شماره 77 فصلنامه «دانش و پژوهش در روانشناسی کاربردی» منتشر شد
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، هفتاد و هفتمین شماره فصلنامه علمی ـ پژوهشی «دانش و پژوهش در روانشناسی کاربردی» به صاحب امتیازی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان با مدیر مسؤولی احمدعلی فروغی ابری و سردبیری ابوالقاسم نوری ویژه پاییز 98 منتشر شد.
این فصلنامه در 12 مقاله و در 132 صفحه منتشر شده است و عناوین، نام نویسندگان و چکیده مقالات به شرح زیر است:
فراتحلیل اثربخشی آموزش فرزندپروری مثبت بر کاهش اختلالات برونریزیشده کودکان و مشکلات والدگری
منصوره بهرامی پور
چکیده: هدف پژوهش، فراتحلیل تحقیقات انجام شده در زمینه اثربخشی آموزش فرزندپروری مثبت بر کاهش اختلالات برونریزیشده در کودکان و مشکلات والدگری بود. روش پژوهش فراتحلیل بود که با درهمآمیختگی نتایج حاصل از تحقیقات مختلف، میزان اندازه اثر آموزش فرزندپروری مثبت را بر کاهش اختلالات برونریزیشده در کودکان و مشکلات والدگری مشخص کرده است. جامعه آماری، همه تحقیقات چاپ شده در مجلات علمی- پژوهشی در طی سالهای 94-88 بود که در ایران انجام شده، حجم نمونه مناسبی داشته و از لحاظ روششناسی شرایط لازم را داشتهاند. بدین منظور از بین 12 پژوهش، 11 پژوهش که از لحاظ روششناختی مورد قبول بود، انتخاب و فراتحلیل بر روی آنها انجام گرفت. ابزار پژوهش چکلیست فراتحلیل بود و پژوهش حاضر مبتنی بر 306 نمونه و 11 اندازه اثر است. یافتهها نشان داد میزان اندازه اثر مداخله فرزندپروری مثبت بر کاهش اختلالات برونریزی شده و مشکلات والدگری 82/0d= (00001/0 p≤) و هماهنگ با جدول کوهن، بالا بود. بالاترین اندازه اثر مربوط به پژوهش جلالی و همکاران (06/1) و پایینترین اندازه اثر به پژوهش معصومیزارع و همکاران (61/0) اختصاص یافت. نتیجه فراتحلیل، بیانگر تأثیر زیاد مداخله فرزندپروری مثبت بر کاهش اختلالات برونریزیشده در کودکان و مشکلات والدگری است.
پیشبینی رفتار جامعهپسند بر اساس اعتماد اجتماعی و دیدگاهگیری اجتماعی
ستار صیدی، حمزه احمدیان و مجید صفاری نیا
چکیده: هدف این پژوهش پیشبینی رفتار جامعهپسند بر اساس اعتماد اجتماعی و دیدگاهگیری اجتماعی بود.جامعه آماری پژوهش شامل معلمان تمامی مقاطع شاغل در مدارس شهر سنندج در سال 1396 بود که تعداد 425 نفر (230 زن و 195 مرد) شرکتکننده، بهعنوان نمونه پژوهش به روش نمونهگیری تصادفی طبقهای، پرسشنامههای شخصیت جامعهپسند (پنر، 2002)، اعتماد اجتماعی (صفارینیا و شریف، 1389) و دیدگاهگیری اجتماعی (محققی و همکاران، 1395) را تکمیل کردند. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که سه مؤلفه از متغیر دیدگاهگیری اجتماعی شامل ادراک دیدگاه دیگران، خود را جای دیگری گذاشتن و احترام به تفاوتها و دو مؤلفه از متغیر اعتماد اجتماعی شامل تمایلات همکاریجویانه و صداقت میتوانند بهطور معنیداری شخصیت جامعهپسند را پیشبینی کنند (p ≤ 0/05) و 17 درصد واریانس را تبیین نمایند.
