نگاهی به «شورای نگهبان در آمریکا»
به گزارش خبرنگار سرویس کتاب و نشر خبرگزاری رسا، نشر معارف کتاب «شورای نگهبان در آمریکا» را به قلم سید هاشم میرلوحی منتشر کرد.
نویسنده بیش از 15 سال در آمریکا زندگی کرده است، وی با توجه به منابع موجود در خود آمریکا دست به نگارش اثری متفاوت زده است. وی در این اثر به این نکته میپردازد که چطور نمایندگان، سناتورها و رییس جمهور آمریکا انتخاب میشوند و رأیدهندگان نیز چطور واجد رأیدهندگی شمرده میشوند؟
ساختار کتاب
میرلوحی در کتاب «شورای نگهبان در آمریکا»، به سیستم انتخابات و نظارت بر آن در آمریکا میپردازد.
نویسنده این کتاب را در 13 بخش با عناوین: پیش گفتاری مهم، یک پرسش، شورای نگهبان در آمریکا،حساسیت و اهمیت یک قانون؛ نظارت بر افراد داوطلب و بررسی شرایط آنان، قوانین محرومیت از رأی دادن، شورای نگهبان در سیستم دموکراسی آمریکا، تلقب در انتخابات، استنتاج مبحث شورای نگهبان در آمریکا، دیپاچه ای بر مبحث پادشاه مطلق، موضوع ولایت فقیه از دیدگاه امام خمینی(ره)، سمت ولایت مطلقه در ایران اسلامی، سمت پادشاه مستبد و خودکامه در آمریکا تنظیم کرده است.
نویسنده در مقدمه دربره کتاب چنین آورده است:
اگر نگارنده برای روشن شدن موضوع هایی مختلف، به بعضی از نکات و یا اظهارات افرادی اشاره می کند، هرگز به معنی تأیید آن افراد یا تمام مطالبی که می گویند و می نویسد نیست، بلکه فقط برای روشن سازی شدن مطلب است.
در متن کتاب، پانوشت ها با حروف انگلیسی و مأخذ با عدد مشخص شده اند و مطالبی که در پی نوشتها این کتاب آمده است، نیز دارای اهمیت اند و از آنجا که نمی خواستیم خواننده تمرکز خود را از موضوع اصلی در آن بخش را از دست دهد؛ این مطالب در پانوشت درج شده است.
این کتاب در سال 1391 نوشته شده است و از آنجا که متأسفانه، چاپ آن خیلی طول کشید در هفته های آخر، قبل از چاپ کتاب؛ نکته ای از برخی وقایع مهم در طول سال های 1392 تا 1397 شمسی اتفاق افتاده نیز به متن کتاب افزوده شد.
ملاحظاتی درباره کتاب
نکتۀ اول اینکه نگارنده به دموکراسی و آزادی غربی و نیز بسیاری از نهضت های روشنفکری غربی - که به وسیلۀ جهودان صهیونیست بنا شده اند و بسیاری از مردم، حتی افرادی در ایران، در دام آنها قرار گرفته اند و می گیرند -اعتقاد ندارد.
نکته دوم اینکه خود آمریکایی های صاحب نظر اظهار می دارند که چنین نیست که جامعه آمریکا یک دیدگاه و نظر را درباره بسیاری از موضوع ها و در زمینه های گوناگون داشته باشد، بلکه در زمینۀ فرهنگ سیاسی و موضوع هایی نظیر حقوق بشر، دین، و مالیات در میان بسیاری از مسائل دیگر به شدت، به دو گروه متفاوت تقسیم شده اند.
بعضی از آمریکایی های صاحب نظر از دو نوع جهان بینی کاملا متضاد در آمریکا سخن می گویند، به طوری که آمریکا را به دو بخش تقسیم کرده اند. حال، اگر چنین وضعی در جامعه آمریکا وجود دارد، پس، مبرهن است که تفاوت و فرق فاحشی در زمینه ها و موضوع های مختلف بین ما (به عنوان یک جامعه مسلمان و توحیدی) و آمریکا (به عنوان یک جامعه مشرک، ملحد، و فاسد که برخی از افراد فرهیخته آمریکایی، فرهنگ آمریکا را فرهنگ فاضلاب می خوانند) وجود داشته است و دارد، و باید هم داشته باشد.
نکته سوم اینکه اگرچه فرهنگ و سیاست، باورهای دینی و جهان بینی و بسیاری از ارزش ها و حتی مدینه فاضله ما و همچنین، بسیاری از خوردنی ها و آشامیدنی های ما با غربی ها، ازجمله آمریکایی ها، متفاوت است و ما نباید خود را با غربی ها مقایسه کنیم و بسنجیم، ولی از آنجا که بدبختانه برای بعضی افراد، آمریکا یک معیار و میزان و بت محسوب می شود و به شمار می آید، و این گونه افراد به شعارهای تو خالی آمریکا دل بسته اند و گول آن شعارها را، که به هیچ وجه آمریکا به آ نها عمل نمی کند و فقط از آنها دم می زند، خورده اند و بعضی از آنان اسلام التقاطی را به یدک می کشند، و بعضی جهالت پیشه و بعضی نیز شیطان طلب، شیطان صفت، و شیطان پرورند، لذا، در این کتاب، ما به مبحث ولایت مطلقه نیز اشاره خواهیم داشت تا شاید برای بخشی از جامعه مفید واقع شود.