ولایت فقیه؛ محور انسجام ملی در ایران نوین
به گزارش خبرگزاری رسا، ایران اسلامی یکی از معدود کشورهای کهن جهان است که در طول هزاران سال، بخاطر ویژگی های خاص خود توانسته است به عنوان یک ملت واحد و منسجم به حیات خود ادامه دهد. این استمرار و پایداری حیات سیاسی و اجتماعی، در گرو انسجام و همبستگی ملی و هویت مند ایرانیان بوده است، چرا که فرآیند طولانی ارزش آفرینی در بین ملت ایران، مبتنی بر پایه های ارزشی بوده است که از دوران قبل از اسلام شکل گرفته و پس از پذیرش اسلام و گرویدن به آئین جدید، در یک کنش عقلایی به آموزه های اسلامی، منجر به بازآفرینی ارزشهای فرهنگی کهن در انطباق با آموزه های اسلامی شده و همین امر در شرایط جدید، به جای آن که منجر به کاهش اتحاد و انسجام ملی ایرانیان گردد، بر یکپارچگی و انسجام درونی و ملی آن ها با وجود قومیت های مختلف، استحکامی جدید بخشید.
در واقع، اسلام ارزش های فرهنگی مبتنی بر ملیت را به زیور اعتقادات آراسته ساخت تا در آینده تاریخ که ملت ایران مورد هجوم مغولان قرار گرفت، این استحکام بازتولید شده در پرتو آموزه های اسلامی، توانست تاب مقاومت در برابر مهاجمان را تقویت کند و کماکان هویت ایرانی در گردنه خطرناک دیگری از تاریخ، سرافرازانه با حفظ انسجام ملی و هویت اسلامی -ایرانی، به حیات خود ادامه دهد.
ایران اسلامی، سرزمین هویتهای ریزوم در درازنای تاریخ دیرینه و کهن در کنار هم بوده است و تنوع قومی و زبانی در آن، بسان مکمل های یک پازل، به اشکال مختلف باعث حفظ تمامیت ارضی و هویت اجتماعی ایرانیان شده است، به طوری که این اقوام، در فراز و فرودهای تاریخ، کمر همت به حفظ اقتدار و انسجام ملی ایرانیان بستهاند که آخرین نمونه آن را در حضور تمامی اقوام و مذاهب د رخطوط مقدم دفاع مقدس شاهد بوده ایم.
چنانچه بخواهیم امروز به مبانی و عوامل انسجام ملی به عنوان یکی از میراث ارزشمند فرهنگی بپردازیم، باید مبانی آن را در آموزه های اصیل قرآن کریم، مذهب برخاسته از آموزههای اهل بیت (ع)، رهبری های داهیانه معمار کبیر انقلاب اسلامی، حضرت امام (ره) و مقام معظم رهبری جستجو کنیم.
از مشهورترین آیات وحدت بخش قرآن کریم، آیه وحدت آفرین «... وَ اٌعتَصِمُوا بِحَبلِ اللهِ جَمیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا… که بیان می دارد جملگی به رشته دین خدا چنگ زده، به راههای متفرق نروید و بیاد آرید این نعمت بزرگ خدا را که شما با هم دشمن بودید، خدا در دلهای شما الفت و مهربانی انداخت و همه به لطف خدا برادر دینی یکدیگر شدید، در صورتی که در پرتگاه آتش بودید، خدا شما را نجات داد،باشد که به مقام سعادت هدایت شوید.» همچنین در آیه « أَطیعُوا اللهَ وَ رَسُولَهُ وَ لا تَنازَعُوا فَتَفشَلُوا و تَذهَبَ ریحُکُم ... و خدا و رسولش را اطاعت کنید و با یکدیگر نزاع نکنید، (که در صورت نزاع و درگیری)، شکست خواهید خورد و عزت شما از بین خواهد رفت»
یکی دیگر از مبانی وحدت و انسجام ملی و اسلامی در ایران، جایگاه مذهب در آن است. تکثر و تنوع قومی – مذهبی یکی از ویژگیهای جمعیتی ایران است که طبیعتاً باید منجر به واگرایی اقوام نسبت به یکدیگر در کشور شود، قوت نگاه دینی، اقوام را به یکدیگر نزدیک و انسجام درونی بخشیده است. از آنجا که وحدت و یکپارچگی کشور در شرایط کنونی مرهون همزیستی اقوام مختلف تحت زعامت فقیه عادل و جامع الشرایط است، بنابراین شناخت مشترکات اجتماعی اقوام، به ویژه خصوصیاتی که سبب تسهیل همزیستی و همگرایی آنان میشود؛ همواره اساسی بوده و در اتحاد و همبستگی ملی راه گشا بوده است.
