مجمع ناشران انقلاب اسلامی سی سال دیر تأسیس شد
به گزارش خبرگزاری رسا، بهار امسال که تمام شد مجمع ناشران انقلاب اسلامی وارد هفتمین سال فعالیت رسمی خود شد. در طی این سالها مجمع ناشران از جایگاه حمایت از ناشران انقلابی وارد عرصه نشر شد و کارهای قابل تأملی را نیز انجام داد. در ذیل گفتوگوی «صبحنو» با آقای میثم نیلی، مدیرعامل مجمع ناشران درباره فعالیتهای این تشکل را میخوانید.
مجمع ناشران انقلاب اسلامی بهصورت رسمی در اسفند ۸۹ تأسیس شد. الآن جایگاه مجمع ناشران هفتساله در نشر کشور کجاست؟
مجمع ناشران انقلاب از بدو تأسیس در سال۸۹ اهدافی را برای خودش تدوین کرده بود که اهدافی کوتاهمدت نبود و کماکان آن اهداف پیش چشممان است. اینکه به آن اهداف نزدیک شدهایم یا نه، چیزی است که باید بررسی شود و دیگران هم میتوانند در اینباره نظر بدهند. البته ما ادعا نداریم به هرچه برنامهریزی کردهایم دست یافتهایم و همه کارها را به سرانجام رساندهایم؛ ولی این را میتوانیم بگوییم که در همه این سالها، جهت را گم نکردهایم. مجمع از ابتدا جهت مشخصی داشته که الآن هم هیأتمدیره چهارم همانها را پیگیری میکند. هدف اصلی مجمع این بود که سیستمعامل اداره نشر کشور بیشتر در خدمت اهداف انقلاب اسلامی باشد. نکته دوم هم رفع غربت و مظلومیت از جریان نشر انقلاب و ناشران بود؛ به این معنی که کتابهای خوب جبهه انقلاب از آنچه هست بهتر ترویج و توزیع شود و از آنچه هست، بهتر در رسانهها دیده شود. اینها هم نیازمند برنامهریزی بوده است.
من سؤالم را به شکل دیگری میپرسم؛ جایگاه مجمع ناشران بهعنوان تشکل فرهنگی یکبار در ارتباط با ناشر تعریف میشود و یکبار هم در نسبت با سایر تشکلها. میخواهم بدانم شما جایگاه تاثیرگذار، حقیقی و واقعیتان را در کدام یک از موارد تعریف کردید؟
مجمع امروز چیزی نزدیک به ۲۶۰ناشر خوب و عمدتاً فعال و پرکار دارد و به همین اعتبار، بزرگترین تشکل ملی نشر است که فراتر از شهر و استان است. هماکنون انجمنهای مختلفی از ناشران وجود دارند که برای امور اقتصادی و صنفیاند یا محدود به یک استان خاص هستند؛
اما مجمع ناشران تشکلی فرهنگی و فراگیر است که چنین محدودیتهایی ندارد. الآن هم مجمع در سیاستگذاری و تصمیمسازی به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی کمک میکند و در مواردی طرف مشورت است و از این حیث، جزو دو یا سه تشکل تأثیرگذار است.
