ابوالفضل(ع) چرا آب ننوشید!
به گزارش خبرگزاری رسا، از عصر عاشورا تا عصر حاضر و پس از آن نیز تا همیشه تاریخ، این پرسش در میان است که وقتی عباس بن علی(ع) در اوج تشنگی به فرات رسید، چرا مشت آبی را که برگرفته و به دهان نزدیک کرده بود، ننوشید؟ عباس(ع) تشنه بود و آب گوارای فرات در پیش. یک مشت آب در مقایسه با شط مواج و خروشان فرات مصداق «ز دریا قطرهای کمتر»! بود، یعنی هیچ نبود. ابوالفضل سپهسالار سپاه امام حسین(ع) بود و سیراب شدنش بر قدرت و توان مقابله او با حرامیانی که در برابر سپاه کمشمار حسینبنعلی(ع) به کینهتوزی ایستاده بودند، میافزود.
پس عباس را چه شده بود، عقل و شرع و منطق و... همه یکصدا حکم به نوشیدن میدادند ولی او مشت آبی را که به دهان مبارک نزدیک کرده بود فرو ریخت و از نوشیدن چشم پوشید. چرا؟! مشکی که به دوش کشیده بود را از آب فرات پُر کرد و راهی اردوگاه حسین(ع) شد. بعدها، دیگرانی از پاکبازان همین قبیله به عباس بن علی علیهماالسلام اقتداء کردند و...
از جمله؛زمستان سال ۱۳۵۷ و یکی دو ماه قبل از پیروزی انقلاب بود. کارکنان شرکت نفت به حمایت از انقلاب و با هدف پیشگیری از صدور نفت -بخوانید غارت آن- دست به اعتصاب زده بودند. نفت که در آن هنگام، اصلیترین کالای مورد نیاز مردم، مخصوصاً در زمستان بود، نایاب شده و به سختی قابل دسترسی بود. آن روزها حضرت امام(ره) در نوفل لوشاتوی پاریس اقامت داشتند. برخلاف ایران که آن سال، زمستانی آرام و تقریبا بهاری داشت و این شعار را بر لبها نشانده بود که «به کوری چشم شاه، زمستونم بهاره»، اروپا و از جمله پاریس با زمستان سخت و سردی روبهرو بود.
امام راحل -رضوانالله تعالی علیه- دستور دادند بخاری محل اقامت خود در نوفل لوشاتو را خاموش کنند. تعجبآور بود. وقتی از حضرتش علت را پرسیدند، در پاسخ فرمودند؛ در حالی که مردم ایران با کمبود نفت روبهرو هستند و این سختی را به خاطر اسلام و انقلاب تحمل میکنند، نمیتوانم از محل گرم و دور از سرما برخوردار باشم. حضرت امام پیشوا و مقتدا و رهبر ملت بود، سلامت وجود نازنین حضرتش خواسته بیچون و چرای مردم بود.
رابطه امام با امت، مصداق خالی از ابهام این شعار بود که «تیغ از تو، گردن از من، چون و چرا ندارد». آرزوها همه این بود که «تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد / وجود نازکت آزرده گزند مباد». پیشرفت و پویایی انقلاب و حضور پر شور امت در صحنه با آسایش و سلامت امام، رابطه مستقیم داشت، پس چرا حضرت امام -آنهم در آن سن و سال- و در سرمای طاقتفرسای نوفل لوشاتو، حاضر نشده بود از محل اقامتی گرم و سرماسوز استفاده
کند؟!
حجتالاسلام سائلی به نقل از آیتالله شبزندهدار، عضو فقهای شورای نگهبان، این خاطره را از یک شام خصوصی در محضر رهبر معظم انقلاب روایت میکند و میگوید: وقتی ظرف غذا را برای حضرت آقا آورده و پیش ایشان گذاردند، نگاهی به آن کرده و خطاب به میزبان فرمودند که آن ظرف را از جلوی ایشان بردارد.
