شماره 43 فصلنامه «تحقیقات علوم قرآن و حدیث» منتشر شد
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، چهل و سومین فصلنامه علمی ـ پژوهشی «تحقیقات علوم قرآن و حدیث» به صاحب امتیازی دانشگاه الزهراء(س) با مدیر مسؤولی پروین بهارزاده و سردبیری فتحیه فتاحی زاده ویژه پاییز 98 منتشر شد.
این فصلنامه در 7 مقاله و در 233 صفحه منتشر شده است و عناوین، نام نویسندگان و چکیده مقالات به شرح زیر است:
بررسی شبهات دکتر سها در مورد هفت آسمان در قرآن
حسین رضایی و فرج الله میرعرب
چکیده: مبارزه با قرآن کریم به روشهای مختلفی از آغاز نزول انجام شده و هنوز ادامه دارد. یکى از روشهای مقابله دشمنان که امروزه شدت گرفته، ترویج شبهات علیه قرآن کریم جهت تضعیف اعتقادات مسلمانان است. در این راستا کتابی با عنوان «نقد قرآن»، از دکتر سها منتشر گردیده که گفته شده، کاملترین کتاب در زمینه نقد قرآن است. نویسنده که تلاش کرده وجود خطا و ضعف را در قرآن کریم ثابت کند، در بخش شبهات علمی علیه قرآن، با استناد به آیات و روایاتی، به نقد آیات مربوط به هفت آسمان پرداخته و این نظریه را ضمن ارتباط دادن به نظریه بطلمیوسی و افسانههای کهن، اشتباه علمی دانسته است. این تحقیق قصد دارد به نقد و بررسی دقیق ادعای مطرح شده بپردازد. پژوهش حاضر، به روش توصیفی- تحلیلی با گرایش انتقادی و بر اساس منابع کتابخانهای انجام شده و هدفش دفاع از نظریه وحیانی و حق بودن همه دادههای قرآن، از جمله دادههای علمی آن است. حاصل پژوهش این است که اولاً نویسنده به روایات ضعیف اتکا کرده، ثانیاً "هفت آسمان" ریشه در وحی داشته و از آنجا به اساطیر ملل وارد شده، نه بالعکس و ربطی به هیئت بطلمیوسی، که در آن سخن از هشت یا نُه فلک است، ندارد. ثالثاً نهتنها هیچ دلیل علمی بر رد موضوع هفت آسمان وجود ندارد، بلکه وجود آسمان مطبق (لایههای جو) از یافتههای مسلم و قطعی علمی است که میتواند کشفی علمی برای تأیید نظر قرآن باشد، هر چند که یافتههای علم تجربی در این عرصه هنوز بسیار اندک است.
بررسی تحلیلی روایات تفسیر عصری اهل بیت(ع)
محمد هادی خالصی مقدم، محسن قاسم پور، پرویز رستگار و حمیدرضا فهیمی تبار
چکیده: تفسیر عصری یکی از مسائل بحث برانگیز در علوم قرآنی است که مخصوصا در قرون اخیر، معرکه آراء مختلف از طرف مسلمانان و مستشرقین شده است و نظریات مختلف و متضاد نیز در این مورد بیان شده و برخی نیز تا مرز انکار آن پیشرفتهاند. این مقاله با تکیه بر منابع کتابخانهای و تحلیل محتوا و بررسی و پژوهش متن محور در روایات تفسیری اهل بیت(ع)، اثبات میکند که تاثیر علوم و شبهات و گروهها و عقائد و مسائل رایج عصر یک مفسر، بر تفسیر قرآن، امری ثابت و رائج و اصیل بوده است، و اگر چه عدهای به دلیل افراط در این نوع تفسیر، در دهههای اخیر آن را انکار کردهاند، ولی روایات متعدد از اهل بیت(ع) در منابع تفسیری و روایی نشان میدهد که ایشان در موضوعات مختلف فقهی، اعتقادی، تفسیری قرآنی، اخلاقی، سیاسی، و حتی ادبی به نوعی تفسیر عصری انجام دادهاند، از رهگذر تحلیل این روایات، و اثبات عصری بودن شان، اصالت این نوع تفسیر روشن شد.
