چرا رسول خدا(ص) حتی در راه مسجد با کودکان بازی میکردند؟
به گزارش خبرگزاري رسا، روزهایی که ویروس کرونا در همهجا گسترش پیداکرده و گویا قصد رفتن یا نابودی هم ندارد، مشخص است باید بیشتر در خانه بمانیم. البته ماندن در خانه و کنار خانواده، آدابی دارد که لازم است به آنها توجه داشته باشیم. به این صورت است که نشاط در خانواده تقویت شده و افراد از کنار هم بودن لذت میبرند. یکی از روشهای مهم در این روزها، ایجاد فرصت خوب بازی به کودکان و حتی همبازی شدن با آنها است. جالب این است که این نکته به عنوان یکی از دستورالعملهای مهم در زندگی و تربیت کودک از سوی اسلام معرفی شده است. به این صورت که بازی نهتنها پاسخی به نیاز کودک است، بلکه میتوان در قالب بازی بسیاری از درسهای تربیتی را به او آموزش داد.
خبرگزاری ما در گفتوگویی که با دکتر فروغ نیلچی زاده، استاد حوزه و دانشگاه و پژوهشگر مسائل اسلامی و تربیتی، انجام داده به بررسی تأثیر بازی کودکان و همچنین همبازی شدن بزرگترها با آنها در تربیت و رشد شخصیت کودک کرده است. آن طور که این کارشناس اسلامی توضیح میدهد، وقتی سیره و سبک زندگی نبی مکرم اسلام صلیالله علیه و آله را مطالعه میکنیم، میبینیم که آن حضرت خودشان همبازی کودکان خود بودند. به خصوص اینکه این محبت را در رفتار ایشان با امام حسن و امام حسین علیهماالسلام در دورانی که این دو امام معصوم کودک بودند، مشاهده میکنیم. درواقع آن حضرت همبازی شدن با کودکان را راهی برای جلب محبت آنها و نسبت تربیت کردن آنها میدانستند. این نوع برخورد در زمان بازی کردن با کودکان باعث میشد که محبت آن حضرت هرچه بیشتر در دل کودکان جای بگیرد و درنتیجه در زندگی خود از آن حضرت تبعیت کنند. به این ترتیب میتوان نتیجه گرفت که بازی کردن بزرگترها با کودک، راه خوبی برای ایجاد محبت در دل اوست تا بزرگترها بتوانند نظر کودک را به خود جلب کرده و در الگوگیری از خود تشویق کنند. رفتار محبتآمیز آن حضرت با کودکان، برای بزرگسالان هم درس داشت. به آنها یاد میداد که باید با کودکان مهربان بود و نسبت به آنها رأفت داشت. حتی در کتاب تاریخ اسلام، مهربانی و بازی کردن ایشان با کودکان، به عنوان یکی از ویژگیهای مهم آن حضرت نام برده شده است.
بازی با کودکان در سبک زندگی نبوی
در بعضی از روایات میخوانیم که ائمه اطهار علیهم السلام مردم را به همبازی شدن با فرزندان خردسال خود تشویق کردهاند. آیا این سیره و سبک زندگی را در زندگی خود آن بزرگان هم میتوان مشاهده کرد و نمونههایی برای این کار وجود دارد؟
پیغمبر اکرم صلیالله علیه و آله و ائمه اطهار علیهم السلام قبل از اینکه مردم را به کاری تشویق کنند، خودشان به آن عمل میکردند و پیش از آنکه از کاری نهی بفرمایند، خودشان در وهله اول از آن دوری میکردند. بازی کردن با کودکان هم یکی از این درسهاست. در روایتهایی اشاره شده که با فرزندان خردسال خود همبازی شوید.
وقتی سیره و سبک زندگی نبی مکرم اسلام صلیالله علیه و آله را مطالعه میکنیم، میبینیم که آن حضرت خودشان همبازی کودکان خود بودند. به خصوص اینکه این محبت را در رفتار ایشان با امام حسن و امام حسین علیهماالسلام در دورانی که این دو امام معصوم کودک بودند، مشاهده میکنیم. درواقع آن حضرت همبازی شدن با کودکان را راهی برای جلب محبت آنها و تربیت کردن آنها میدانستند. در کتاب من لایحضره الفقیه نوشته شده پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله فرمودهاند: «هر کسی که کودکی داشته باشد، باید با او کودکانه رفتار کند.»