اثربخشی رواننمایشگری بر اضطراب اجتماعی، عزتنفس و بهزیستی روانشناختی دانشجویان واجد تشخیص اختلال اضطراب اجتماعی
حامد موسوی و سید عباس حقایق
چکیده: هدف این پژوهش بررسی اثربخشی رواننمایشگری بر اضطراب اجتماعی، افزایش عزتنفس و افزایش بهزیستی روانشناختی در دانشجویان واجد تشخیص اختلال اضطراب اجتماعی دانشگاههای شهرستان نجفآباد بود. طرح پژوهش از نوع نیمهتجربی و بهصورت پیشآزمون– پسآزمون همراه با گروه کنترل بوده است. بهمنظور انتخاب نمونه، ابتدا پرسشنامه اضطراب اجتماعی بین 200 نفر از دانشجویان مشغول به تحصیل در سطح دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی شهرستان نجفآباد توزیع شد. تعداد 30 نفر که نمره پرسشنامه اضطراب اجتماعی آنها از 30 (نقطه برش) بالاتر بود، انتخاب و در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. مداخله رواننمایشگری در 10 جلسه دوساعته در یک مرکز مشاوره و خدمات روانشناختی در گروه آزمایش برگزار شد. آزمونهای اضطراب اجتماعی (کانور،2000)، عزتنفس (روزنبرگ، 1965) و بهزیستی روانشناختی (ریف،1970) در هر دو مرحله پیشآزمون و پسآزمون در هر دو گروه اجرا شد. برای تجزیهوتحلیل دادهها، از تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج نشان داد که رواننمایشگری باعث کاهش معنادار در نمرات اضطراب اجتماعی، افزایش نمرات عزتنفس و بهزیستی روانی در مرحله پسآزمون شده است (05/0P<). با توجه به اینکه روان نمایشگری یک روش التقاطی است و در آن از روشهای مواجههسازی، شناخت درمانی، جرأتآموزی و عنصر هنر استفاده میشود، میتواند در کاهش اضطراب اجتماعی، افزایش عزتنفس و بهزیستی روانشناختی مؤثر باشد.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) بر باورهای ارتباطی ناکارآمد و سازگاری زناشویی زنان ناسازگار
مریم اخوان غلامی و مژگان حیاتی
چکیده: هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر باورهای ارتباطی ناکارآمد و سازگاری زناشویی زنان ناسازگار بود. طرح پژوهش از نوع نیمهآزمایشی پیشآزمون-پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری تمام زنان واجد ویژگی تعارض و ناسازگاری زناشویی مراجعهکننده به مرکز مشاوره رازی شهر کرج در تابستان 1396 بودند. از این جامعه، 30 نفر به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل (15) جایگزین شدند. گروه آزمایش در 8 جلسه 90 دقیقهای درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد را دریافت کردند. ابزار اندازهگیری این پژوهش شامل پرسشنامه باورهای ارتباطی (ایدلسون و اپشتاین، 1981) و پرسشنامه سازگاری زناشویی (اسپاینر، 1976) بود. بهمنظور تجزیهوتحلیل دادهها، از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیره توسط نرمافزار آماری spss24 استفاده شد. یافتهها نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر ابعاد باورهای ارتباطی (باور تخریبکنندگی مخالفت، باور عدم تغییرپذیری همسر، باور توقع ذهنخوانی، باور کمالگرایی جنسی و باور تفاوتهای جنسیتی) و سازگاری زناشویی (رضایت زوجی، همبستگی زوجی، توافق زوجی، ابراز محبت)، تأثیر معناداری (p< 0/05) داشت. همچنین مداخله انجام گرفته باعث کاهش نمره کل باورهای ارتباطی ناکارآمد و افزایش سازگاری زناشویی (p< 0/05) زنان ناسازگار شد.
تدوین پروتکل آموزشی رفتار با کودکان طلاق به مادرانشان و اثر آن بر رفتار مادران
افسانه غلامی، خسرو رشید و مسیب یار محمدی واصل
چکیده: این پژوهش با هدف تهیه پروتکل آموزشی رفتار با کودکان طلاق، ویژه مادران، انجام شد. در این پژوهش آزمایشی که از نوع پیشآزمون-پسآزمون با گروه کنترل بود، روش نمونهگیری از جامعه در دسترس انتخاب و پس از انتساب تصادفی آزمودنیها به دو گروه کنترل و آزمایش، تعداد مادران طلاق 40 نفر (20 نفر گروه آزمایش، 20 نفر گروه کنترل) که دارای کودک 6-12 سال بودند را شامل میشد. برای گروه آزمایش 12 جلسه برنامه مداخلهای ویژه کودکان طلاق طی 4 هفته متوالی و سه روز در هفته برگزار شد و گروه کنترل هیچ مداخلهای دریافت نکردند. در این پژوهش از این پرسشنامهها سود برده شد: پرسشنامه خشم اسپیلبرگ (1999)، پرسشنامه اضطراب حالت-صفت اسپیلبرگ (1989)، پرسشنامه احساس گناه کوگلر و جونز (2000)، پرسشنامه سازگاری بل (1934) و پرسشنامه جو عاطفی خانواده هیل برن (1964). برای آزمون فرضیههای پژوهش از تحلیل کوواریانس تکمتغیره استفاده شد. بررسی نتایج نشان داد که تفاوت بین میانگینهای گروه آزمایش و کنترل معنادار بود (001/0>p). بر اساس یافتههای پژوهش، پروتکل آموزشی طراحی شده میتواند با تغییر مثبت رفتار مادران کودکان طلاق، باعث بهبود وضعیت روانی این کودکان شود.