برای امور صنفی، مجمع ناشران چه کارهایی کرده است؟
فارغ از مسائل جاری و دغدغههای محتوایی، مجمع در مسائل صنفی هم قوی وارد عمل شده و اقدام کرده است. چندین سال پیش در بحث کاغذ، اولین تشکلی که به آن واکنش نشان داد و بحث کاغذ داخلی را مطرح کرد، مجمع بود و برای راهاندازی کارخانه کاغذ با ارشاد، بانکها و وزارت صنعت و معدن وارد مذاکره شدیم و البته موفقیتهای خوبی بهدست آمد. ما در مجمع به کلانِ نشر فکر میکنیم و نتیجه هم گرفتهایم. در امر ترویج کتاب بهعنوان یک زیرسیستم مهم برای رسیدن به نقشه مطلوب کتابخوانی در کشور، فکر و برنامهریزی کردهایم. ما در موضوعاتی هم که لازم بود اتصالی بین ظرفیتهای فرهنگی دستگاههای حاکمیتی با مسأله کتاب داشته باشند، وارد شدهایم. البته خیلی کارها قبلاً شده بود؛ ولی مجمع بهواسطه آن قدرت جمعی ناشران، توانست با مجموعهها مراوده سازندهتری برقرار کند و توانست ظرفیت رسانهها را در نشر بهطور عام و بهطور خاص هماهنگ کند. مثلاً یکی از کارکردهای مجمع در حوزه کتاب این بود که پس از ساعتها جلسه با مدیران صداوسیما و پس از موافقت آنها، کتاب از فهرست برخی تعرفههای بازرگانی خارج شد. این ظرفیت در صداوسیما بهنفع کتاب فعالسازی شد.در ارتقای کیفی نشر، ما اولین روزهای تأسیس مجمع چند ناشر داشتیم که بهلحاظ نامکتاب و شکل و قیمتگذاری و برندینگ نشر و آراست و ویراست و… بهصورت حرفهای در بازار عمل کنند؛ ولی الآن میبینید که بیشترین جوایز ناشران برتر سال گذشته برای ناشران عضو مجمع بوده است.پیش از این اکثر فروشگاههای جبهه انقلاب فقط کتابهای خود را میفروختند؛ ولی نگاه جبههای منطق را عوض کرد و الآن با افزایش همافزایی میان اعضا، میبینید که فروشگاهها حالت جبههایتری پیدا کردهاند.ابداً مدعی نیستیم که مجمع بهتنهایی این تغییرات را ایجاد کرد. مجمع محملی بود برای همافزایی و همفکری کنشگران و ناشران و تشکلهای مختلف جبهه انقلاب که این تغییرات را ایجاد کنند. مجمع ناشران تقریباً ۳۰سال دیر تأسیس شده است و از چیزی که میتوانستیم باشیم، به هر دلیل ما عقب هستیم. مجمع ناشران آرزوی چنددهساله ناشران مؤمن است؛ مخصوصاً زمانی که جریان روشنفکری غیرانقلابی با مجوز و صبوری جمهوری اسلامی، منسجم و تشکیلاتی علیه انقلاب عمل میکنند. حالا امیدواریم مجمع این خلأ را پر کند. البته نمیگویم صددرصد موفق شدهایم. متأسفانه در دورههای مختلف از جریان غربگرا و شبهروشنفکری حمایتهای کلان حتی از سوی دولتها شده است. در این مواجهه جبهه انقلاب همیشه مظلوم بوده که ذات این جبهه است. با این حال، نمیتوانند ما را ندید بگیرند و منطق مجمع غلبه دارد.
میتوانید درباره اینکه منطق مجمع غلبه دارد، بهصورت مصداقی صحبت کنید؟
بله. مثلاً در بحث الحاق به کنوانسیون بِرْن. در مسأله کنوانسیون بِرْن وقتی ۶سال قبل مواضعمان را میگفتیم، بسیاری با ما مخالفت میکردند؛ اما اکنون پس از ۶سال، حتی برخی از افراد تأثیرگذاری که مخالفان ما و موافقان سرسخت الحاق به برن بودند، همان حرف و منطق را پذیرفته و بیان میکنند. یا مثلاً در مسأله نمایشگاه کتاب ما بحث شاخصههای نمایشگاه مطلوب را مطرح کردیم و نقد ساختار نامطلوب فعلی نمایشگاه کتاب را در دستور کار قرار دادیم. راجع به قصه نمایشگاه مطلوب همه میدانند که منطق ما درست است؛ اما باید صبر کنیم تا گفتمان غلبه پیدا کند و با تکرار جای خودش را پیدا کند. بحث، هم فرهنگی است و هم کارکردی. تقریباً در این سالها ۹تا۱۰ مسأله کاربردی مدنظر ما بوده است که مواضع خود را از ابتدا اعلام کردهایم و برای آنها برنامهریزی و اقدام هم کردهایم و الحمدلله در همه آن موضوعات هم رو به جلو هستیم.
