۱۹ بهمن ۱۳۹۷ - ۲۲:۱۲
کد خبر: ۵۹۶۷۳۳
گزارش رسا؛

«محمود عباس» عنصر نفوذی اسرائیل یا سیاست‌ مداری ناپخته؟

«محمود عباس» عنصر نفوذی اسرائیل یا سیاست‌ مداری ناپخته؟
اظهار نظر جنجالی رییس تشکیلات خودگردان فلسطین سبب شده تا برخی گمانه زنی کنند که ممکن است ابومازن تبدیل به نفوذی اسرائیل شده باشد.

به گزارش بین الملل خبرگزاری رسا، کنشگری سیاسی این روزهای محمود عباس رییس تشکیلات خودگردان فلسطین نه تنها برای تحلیلگران و کارشناسان بلکه برای ملت فلسطین نیز دور از انتظار نیست.

اکثریّت قریب به اتفاق مردم فلسطین به خوبی می‌دانند که نشست‌ها، سفرها، جلسات و برنامه‌های محمود عباس هیچ تاثیری را در روند آزادسازی سرزمین‌های اشغالی و تخریب حصار اقتصادی ـ امنیتی ندارد زیرا ابومازن، تمامی تصمیمات خود را از پیش با هماهنگی‌های لازم اتخاذ کرده و این نشست و برخاست‌ها تنها برای فریب افکار عمومی است.

تلاش محمود عباس تنها به یک مسیر ختم می‌شود؛ «عادی سازی روابط با اسرائیل و به رسمیت شناختن یک رژیم اشغالگر» و طبیعتا این مسأله از سوی مردم پذیرفتنی نیست. کافی است بپرسیم که چه کسی درآمد 5هزار کارمند جنبش حماس را قطع کرده و یا پرونده آزادی زندانیان دربند رژیم صهیونیستی را مختومه اعلام می‌کند؟

تعهد ابومازبن به تامین امنیت اسرائیل
ابومازن در طول سال‌های ریاست بر تشکیلات خودگران، هرگونه موضع‌گیری علیه اسرائیل را از پیش با مقامات آمریکایی هماهنگ می‌کرد و با حسن ظن به پای میز مذاکره آمده و با لبخند رضایت بخش مذاکرات صلح را ترک می‌کرد.

هرچند از چنین فردی که خود را پیشتاز فرایند صلح در فلسطین معرّفی می‌کنند، اتخاذ اینگونه رویکردها جای تعجبی نیست اما به تازگی محمود عباس در جلسه افتتاحیه انجمن آزادی و صلح فلسطین در رام الله سخنانی را بر زبان جاری کرد که موجی از اعتراض‌ها و خشم و نفرت را در میان مجاهدان فلسطینی به راه انداخت.

در این نشست که مسؤولان فلسطینی و اسرائیلی حضور داشتند، ابومازن با عبارت‌هایی شفاف و در بیاناتی تعجّب برانگیز تمامی ادعاهای روزنامه‌های اسرائیلی مبنی بر تلاش مسؤولان فلسطینی برای بازگشت 5 میلیون پناهنده به فلسطین و نابودی اسرائیل را تکذیب کرد.

نکته تعجب برانگیز ماجرا آنجاست که وی در ادامه با حمایت از جوانان اسرائیلی گفت: «ما به دنبال نابودی اسرائیل نبوده و نخواهیم بود. این حرف باطلی است. ما برای آینده جوانان اسرائیلی گام بر می‌داریم و حساسیت اسرائیل را در قبال مسأله امنیتی‌اش کاملا درک می‌کنیم.»

وی خاطر نشان کرد: ما از نگرانی اسرائیل نسبت به تشدید درگیری‌ها و افزایش نفرت ملت فلسطین از آنان آگاهیم و به همین دلیل آماده هستیم تا سربازان ناتو با حضور در فلسطین، وظیفه تامین امنیت طرفین را به عهده گرفته و با توافق نامه امنیتی به مقابله با خطر تروریسم برویم.

پرسش‌های بی‌پاسخ!
با انتشار سخنان محمود عباس، تحلیل‌ و بررسی‌های مختلفی پیرامون دلایل و اهداف رییس تشکیلات خودگردان فلسطین از این اظهار نظر صورت گرفته است اما همچنان این تحلیل‌ها در حد گمانه زنی باقی مانده است.

سوال آن است که چرا بایستی یک مسؤول فلسطینی در چنین سطحی، عقب نشینی تاکتیکی انجام دهد؟ دولت عبری اکنون در آستانه انتخابات پارلمانی قرار دارد و با توجه به نظرسنجی‌های صورت گرفته، حزب بنیامین نتانیاهو از شانس بالایی برای پیروزی در این انتخابات برخوردار است.

