، موفق و سربلند بیرون میآید. این ویژگیهای شخصیتی خانم صارمی در روایتهای کتاب، بارز است و کسانی که کتاب را مطالعه میکنند هم به این ویژگیها اشاره میکنند. خوشبختانه کتاب «دختر تبریز» خیلی زود به چاپ سوم رسیده است.
*تسنیم: از خاطرات افراد دیگری هم در تدوین کتاب استفاده کردهاید؟
از نکاتی که در جلسات نقد و بررسی کتاب مطرح شد، این بود که به نقش خانم صارمی در خانواده و به عنوان همسر و مادر، پرداخته نشده است. متأسفانه زمانی که ما مصاحبههایمان با خانم صارمی شروع کردیم، همسرش فوت کرد؛ این در حالی است که ایشان یکی از مهمترین افرادی بود که میتوانست اطلاعات زیادی در مورد نقش خانم صارمی در خانواده، در اختیار ما قرار دهد. پس از آن هم به خاطر شرایط روحی خانم صارمی و فرزندانش، نمیتوانستیم در مورد مسائل خانوادگی صحبت کنیم؛ به همین دلیل این بخش از خاطرات خانم صارمی خیلی کلی روایت شده و تکمیل این بخش از کتاب را به چاپهای بعد موکول کردیم. قرار بود همین روزها با خانم صارمی و دخترانشان مصاحبههایی داشته باشیم که با شیوع بیماری کرونا فعلاً میسر نیست و امیدواریم در شرایط مناسبی این کار انجام میشود.
*آن طور که برخی مخاطبان کتاب هم گفتند بخش مربوط به فعالیتهای نهضت سوادآموزی خانم صارمی، نسبت به دیگر بخشها حجم کمی دارد، چه محدودیتها یا مسائلی موجب این موضوع شده؟ یا قرار است تکمیل شود؟
در صدد این هستیم که با تحقیقات بیشتر این بخش را غنیتر کنیم؛ چون اتفاقاً اهمیت این بخش از کتاب، بیشتر از سایر فصلهاست و یکی از مواردی که بیشتر باید در مورد آن تحقیق شود، فعالیتهای خانم صارمی در مدارس متعدد و بعد از دوران دفاع مقدس است؛ زیرا هر چند من قبل از چاپ کتاب فکر میکردم ممکن است زندگی خانم صارمی برای نسل جدید باورپذیر نباشد، اما وقتی در مدارس مختلف این کتاب را به دانشآموزان معرفی کردیم، دیدیم که بر خلاف تصورمان، نسل جوان خیلی خوب با این کتاب ارتباط برقرار میکنند و خانم صارمی را به عنوان یک الگوی عینی میپذیرند و تصویری از یک زن انقلابی می بینند.
*ظاهرا کتاب «دختر تبریز» در تریبون نماز جمعه هم معرفی شد؟
همینطور است. از حجتالاسلام و المسلمین آل هاشم، امام جمعه تبریز هم برای حضور در مراسم رونمایی کتاب دعوت کرده بودیم. بعد از مطالعه کتاب گفتند که این کار خیلی زودتر از اینها باید انجام میشد و در تریبون نماز جمعه، از کمتوجهی مسئولان فرهنگی شهر به مراسم رونمایی کتاب گلایه کردند.
*کتاب «دختر تبریز» را یک کتاب کار برای مربیان و معلمان و فعالان فرهنگی میدانید یا کتابی برای عموم مردم؟
به طور کلی نوع فعالیتهای خانم صارمی و روایتهایش به گونهای است که نمیتوان گفت کتاب «دختر تبریز» فقط برای خانمها یا مربیان پرورشی و معلمان است. با توجه به اینکه او در بسیاری از عرصهها حضور پررنگی داشت، مطالعه کتاب برای عموم مردم سودمند است؛ زیرا در برخی موارد، خانم صارمی کارهایی میکرد که انجام آنها بیشتر بر عهده مردان بود.
او در هر موقعیتی به دنبال انجام وظیفه خود بود و از هیچکاری در این مسیر دریغ نمیکرد. برای مثال میبینیم که در نهضت سوادآموزی به روستاهای دورافتاده میرفت و مشکلات آنها را میدید و گزارش میداد؛ در حالی که این کار به عهده آقایانی بود که به بهانه دور و صعبالعبور بودن مسیر از رفتن به این مناطق امتناع میکردند. ولی خانم صارمی که در آن زمان دختر جوانی بودند، مسیرهای صعبالعبور را طی میکند و با این نگاه که ساکنان این مناطق هم بخشی از جامعه ما هستند و نمیتوانیم نسبت به آنها بیتفاوت باشیم، به این روستاها میرفت و بدون امکانات، برای خانمهای روستا تدریس میکرد.
البته در نقش مربی پرورشی هم فعالیتهایی داشت که آگاهی از آنها برای مربیان امروزی بسیار مفید است؛ زیرا امروزه با توجه به بخشنامهای شدن فعالیتهای پرورشی، میبینیم که در اکثر مدارس، مربی و فعالیت پرورشی نداریم و یا اینکه این فعالیتها خیلی کمرنگ شده است و تربیت در حاشیه قرار گرفته است. از این جهت، مطالعه کتاب «دختر تبریز» را به مربیان پرورشی هم توصیه میکنم تا از فعالیتهای بخشنامهای فاصله بگیرند و در تربیت دانشآموزان و شناساندن ارزشهای دینی و جامعه خلاقیت داشته باشند.
*سوژه کتاب شما هم در شهرهای مختلف فعالیت داشته و هم اینکه عنوان «دختر تبریز»؛ عنوان خیلی خاصی است، چرا چنین اسمی انتخاب کردید؟
عنوان «دختر تبریز» اشاره به زادگاه ایشان دارد به معنی دختری از شهر تبریز نه اینکه همه فعالیتهایش محدود به تبریز باشد. صارمی در کرمانشاه، اهواز، دزفول و شهرهای دیگر و حتی در بیشتر روستاهای استان آذربایجان شرقی فعالیت میکرد. از جمله اینکه تنها چندین ماه در روستایی از توابع ورزقان بود و خدمت بزرگی به مردم آن منطقه کرده است. این اسم برای تأکید بر روایتهای زنانه کتاب و همچنین برای اشاره به محل زندگی شخصیت کتاب است. امیدوارم با خواندن این کتاب سعی کنیم مانند خانم صارمی برای دانشآموزان و کسانی که با آنها ارتباط داریم، یک الگوی عینی باشیم.
-------
علاقهمندان جهت تهیه این کتاب علاوه بر کتابفروشیها میتوانند از طریق سایتهای bookroom.ir و ammaryar.ir یا مراجعه به واحد فروش دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب واقع در خیابان 16آذر، پلاک60، حسینیه هنر و یا ارسال نام کتاب به 09199038270 اقدام کنند. نسخه الکترونیکی این کتاب در سایت و برنامه کتابخوان طاقچه در دسترس است./1360/