حجت الاسلام والمسلمین طائب استاد درس خارج حوزه علمیه قم با اشاره به ابعاد مختلف بحران کرونا؛ طبیعی بودن و یا بیولوژیک بودن آن را مورد بررسی قرار می دهد.
در دهه ۱۸۶۰ و ۱۸۷۰ با تحقیقات پاستور و رابرت کخ بود که ثابت شد که میکروارگانیسم ها می توانند باعث بیماری در انسان و حیوان شوند.
سرخپوستان امریکا از نتایج جنگ فرانسه و سرخپوستان که کنترل کانادا را به انگلیسها واگذار کرد و منجر به سلطه انگلیسی ها بر منطقه دریاچه های بزرگ [۱۱]شد، ناراضی بودند و لذا حملاتی را به مرزهای شمالی مستعمرات آمریکایی انگلیسیها راه انداختند. از ۲۲ ژوئن تا ۲۰ آگوست این سال، دلاوریها [۱۲]، قلعه فورت پیت [۱۳]را، که استحکامات انگلیسی ها در بخش جدید پیتسبرگ [۱۴]بود، محاصره کرد و در ۲۴ ژوئن گروهی از دلاوری ها، با رهبران قلعه شرط بندی کردند که اگر ببازند، پُست خودشان را ترک کنند. در پایان شرط بندی، انگلیسی ها، غذا و وسایلی را به رؤسای بومیان که در حال رفتن بودند، دادند که در میان این هدایا، پتوها و دستمالی بود که از بیمارستان آبله درون قلعه برداشته شده بود و به امید شیوع بیماری آبله به محاصره کنندگان (بومیان امریکا) دادند. در برخی منابع نوشته شده که پس از این واقعه، تعداد زیادی از بومیان کشته شدند و محاصره قلعه شکسته شد (رانلت، ۲۰۰۰).
نمونه ای از جنگ بیولوژیکی که گفته شده توسط امریکا انجام شده، می توان به جنگ کره (۱۹۵۰-۱۹۵۳) اشاره کرد که در طول این جنگ، اتحاد جماهیر شوروی، چین و کره شمالی، امریکا را به استفاده از عوامل جنگ بیولوژیکی علیه کره شمالی متهم کردند.
در امریکا نیز ابتدا دانشمندان جنگ بیولوژیکی روی عامل قطرات بسیار ریز آب در هوا تمرکز کردند و درنهایت به توانایی انتشار عوامل بیولوژیکی مهلک در سطح مناطق وسیعی دست یافتند. اما در طول دهه ۱۹۵۰ روی توسعه مهمات ضد محصولات گیاهی [۲۷]تمرکز داشت که هدف آن، کشاورزی شوروی سابق و چین بود. همچنین ارتش آمریکا به عوامل بیولوژیکی و سیستمهای پخش آن برای آلوده کردن برنج، گندم و چاودار دست یافت (کربی، ۱۹۹۷) و سلاحهای بیولوژیکی مختلفی مانند باسیلوس آنتراسیس عامل بیماری سیاه زخم، فرانسیلا تولارنسیس باکتری عامل تب خرگوش، بروسلا عامل تب مالت، باکتری کوکسیلا بورنتی عامل تب کیو، ویروس عامل آنسفالیت اسب ونزوئلایی، سم بتولینیوم عامل بوتولیسم و عامل بیماری آنتروتوکسین B استافیلوکوکی تولید کرده و حملاتی را انجام داده است.