بررسی و نقد دیدگاه خوتیر ینبل درباره تاریخگذاری خاستگاه اسناد حدیث
صادق کریمی مقدم و سید رضا مؤدب
چکیده: مسأله خاستگاه اِسناد حدیث و تاریخگذاری آن در طی یک سده گذشته از مباحث مهم میان دانشمندان مسلمان و حدیثپژوهان غربی بوده است. در این باره، هر دو دسته غالباً با استناد به گفته ای از محمد بن سیرین(110ق) که در آن آغاز اسناد دهی برای حدیث به سبب وقوع یک فتنه دانسته شده است، تاریخگذاری های متفاوتی را ارائه نموده اند. محدّثان اهلسنت، فتنه مورد نظر را قتل خلیفه سوم در سال 35 ق دانسته و زمان آغاز بهکارگیری اسناد را نیز در اوایل سده نخست هجری بر شمرده اند؛ اما برخی محققان غربی، تاریخ خاستگاه اسناد را مرتبط با رویدادهای اوایل سده دوم هجری برشمرده اند. در این میان، حدیث پژوه هلندی خوتیر ینبل، با در نظرگرفتن شورش عبداله بن زبیر در مقابل امویان در طی سال های 63-73 ق به عنوان اولین واقعۀ موسوم به فتنه، خاستگاه بکارگیری اسناد را دهه هفتاد از سده نخست هجری در نظر میگیرد. در این جستار، با نقد دیدگاههای ینبل به وسیله بررسی اخبار و گزارشهای مستند و معتبر در منابع حدیثی و تاریخی کهن، شورش ابنزبیر در مقابل امویان به عنوان اولین فتنه، نادرست دانسته شد. بهعلاوه، روشن گردید که منظور ابنسیرین از فتنه با دوران قیام مختار ثقفی(66-67 ق) در کوفه انطباق بیشتری دارد؛ بنابراین میتوان تاریخگذاری خاستگاه رسمی و نظام یافته اسناد را مربوط به این دوران قلمداد نمود.
نشانهشناسی اجتماعی دعوت موسی(ع) بر اساس الگوی ناامنی نشانهای
هاله بادینده و مرضیه محصص
چکیده: واکاوی عناصر فرهنگی از رهگذر تدقیق در رمزگان نشانهای و هنجارهای اجتماعی، غایتی است که در رویکرد نشانهشناسی اجتماعی دنبال میشود. رمزگان نشانهای بیانگر میزان پایبندی افراد به طبقات خاص اجتماع است و همین امر موجب میشود تا افراد در صورت تطابق یا عدم تطابق با هنجارهای اجتماع، احساس امنیت یا ناامنی نمایند و در صورت احساس ناامنی، طیف متنوعی از عکسالعملها همچون خاموشی، بیشتصحیحی، تلافی و سردرگمی را بروز دهند. این جستار با شیوه توصیفی- تحلیلی در آیات مرتبط با دعوت موسی(ع)، ضمن بررسی هنجارهای جامعة آن روز به مطالعه عکسالعملهای فرعون و بنیاسرائیل در مقابل دعوت رسول الهی میپردازد تا بدین وسیله از یک سو با پیادهسازی آن در متن مقدس در راه توسعه این الگو قدم بردارد و از سوی دیگر از منظری نو به بررسی ظرفیت شگرف متون قصص قرآنی در فرآیند معناسازی بپردازد و افق نوینی در تحلیل قصص قرآنی بگشاید. یافتهها بیانگر آن است که میتوان در زمان احساس ناامنی قبل از بروز هر گونه عکس العملی، موقعیتی با نام «پیشاناامنی نشانهای» را مفروض دانست، نیز سطوح قدرت در زمان دعوت موسی(ع) ثابت نبوده و با تغییر و تحول معناداری از فرعون به موسی(ع) انتقال یافته است. در این راستا مواجهه فرعون با هنجارهای متضادی که حضرت موسی(ع) در فراز و نشیب دعوت الهی خویش در جامعه اشاعه داده بود، در قالب عکسالعملهای تلافیجویانه متعدد ظهور داشته است. بنیاسرائیل نیز در مقابل دعوت توحیدی موسی(ع) گونههای مختلف عکسالعمل همچون خاموشی وسردرگمی را از خود بروز دادند و در این میان عده کمی ایمان آوردند.
حدیث اورنگ: بازخوانی حدیث اریکه، بهمثابه مستند وحیانی خواندن سنت
علی تمسکی بیدگلی
چکیده: حدیث اریکه مشهورترین و پراستنادترین دلیل روایی وحیانی خواندن سنت پیامبر واپسین(ص) است. در برخی از متن های این حدیث، به روایت از پیامبر خدا (ص) این گزاره آمده است که «اوتیت الکتاب و مثله معه؛ به من کتاب و همسان آن، به همراهش داده شده است». شماری از دانشیان، برای وحیانی خواندن سنت به این گزاره از حدیث، استناد کرده اند. در این جستار برآنیم تا بازنماییم که حدیث اریکه، به مثابه مستند وحیانی خواندن سنت، از چه اعتباری برخوردار است و بر وحیانی بودن سنت دلالت دارد، یا نه. در این پژوهش بازنموده ایم که حدیث اریکه با گزاره پیشگفته، به رغم شهرت بسیار و استناد پرشمار بدان به مثابه مستند وحیانی خواندن سنت، در صدورش از پیامبر گرامی (ص) تردید است. همچنین، دلالت گزاره پیشگفته بر وحیانی بودن سنت استوار نیست. گمانه استوارتر این است که مراد از همسان کتاب، حق قانونگذاری پیامبر (ص) در پاره ای از احکام است.