راهی برای تربیت کودک
چطور آن حضرت با اینکه پیغمبر و رسول خدا بودند، با کودکان همبازی میشدند؟
به این علت که شیوه تربیت کردن و همچنین محبت به کودکان را مردم آموزش بدهند. اسلام دین مهربانی است و کودکان گروه شایسته و لایقی برای محبت کردن هستند. آن حضرت، خودشان الگوی کامل و جامعی در این زمینه بودند و به صورتی با کودکان رفتار میکردند که آنها هیچ گونه محدودیتی در بازی کردن با آن حضرت نداشتند.
در کتاب مناقب آل ابیطالب علیهم السلام نوشته شده که پیامبر اسلام صلیالله علیه و آله نوههای عزیز خود را بر پشت خود سوار میکردند و در حالی که چهار دست و پا راه میرفتند، به آنها میفرمودند: «مرکب شما چه مرکب خوبی است و شما چه سواران خوبی هستید!»
توجه رسول خدا صلیالله علیه و آله به همه کودکان
با این وجود آن حضرت فقط با نوههای خود همبازی میشدند و به آنها محبت میکردند؟
خیر. نبی مکرم اسلام رحمت للعالمین هستند و محبت و مهر گسترده ایشان شامل حال همه میشود. در روایت دیگری در کتاب جوامع الحکایات نوشته شده که روزی پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله برای اقامه نماز جماعت به سمت مسجد میرفتند. در راه گروهی از کودکان را دیدند که در حال بازی کردن بودند. وقتی چشم بچهها به پیامبر صلیالله علیه و آله افتاد، به سمت آن حضرت دویدند و ایشان را به بازی دعوت کردند.
پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله هم از روی قلب مهربان و رأفتی که داشتند، درخواست کودکان را قبول کرده و مشغول بازی با آنها شدند. بلال حبشی که در مسجد منتظر آمدن پیامبر صلیالله علیه و آله بود، وقتی متوجه تأخیر آن حضرت شد به طرف خانه ایشان حرکت کرد.
او در راه به پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله رسید و با دیدن صحنه بازی کودکان با آن حضرت، خواست تا آنها را دور کند. اما پیامبر صلیالله علیه و آله مانع شدند. سپس از بلال خواستند تا به خانه ایشان برود و چیزی برای کودکان بیاورد تا به این ترتیب دلشان شاد شود و آن حضرت را رها کنند. بلال رفت و از منزل پیامبر صلیالله علیه و آله تعدادی گردو پیدا کرد و به محضر ایشان بازگشت. پیامبر صلیالله علیه و آله گردوها را از بلال گرفت و به بچهها داد. کودکان هم با دیدن گردوها، آنها را از دست پیامبر گرفتند و ایشان را رها کردند.
بازی با کودکان، حتی در راه مسجد
مگر این نوع رفتار رسول خدا صلیالله علیه و آله با کودکان چه اثری در وجود آنها داشت که حتی در راه مسجد هم به کودکان محبت میکردند؟
این نوع برخورد در زمان بازی کردن با کودکان باعث میشد که محبت آن حضرت هرچه بیشتر در دل کودکان جای بگیرد و درنتیجه در زندگی خود از آن حضرت تبعیت کنند. به این ترتیب میتوان نتیجه گرفت که بازی کردن بزرگترها با کودک، راه خوبی برای ایجاد محبت در دل اوست تا بزرگترها بتوانند نظر کودک را به خود جلب کرده و در الگوگیری از خود تشویق کنند.
این در حالی است که درباره سبک زندگی مردم آن دوران میخوانیم که رفتار بسیار بدی با کودکان داشتند و به خصوص اینکه دختران را در خردسالی زنده به گور میکردند.