میزبان به تصور اینکه در ظرف غذا چیز نامطلوبی مثلاً مو و... وجود دارد، با ابراز تعجب، علت را جویا شده بود و حضرت آقا فرموده بودند؛ در این غذا گوشت هست و توضیح داده بودند، این روزها قیمت هر کیلو گوشت ۱۰۰ هزار تومان است و بسیاری از مردم توان خرید آن را ندارند و من نمیتوانم از غذایی که حاوی گوشت کیلویی ۱۰۰ هزارتومانی است استفاده کنم. چرا؟! اندک گوشت درون آن غذا که در حال و روز مستمندان و مستضعفانی که توان و استطاعت خرید گوشت کیلویی ۱۰۰ هزار تومان را نداشتند تاثیری نمیگذاشت! پس چرا حضرت ایشان از خوردن آن اجتناب کردند؟!
درباره یکی از علمای بزرگ و مراجع بلندمرتبه شیعه -ظاهراً مرحوم صاحب جواهر- نقل کردهاند که وقتی میخواست درخصوص طهارت یکی از احکام آب چاه فتوا بدهد، از آنجا که خود در خانه چاهی داشت و بیم آن میرفت که وجود این چاه در فتوای ایشان اثر بگذارد، ابتدا چاه خانه خود را پُر کرده و سپس به فتوا نشست.
چرا؟! یعنی مرجع و فقیه وارسته و برجسته چون ایشان نمیتوانست از تاثیر چاه درون خانه خود در نتیجه فتوایی که صادر خواهد کرد پیشگیری کند؟ پس چرا چنین نکرد؟!... شرح این ماجرا و حتی فهرست پاکبازانی از این دست نیز به درازا میکشد، که میگذاریم و میگذریم و اما؛ اکنون نگاهی به تودههای مستضعف و سختی معیشت آنان بیندازید و در سوی دیگر برخی از مدیران مرفه -تاکید میشود که فقط برخی از آنان- را به تماشا بنشینید! خانههای چند ده میلیارد تومانی را با آپارتمانهای چند ده متری و اجارهای مقایسه کنید. دغدغه یک سفر، نه به دیار سرسبز شمال و سواحل دریا و یا فلان گوشه فتنهخیز اروپا و آمریکا، بلکه برای زیارت امام رضا علیهالسلام و یا آرزوی حضور در اربعین حسینی(ع) و... را کنار هم بگذارید. چه میبینید؟!
برخی از مرفهینِ تکیهزده بر مدیریت ابرو در هم میکشند و باد به غبغب میاندازند که حاصل تلاش خودمان است! برفرض که چنین باشد و برفرض که کلام حکیمانه امیر مؤمنان(علیهالسلام) را نادیده بگیریم که هرجا ثروت انبوهی هست در کنارش حق ضایع شدهای وجود دارد ولی سخن این است که صاحبان ثروتهای انبوه حتی اگر برفرض محال، ثروتشان به حلال باشد، حق حضور در مسئولیت را ندارند.
حالا این کلام نورانی امام راحل(ره) را مرور کنید: «آنهایی که در خانههای مجلل، راحت و بیدرد آرمیدهاند و فارغ از همه رنجها و مصیبتهای جانفرسای ستون محکم انقلاب و پابرهنههای محروم، تنها ناظر حوادث بودهاند و حتی از دور هم دستی برآتش نگرفتهاند نباید به مسئولیت کلیدی تکیه کنند که اگر به آنجا راه پیدا کنند چه بسا انقلاب را یک شبه بفروشند و حاصل همه زحمات ملت ایران را برباد دهند.»
یاران این زمانی ابوالفضلالعباس و پیروان پاکباخته خمینی و خامنهای نه فقط اندک و کمشمار نیستند، بلکه سراسر ایران اسلامی را با رایحه روحبخش حضور خود معطر کردهاند. مشکل آن است که در برخی از مدیریتهای حساس و گرهگشا حضور ندارند، اگرچه هرجا به کار گرفته شدهاند به وضوح نشان دادهاند که مدیران لایقی هستند./1360/
حسین شریعتمداری