نمونه ای از جنگ بیولوژیکی که گفته شده توسط امریکا انجام شده، می توان به جنگ کره (۱۹۵۰-۱۹۵۳) اشاره کرد که در طول این جنگ، اتحاد جماهیر شوروی، چین و کره شمالی، امریکا را به استفاده از عوامل جنگ بیولوژیکی علیه کره شمالی متهم کردند. در سال های بعد، امریکا اعتراف کرد که توانایی تولید چنین تسلیحاتی را دارد، اما از آن استفاده نمی کند. در واقع امریکا برنامه جنگ بیولوژیکی خود را با تأسیس یک مرکز تولید جدید در ارکانزاس در طول جنگ کرده توسعه داد. همچنین امریکا برنامه تدافعی جدیدی را با هدف توسعه امکان اقدامات متقابل در برابر حملات بیولوژیکی در ۱۹۵۳ راه انداخت. در اواخر ۱۹۶۰ نیز ارتش امریکا انبار مهمات بیولوژیکی را توسعه داد (ایتزن و تاکافوجی، ۱۹۹۷).
همچنین در طول دهه ۱۹۷۰، سلاح های بیولوژیکی برای ترورهای مخفیانه و پنهانی مورد استفاده قرار گرفت. برای مثال، در سال ۱۹۷۸ یک فرد تبعیدی بلغاری در لندن با نام گئورگی مارکف در ایستگاه اتوبوس ایستاده بود که مردی از کنار او رد شد و سر چتر او که آغشته به مواد خاصی بود، به مارکف نزدیک کرد و پس از سه روز او کشته شد. این ترور بعدها با عنوان «قتل چتری» معروف شد و بعدها روشن شد که این ترور توسط سرویس اطلاعاتی بلغارستان انجام شده و شوروی سابق، تکنولوژی ارتکاب آن را به بلغارستان داده است (مؤسسه تحقیقات پزشکی ارتش ایالات متحده برای بیماریهای عفونی، ۲۰۰۱).
در اواخر دهه ۱۹۷۰ نیز ادعاهایی مطرح شد مبنی بر اینکه انتشار ذرات ریز آب به رنگ های مختلف در هوا توسط هواپیماها و هلی کوپترها، ممکن است نوعی حمله بیولوژیکی به ساکنین لائوس و کامبوج باشد، زیرا افرادی که در معرض این ذرات ریز رنگی در هوا قرار گرفتند، بیمار شدند و مردند. بعدها این حمله به عنوان «باران زرد» نام گرفته و همچنان ابهام در مورد آن وجود دارد و اختلاف نظر درباره آن حل نشده است (ایتزن و تاکافوجی، ۱۹۹۷).
نمونه دیگر، اپیدمی سیاه زخم در ۱۹۷۹ در میان شهروندان سوردلوفسک [۲۸]در روسیه است که اپیدمی تنها در میان افرادی رخ داد که نزدیک تأسیسات میکروبیولوژیکی ارتش شوروی در این شهر زندگی می کردند یا در آنجا مشغول به کار بودند. بسیاری از احشام نیز تا فاصله ۵۰ کیلومتری این مرکز به خاطر سیاه زخم تلف شدند (مسلسون و دیگران، ۱۹۹۴). به دنبال این اتفاق، سازمانهای اطلاعاتی اروپا و امریکا اعلام مظنون شدند که این تأسیسات پژوهش های مربوط به جنگ بیولوژیکی را انجام می دهد. پس از این حادثه، اتحاد جماهیر شوروی تحقیق روی سلاحهای بیولوژیکی خود را به مراکز دوردستی در سیبری انتقال داد. برنامه های جنگ بیولوژیکی شوروی سابق تا سال ۱۹۹۵ فعال بود.