متأسفانه همین طور است. جالب این که رفتار محبتآمیز رسول خدا صلیالله علیه و آله با کودکان، برای بزرگسالان هم درس داشت. به آنها یاد میداد که باید با کودکان مهربان بود و نسبت به آنها رأفت داشت. حتی در کتاب تاریخ اسلام، مهربانی و بازی کردن رسول خدا صلیالله علیه و آله با کودکان به عنوان یکی از ویژگیهای مهم آن حضرت نام برده شده است.
از آنجایی که بسیاری از عربها در آن دوران با این نوع برخورد با کودکان بیگانه بودند، در موارد زیادی از بازی کردن آن حضرت با کودکان متعجب میشدند. به عنوان مثال، روایت شده که یک روز پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله در حال بازی با نوههای خود، امام حسن و امام حسین علیهماالسلام، بودند. در همین زمان مردی که بازی کردن آن حضرت را با کودکان میدید، از این نوع رفتار پیامبر صلیالله علیه و آله تعجب کرده بود و خطاب به آن حضرت عرض کرد: «ای رسول خدا! به خدا سوگند میخورم که فرزند من مرد شده و صورت او دارای محاسن شده، اما تا به حال حتی یک بار هم او را نبوسیدهام.» پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله که از این رفتار مرد ناراحت شده بودند، فرمودند: «کسی که رحم و مهربانی نداشته باشد، مورد مهر و عطوفت قرار نخواهد گرفت.» به این ترتیب به آن مرد آموزش دادند که اگر میخواهد فرزندانش او را دوست داشته باشند، باید با آنها مهربانی کند.
راهی برای شکوفا شدن خلاقیتها
در آموزههای تربیتی یکی از آثار بازی کردن با کودکان، به جنبوجوش درآوردن آنها عنوان شده است. آیا این نکته در آموزههای جامع اسلامی هم وجود دارد؟
بله. بازی کردن با کودک و نوجوان شیوه خوبی برای ظهور و بروز خلاقیت آنهاست، به اندازهای که به عنوان یکی از راههای اساسی در زمینه رشد فکری و جسمی کودک و نوجوان محسوب میشود. بنابراین زمانی که پدر و مادر در بازی فرزند خود شرکت میکنند و ابزارها و شیوههای گوناگونی را برای بازی با کودک به کار میگیرند، درواقع زمینههای مساعد برای شکوفا شدن استعدادها و خلاقیت او را فراهم میکنند.
به این ترتیب میتوان گفت همبازی شدن بزرگترها با بچهها، نه تنها برای رفع تنهایی آنها مفید و مؤثر است بلکه استعدادها و تواناییهای بالقوه آنها را به فعلیت درمیآورد و مسیر پرورش نوآوریهای نهفته آنها را هموار میکند.
به همین علت بوده که پیامبر اسلام صلیالله علیه و آله در بازی کودکان شرکت کرده و با این کار خود، آنها را به جنب و جوش و فعالیتهای فکری و بدنی تشویق میکردند.
بازی کردن حضرت زهرا سلامالله علیها با کودکان خود
یکی از درسهایی که در خانواده اهل بیت علیهم السلام درک میشود، محبت میان افراد است. همین محبت یکی از زمینههای قیام عاشوراست تا جایی که خانواده امام حسین علیه السلام در تمام طول هجرت و قیام با آن حضرت همراهی کردند و هیچ وقت آن حضرت را تنها نگذاشتند.
آن حضرت در دوران کودکی خود در دامان پر از مهر حضرت فاطمه زهرا سلامالله علیها رشد کرده و پرورش یافتند. نمونهای از مهربانی حضرت فاطمه زهرا سلامالله علیها نسبت به فرزندان خود در قالب بازی کردن با آنها، در ماجرای خطاطی میان امام حسن و امام حسین علیهماالسلام در زمان کودکی ایشان دیده میشود. روایت شده است که رسول خدا صلیالله علیه و آله برای ایجاد روحیه رقابت بین این دو برادر که در آن زمان کودک بودند، از آنها خواستند تا مشغول بازی خطاطی شوند. به این صورت که مطلبی را بنویسند تا مشخص شود که کدام یک خط بهتری دارد.
