اخلاق اجتماعی، سرمایه گمشده
به گزارش خبرگزاری رسا، این روزها، هر روز که مردم ایران از خواب بیدار میشوند، به سراغ گوشی های تلفن خود میروند تا تغییرات قیمت سکه و دلار را ببینند، یا عدهای نیز در میان اخبار به دنبال آن هستند که بدانند وزیر امور خارجه و یا خزانه داری آمریکا در خصوص تحریم چه افاضاتی ایراد کردند، تا قیمت های خود را براساس آن تنظیم کنند و این درست عکس رفتاری است که از یک دولت و ملت هوشمند انتظار می رود.
در روند طبیعی وقتی که جامعه ای دچار بحران اقتصادی می شود، شایسته است عموم ملت، به خصوص فعالان اقتصادی در جستجوی طرح و برنامههای متولیان و مسئولان مربوطه باشند و مسوولان نیز بدنبال جلب همراهی مردم؛تا با افزایش همکاری ها بتوانند نسبت به مهار بحران کمک کنند، اما امروزه در ایران بعضی ها در مسیر خلاف آن حرکت می کنند.
این که چه اتفاقی افتاده است که اخلاق اجتماعی، به این درجه از کاهش به عنوان یک سرمایه معنوی و اجتماعی رسیده، عوامل متعددی را می توان برشمرد که در انتها به آن اشاره خواهد شد، اما به خاطر ملموس بودن موضوع به مصادیقی چند در خصوص گمگشتگی اخلاق اجتماعی در عرصه اقتصاد و رفتار جمعی اشاره می کنیم.
در التهاب بازار اخیر، به جای اینکه مردم با خویشتن داری و کاهش تقاضای ارز و سکه و به یک معنا قناعت پیشگی به ثبات بازار کمک نمایند و مسولان به تدبیر دقیق امور اقتصادی بپردازند، بیشتر با پرداختن به شایعات واظهار نظر های نامناسب و هجوم غیر منطقی برای خرید این دو محصول غیر ضروری و صرفا برای سود بیشتر، به التهابات دامن می زنند و نتیجه آن رفتن دود گرانی به چشم عموم مردم و ساخته شدن کلاهی از نمد بازار ملتهب برای عده ای سودجو است. این امر نشان میدهد که کم توجهی به سرمایه اجتماعی و ضعف بهره مندی از آن برای ساماندهی امور،گم شده اقتصاد امروز ماست.
در چنین شرایطی امکان مدیریت در شرایط عادی به یک امر دشوار تبدیل میشود، چه برسد به اینکه ما بخواهیم با پشتوانه سرمایه اجتماعی خود بحرانهای بزرگ را مدیریت کنیم و البته ناگفته نماند که فساد حاکم بر نظام اقتصادی بی تاثیر در این رفتار مردم نیست و در بسیاری از موارد هم مشاهده می گردد که مردم خریدار سکه و دلار نیستند، بلکه گروه ها و افراد خاص در پس این بحران سازی وجود دارند که همه به وجود آنها اعتراف دارند، اما چرا توسط مسوولین اقدامی قاطع صورت نمیگیرد، سوالی است که همیشه در ذهن مردم در جریان است.
فرض کنیم که دولت از طریق رسانههای عمومی از مردم بخواهد در مصرف یک محصول مثل شکر صرفه جویی کند. آیا میتوان تصور کرد که از طریق رادیو و تلویزیون و سایر رسانه ها به مردم اعلام گردد که به علت کمبود شکر از خریدن آن خودداری و از محصولات مشابه استفاده کنید. در چنین شرایطی، اولین صبح روز بعد اتفاقاتی که رخ می دهد به قرار زیر است.
مغازه داران و بازاریان ضمن افزایش قیمت، به امید گرانتر شدن بیشتر تا جایی که بتوانند از عرضه آن خودداری میکنند (احتکار). مردم که تا دیروز ممکن بود ماهی یک کیلو شکر در سبد خانوار خود مصرف نداشتند، تا جایی که وسعشان برسد اقدام به خرید و احتکار میکنند و این روند با برهم کنش عرضه ناقص و تقاضای مازاد یک بحران واقعی در قیمت یک محصول ساده و غیر ضروری که چندین جایگزین بهتر هم میتوان برایش سراغ گرفت، به وجود می آورد.
این در حالی است که در اکثر کشورها، دولتها برای کنترل گرانی برخی از محصولات، از مردم کمک میگیرند و از آنها دعوت میکنند که در مصرف این گونه محصولات صرفه جویی کنند یا فلان کالا را نخرند. حتی این روزها تصویری از کشور کره جنوبی نیز دست به دست بین مردم در فضای مجازی می گردد که مردم برای کمک به دولت در صف امانت دادن طلاهای شخصی خود ایستاده اند.