فرضیه دیگر این است که انتشار ویروس کرونا به مثابه یک «سلاح ژنتیکی» در یک جنگ بیولوژیکی علیه ملتهای خاصی از جمله ملت ایران است. سلاحهای ژنتیکی روی ژنوم ملت ها، نژادها، جمعیتها یا گروه های خاص اثر می گذارند و متناسب با اهداف آن می تواند نتایج مختلفی از معلولیتهای جسمی یا ذهنی گرفته تا مرگ و نابودی جمعیت خاص مورد نظر داشته باشد (خوبدل، ۱۳۷۹). موضوع مطالعه ژنوم انسان نخستین بار در «پروژه ژنوم انسان» مطرح شد که یک برنامه علمی تحقیقاتی بود که از ۱۹۹۹ شروع شد و تا ۲۰۰۳ به اتمام رسید و هدف آن، کشف ژن های تمامی انسان ها و تجزیه و تحلیل ساختار DNA انسان و استفاده از آن در بررسیهای بیولوژیکی و پزشکی بود (بنی هاشمی، ۲۰۰۹). همچنین در امریکا با «پروژه ژنوم ایرانیان» در دانشگاه استنفورد، ژنوم ایرانیها در اختیار این دانشگاه قرار دارد و «۲۵ هزار ژن ایرانی در اختیار امریکا و رژیم صهیونیستی» است (کرمی، ۱۳۹۸) که نتایج آن از جمله کشف ضعف و قوت این ژنها در بخش نظامی و سیستمهای امنیتی استفاده می شود.
در گروه تحقیقاتی دانشگاه استنفورد پردیس ثابتی دختر پرویز ثابتی رئیس اداره سوم ساواک شاه و پروفسور رستم مرتبط با رژیم صهیونیستی حضور دارند. بر این اساس فرضیه جدی وجود دارد که هدف گیریهای خاصی در خصوص نسل ایرانی در تولید کوید ۱۹ مورد نظر بوده که بصورت ناخواسته این ویروس به بیش از ۱۷۰ کشور جهان توسعه پیدا کرده و از جمله کشور مهاجم را بصورت گسترده تحت الشعاع قرار داده است. در عین حال هنوز شواهد علمی قابل اعتماد وجود ندارد و صرفا بر مبنای فرضیات طرح موضوع میشود.
در گروه تحقیقاتی دانشگاه استنفورد پردیس ثابتی دختر پرویز ثابتی رئیس اداره سوم ساواک شاه و پروفسور رستم مرتبط با رژیم صهیونیستی حضور دارند.
فعالان شبکههای اجتماعی چین معتقدند که احتمالاً در جریان مسابقات ارتشهای جهان در اواخر ۲۰۱۹، ویروس کرونا از طریق آمریکاییهایی که به چین آمدند، وارد این کشور شده است.
صرف نظر از بحث امکان یا عدم امکان اثبات ماهیت جنگ بایولوژیک شیوع بیماری کووید ـ 19، تجربههای تاریخی اثبات شده و درنظر گرفتن واقعیت فقدان التزام به اصول اخلاقی، الهی و انسانی از سوی کشورهای استعمارگر و سلطهگر و بیتفاوتی آنها در قبال جان انسانها (خواه شهروندان خود یا شهروندان سایر جوامع)، عقل سلیم بر پیشبینی تمهیدات لازم برای مقابله با جنگهای بایولوژیک حکم میکند. لذا، توجه به سیاستهای مراقبتی زیر در پیشگیری و به حداقل رساندن نفوذ این نوع جنگافزارها و مقابله با آن برای پیشگیری از دستیابی به اهداف عملیاتی در این نوع جنگها موضوعیت مییابد
