«آفتاب در حجاب»؛ عاشقانهای خواهرانه
«آفتاب در حجاب» نوشته سیدمهدی شجاعی، روایتی از عاشقانههای خواهرانه حضرت زینب و شرح زندگانی ایشان از کودکی تا ازدواج، تا عاشورا، تا اسارت روزهای پایانی عمرشان است.
به گزارش خبرگزاری رسا، حال و روز کاروان، رقّت همگان را برمیانگیزد. آنچنانکه زنی پیش میآید و به بچههای کوچکتر کاروان، به تصدق، نان و خرما میبخشد.
تو زخمخورده و خشمگین، خود را به بچهها میرسانی، نان و خرما را از دستشان میستانی و برمیگردانی و فریاد میزنی: «صدقه، حرام است بر ما»
پیرمردی زمینگیر با دیدن این صحنه، اشک در چشمهایش حلقه میزند، بغض، راه گلویش را میبندد و به کنار دستیاش میگوید: «عالم و آدم از صدقه سر این خاندان، روزی میخورند. ببین به کجا رسیده کار عالم که مردم به اینها صدقه میدهند.»
همین معرفیهای کوتاه و ناخواسته تو، کمکم ولوله در میان خلق میاندازد:
ـ یعنی اینان خاندان پیامبرند؟!
ـ از روم و زنگ نیستند؟!
ـ خارجی نیستند؟!
ـ این زن، همان بانوی بزرگ کوفه است؟!
ـ اینها بچههای محمد مصطفایند؟!
ـ این زن، دختر علی است؟!
پچپچ و ولوله اندک اندک به بغض بدل میشود و بغض به گریه مینشیند و گریه، رنگ مویه میگیرد و مویهها به هم میپیچد و تبدیل به ضجه میگردد. آنچنان که سجاد، متعجب و حیرتزده میپرسد: «برای ما گریه و شیون میکنید؟ پس چه کسی ما را کشته است؟»
این برش از کتاب «آفتاب در حجاب» نوشته سیدمهدی شجاعی، روایتی از عاشقانههای خواهرانه حضرت زینب کبری سلام الله علیهاست و شرح زندگانی ایشان از کودکی تا ازدواج، تا عاشورا، تا اسارت و... روزهای پایانی عمرشان. هر خط از این کتاب، روضهای است همصدا با تمام کائنات که مدام در گوش انسانها زمزمه میکند: امان از دل زینب!
آفتاب در حجاب را انتشارات «کتاب نیستان» در ۲۳۸ صفحه به چاپ رسانده و این اثر تاکنون به چاپ بیست و هشتم در سال ۱۳۹۶ رسیده است. این کتاب را به قیمت ۱۸،۵۰۰ تومان میتوان تهیه کرد. /۹۹۸/د ۱۰۱/ش
تو زخمخورده و خشمگین، خود را به بچهها میرسانی، نان و خرما را از دستشان میستانی و برمیگردانی و فریاد میزنی: «صدقه، حرام است بر ما»
پیرمردی زمینگیر با دیدن این صحنه، اشک در چشمهایش حلقه میزند، بغض، راه گلویش را میبندد و به کنار دستیاش میگوید: «عالم و آدم از صدقه سر این خاندان، روزی میخورند. ببین به کجا رسیده کار عالم که مردم به اینها صدقه میدهند.»
همین معرفیهای کوتاه و ناخواسته تو، کمکم ولوله در میان خلق میاندازد:
ـ یعنی اینان خاندان پیامبرند؟!
ـ از روم و زنگ نیستند؟!
ـ خارجی نیستند؟!
ـ این زن، همان بانوی بزرگ کوفه است؟!
ـ اینها بچههای محمد مصطفایند؟!
ـ این زن، دختر علی است؟!
پچپچ و ولوله اندک اندک به بغض بدل میشود و بغض به گریه مینشیند و گریه، رنگ مویه میگیرد و مویهها به هم میپیچد و تبدیل به ضجه میگردد. آنچنان که سجاد، متعجب و حیرتزده میپرسد: «برای ما گریه و شیون میکنید؟ پس چه کسی ما را کشته است؟»
این برش از کتاب «آفتاب در حجاب» نوشته سیدمهدی شجاعی، روایتی از عاشقانههای خواهرانه حضرت زینب کبری سلام الله علیهاست و شرح زندگانی ایشان از کودکی تا ازدواج، تا عاشورا، تا اسارت و... روزهای پایانی عمرشان. هر خط از این کتاب، روضهای است همصدا با تمام کائنات که مدام در گوش انسانها زمزمه میکند: امان از دل زینب!
آفتاب در حجاب را انتشارات «کتاب نیستان» در ۲۳۸ صفحه به چاپ رسانده و این اثر تاکنون به چاپ بیست و هشتم در سال ۱۳۹۶ رسیده است. این کتاب را به قیمت ۱۸،۵۰۰ تومان میتوان تهیه کرد. /۹۹۸/د ۱۰۱/ش
ارسال نظرات