آنها هم هر کدام مطلب را با خط خود نوشتند و آن را برای قضاوت و داوری پیش پدربزرگ خود، پیغمبر اکرم صلیالله علیه و آله، بردند اما آن حضرت از آنها خواستند تا برای قضاوت به مادر خود رجوع کنند تا حضرت فاطمه زهرا سلامالله علیها میان دو فرزند خود داوری کند و اگر دلخوری و رنجشی به وجود آمد، با محبت و عاطفه مادری جبران شود.
حضرت فاطمه زهرا سلامالله علیها وقتی به دستخط دو فرزند خود نگاه کردند، متوجه شد که خط آنها هم زیباست و هم خیلی شبیه به هم است. به همین دلیل داوری کردن و بهتر دانستن یکی نسبت به دیگری مشکل است. درنهایت برای اینکه نتیجه کار به تلاش خود آنها واگذار کند، بازی دیگری طراحی کرده و به آنها فرمودند: «من دانههای گردنبندی را بین شما پخش میکنم. هر کس دانههای بیشتری جمع کرد، او برنده است.» جالب این است که طبق روایت هر دو فرزند حضرت، دانههای برابر با هم جمع کردند.
از این روایت، بازی کردن در کنار تربیت مشخص میشود و اینکه این دو امام بزرگوار از زمان کودکی تحت سرپرستی مادر خود، هم قضاوت عادلانه را یاد گرفتند و هم متوجه این موضوع شدند که نتیجه هر کاری به تلاش خود انسان مربوط میشود.
این غریزه را جدی بگیرید
به هر حال بازی کردن یکی از غریزههای کودک است. چرا تا این اندازه در اسلام تأکید شده که این غریزه و نیاز کودک جدی گرفته شود؟
بعضی از پدر و مادرها از کودک خود انتظار دارند که مانند افراد بزرگسال رفتار کنند و به همین دلیل مانع از بازی و حرکات بچهگانه او میشوند. به اندازهای که اگر بچهای اهل بازی کردن باشد، او را بیادب میدانند اما اگر اخم کند و گوشهای بنشیند تشویقش میکنند و او را مؤدب میخوانند.
این در حالی است که دین اسلام، غریزه بازی کردن را یکی از غریزههای بسیار مهم در دوران کودکی انسان میداند و در عین حال دانشمندان علم روانشناسی هم به این نتیجه رسیدهاند که به هیچ عنوان نباید بزرگترها مانع از بازی کردن کودک شوند، چراکه وقتی کودکی بازی نکند نشاندهنده ضعف بدنی یا روانی اوست.
در همین مورد در کتاب کافی نوشته شده که امام موسی کاظم علیه السلام فرمودند: «خوب است بچه در کودکی بازیگوش باشد تا در بزرگسالی صبور و شکیبا شود و شایسته نیست جز این باشد.» بنابراین شاید در نگاه اول غریزه بازی کردن، بیهوده و بینتیجه به نظر برسد، اما همین غریزه موجب تکامل شخصیت کودک میشود. این موضوع تا اندازهای اهمیت دارد که در کتاب سفینه البحار نوشته شده پیامبر اسلام صلیالله علیه و آله فرمودهاند: «فرزندت را هفت سال به بازی فراخوان.» امام صادق علیه السلام هم در روایتی که شرح آن در کتاب وسائل الشیعه نوشته شده، فرمودهاند که: «کودک، هفت سال بازی کند، هفت سال خواندن و نوشتن بیاموزد و هفت سال حلال و حرام زندگی را یاد بگیرد.»
جالب اینکه فواید بازی کردن از طرف روان شناسان کودک هم تایید شده است. در این میان، تمرین استقلال و اراده داشتن یکی از مواردی است که در نتیجه بازی کردن در کودک شکل گرفته و تقویت میشود. در این مورد باید پدر و مادر و سایر بزرگترهای خانواده توجه داشته باشند که اگر مانع بازی فرزند خود شوند و یا کارهای بازی گونه او را مسخره کنند، آسیب بزرگی به شخصیت او وارد کردهاند که آثار آن در بزرگسالی او نمایان خواهد شد. چراکه امام صادق علیه السلام در این باره تأکید فرمودهاند: «فرزند خود را هفت سال آزاد بگذار تا بازی کند.»/1360/