سفیر فلسطین در ایران در گفت وگو با رسا؛
آیت الله خامنه ای پرچمدار جهاد و شهادت است
سفیر فلسطین در ایران گفت: رهبر انقلاب اسلامی ایران، پرچمدار جهاد و شهادت است بر این اساس به زودی شاهد نابودی اسرائیل خواهیم بود.
صلاح زواوی سفیر فلسطین در ایران در گفت و گو با خبرنگار بین الملل خبرگزاری رسا، با اشاره به آخرین رویدادهای منطقه بیان داشت که مطابق فرمایش امام خمینی (ره) اسرائیل روبه زوال است و در این مساله هیچ گونه شک و تردیدی نداریم.
وی افزود: تا زمانی که حضرت آیت الله خامنه ای رهبر انقلاب اسلامی ایران پرچمدار جهاد و شهادت است، اسرائیل نیز نابود خواهد شد.
وی افزود: تا زمانی که حضرت آیت الله خامنه ای رهبر انقلاب اسلامی ایران پرچمدار جهاد و شهادت است، اسرائیل نیز نابود خواهد شد.
سفیر فلسطین در ایران با بیان اینکه ما نباید اشتباه مسلمانان در اندلس را تکرار کنیم، اظهار داشت: مسلمانان توانستند در اسپانیا کشور اسلامی تشکیل دهند، اما برخی از سران اسلامی برای سرکوب مخالفان خود از غربی ها کمک می خواستند که این مساله موجب گشت، حکومت اسلامی در اسپانیا نابود شود.
وی ادامه داد: وحدت اسلامی یکی از اهداف مهم، اساسی و بزرگ محسوب می شود که جمهوری اسلامی ایران در آن پیشتاز است و هر ساله در این زمینه همایش و کنفرانس های برگزار می کند.
صلاح زواوی در پایان از همه کسانی که خط جهاد و شهادت را حفظ می کنند، به ویژه حضرت آیت الله خامنه ای، تقدیر و تشکر کرد.
صلاح زواوی در پایان از همه کسانی که خط جهاد و شهادت را حفظ می کنند، به ویژه حضرت آیت الله خامنه ای، تقدیر و تشکر کرد.
فتح اندلس
در سال 92 ه . ق موسی بن نصیر، کارگزار ولید بن عبدالملک ـ خلیفه اموی ـ در «افریقیه»، سپاهی به فرماندهی طارق بن زیاد ـ حاکم طنجه ـ را مأمور فتح اندلس کرد. اندلس در این هنگام دچار اختلافات داخلی بود. سپاه طارق با کمک «خولیان»، حاکم شورشی «سبته»، که مسلمانان را به فتح اندلس فراخوانده بود، از تنگه ای بین قاره آفریقا و اروپا که بعدا به نام «جبل الطارق» مشهور شد، گذشت و شهرهای «استجه»، «مالقه»، «غرناطه»، «قرطبه»، «البیره» و «طلیطله» را تصرف کرد. سپس سپاه طارق توانست بر سواحل جنوبی «خلیج بیسکی» سلطه یابد و در مدت یک سال تمام اسپانیا را از شمال تا جنوب فتح کند.
در سال 93 ه . ق موسی بن نصیر به فرماندهی سپاهی عظیم از جبل الطارق گذشت و به سوی شمال شبه جزیره «ایبری» پیشروی کرد و شهرهای «شذونه»، «قرمونه» و «اشبیلیه» را فتح کرد. سپس به «طلیطله» رفت و در آنجا با طارق بن زیاد که به استقبال او آمده بود دیدار کرد و همراه او به سوی فتح شهرهای «شمال شرقی» اندلس روانه شد. دو سپاه توانستند شهرهای «سرقسطه» و «برشلونه» را فتح کنند. سپس سپاه طارق روانه «شمال غرب» اندلس شد تا شهرهای این منطقه را فتح نماید. سپاه موسی بن نصیر نیز به سوی «جبال پیرنه» روانه شد تا «ویزیگوت»ها را سرکوب کند.
دولت اسلامی در اندلس
در سال 95 ه . ق ولید به عبدالملک به موسی بن نصیر و طارق بن زیاد دستور داد به دمشق برگردند. موسی بن نصیر، فرزند خود عبدالعزیز را جانشین خود ساخت و همراه طارق به دمشق بازگشت.
ظاهرا خلیفه اموی، ـ ولید بن عبدالملک ـ از موفقیتهای فراوان موسی بن نصیر و طارق بن زیاد در فتوحات و محبوبیت رو به افزون آنان نزد سپاهیان به هراس افتاده و برای حفظ خلافت خویش، آنان را به دمشق فرا خوانده بود.