مدل روابط بین فضیلت و وفاداری سازمانی با بهزیستی روانشناختی و اشتیاق شغلی (مورد مطالعه: معلمان دوره متوسطه دوم شهر اصفهان)
بنفشه ترکیان و فریبا کریمی
چکیده: هدف از این پژوهش، تعیین مدل روابط بین فضیلت و وفاداری سازمانی با بهزیستی روانشناختی و اشتیاق شغلی معلمان دوره متوسطه دوم شهر اصفهان بود که به شیوه همبستگی و از نوع مدلیابی معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری پژوهش، معلمان دوره متوسطه دوم شهر اصفهان به تعداد 2234 بودند که حجم نمونه 327 نفری به روش نمونهگیری تصادفی مرحلهای از بین آنها انتخاب شد. بهمنظور گردآوری دادهها از پرسشنامههای اشتیاق شغلی (شائوفلی و همکاران، 2002)؛ بهزیستی روانشناختی (ریف، 2002)؛ فضیلت سازمانی (کامرون و همکاران، 2004) و وفاداری سازمانی (علی و الکاظمی، 2007) استفاده شد. برای تجزیهوتحلیل دادهها از آزمون کولموگروف اسمیرنف، ضریب همبستگی پیرسون، آزمون کای اسکور و مدلسازی معادلات ساختاری استفاده شد. یافتههای پژوهش نشان داد که بین فضیلت و وفاداری سازمانی با اشتیاق شغلی و بهزیستی روانشناختی معلمان دوره متوسطه دوم شهر اصفهان رابطه مثبت معناداری وجود دارد.
تأثیر سرمایه روانشناختی بر دلبستگی کاری با نقش واسطهگری توانمندسازی روانشناختی
خیراله سربلند
چکیده: هدف پژوهش، بررسی تأثیر سرمایه روانشناختی بر دلبستگی کاری با نقش واسطه ای توانمندسازی روان شناختی بود. پژوهش پیش رو از لحاظ هدف کاربردی است و از نظر روش، توصیفی از نوع همبستگی شمرده میشود. جامعه آماری این پژوهش همه کارکنان استانداری و فرمانداریهای تابعه استان آذربایجانشرقی در سال 1396 بودند. روش نمونهگیری تصادفی ساده بوده و با استفاده از جدول گرجسی و مورگان حجم نمونه 246 به دست آمد. ابزارهای مورد استفاده پرسشنامه دلبستگی کاری (شافیلی و همکاران، 2002)، پرسشنامه سرمایه روانشناختی (لوتانز و همکاران، 2007) و پرسشنامه توانمندسازی روانشناختی (اسپریتز، 2000)، بودند. دادههای جمعآوری شده در این پژوهش توسط نرمافزار SPSS18 و با استفاده از آمار و معادلات ساختاری تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد، میزان تأثیر سرمایه روانشناختی بر توانمندسازی روانشناختی (70/0)، میزان تأثیر توانمندسازی روانشناختی بهعنوان متغیر میانجی بر دلبستگی کاری (35/0) و میزان تأثیر سرمایه روانشناختی بر دلبستگی کاری (22/0) میباشند و تمامی فرضیههای این پژوهش مورد تأیید هستند.