در این راستا رهبری دین، مذهب و فرهنگ به عنوان سه عامل مهم در همگرایی اقوام در کشور، جایگاه خاصی را دارا هستندو در روند تقویت و حفظ آن نخبگان، و مردم نقش تاثیرگذاری داشته و دارند به ویژه آنکه حکومت جمهوری مبتنی بر زعامت ولایت فقیه که همه اقوام، به آن اعتقاد راسخ دارند، از محورهای مهم انسجام ملی است.
سومین مبنای انسجام ملی در ایران به ظرفیت های قانون اساسی در جمهوری اسلامی ایران برمی گردد.
اصول قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران ـ که مهمترین قواعد حقوقی ملی تلقی میگردد ـ به اشکال گوناگون به مسأله اتحاد وهمبستگی ملی توجه نمودهاست. موضوعاتی مانند مشارکت و دخالت در سرنوشت، هویت مشترک و مؤلفههای آن، پذیرش حقوق شهروندی و تأکید بر توزیع مشترک و عادلانه به خصوص در اعطای آزادی های اساسی به همه ساکنان ایران زمین بدون نگاه تبعیض آمیز و برابری تمامی شهروندان کشور- حتی اقلیت های دینی در قانون اساسی از جمله شاخص های همبستگی و اتحاد ملی است که در قانون اساسی مطرح شده اند.
باید توجه داشت که انسجام ملی و هویت اجتماعی نیز همانند بسیاری از مسائل فرهنگی، نیازمند توجه و بازتولید از طریق تقویت المانها و عوامل تاثیر گذار خود است.
آگاهی بخشی چهرمین مبنای تقویت انسجام ملی و وحدت و همبستگی در کشور است. دست یابی به اتحاد ملی بدون وجود پیش شرط عینی و ذهنی سازنده آن امکان پذیر نیست. وجود شرایط و بنیادهای اتحاد ملی بدون دخالت عنصر آگاهی بخشی، خود به خود باعث شکلگیری و تبلور عینی اتحاد نمیشود. آگاهی بخشی می تواند مجموعه شرایط عینی اتحاد ملی را به شکل هویت ملی و دینی در آورده و زمینههای ذهنی اتحاد و انسجام ملی را فراهم سازد. بدین ترتیب دست یابی به اتحاد ملی و تجلی آن، به آگاهی از هویت شخصی، دینی و ملی، شناخت و ضرورت درک اهمیت آن در تولید امنیت و حفظ هویت ملی بستگی دارد.
لذا برای اینکه بتوانیم پیوسته به میزان قابل قبولی از انسجام ملی در جامعه و پیوندهای محکم آن دسترسی پیدا کنیم، لازم است عوامل دخیل و تقویت کننده آن را بشناسیم و از آن ها به صورت درست در مسیر تقویت انسجام ملی در کنار جلوگیری از آسیب ها و قدرت نفوذ دشمن در ایجاد شکاف، استفاده کنیم که در این ارتباط به مواردی چند اشاره می کنیم.
نخبگان و نقش بی بدلیل آنها
اولین عامل موثر در اتحاد ملی، نخبگان و گروه های مرجع هستند. ایرانیان از گذشته همواره برای ریش سفیدان، علما، دانشمندان و بزرگان خود احترام قائل بود و از کلام و اندیشه های آن ها تاثیر می گرفتند و در دوره اسلام با محوریت پیداکردن علمای دینی در زندگی مردم و اعتماد مردم به آنها، این نقش افزایش پیدا کرد. اینک نیز هرچند با جابجایی گروه های مرجع و مداخله های فرهنگی بیگانه و تلاش برای کاستن از نقش نخبگان در جامعه اسلام و جایگزینی چهره های بدلی، هنوز هم نخبگان و بزرگان از جایگاه ویژه ای برخوردار هستند.