در سال 98 ه . ق عبدالعزیز ـ حاکم اندلس ـ در مسجد پایتخت (اشبیلیه) به قتل رسید. احتمال می رود خلیفه اموی، سلیمان بن عبدالملک، همانند پدر از ترس به خطر افتادن خلافت خود، دستور قتل عبدالعزیز را صادر کرده باشد.
پس از قتل عبدالعزیز، بزرگان «اشبیلیه»، ایوب بن حبیب لخمی را حاکم اندلس قرار دادند. او شش ماه بر این مسند بود. در این دوره، اندلس بخشی از ولایت «افریقیه» و جزء قلمرو دمشق. پس از او، حر بن عبدالرحمن ثقفی حاکم اندلس شد.
در سال 99 حر بن عبدالرحمن ثقفی پایتخت اندلس را از «اشبیلیه» به «قرطبه» منتقل کرد. در سال 100 عمر بن عبدالعزیز اموی، سمح بن مالک خولانی را حاکم اندلس ساخت. سمح، شورشیان را سرکوب کرد و شهرهای شمالی اندلس، از جمله «قرفشونه»، «سپتیمانیا» و «ناربن» را فتح کرد. دامنه فتوحات وی تا جنوب فرانسه گسترش یافت. وی در سال 102 در جنگ با مسیحیان کشته شد.
در سالهای 102 ـ 116 ه . ق به ترتیب این افراد حاکم اندلس بودند:
1. عنبسة بن سحیم (102 ـ 107)؛
2. یحیی بن مسلمه کلبی (107 ـ 110)؛
3. عثمان بن ابی سعید خثعمی (110 ـ 111)؛
4. حذیفة بن احوص قیسی (111)؛
5. هیثم بن عفیر کنانی (111 ـ 112)؛
6. محمد بن عبدالله اشجعی (112)؛
7. عبدالرحمن بن عبدالله غافقی (112 ـ 114)؛
8. عبدالملک بن قطن فهری (114 ـ 116).
در سال 116 ه . ق عبدالملک عزل شد و عقبة بن حجاج سلولی به جای او حاکم اندلس گردید. در زمان حکومت او، عربها و بربرها با یکدیگر به جنگ پرداختند و شهرهای «مارده»، «استرقه» و «طلبیره» در اندلس دچار آشوب شد.
عبدالملک، حاکم معزول، از این فرصت استفاده کرد و عقبه را برکنار ساخت و دوباره به حکومت اندلس رسید. عبدالملک با کمک بلج بن بشر قشیری، فرمانده لشکر اموی در «سبته»، بربرها را در «قرطبه» و «طلیطله» شکست داد.
در سال 123 بلج علیه عبدالملک شورید و او را به قتل رسانید و حکومت اندلس را به دست گرفت.
در سال 124 در نزدیکی قرطبه، بلج در جنگ با فرزندان عبدالملک کشته شد. پس از کشته شدن او، ثعلبه بن سلامه عاملی حاکم اندلس شد. مدتی بعد، زمامدار «افریقیه»، ابوالخطار بن ضرار کلبی را حاکم اندلس ساخت. ابوالخطار، برای از بین بردن درگیریهای عربهای قحطانی و عدنانی بر سرِ حکومت، هر یک از قبیله ها را به یکی از شهرهای اندلس کوچ داد و اوضاع را آرام ساخت. علاقه وافر و گرایش ابوالخطار به قبیله های یمنی، سبب شد تا دوباره اوضاع اندلس ناآرام گردد و برخی قبیله ها آشوب به پا کنند. مسیحیان از این فرصت استفاده کرده و شهرهای شمالی اندلس را از مسلمانان پس گرفتند.
در دوره حکومت یوسف بن عبدالرحمن فهری در اندلس «خلافت اموی دمشق» توسط «عباسیان» سقوط کرد و عبدالرحمن بن معاویة بن هشام از چنگ عباسیان گریخت و به مغرب رفت. وی در سال 138 با کمک قبیله های بربر، از جبل الطارق عبور کرده وارد سواحل غربی اندلس شد و لشکر یوسف بن عبدالرحمن را شکست داد و قرطبه را فتح و دولت امویان اندلس را تأسیس کرد.
دولت امویان اندلس (138 ـ 422 ه. ق)
عبدالرحمن بن معاویه بن هشام، پس از انقراض دولت اموی و روی کار آمدن دولت عباسیان در شام (132 ه . ق) به آفریقا گریخت. وی در سال 138 توانست برخی از شهرهای اندلس را تصرف کند و آنجا را از قلمرو دولت نوبنیاد عباسیان خارج ساخته دولت اموی را در اندلس بنیان نهد.