تأثیر بیگانگی با کار در بروز رفتارهای ضد شهروندی سازمانی با واسطهگری فرسودگی شغلی (مطالعه موردی: مدیران مدارس متوسطه زاهدان)
سعیدالله براهویی و ناصر ناستی زایی
چکیده: از معضلات سازمانهای امروزی وجود رفتارهای ضد شهروندی سازمانی همچون کمکاری، پرخاشگری، قلدری، لجبازی و کینهتوزی است. این رفتارها هم بر عملکرد سازمانها و هم بر روابط بین شخصی و روحیه همکاری کارکنان تأثیر میگذارند. این مطالعه با هدف بررسی تأثیر بیگانگی با کار در بروز رفتار ضد شهروندی سازمانی با واسطهگری فرسودگی شغلی انجام شده است. مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر روش پژوهشی همبستگی مبتنی بر مدل معادلات ساختاری است. جامعه پژوهش همه مدیران و معاونان مدارس متوسطه اول و دوم شهر زاهدان در سال تحصیلی 98-1397 بودند. به شیوه نمونهگیری تصادفی- طبقهای تعداد 252 مدیر و معاون مدارس متوسطه شهر زاهدان مورد مطالعه قرار گرفتند. برای جمعآوری اطلاعات از سه پرسشنامه رفتارهای ضد شهروندی سازمانی (رحمانی، 1392)، فرسودگی شغلی (مسلش و جکسون، 1981) و بیگانگی با کار (اقتباس از صداقتیفرد و عبدالهزاده، 1388) استفاده شد. برای تجزیهوتحلیل دادهها از مدل معادلات ساختاری با کمک نرمافزار SPSS16 و لیزرل استفاده شد. یافتهها نشان داد بیگانگی با کار هم بهطور مستقیم و هم بهطور غیرمستقیم و با واسطهگری فرسودگی شغلی در بروز رفتارهای ضد شهروندی سازمانی اثر مثبت و معنادار دارد؛ بنابراین میتوان با اقداماتی از قبیل برقراری نظام پیشنهادها، تفویض اختیار، تنوع شغلی و مشارکت دادن کارکنان در تصمیمگیریها، ضمن کاهش بیگانگی با کار، موجب کاهش فرسودگی شغلی و رفتارهای ضد شهروندی سازمانی شد.
پیشبینی سبک تصمیمگیری مدیران تربیتبدنی بر اساس سرسختی روانشناختی و راهبردهای مقابلهای
جلیل مرادی و پوریا زندی
چکیده: هدف پژوهش، پیشبینی سبک تصمیمگیری مدیران تربیتبدنی بر اساس سرسختی روانشناختی و راهبردهای مقابلهای بود. نمونه آماری شامل 210 نفر از مدیران تربیتبدنی بود که به روش نمونهگیری تصادفی خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. برای گردآوری دادهها از سه پرسشنامه سرسختی روانشناختی اهواز (کیامرثی و همکاران، 1377)، پرسشنامه راهبردهای مقابلهای (بیلینگز و موس، 1984) و پرسشنامه سبکهای عمومی تصمیمگیری مدیران (اسکات و بروس، 1995) استفاده شد. دادههای بهدستآمده بهوسیله آزمونهای همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره و با استفاده از نرمافزار SPSS20 تحلیل شدند. نتایج نشان داد بین سرسختی روانشناختی و سبکهای تصمیمگیری و همچنین بین راهبردهای مقابلهای و سبکهای تصمیمگیری مدیران بهصورت کلی رابطه مثبت و معناداری به دست آمد (05/0P<)؛ اما بین سرسختی روانشناختی و راهبردهای مقابلهای بهصورت کلی رابطه معناداری وجود نداشت. همچنین نتایج رگرسیون چندمتغیره نشان داد که میتوان بر اساس ابعاد متغیر سرسختی روانشناختی و راهبردهای مقابلهای بهصورت معناداری سبکهای تصمیمگیری مدیران را پیشبینی کرد (05/0P<).
اثربخشی هنردرمانی گروهی بیانگر بر کاهش مشکلات درونیسازی و برونیسازی کودکان بدسرپرست
حمیده محمدی نسب، پریسا سید موسوی و سمانه بهزادپور
چکیده: بدسرپرستی در کودکان، مشکلات رفتاری و هیجانی شدیدی را به همراه دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی هنردرمانی گروهی بیانگر بر کاهش مشکلات درونیسازی و برونیسازی کودکان بدسرپرست انجام شد. طرح پژوهش شبه آزمایشی بهصورت پیشآزمون-پسآزمون با گروه آزمایش و کنترل بود. 21 نفر از کودکان مقیم در دو مرکز شبهخانواده در شهر تهران با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و به شیوه تصادفی در دو گروه قرار گرفتند،11 کودک در گروه آزمایش و 10 کودک در گروه کنترل شرکت داشتند. گروه آزمایش 10 جلسه 90 دقیقهای مداخله هنردرمانی گروهی و گروه گواه هیچگونه مداخلهای دریافت نکرد. برای جمعآوری دادهها از فهرست رفتاری کودک آخنباخ استفاده شد. نتایج آزمون تحلیل کوواریانس نشان داد آزمودنیهای گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه کاهش معناداری در مشکلات درونیسازی شده شامل تحریکپذیری، اضطراب/ افسردگی، گوشهگیری و نشانههای بدنی و همچنین مشکلات برونیسازی شده شامل پرخاشگری داشتند. با توجه به یافتههای پژوهش، به نظر میرسد هنردرمانی بتواند بهعنوان روشی مؤثر و کارآمد در کاهش مشکلات رفتاری هیجانی کودکان بدسرپرست در مداخلات به کار گرفته شود.