پیروزی حزب نتانیاهو، احتمال بازگشت مجدد وی به قدرت را بیش از پیش تقویت می‌کند. بی‌شک نتانیاهو با بقای در رأس قدرت، با دامنه فعالیت بیشتر، سیاست شهرک سازی را شتاب خواهد بخشید پس چرا باید چنین موضع گیری انجام شود؟

از سوی دیگر محمود عباس ، کنفرانس ضد ایرانی ورشو را به دلیل آنکه این کنفرانس با اصول، ضوابط و قوانین بین المللی در تضاد است، به رسمیت نشناخته و تاکید کرده است که در آن شرکت نخواهد کرد اما از سوی دیگر و در کمال ناباوری اینچنین از حقوق مسلّم مردم فلسطین عقب نشینی می‌کند.

باید از محمود عباس پرسید که آیا این عقب نشینی‌ها و این باج دهی‌های مجانی به رژیم صهیونیستی برای حفاظت از خود است یا آنکه حبّ ریاست سبب شده تا با زد و بند سیاسی، کمی بیشتر بر عریکه قدرت تکیه دهد؟

آیا می‌توان گفت که محمود عباس در خلال سال‌ها مذاکره با اسرائیل، با زد و بند سیاسی تبدیل به عنصری نفوذی برای اسرائیل شده است؟ آیا می‌توان بر این ادعا که ابومازن، در فرایند صلح دو دولت، خود به یکی از عوامل اسرائیل تبدیل شده است؟

چراغی که به خانه رواست ...!
متاسفانه رییس تشکیلات خودگردان فلسطین از اهتمام بسیار خود به آینده جوانان اسرائیلی و حفاظت از موجودیت این رژیم غاصب سخن می‌گوید اما در نقطه مقابل هیچ توجهی به آینده جوانان فلسطینی به ویژه در نوار غزه ندارد.

جوانان غزه از مشکلات عدیده‌ای مانند بیکاری، محاصره اقتصادی، کمبود امکانات رفاهی، خدماتی و پزشکی رنج می‌برند و پدرانشان نیز با سیاست‌های محمود عباس از کار برکنار شده و برای تامین یک وعده غذایی، با مشقّت و سختی مواجه هستند، اما با این حال نماینده ملت فلسطین، به آینده جوانان اسرائیل توجه می‌کند.

رییس تشکیلات خودگردان باید بداند که پناهندگان جنگی که از آنها نام می‌برد، تبعه پاکستان، افغانستان، هند و ... نیستند بلکه مردم سرزمین فلسطین هستند؛ مردمی که اقدامات نژاد پرستانه صهیونیسم سبب شده تا از سرزمین آبا و اجدادی خود مجبور به کوچ شوند.

ابومازن به خوبی می‌داند که بازگشت آوارگان فلسطینی به خانه‌هایشان نه برای «فرصت‌های شغلی و وضعیت اقتصادی» بلکه برای زندگی در سرزمینی است که انتفاضه از آنجا آغاز شد. جنبش فتح، اولین بار در سال 1965م از اردوگاه‌های آوارگان فلسطینی آغاز به کار کرد و هدفش بازگرداندن مردم فلسطین به حیفا، عکّا، عسقلان و صفد بود.

گویا محمود عباس فراموش کرده که همسر و فرزندانش نیز در زمره همین آوارگان فلسطینی به شمار می‌آیند و یا شاید آنکه از انتساب صفت «آواره» به خانواده‌اش دریغ کرده و خود را تافته‌ای جدا بافته می‌داند. هرچند که 5 میلیون آواره فلسطینی با افتخار فریاد می‌زنند که رژیم صهیونیستی با خیانت حکام عربی، آنان را از سرزمین قدس بیرون رانده و روزی به کشورشان باز می‌گردند.

بنابر تجربه نیز باید گفت که اسرائیل، اینگونه موضع گیری‌ها را خریدار نیست زیرا آنها تنها زبان مقاومت را می‌فهمند و اساسا همین مقاومت و ایستادگی بود که ابومازن را به حکمرانی بر رام الله رساند. عقب نشینی از خطوط قرمز نتیجه‌ای جز وقاحت بیشتر صهیونیست‌ها را به همراه نخواهد داشت چه آنکه در برابر دشمن اعتماد، خنده و سازش اشتباهی جبران ناپذیر است./981/ب950/ر

محمد رایجی پژوهشگر مسائل جهان اسلام

محمد رایجی
ارسال نظرات