او نخستین حاکم مسلمان اندلس بود که خارج از قلمروِ حکومتِ شام، فرمانروایی می کرد. تمام حاکمان مسلمان پیشین اندلس یا از سوی دمشق انتخاب شده یا از آنان اطاعت می کردند. عبدالرحمن، با فتح اندلس، دولت تازه ای بنیان نهاد که سه قرن بر اندلس حکومت کرد.
عبدالرحمن 33 سال (138 ـ 172 ه . ق) در اندلس حکومت کرد. او از روزهای نخست حکومت با جنگهای داخلی و شورشها روبه رو بود. وی در سال 142 توانست «طلیطله» را از چنگ شورشیان خارج و آرامش را برقرار سازد. عبدالرحمن در سالهای 144 ـ 163 با شورشهای فراوانی روبه رو شد. پس از مرگ او (172 ه . ق) جانشینانش نیز با آشوبها و شورشها مواجه شدند.
در سالهای 176 ـ 179 هشام بن عبدالرحمن برخی از شهرهایی را که به تصرف مسیحیان درآمده بود، بازپس گرفت. در دوران حکومت حَکَم بن هشام، مسیحیان، شهرهای «برشلونه» و «طلیطله» را از قلمرو حکومت امویان اندلس خارج کردند و مسلمانان بزرگ ترین پایگاه خود را در «شمال» اندلس از دست دادند. مردم «قرطبه» نیز علیه حَکَم شورش کردند.
عبدالرحمن بن حکم توانست «طلیطله» را بازپس بگیرد. وی ناوگان دریایی دولت اموی اندلس را تقویت کرد و کارگاههای بزرگ کشتی سازی تأسیس نمود.
در دوران حکومت محمد بن عبدالرحمن، شهرهای «طلیطله»، «استجه» و «سمّوره» توسط شورشیان یا مسیحیان از قلمرو حکومت امویان اندلس خارج شد.
عبدالرحمن بن محمد توانست شکوه و اقتدار دولت اموی اندلس را احیا کند و بار دیگر امنیت را در اندلس حاکم سازد. وی در سال 317 خود را «خلیفه الناصر» خواند. او توانست شورشیان را سرکوب کند و برخی از شهرها را که از قلمرو حکومت امویان اندلس خارج شده بود، مانند «طلیطله» بازپس گیرد. در دوره حکومت وی، صنعت، تجارت، هنر، ادبیات و علم در اندلس رونق گرفت.
در سال 350 حَکَم، ملقّب به المستنصر بالله، به حکومت رسید. او جنگهای فراوانی با مسیحیان نمود که در اکثر آنها پیروز میدان بود. سرانجام فرمانروایان مسیحی «قشتاله»، «لیون»، «ناوار»، «جلیقیه» و «برشلونه» از جنگ خسته شده، خواستار صلح با مسلمانان شدند.
پس از حَکَم، پسرش هشام ـ ملقب به المؤید بالله ـ به حکومت رسید. در دوران حکومت او، اندلس در اوج شکوه بود. هشام، جوانی خام بود و تمام کارهای مملکت را وزیرش، محمد بن ابی عامر ـ ملقب به المنصور ـ انجام می داد. محمد بن ابی عامر توانست پادشاه لیون را مجبور به اطاعت از حکومت امویان اندلس نماید. وی توانست شهرهای شمالی اندلس را از مسیحیان باز پس گیرد.
پس از محمد بن ابی عامر، فرزندش عبدالملک المظفر به وزارت رسید. وی نیز مانند پدر، سیاستمداری فرزانه و کاردان بود. در دوره وزارت او، اندلس در اوج رفاه و شکوفایی بود.
پس از مرگ وی، عبدالرحمن ابن المنصور به وزارت رسید و جنگهای داخلی در اندلس آغاز شد. سه ماه پس از وزارت عبدالرحمن، شورشیان بربر توانستند قرطبه را تسخیر کنند.
در سالهای 399 ـ 407 ه . ق این امیران اموی به حکومت رسیدند:
1 ـ محمد بن هشام؛
2 ـ سلیمان المستعین؛
3 ـ هشام المؤید؛
4 ـ سلیمان المستعین (حکومت دوم).
در سال 422 آخرین خلیفه امویان اندلس، هشام المعتمد بالله، از خلافت خلع و دولت امویان اندلس پس از سه قرن حکومت منقرض شد.
ارسال نظرات