آگاهی ایرانی لازمه زیست و اندیشه ایرانی
به گزارش خبرگزاری رسا، یکی از مشکلات سالهای پس از انقلاب تبیین مسأله ملیت و ایرانیت بوده است. برخی راه تفریط پیش گرفته و با هر گونه سخن از ملیگرایی مخالفت میکنند و با هر نماد ایرانی مانند نوروز و یلدا و چهارشنبهسوری و سیزدهبدر و حتی وقایع تاریخی باستانی مثل تخت جمشید و باغ نادری و... مقابله مینمایند.
در این جمع، اصالت منحصر در اسلامگرایی است لذا، چون برخی آداب و رسوم رایج ریشه دینی ندارد اصولاً باید مذمت و حذف شوند!
جمع دیگر، اما راه افراط را پیش گرفته و چنان ایرانیگری را ارج و قرب مینهند که هر گونه عمل خلاف عقل و ضدشرع و حتی افسانه و خرافه را به صرف اینکه ایرانی است عزیز شمرده و بعضاً نقد به آن را هم برنمیتابند! در هر حال به یقین بین این دو تفکر کندرو و تندرو راهی میانه و بر سبیل صواب وجود دارد؛ مسیری که ملیت و اسلامیت را باهم تکریم کرده و برای جلوه نمودن یکی، دیگری را به محاق نمیبرد بلکه این دو را دوشادوش هم برای پیشرفت کشور و ملت میپذیرد.
تلاشهای عالمانه شهید مطهری در کتاب خدمات متقابل اسلام و ایران نمونه جامع و مناسبی برای این موضوع است. ایشان در این کتاب در برابر نگاه افراطی به ملیگرایی موضعگیری کرده و البته نگاه دینیشان موجب نفی ایرانیت نشده است.
در این مجال قصد نگارنده بحث دینی پیرامون جایگاه ملیت در دین و فقه نیست که در این باره زیاد سخن گفته شده است. آنچه اینک اهمیت دارد این است که جریان انقلابی با تفسیری دقیق و درست، معرفی معقول و معتدل از ملیت ارائه دهد و در این جدال برداشتها، عرصه را بر افراط و تفریطگرایی تنگ کند.
در این عرصه خطیر باید رهبر معظم انقلاب را به عنوان یکی از شاخصترین کسانی دانست که در پیشبرد توأمان و دقیق هویت ملی و دینی صاحب دغدغه و نظرات قابل توجهی هستند.
به تعبیر ایشان «قوم و ملتی هویت و تاریخ و فرهنگ و زبان خود را فراموش کنند نتیجه آن، ذلت و بدبختی این قوم خواهد بود.» بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار کارگزاران نظام، ۲۱/۹/۱۳۸۰
مرور فرمایشات ایشان نشان از این دارد که معظم له ملیت و ایرانی بودن را همواره گرامی داشته و حتی به ترویج ایران به خصوص ایران پس از اسلام تشویق نمودهاند. در دیدار مهم و ۱۰۰ هزار نفری ایشان با بسیجیان اولین محور فرمایشات راهبردی ایشان، تأکید بر حفظ و معرفی عظمت ایران بود. تذکرها و تأکیدات مکرر بر حفظ زبان فارسی نیز در همین راستا قابل ارزیابی و تحلیل است.
ایشان در دیدار اخیری که با جمعی از نخبگان داشتند به یک نکته اساسی اشاره کردند و خطاب به نخبگان فرمودند: «ما بایستی با فرهنگ خودمان، ایرانی زندگی کنیم، ایرانی باید بیندیشیم.» روشن است ایرانی زیستن و ایرانی اندیشیدن لوازم و مقدماتی دارد که با وجود آنها به نتیجه مطلوب در این زمینه خواهیم رسید.
کسی که قرار است زیست و اندیشه ایرانی داشته باشد باید به ایرانی بودن افتخار کند و از عمق جان به فرهنگ ایرانی عشق بورزد و آن را موجب عظمت خود بداند نه آنکه آن را موجب سرافکندگی تلقی و از پیوند با آن احساس شرمساری کند.
لازمه این مهم نیز معرفت و شناخت به فرهنگ و تاریخ ایران است. این یک امر روشن است که اگر تاریخ و تمدن کهن ایران را بشناسد و از گذشته پرافتخار ایران آگاه شود، لاجرم سر تعظیم فرود خواهد آورد، به همین دلیل مسئولان فرهنگی و تصمیمگیران فکری کشور باید بخشی از تلاش و تصمیمات خود را برای آموزش و دانشافزایی در مورد تاریخ و فرهنگ ایران به دانشآموزان و جوانان اختصاص دهند.
جوانی که هویت عمیق و ریشهدار خود را بشناسد برای پرکردن این خلأ به دنبال هویتهای جعلی یا ناقص و منحرف نخواهد رفت. زیست ایرانی و اندیشیدن ایرانی زمانی رخ خواهد داد که عصاره فرهنگ و تمدن ایرانی با رفتار و خلق و خوی افراد آمیخته شود. جغرافیا، دانشمندان، تحولات تاریخی، تاثیرات شگرف بر سایر ملتها و تمدنها، اخلاقمداری و اندیشمندی ایرانیان اموری نیست که قابل کتمان باشد، منتها نیاز به بازگویی هنرمندانه و عالمانه دارد تا درجان فرزندان این کشور باعظمت، رسوب کند و جوانه بزند./998/د101/س
مهدی عامری
منبع: روزنامه جوان