مطالعات نشان داده که آنها همواره در همبستگی مردمی نقش جدی ایفا کردند و گاهی هم کج روی بعضی از آنها آسیب هایی ایجاد کرده، اما جامعه ایران با برخورداری از سطح آگاهی و بصیرت مناسب در کوتاهترین زمان راه را از بیراهه در حوزه نخبگان تشخیص داده و نخبگان ایران اسلامی هم تلاش کردند، به وظیفه خود به خوبی عمل نمایند هرچند این حوزه توسط دشمنان تهدید می شود ولی هنوز هم جامعه نخبگی در مسیر رهبری و مردم به رسالت خویش عمل می نماید و باید به نقش آن تاکید و آسیب های آن را برطرف کرد.
زبان و ادبیات فارسی
ضمن احترام به همه زبان ها و گویش های جاری در سرزمین پهناور ایران، تاکید بر حفظ و تقویتزبان و ادبیات فارسی به دلیل ماهیت و نحوه تکوین و همچنین به دلیل سیر تاریخی و سرگذشتی که پشت سر گذاشته و نقشی که در ادوار گوناگون در حفظ هویت ملی ایرانیان داشته، همواره در جایگاه یکی از ارکان اصلی اتحاد ملی نقش آفرین بوده است و با توجه به گسترش تعاملات فرهنگی در عصر حاضر، به واسطه توسعه ابزارهای ارتباطی و تسهیل ارتباطات فراملی از طریق فناوری های ارتباطی، ادبیات غنی حوزه زبانی ایران اسلامی، نقش بسیار مهمی در صیانت از هویت و انسجام ملی ایرانیان داشته و دارد و به نوعی ادبیات فارسی از جهت ماهیت و نحوه تکوین، جامع تمام عناصر خرده فرهنگ ها و مظهر و آیینه تمام نمای اندیشه های اقوام ایرانی است.
ارزش های مشترک فرهنگی یکی دیگر از عوامل مقوم انسجام و اتحاد ملی در ایران هستند.
نشانه اصلی چنین تلقی را باید در طول تاریخ حیات ایران جستجو کرد. ایرانیان در دوره قبل از اسلام از نظام ارزشی قوی برخوردار بودند و علیرغم نظام ناعادلانه سیاسی و مواجه بودن با حمله و تهاجم خارجی، از جمله حمله اسکندر مقدونی و تسلط دویست ساله سلوکیان، توانسته بودند فرهنگ ایرانی را حفظ کنند و حتی بر مهاجمان اثر بگذارند. ورود پر برکت دین اسلام در ایران نیز با توجه به تمایل قلبی ایرانیان به آئین پیامبر رحمت، موجب اضمحلال فرهنگی ایران نشد؛ چرا که ایرانیان بین ارزشهای اصیل و بنیادی اسلام و هنجارها و عرفهای سرزمین عربستان، تفاوت قائل شده و خود به باور مندان اصیل و جدی دین اسلام تبدیل شدند و در سایه آموزههای دین اسلام، بر غنا و اصالت فرهنگی خود افزودند و از آن پس فرهنگ و ارزشهای اسلامی – ایرانی را مبتنی بر اسلام ناب محمدی (ص) تولید و مکرراً بازتولید کردند که امروز هم مورد تاکید رهبر معظم انقلاب و نخبگان جامعه است.
رسانه ها و نقش تاثیرگذار آنها، سومین عامل مهم در تقویت و بازسازی انسجام ملی است.
رسانه ها اعم از سنتی، مدرن، از منبرها و مساجد گرفته تا شبکه های گسترده صوتی و تصویری و مجازی، نقش مهمی در ایجاد و تقویت اتحاد ملی و انسجام اسلامی دارند و در دو سطح ملی و فراملی می توانند نقش آفرینی کنند. از نظر داخلی، بررسی و تحلیل نقش و کارکرد رسانهها در کاهش یا افزایش شکافهای اجتماعی، مسئله قومیت ها و به خصوص استراتژی رسانه ملی در راستای اصل اتحاد ملی بسیار حائز اهمیت است و در سطح فراملی، موانع مطرح در انسجام اسلامی بین ملت های مسلمان و تقویت از طریق مقابله با دیپلماسی رسانهای دشمن، اتحاد ملی و انسجام اسلامی را از گزند هجمه های نرم و روانی دشمن محفوظ نگه می دارد.