از قدیم در فرهنگ ایرانی یک مثل مشهوری است که می گفتند، «جزای گران فروش نخریدن است»، اما امروز در ادبیات کشور ما به نظر می رسد که هزوارش خوانی به صورت نانوشته به یک قانون تبدیل شده است و بعضی دقیقاً آنچه گفته می شود، عکس آن عمل می کنند. نمونه این اتفاق در مسئله خودرو و مسکن در همین روزها اتفاق افتاد. همه مردم در کوچه و بازار و به خصوص فضای مجازی صحبت از نخریدن خودرو برای جلوگیری از گرانی آن میکنند و از سوی دیگر ملاحظه می گردد که صف های انتظار برای ثبت نام و خرید خودرو چند برابر شده است و به محض باز شدن سایتی در عرض یک ساعت ظرفیت فروش پر می گردد و در این گرانی مسکن، شاهد افزایش معاملات ملکی هستیم، حال آنکه در طی این چند سال رکود مسکن، مصرف کنندگان هیچ تلاشی برای خرید مسکن از خود نشان نمی دادند.
همه ما از گرانی و تورم ناراحت و نگرانیم و صحبت از انصاف و حلال و حرام میکنیم و این در حالی است که این موعظه ها را برای دیگران می کنیم و خودمان می خواهیم کالای خود را گران تر از قبل بفروشیم تا سود بیشتری ببریم و فضایل اخلاقی مثل هم نوع دوستی، به فکر همسایه و دیگران بودن، گذشت و انسانیت را برای مجالس گفتگو حفظ می کنیم و متاسفانه این خصیصه روز به روز در حال تشدید است.
پرداختن به مصادیق این مطلب را بیش از اندازه طولانی می کند، لذا در پایان سخن اگر بخواهیم به دلایل کاهش عملکرد سرمایه اجتماعی، در حوزه اخلاق اجتماعی و اقتصادی اشاره کنیم، به اختصار می توان موارد زیر را مورد توجه قرار داد که باید برای آنها راه حلی پیدا کرد.
وجود تورم دائمی در طول سالیان طولانی، مردم را همیشه مواجه با کاهش ارزش پول خود کرده است، بنابراین یک نوع حرص و آزمندی برای خرید بیشتر به جهت ضررهای متصور آینده در جامعه به وجود آمده است و مشاهده اطرافیان ثروتمند که از قِبَل تورم های ناگهانی به نوایی غیر معمول رسیده اند، این امر را تشدید می کند.
عدم اعتماد به مسئولان و مدیران اقتصادی کشور؛ واقعیت این است که در شرایط نامناسب اقتصادی مسئولان باید به فکر چاره و ارائه راه حل و برنامه برای مهار بحران باشند، نه اینکه با پرداختن به شعارهای غیر عملی و اظهار مطالب غیر ضروری و التهاب آور، اعتماد مردم را از خود سلب کنند. تکرار وعدههای غیرعملیاتی و بی سرانجام و عدم گشایش در امور اقتصادی مردم نسبت به توانمندی مدیران اقتصادی برای برنامهریزی و حل مشکلات نا امید می سازد.
نبود متون مناسب در نظام آموزشی برای تقویت اخلاق اجتماعی یک ضعف بزرگ است و این در شرایطی است که براساس آموزه های حضرت امام (ره) و مقام معظم رهبری، تزکیه مهمتر از تعلیم و پرورش بر تعلیم ارجحیت دارد،ولی آیا تاکنون در مدارس و دانشگاه های ما مشاهده شده است که به یک دانشجو و یا دانش آموز به خاطر هم نوع دوستی، گذشت و اخلاق اجتماعی خوب، بزرگداشت بگیرند و جایزه تعلق بگیرد.
بنابراین امروز علت اصلی بحران اقتصادی جامعه ایرانیان، نه از کمبود کالا و پول که از نبود اخلاق حادث شده است و این را می توان به وضوح در سودجویی شرکت هایی که با ارز دولتی به خصوص آنهایی که در چند ماه اخیر به وارد کننده گوشی تلفن همراه و خودرو تبدیل شده اند، سراغ گرفت که به جای کاهش واردات و حفظ ذخایر ارزی کشور برای مصارف ضروری مثل دارو و غذا، نهایت سعی خود را به کار بستند تا بتوانند با وارد کردن کالای غیر ضروری و هزینه بری مثل خودروهای لوکس در این وانفسای بی اعتمادی مردم و ضعف اخلاق اقتصادی، شرایط کشور را بحرانی نشان دهند و آب به آسیاب دشمن بریزند.
البته در کنار این مسئله به ضعف مدیریت، قانون گذاری و اجرا نیز باید اشاره کرد که امکان موفقیت و عبور از یک بحران اقتصادی، بدون حمایت افکار عمومی و قوانین قدرتمند و سختگیرانه برای حفظ حقوق مردم بدون تبعیض امکان پذیر نیست.
اینجاست که باید به توصیه حکیمانه رهبر انقلاب با دقت و تلاش عمل کرد که در دیدار اعضای هیئت دولت فرمودند: «بایستی تصویر دولت در چشم مردم، تصویر یک گروه توانا و کارآمدی باشد که دارند تلاش میکنند. حالا البتّه انسان که تلاش میکند، همیشه موفّق نمیشود؛ نفْس اینکه دارند تلاش میکنند، کار میکنند، این برای مردم جذّاب است.» تا از این مشکلات بر ساخته دشمن مثل دیگر توطئه ها با سربلندی از آن عبور کنیم./۹۶۹/د۱۰۲/ب۱
منبع: تسنیم