کتاب «طبقه بندی علوم در تمدن اسلامی با تأکید بر نقش ایرانیان»
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، نشست معرفی و بررسی کتاب «طبقه بندی علوم در تمدن اسلامی با تاکید بر نقش ایرانیان» در قرن سوم تا یازدهم هجری با حضور یکی از مؤلفان کتاب محمدباقر خزائیلی و دکتر یونس کرامتی در سرای اهل قلم برگزار شد.
در ابتدای این نشست خزائیلی درباره ساختار کتاب، گفت: موضوع طبقه بندی علم از دسته موضوعاتی است که خیلی کمتر به آن پرداخته شده و موضوع آن یک موضوع بین رشتهای است.
وی با بیان اینکه این کتاب اشاره به نقش ایرانیان در طبقه بندی علم دارد، ادامه داد: علم شاکله یک جامعه را میسازد و برای آن که بتوانیم یک جامعه را آسیب شناسی کنیم ابتدا باید طبقه بندی و چینش علم آن جامعه را مورد بحث و بررسی قرار دهیم.
استاد دانشگاه با بیان اینکه این کتاب 8 فصل دارد، اظهار داشت: فصل اول این کتاب تحت عنوان مبانی نظری است که ابتدا به طبقه بندی علم میپردازد و با تعریف علم اشاره به اهمیت طبقه بندی علم دارد همچنین در این فصل اشاراتی نیز به تقسیم بندی علوم مختلف در غرب میشود.
وی با اشاره به فصل دوم کتاب، ابراز کرد: در این فصل اشاره به زمینههای شکل گیری طبقه بندی علم میشود اینکه چگونه طبقه بندی علم شکل میگیرد و زمینههای شکل گیری علم توضیح داده میشود، همچنین به رابطه علم و اسلام پرداخته میشود و دیگر علل گرایش ایرانیان مورد بحث و بررسی قرار میگیرد.
خزائیلی بیان داشت: این کتاب به گونههای مختلف قابل تقسیم بود اما چون رویکرد ما تاریخی بود به نظرمان آمد محتوای کتاب را بر اساس دیدگاهها تقسیم بندی کنیم برهمین اساس در این کتاب ابتدا به نگاه فلاسفه مشائی پرداختیم و در بخش دوم فلاسفه اشراقی را مورد بحث و بررسی قرار دادیم تا بدانیم تفاوت نگاه این دو طیف بر طبقه بندی علم چه تاثیری داشته است.
وی ادامه داد: طبقه بندی علوم در این کتاب از دیدگاههایی مختلف مانند دیدگاه ادبی و دیوانی، دیدگاه کلامی، دیدگاه علمای طبیعی و دیدگاه عرفا مورد بحث و بررسی قرار گرفته و در انتها نتیجه گیری میشود.
خزائیلی با اشاره به نحوه شکل گیری طبقه علمی در جامعه اسلامی، گفت: مهمترین دلیل شکل گیری طبقه بندی علم در جامعه اسلامی اهمیت علم و علم آموزی در جوامع اسلامی و عدم نقش انفعالی اسلام نسبت به علم است زیرا اسلام مسلمانان را به کسب علم مفید دعوت میکند و بیشترین کسانی که در طبقه بندی علم نقش داشتند فلاسفه بودند؛ بنابراین مسلمانان به طبقه بندی علم بسیار بها میدادند زیرا غایت علم را عاملی برای رسیدن به وحدانیت میدانستند.
وی با بیان اینکه در جهان اسلام برای طبقه بندی علم نظریات مختلفی وجود دارد، عنوان کرد: برخی تمایزها براساس تفاوتهای ماهوی خودشان و براساس تمازهای ماهوی مسالههای یک علم شکل گرفته و تمایز آن را بر تمایز مسالهها، موضوعات و سنخها مورد توجه قرار میگیرد. یک نوع تقسیم بندی دیگر تقسیم حدود شریعی بر علوم عقلی بوده که به صورت کلی در این کتاب به آن اشاره شده است.
خزائیلی در پایان خاطرنشان کرد: طبقه بندی علم در جوامع اسلامی نشان از پیشرفت و توسعه این جوامع داشته است.
در ادامه آقای دکتر یونس کرامتی استاد دانشگاه به نقد و بررسی کتاب «طبقه بندی علوم در تمدن اسلامی با تاکید بر نقش ایرانیان» پرداخت و گفت: در این کتاب مؤلف از منابع بسیاری بهره برده و این کار بسیار ستودنی است.
وی درباره نماهای متن، بیان داشت: این کتاب از نظر ساختار بسیار خوب است غیر از یک مورد که آن مربوط به طبقه بندی علوم از دیدگاه فلاسفه اشراقی و مشائی است که باید دلیل قانع کنندهای برای این جداسازی ارائه میشد که متاسفانه عرضه نشده است.
ادکتر یونس کرامتی دامه داد: مؤلف باید به وجه مشترک طبقه بندی فلاسفه اشراقی و مشائی اشاره میکرد تا نقص کتاب خود به خود برطرف شود درست است که در نتیجه به آن اشاره شده اما این حقوق مخاطب است که مطلب در جایی که باید قرار بگیرد مطرح شده باشد. همچنین ویژگی و دلیل جداسازی طبقه بندی دیوانی و ادبی نیز باید در جایگاه مناسب خود بیان میشد که متاسفانه بیان نشده است.
وی با بیان اینکه درباره منابع کتاب، گفت: یکی از سنتهای ناپسند در ذکر منابع استفاده از الفاظی مانند منابع اصلی، منابع تحقیقاتی، مقالات و منابع لاتین است در حالی که از حقوق مخاطب است به راحتی بتواند به منابع دست یابد نه اینکه برای رسیدن به منبع اصلی به چند بخش کتاب رجوع کند بنابراین منابع باید به دو صورت منابع اصلی و لاتین ذکر شود./813/پ ۲۰۲/ش