گفتید یکی از مراکز اصلی مشورت وزارت ارشاد بودید. الآن در بعضی از جاها مثل شورای سیاستگذاری مورد مشورت هستید؛ ولی آن کسی که امور اجرایی را انجام میدهد، مجمع ناشران انقلاب اسلامی نیست. آیا خودتان نمیخواهید وارد اجرا شوید؟
قصد ما از ابتدا این بود که در اجرائیات وارد نشویم.
در بحث سالن یاس یا کمیتههای نمایشگاه کتاب مجمع ناشران اراده و تصمیم اولیهاش واردنشدن به اجرا بود؛ چون میخواستیم سیستمعاملِ کمککننده باشیم، نه عامل کمککننده که در واقع سیستمعاملگذار یک جور هماهنگکننده است و لزوماً عامل عملیات و اجراییشدن نیست؛ ولی برخی اوقات ضرورت ایجاب میکند کار اجرایی را هم بهصورت محدود انجام دهیم. مثلاً کار مشاوره کتاب به مخاطب در سالن یاس کار
نو و تازهای بود و طبیعتاً باید خودمان اجرایش میکردیم. ولی با این حال، مجمع ناشران اصالتاً و ذاتاً یک تشکل فرهنگی و برنامهریز است، نه تشکل اجرایی و عملیاتی که دنبال پولدرآوردن از این مسائل باشد. اگر امسال بحث معاونت اجرایی نمایشگاه مطرح شد، دلیلش این نبود که مجمع ناشران بهدنبال آن بود یا کاندیدا شده بود؛ بلکه بهواسطه بیاعتمادی در صنف، عنصر سومی همچون مجمع ناشران را امین و شایسته این کار دانسته بودند که امانتدارانه کار اجرایی نمایشگاه را انجام دهند. البته این ضرورتهای ورود به اجرا، اندک است و گاهگاه پیش میآید، نه همیشه.
از اهداف مجمع ناشران انقلاب اسلامی در هنگام تأسیس، تلاش برای ارتباطات گسترده و منسجم برای رسیدن به اهداف انقلابی در عرصه بینالملل ذکر شده است. به غیر از دو دوره حضور در نمایشگاه کتاب فرانکفورت چه تلاش دیگری در حوزه بینالملل کردهاید؟
یکی از کارکردهای مجمع در حوزه بینالملل تسهیل ترجمه کتابهای خوب ناشران در کشورهای دیگر است. این فقط کارکرد تشکل نیست؛ بلکه فهم ناشرانی است که در این سالها فعال بودند. حضور ما پیش از این بسیار اندک بود و عموماً حضور در بخش بینالملل به کتابهای اعتقادی منحصر شده بود؛ ولی هماکنون کتابهای ادبیات و رمان اکثریت پیدا کرده است. ناشرانی هستند که برای حضور بینالمللی جرئت ریسک دارند. نمونه عملیاتی آن کتاب «من زندهام» است که با همت ناشر و هماهنگی عضو غیرایرانی مجمع انجام شده و در کشورهای هند و پاکستان هم پرفروش شده است. توجه باید کرد که ادبیات انقلابی توسط یک زن مسلمان و محجبه و معتقد به امام در منطقه شبهقاره در مدت اندکی هفتهزار خواننده پیدا کرده است. شما این را مقایسه کنید با کتابهایی که هم آثار خوبیاند، هم جایزه گرفتهاند؛ ولی حتی به چاپ دوم هم نمیرسند.