برخی ویروس کرونا را یک جنگ بیولوژیکی می دانند که توسط آمریکا به دلایل اقتصادی و به طور خاص، تضعیف و نابودی اقتصادی کشور چین به راه افتاده است. این احتمال به ویژه پس از گفتگوی ویلبور راس، وزیر بازرگانی امریکا در شبکه تلویزیونی فاکس نیوز در ارتباط با شیوع کرونا در چین و تسهیل روند بازگشت مشاغل به ایالات متحده قوت گرفت. همچنین چند هفته پیش از انتشار نخستین اخبار در مورد شیوع کرونا، جیمز استافریدیرز، فرمانده سابق نیروهای امریکایی مستقر در اروپا، در یادداشتی در نشریه فارین پالیسی مطرح کرد که «در دنیای امروز، سلاحهای بیولوژیکی وجود دارند که می تواند تا یک پنجم جمعیت جهان را به کام مرگ بکشاند «چنین ادعایی از سوی چنین مقامی، نیز تردیدها در این زمینه را بیشتر کرده است
سرخپوستان امریکا از نتایج جنگ فرانسه و سرخپوستان که کنترل کانادا را به انگلیسها واگذار کرد و منجر به سلطه انگلیسی ها بر منطقه دریاچه های بزرگ [۱۱]شد، ناراضی بودند و لذا حملاتی را به مرزهای شمالی مستعمرات آمریکایی انگلیسیها راه انداختند. از ۲۲ ژوئن تا ۲۰ آگوست این سال، دلاوریها [۱۲]، قلعه فورت پیت [۱۳]را، که استحکامات انگلیسی ها در بخش جدید پیتسبرگ [۱۴]بود، محاصره کرد و در ۲۴ ژوئن گروهی از دلاوری ها، با رهبران قلعه شرط بندی کردند که اگر ببازند، پُست خودشان را ترک کنند. در پایان شرط بندی، انگلیسی ها، غذا و وسایلی را به رؤسای بومیان که در حال رفتن بودند، دادند که در میان این هدایا، پتوها و دستمالی بود که از بیمارستان آبله درون قلعه برداشته شده بود و به امید شیوع بیماری آبله به محاصره کنندگان (بومیان امریکا) دادند. در برخی منابع نوشته شده که پس از این واقعه، تعداد زیادی از بومیان کشته شدند و محاصره قلعه شکسته شد (رانلت، ۲۰۰۰).
در امریکا نیز ابتدا دانشمندان جنگ بیولوژیکی روی عامل قطرات بسیار ریز آب در هوا تمرکز کردند و درنهایت به توانایی انتشار عوامل بیولوژیکی مهلک در سطح مناطق وسیعی دست یافتند. اما در طول دهه ۱۹۵۰ روی توسعه مهمات ضد محصولات گیاهی [۲۷]تمرکز داشت که هدف آن، کشاورزی شوروی سابق و چین بود. همچنین ارتش آمریکا به عوامل بیولوژیکی و سیستمهای پخش آن برای آلوده کردن برنج، گندم و چاودار دست یافت (کربی، ۱۹۹۷) و سلاحهای بیولوژیکی مختلفی مانند باسیلوس آنتراسیس عامل بیماری سیاه زخم، فرانسیلا تولارنسیس باکتری عامل تب خرگوش، بروسلا عامل تب مالت، باکتری کوکسیلا بورنتی عامل تب کیو، ویروس عامل آنسفالیت اسب ونزوئلایی، سم بتولینیوم عامل بوتولیسم و عامل بیماری آنتروتوکسین B استافیلوکوکی تولید کرده و حملاتی را انجام داده است.
نمونه ای از جنگ بیولوژیکی که گفته شده توسط امریکا انجام شده، می توان به جنگ کره (۱۹۵۰-۱۹۵۳) اشاره کرد که در طول این جنگ، اتحاد جماهیر شوروی، چین و کره شمالی، امریکا را به استفاده از عوامل جنگ بیولوژیکی علیه کره شمالی متهم کردند. در سال های بعد، امریکا اعتراف کرد که توانایی تولید چنین تسلیحاتی را دارد، اما از آن استفاده نمی کند. در واقع امریکا برنامه جنگ بیولوژیکی خود را با تأسیس یک مرکز تولید جدید در ارکانزاس در طول جنگ کرده توسعه داد. همچنین امریکا برنامه تدافعی جدیدی را با هدف توسعه امکان اقدامات متقابل در برابر حملات بیولوژیکی در ۱۹۵۳ راه انداخت. در اواخر ۱۹۶۰ نیز ارتش امریکا انبار مهمات بیولوژیکی را توسعه داد (ایتزن و تاکافوجی، ۱۹۹۷).
