چاپ چهارم کتابی از وحید جلیلی
کتاب «شهدا برای چه افقی جنگیدند؟» نوشته وحید جلیلی (مدیر دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی) به چاپ چهارم رسید.
به گزارش خبرگزاری رسا، کتاب «شهدا برای چه افقی جنگیدند؟» نوشته وحید جلیلی (مدیر دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی) از سوی دفتر نشر معارف به چاپ چهارم رسیده است.
این کتاب ۸۰ صفحهای دارای ۹ فصل مجزاست که «جنگی که بود، جنگی که هست»، «شهدا اینقدرها هم نازنین نبودند!»، «ارزش جنگ در جنگ ارزشها» و «پالایشگاه اسلام ناب» از مهمترین فصلهای این کتاب است. «دفاع مردمی و نهضت فرهنگی»، «حاشیهای برجنگ شهید»، «عبور از جنگ یک وجبی»، «عملیات مکمل» و «یاد شهدا و راه شهدا» عناوین دیگر فصلهای این کتاب است.
«شهدا برای چه افقی جنگیدند»، کتابی که با نثری ادبی و زیبا و با بیانی انتقادی دریچهای نو از آن چه پس از جنگ تحمیلی هشت ساله در جامعه رخ داده را برای مخاطب بازگو میکند.
در بخشی از این کتاب میخوانیم:
«تا آنجا که یادم میآید، شهدا اینقدرها هم که حالا میگویند نازنین نبودند. همیشه هم لبخند روی لبشان نبود. آن قدر مست خدا نبودند که فقر و فساد و تبعیض از یادشان برود و آنچنان از خوف خدا غش نکرده بودند که هیچ خوفی بر دل هیچ کس نیندازند.
تا آنجا که یادم هست… راستی چند هزار سال پیش بود؟ تجمّلپرستها از بسیجیها میترسیدند. مُفسدها و مالمردم خورها و رانتخوارها از بسیجیها میترسیدند. شهدا آدمهای ترسناکی بودند باور کنید به خدا اینقدر دوست داشتنی بودن هم خوب نیست.
باور کنید به خدا امام حسین (ع) هم اینقدر دوست داشتنی نبود. ا گر نمیترسیدند از او که قطعه قطعهاش نمیکردند و اسب بر پیکرش نمیدواندند و آب بر قبرش نمیبستند و در خیمهها محصورش نمیکردند.
به روضه اش رسیدیم. حالا چه حالی دارد زیارت خواندن برای شهدایی که بعد از رفتن هم شبیه شده اند به عشقشان. به حسین (ع) که آن بزرگ گفت: «دو بار شهید شد» «اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ یا اَوْلیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ یا اَصْفیاءَ اللهِ وَ اَوِدّائهِ». /۹۲۵/د ۱۰۲/ش
این کتاب ۸۰ صفحهای دارای ۹ فصل مجزاست که «جنگی که بود، جنگی که هست»، «شهدا اینقدرها هم نازنین نبودند!»، «ارزش جنگ در جنگ ارزشها» و «پالایشگاه اسلام ناب» از مهمترین فصلهای این کتاب است. «دفاع مردمی و نهضت فرهنگی»، «حاشیهای برجنگ شهید»، «عبور از جنگ یک وجبی»، «عملیات مکمل» و «یاد شهدا و راه شهدا» عناوین دیگر فصلهای این کتاب است.
«شهدا برای چه افقی جنگیدند»، کتابی که با نثری ادبی و زیبا و با بیانی انتقادی دریچهای نو از آن چه پس از جنگ تحمیلی هشت ساله در جامعه رخ داده را برای مخاطب بازگو میکند.
در بخشی از این کتاب میخوانیم:
«تا آنجا که یادم میآید، شهدا اینقدرها هم که حالا میگویند نازنین نبودند. همیشه هم لبخند روی لبشان نبود. آن قدر مست خدا نبودند که فقر و فساد و تبعیض از یادشان برود و آنچنان از خوف خدا غش نکرده بودند که هیچ خوفی بر دل هیچ کس نیندازند.
تا آنجا که یادم هست… راستی چند هزار سال پیش بود؟ تجمّلپرستها از بسیجیها میترسیدند. مُفسدها و مالمردم خورها و رانتخوارها از بسیجیها میترسیدند. شهدا آدمهای ترسناکی بودند باور کنید به خدا اینقدر دوست داشتنی بودن هم خوب نیست.
باور کنید به خدا امام حسین (ع) هم اینقدر دوست داشتنی نبود. ا گر نمیترسیدند از او که قطعه قطعهاش نمیکردند و اسب بر پیکرش نمیدواندند و آب بر قبرش نمیبستند و در خیمهها محصورش نمیکردند.
به روضه اش رسیدیم. حالا چه حالی دارد زیارت خواندن برای شهدایی که بعد از رفتن هم شبیه شده اند به عشقشان. به حسین (ع) که آن بزرگ گفت: «دو بار شهید شد» «اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ یا اَوْلیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ یا اَصْفیاءَ اللهِ وَ اَوِدّائهِ». /۹۲۵/د ۱۰۲/ش
ارسال نظرات