نظام آموزشیو تعلیم و تربیت
نظام تعلیم و تربیت به خصوص آموزش و پرورش بزرگترین فصل مشترک ملت و دولت است. این نهاد فرهنگی – اجتماعی در کشور ما با در اختیار داشتن قریب به پانزده میلیون دانش آموز و بیش از یک میلیون معلم و کارکنان آموزش و پرورش، در بیش از یکصد و پنجاه هزار مدرسه در کنار سایر مراکز آموزشی از جمله دانشگاه ها و حوز های علمیه، عهده دار تربیت نسل آینده کشور میباشد. آموزش و پرورش در ایران اسلامی همانند سایر کشورها دارای کارکردهایی است که با مطالعه در نظامهای آموزشی در زمانها و مکانهای مختلف به دست آمده است و غالباً این کارکردها مکمل یکدیگر بوده اند. مهمترین کارکردهای آموزش و پرورش عبارتند از: انتقال فرهنگ، جامعه پذیری، نظارت اجتماعی، انسجام اجتماعی، نوآوری و تغییر، پرورش و رشد شخصیتی، کارکرد سرمایه گذاری و پرورش انسانی که همه این موارد در صورت عملکرد صحیح،منجر به تقویت انسجام بیشتر ملی در کشور خواهد شد.
آموزش و پرورش از طرق مختلف و با بهکارگیری برنامههای متنوع میتواند در تقویت انسجام ملی در بین آحاد ملت بهویژه در سنین کودکی و نوجوانی – که بیشترین اثربخشی و پایداری را دارد – ایفای نقش کند. این نهاد سرنوشت ساز در حوزة کتب درسی، برنامههای درسی، تربیت معلم و تأمین منابع انسانی، میتواند کارکردهای انسجام اجتماعی و اتحاد ملی را تقویت نماید.
آنچه مسلم است، به خصوص با توجه به گسترش روز افزون ابزارهای ارتباطی و استفادة بهینه از آن از سوی کنشگران مثبت و منفی، همچنین شرایط ویژه ایران اسلامی در مواجهه با نظامهای زیاده خواه در حوزههای فرهنگی و سیاسی، بیش از هر زمان دیگری نیازمند حفظ انسجام ملی و اتحاد اسلامی هستیم و این امر همان گونه که از گذشته های دور به عنوان یک ضرورت تاریخی، ضامن بقای هویت و تمامیت ارضی و فرهنگی ایران متحد بوده است، امروز و در آینده تاریخ نیز نقش حیاتی و بی بدیل خود را برای نسل های آینده و صاحبان فردای ایران اسلامی ایفا خواهد کرد.
مردم ایران به صورت کاملاً طبیعی و در یک فرآیند تاریخیِ طولانی انسجام و وحدت داشتهاند و اتحاد خود را طی فراز و نشیبهای تاریخی به خصوص در چهل سال پرفراز و نشیب بعد از انقلاب حفظ کرده و ارتقاء دادهاند. این انسجام پایه و مایة فرهنگی داشته و عنصر اصلی مقوم آن ارزشها و باورهای دینی و ملی در بین آحاد این ملت اعم از اقوام، اقشار و طبقات مختلف بوده است. علاوه بر ارزشهای مشترک فرهنگی، پیوندها و تعاملات اجتماعی و ارتباطات و داد و ستدها در سطح ملی موجب پیوندهای قوی اجتماعی شده است.
بنابراین مؤلفههای ارزشی مشترک و تعاملات و پیوندهای اجتماعی موجب شده، اتحاد ملی ایرانیان در شرایط کاملاً طبیعی حفظ شود و وجود یک رهبری دینی تبدیل به محور اتحاد و انسجام در کشور شود. ادامه این روند مبارک نیازمند حفظ این هویت ولایی و باز تولید ارزش ها و تقویت مولفه های انسجام بخش و توجه به مبانی اصیلی است که اشاره ای کوتاه به برخی از آن ها شد./1360//101/خ