روابط ساختاری پیوند با مدرسه و اهمالکاری تحصیلی در دانشآموزان دبستانی: نقش میانجیگری خودکارآمدی تحصیلی
رضا جعفری هرندی، محمد ستایشی اظهری و سیف اله فضل الهی قمیشی
چکیده: هدف پژوهش، آزمون نقش میانجیگری خودکارآمدی تحصیلی در رابطه بین پیوند با مدرسه و اهمالکاری تحصیلی در دانشآموزان بود. روش تحقیق همبستگی به روش معادلات ساختاری بود. شرکتکنندگان پژوهش 181 دانشآموز پسر و دختر پایه چهارم، پنجم و ششم دبستان بودند که به روش نمونهگیری تصادفی خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. ابزار اندازهگیری پژوهش شامل پرسشنامه اهمالکاری تحصیلی (سواری، 1390)، پیوند با مدرسه (رضایی شریف و همکاران، 1393) و خودکارآمدی تحصیلی (جینکس و مورگان، 1999) بود. آزمون مسیرهای مستقیم و غیرمستقیم مدل پژوهش، با استفاده از روشهای مدل معادلات ساختاری انجام گرفت. یافتهها نشان داد که ضریب مسیر پیوند با مدرسه به خودکارآمدی و اهمالکاری تحصیلی معنادار است، همچنین مسیر خودکارآمدی به اهمالکاری نیز معنادار بود (001/0 P<). پیوند با مدرسه و اهمالکاری تحصیلی به ترتیب پیشایند و پیامد خودکارآمدی در دانشآموزان هستند (05/0P<). همچنین، یافتهها نشان داد که خودکارآمدی میانجیگر معنیدار رابطه پیوند با مدرسه به اهمالکاری تحصیلی است (05/0P<). یافتههای این پژوهش میتواند برای مشاوران مدارس، روانشناسان تربیتی و معلمین در کاهش مشکلات اهمالکاری دانشآموزان کمککننده باشد.
بررسی اثربخشی درمان گروهی شناختی - رفتاری در میزان اضطراب و خستگیپذیریِ دختران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر
زهرا غمخوارفرد، مریم بختیاری، زهرا حاجی حیدری، مینو پوراوری و کارینه طهماسیان
چکیده: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی درمان گروهی شناختی رفتاری در میزان اضطراب و همچنین خستگیپذیری کودکان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر (GAD) انجام شد. جامعه مورد نظر شامل تمامی دختران 13- 11 ساله مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر در شهر تهران بود. روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیشآزمون پسآزمون دو گروهی با اندازهگیری مکرر بود. نمونه پژوهش شامل 32 نفر از دختران 13-11 ساله مبتلا به GAD بود که بر اساس ملاکهای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM5) واجد ملاکهای GAD باشند. افراد گروه نمونه بهصورت در دسترس انتخاب و بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایش (16 نفر) و کنترل (16 نفر) جایگزین شدند. درمان شامل 18 جلسه 90 دقیقهای بود که بهصورت یک جلسه در هفته و بر مبنای درمان گروهی شناختی رفتاری بر روی گروه آزمایش انجام گرفت. در این پژوهش از پرسشنامه غربالگری اختلالات هیجانی مرتبط با اضطراب دوران کودکی (SCARED؛ بیرماهر و همکاران، 1997)، پرسشنامه تجدید نظر شده اضطراب آشکار کودکان (RCMAS؛ رینولدز و ریچموند، 1978)، پرسشنامه میزان گرایش به خستگی (BPS؛ فارمر و ساندبرگ، 1986)، استفاده گردید. بهمنظور تجزیهوتحلیل دادهها از تحلیل واریانس یک راهه اندازهگیری مکرر استفاده شد. یافتههای پژوهش نشان داد تغییرات معنیداری در اثر درمان شناختی رفتاری در میزان اضطرابِ افراد گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل به وجود آمده است (05/0>p).