همچنین در طول دهه ۱۹۷۰، سلاح های بیولوژیکی برای ترورهای مخفیانه و پنهانی مورد استفاده قرار گرفت. برای مثال، در سال ۱۹۷۸ یک فرد تبعیدی بلغاری در لندن با نام گئورگی مارکف در ایستگاه اتوبوس ایستاده بود که مردی از کنار او رد شد و سر چتر او که آغشته به مواد خاصی بود، به مارکف نزدیک کرد و پس از سه روز او کشته شد. این ترور بعدها با عنوان «قتل چتری» معروف شد و بعدها روشن شد که این ترور توسط سرویس اطلاعاتی بلغارستان انجام شده و شوروی سابق، تکنولوژی ارتکاب آن را به بلغارستان داده است (مؤسسه تحقیقات پزشکی ارتش ایالات متحده برای بیماریهای عفونی، ۲۰۰۱).
در اواخر دهه ۱۹۷۰ نیز ادعاهایی مطرح شد مبنی بر اینکه انتشار ذرات ریز آب به رنگ های مختلف در هوا توسط هواپیماها و هلی کوپترها، ممکن است نوعی حمله بیولوژیکی به ساکنین لائوس و کامبوج باشد، زیرا افرادی که در معرض این ذرات ریز رنگی در هوا قرار گرفتند، بیمار شدند و مردند. بعدها این حمله به عنوان «باران زرد» نام گرفته و همچنان ابهام در مورد آن وجود دارد و اختلاف نظر درباره آن حل نشده است (ایتزن و تاکافوجی، ۱۹۹۷).
نمونه دیگر، اپیدمی سیاه زخم در ۱۹۷۹ در میان شهروندان سوردلوفسک [۲۸]در روسیه است که اپیدمی تنها در میان افرادی رخ داد که نزدیک تأسیسات میکروبیولوژیکی ارتش شوروی در این شهر زندگی می کردند یا در آنجا مشغول به کار بودند. بسیاری از احشام نیز تا فاصله ۵۰ کیلومتری این مرکز به خاطر سیاه زخم تلف شدند (مسلسون و دیگران، ۱۹۹۴). به دنبال این اتفاق، سازمانهای اطلاعاتی اروپا و امریکا اعلام مظنون شدند که این تأسیسات پژوهش های مربوط به جنگ بیولوژیکی را انجام می دهد. پس از این حادثه، اتحاد جماهیر شوروی تحقیق روی سلاحهای بیولوژیکی خود را به مراکز دوردستی در سیبری انتقال داد. برنامه های جنگ بیولوژیکی شوروی سابق تا سال ۱۹۹۵ فعال بود.
در گروه تحقیقاتی دانشگاه استنفورد پردیس ثابتی دختر پرویز ثابتی رئیس اداره سوم ساواک شاه و پروفسور رستم مرتبط با رژیم صهیونیستی حضور دارند. بر این اساس فرضیه جدی وجود دارد که هدف گیریهای خاصی در خصوص نسل ایرانی در تولید کوید ۱۹ مورد نظر بوده که بصورت ناخواسته این ویروس به بیش از ۱۷۰ کشور جهان توسعه پیدا کرده و از جمله کشور مهاجم را بصورت گسترده تحت الشعاع قرار داده است. در عین حال هنوز شواهد علمی قابل اعتماد وجود ندارد و صرفا بر مبنای فرضیات طرح موضوع میشود.
در گروه تحقیقاتی دانشگاه استنفورد پردیس ثابتی دختر پرویز ثابتی رئیس اداره سوم ساواک شاه و پروفسور رستم مرتبط با رژیم صهیونیستی حضور دارند.
فعالان شبکههای اجتماعی چین معتقدند که احتمالاً در جریان مسابقات ارتشهای جهان در اواخر ۲۰۱۹، ویروس کرونا از طریق آمریکاییهایی که به چین آمدند، وارد این کشور شده است.