اما نگاه جبههای با همکاری ناشر داخلی و خارجی این اتفاق را رقم زد. برخی از موارد هم از کتابهای پویشهای مطالعاتی انتخاب میشود که مورد اقبال قرار میگیرد. وقتی این آثار در کشور به چاپ بالایی میرسد توجه ناشر خارجی را جلب میکند و کتابی را که بالای چند بار چاپ شده است برایش مهم میشود و بهدنبال ترجمهاش میرود. بیشتر کتابهایی که در پویشهای مطالعاتی مجمع ناشران انقلاب اسلامی پرفروش شدهاند، یا ترجمه شدهاند یا مذاکرات برای ترجمه آنها انجام شده و در حال ترجمهاند. غیر از این کار دیگر مجمع ارتباط با عناصر نخبه بینالمللی است که ما کتابهای خوب ناشران عضو را برای ترجمه به زبانهای مختلف ارائه میدهیم که این ارتباط در طول سال بهصورت مستمر انجام میشود و بهتازگی هفت کتاب ممتاز خود را برای ترجمه به یکی از کشورهای شرق آسیا دادیم.
اخیراً هیأتمدیره مجمع ناشران تغییراتی داشت که فکر میکنم این تغییرات خیلی به مجمع کمک نکند. درست است؟
اساسنامه مجمع اساساً طوری تنظیم شده که هیأتامنا میتواند هر وقت که بخواهد، سازوکار مجمع را تغییر دهد و ما هم این کار را انجام میدهیم. ما باید توجه کنیم ترکیب هیأتمدیره مجمع ناظر به سمَت حقوقی افراد نیست؛ بلکه بهخاطر توانایی و دانایی اشخاص است که در نظر گرفته میشوند. برخلاف نظر شما من فکر میکنم این هیأتمدیره هم میتواند بهخوبی مجمع ناشران را به پیش ببرد.
گفتید که خیلی دنبال کارهای اقتصادی نیستید؛ اما بالاخره مجمع باید درآمدی برای طرحهایش داشته باشد. درآمدزایی برای هر کار فرهنگی نقطه مهمی است. چه تدبیری دارید که بحث درآمدزایی شما بهصورتی که در اهدافتان مؤثر نباشد، انجام شود؟
ما در مجمع ناشران بخشهایی را که میتوانستند روی پای خود بایستند، جدا کردیم. مثلاً در عمل، تبلیغ کتاب یک بخش درآمدزا است و با هزینههای اندک از سوی مجمع، انجام میشود. ما الآن دو سال است که به مرکز رسانهای شیرازه پولی نمیدهیم و این مرکز با پول خودش جلو میرود. ما از ابتدای تشکیل مجمع به غیر از سال اول و آن حمایت مختصر، دیگر حمایتی از ترنج (مرکز پخش کتاب) نداشتیم و الآن ترنج به شکل خودگردان اداره میشود و در طول این سالها روی پای خودش بوده است. با این حال و با وجود سختیهای زیادی که یک مرکز پخش انقلابی و نوپا با آن درگیر است، ترنج الآن جزو پخشهای مؤثر جبهه انقلاب است.در حوزه نرمافزاری هم به همین شکل است که اگر مدل نرمافزاری قوی باشد، قابلیت این را دارد که خروجی نرمافزاری هم اقتصادی شود که در خدمت توزیع و ترویج کتاب قرار بگیرد که آن هم در حال انجام است. این مسأله بهواسطه مشکلات مالی کمی عقب افتاد و الآن دو ماه است که دوباره فعالیت نرمافزاری از سر گرفته شده است.اما برای سایر برنامههای تشکیلاتی و نشستهای هماندیشی ناشران تخصصی نمیشود فعالیت اقتصادی داشت و برای آنها باید از جای دیگر کمک گرفت. ما برای آموزشهای کاربردی مخصوص نشر هزینه مختصری میگیریم و علاوه بر آن هم خودمان هزینه میکنیم. مجمع از فروشگاههای وابسته به ترنج که حدوداً هجده فروشگاه است، درآمدی ندارد؛ چرا که عقیده داریم مجمع باید سعی کند این مجموعهها را بسازد و اول کار، حمایتی از آنها بکند تا بتوانند روی پای خود بایستند و شتاب بگیرند. اینها ابزارهای کار تشکیلاتی و فرهنگی است./۹۹۸/ن۱۰۳/ش/
منبع: روزنامه صبح نو