حجت الاسلام ترخان مطرح کرد:
آیا امام حسین شخصيت اسطورهای است
عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در یادداشتی به این سوال پاسخ داد که آیا بررسی زندگی بزرگان دين بهویژه امام حسين(ع) با ديدگاه اسطورهای صحيح است یا خیر.
پس چرا گفته میشود که در شهادت امام حسین علیهالسلام آسمان گریه کرد؟ آیا بیان اینگونه مسائل، تحلیل شهادت، زندگی و شخصیت آن امام از دیدگاه اسطورهای نیست؟ به عبارت دیگر آیا بررسی زندگی بزرگان دين بهویژه امام حسين علیهالسلام با ديدگاه اسطورهای صحيح است؟ آیا استناد دادن کارهایی مانند اینکه این بزرگان یک تنه حریف لشکری بودند، اسطورهپردازی محسوب نمیشود؟
«اسطوره» در لغت به معنای «افسانه» است و «افسانه» يعنی بيان اموری که واقعيت ندارد. بدیهی است که نباید با این دیدگاه به تحلیل زندگی و شخصیت بزرگان دین پرداخت و درباره شخصیت آنان غلو کرد، اما باید توجه داشت که غلو را باید فهمید و نباید به بهانه غلو و افسانه بودن، مقامات واقعی بزرگان دین را نادیده گرفت.
ائمه علیهمالسلام در اثر عبادت و اطاعت خداوند متعال، به توانايیها، قابليتها و مقامات بیمانندی رسیده و از ولایت کلیه الهیه بهرهمند بودند و به واسطه ولايت تکوينی خود، قدرت تصرف در عالم را داشتند. آنان از نظر توانمندی، ویژگیها و صفات، مثال خدا بودند و چنین تحلیلی، بیان امور غیر واقعی نیست.
بله آنان این همه را با اذن الهی و در ظل و سایه عنایت او دارا بودند، آنان همانگونه که در ذات خود محتاج خداوند هستند، در صفات خود نیز محتاج اویند و از خود استقلالی ندارند و توجه به همین نکته است که ما را از غلو دور میکند.
از آموزههای دینی استفاده میشود که عوامل غیرطبیعی در حوادث طبیعی اثر گذارند. نماز باران، دعا، ایمان و تقوا و ... از جمله این عواملاند. همچنین وجود مبارک پيامبر (ص) و استغفار دو سبب برای امان از عذاب الهی محسوب میگردند.
در روایات آمده است كه خالی ماندن زمین از امام معصوم علیهالسلام، موجب واژگونیاش خواهد شد. پس تأثیر موت و حيات انسان کامل در پديدههای طبيعی، از باب ولايت كليهای كه دارد غيرقابل انكار است، براین اساس؛ پذیرش روایاتی که بیان میکنند، با شهادت امام حسین علیهالسلام همه مخلوقات متأثر شدهاند و اجنه نوحه سر دادند و پرندگان آسمان گریه کردند و بعد از شهادت آن حضرت آفتاب به رنگ سرخ طلوع و غروب كرد و آسمان و زمین بر مصیبت آن حضرت گریه کردند، نمیتواند استبعادی داشته باشد.
اینکه چرا پيامبر (ص) در داستان ابراهيم آنگونه فرمود، بايد گفت: اولاً: فضا و شرايطی كه در آن فضا پيامبر (ص) سخن میگفت، آلوده به خرافات و جهالت بوده است و آن حضرت مراعات این فضا و شرایط را کرده است؛ ثانياً: مخاطبانِ آن هنگام پيامبر (ص) كسانی نبودهاند كه پيامبر (ص) بتواند در همان مجلس مطالب دقيق فلسفی را برای آنان تبيين كند؛ یعنی آنان از چنین ظرفیتی برخوردار نبودند که پیامبر (ص) بتواند در همانجا تأثیرگذاری عوامل غیرطبيعی در پديدههای طبيعی را تبیین نماید.
این مطلب باید به مرور بیان میگردید و کلامهای بعدی به مثابه قرینه منفصلی میشد که اطلاق و عموم کلام پیامبر(ص) را قید و تخصیص میزد. بر این اساس؛ مراد جدی پیامبر خدا (ص) این است که خورشيد و ماه دو نشانه از نشانههای قدرت حقتعالي هستند كه تحت اراده و فرمان او هستند و برای مرگ و حيات كسی نمیگيرند، مگر اینکه آن شخص دارای ولایت کلیه الهیه باشد./998/
ارسال نظرات