بررسی نهادینه سازی اطعام مسکین در بستر تاریخی نزول قرآن
هادی سلیمی، رضا شکرانی و محسن فریور
چکیده: قرآن کریم به صورت مکرر از اطعام به نیازمندان جامعه سخن گفته است چرا که این گروه در ابتداییترین نیاز خود یعنی خوراک درماندهاند. پر واضح است این آیات در یک بستر تاریخی نازل شدهاند لذا تدبر در آنها مطابق با ترتیب نزول و با توجه به حوادث و مخاطبان عصر نزول میتواند مراحل تشریع یک حکم را آشکار کند. پژوهش حاضر با همین هدف به نگارش درآمده است. بدینسان طبق روایات معتبر ترتیب نزول، چینش آیات اطعام مسکین مشخص گردید و سعی بر آن شد با مقارنه این آیات مراحل نهادینهشدن این فرمان الهی کشف شود. در سور ابتدایی مکی با تشویق و انذار نسبت به خوراک دادن نیازمندان سعی در ایجاد آگاهی و معرفت بنیادی نسبت به این موضوع شده است. در اواخر این دوره اطعام نیازمندان به صورت جدیتر دنبال میشود و اعلام میگردد در اموال مردم حقی برای بینوایان است. در مدینه و با تشکیل حکومت اسلامی کمک به نیازمندان به صورت یک حکم فقهی در می آید و منابع آن از طریق خمس،زکات، انفاق و کفاره اعمال منهی عنه تأمین میشود.
بررسی و تحلیل تاریخی اندیشه پیوستگی متن قرآن کریم
نرجس توکلی محمدی و محمود مکوند
چکیده: اندیشه پیوستگی متن قرآن کریم پیشینهای دیرین در مطالعات قرآنی دارد و به سدههای نخست اسلامی باز می-گردد. باور به پیوستگی متن قرآن در مباحثی نظیر نظم، اعجاز قرآن و تناسب آیات و سور بازتاب یافته و به تدوین آثاری دراینباره انجامیده است. بااینهمه، آرا و نظریات در این باب نشانگر وجود رویکردهایی متناقض و متفاوت به مسئله پیوستگی متن قرآن کریم است. از این رو، در مقاله حاضر با روش تحلیلی- تاریخی به بررسی این اندیشه، رویکردهای متفاوت دراینباره و بررسی خاستگاه و روش آنها پرداختهایم. در این راستا، پس از تبیین خاستگاه پیوستگی در مطالعات قرآنی، دو رویکرد کلی به مسئله پیوستگی متن قرآن را صورت-بندی و تحلیل کردهایم: 1-رویکرد گسستهباور که ریشه در مطالعات تاریخی-انتقادی به متن قرآنکریم دارد و رویکرد غالب قرآنپژوهان اروپایی-امریکایی است. 2-رویکرد نظمباور که به دو شاخه نظماندیشی کهن و نظم-پژوهی نوین تقسیم میشود. نظماندیشی کهن، عموماً برمبنای توقیفی بودن ترتیب آیات و سور و با روش خطی-جزئی در صدد اثبات پیوستگی به مثابه یکی از وجوه اعجاز قرآنکریم است. نظمپژوهی نوین رویکردی جدید درمیان قرآنپژوهان معاصر مسلمان و قرآنپژوهان اروپایی-امریکایی است که با روش تحلیلی-ترکیبی به اثبات انسجام قرآن به ویژه در سورههای بلند مدنی میپردازد. این رویکرد در میان قرآنپژوهان مسلمان معاصر برخاسته از نهضت بازگشت به قرآن است که میکوشد به شبهات مطرحشده درباب ساختار قرآن پاسخدهد. در میان قرآنپژوهان اروپایی-امریکایی نظمپژوهی نوین ریشه در تغییر جهت رویکرد به متن قرآن از نگاه درزمانی به همزمانی، مطالعات ادبی کتاب مقدس و ترکیب آن با زبانشناسی ساختگرا دارد.