تداوم تجاوزگریها در سوریه در سایه انفعال اتحادیه عرب
به گزارش خبرگزاری رسا، ایالات متحده آمریکا مدتهاست برای تجزیه و تقسیم سوریه تلاش می کند. آمریکایی ها برای تحقق این هدف از تمامی ظرفیت های خود چه در عرصه سیاسی و چه در عرصه نظامی بهره برداری کرده اند. آنها در این مسیر از گروه های مسلح مستقر در سوریه حمایت مالی و سیاسی کرده و میکنند. اتهامات آمریکایی ها علیه دولت دمشق مبنی بر استفاده آن از تسلیحات شیمیایی هم در همین چارچوب تعریف می شود. آمریکایی ها تلاش می کنند تا از رهگذر متهم ساختن دمشق به استفاده از تسلیحات کشتار جمعی، زمینه برای انجام اقداماتی را که منجر به تجزیه سوریه می شود، فراهم کنند. از سوی دیگر حمله ائتلاف سه جانبه به سوریه در واقع با هدف به چالش کشیدن نقش محوری سوریه در منطقه انجام شد. در این میان، این حق دولت سوریه است که از حاکمیت ملی و استقلال خود در برابر هرگونه تجاوز خارجی دفاع کند. در هر صورت، آمریکایی ها در سوریه اهداف متعددی دارند و تجاوزهای گاه و بی گاهشان به سوریه می تواند عوامل متعددی داشته باشد که شاید دولت دمشق، تنها هدف آنها نباشد.
هدف؛ ایران است
امروز هدف اصلی آمریکایی ها در سوریه، ایران است. نفوذ تهران در سوریه و دیگر کشورهای منطقه برای واشنگتن بسیار آزاردهنده شده است. ایالات متحده آمریکا و متحدانش تلاش های زیادی را جهت بیرون راندن جمهوری اسلامی ایران از سوریه کلید زده اند و همچنان نیز بر تداوم این تلاش ها اصرار می ورزند. این مسأله آنجا آشکارتر می شود که به اظهارات بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی توجه کنیم. او می گوید که رژیم صهیونیستی به ایران اجازه نمی دهد که در سوریه پایگاه هایی برای خود ایجاد کند. توطئه ها برای خارج کردن ایران از سوریه به ویژه پس از سفر اخیر «محمد بن سلمان» ولیعهد سعودی به واشنگتن و دیدارش با مقامات آمریکایی، بیش از پیش افزایش یافت. البته در این گیرودار علاوه بر بن سلمان، شماری دیگر از سران کشورهای عربی به واشنگتن سفر کردند که دغدغه همگی آنها حضور ایران در سوریه بوده است.
اینکه شما می بینید آمریکایی ها و صهیونیستها هرازچندگاهی حملاتی را علیه مواضع نظامی سوری انجام می دهند به این دلیل است که هدف قرار دادن ارتش های منطقه همواره راهبرد اصلی و اساسی واشنگتن و تل آویو بوده است. به عنوان مثال وقتی به گذشته نگاه می کنیم، تاریخ را سرشار از حملات مستکبران به ارتش های مصر و عراق می بینید. امروز نیز همان سناریو علیه ارتش سوریه در جریان است و این جزیی از یک راهبرد کلان است؛ راهبردی که هدف اصلی آن تضعیف ارتشهای بزرگ است.
چرا اسد سقوط نکرد؟
امروز آمریکایی ها و متحدان آنها دولت دمشق به ریاست بشار اسد را به استفاده از تسلیحات شیمیایی متهم می سازند و به دلیل همین اتهام واهی، حمله نظامی متجاوزانه ای را علیه آن صورت می دهند. اما سوال اصلی و اساسی اینجاست که آیا اسد واقعا در این شرایط به استفاده از تسلیحات شیمیایی نیازمند است؟ قطعا سِیر تحولات میدانی، پاسخ منفی به این سؤال را آشکار می سازد. آمریکایی ها و متحدان آنها در سوریه از مسأله دیگری عصبانی هستند و آن عدم سقوط بشار اسد است. حال باید پرسید چرا پس از هفت سال اسد از قدرت ساقط نشده است؟ پاسخ واضح است. اسد از قدرت ساقط نشده چون عامل و مزدور آمریکا نبوده و اساسا آمریکایی ها در روی کار آمدن وی هیچ نقشی نداشتند. بسیاری از حکام مرتجع عرب که طی سالهای گذشته از قدرت به زیر کشیده شدند به صورت مستقیم و غیرمستقیم به آمریکایی ها منتسب بوده اند. از حسنی مبارک در مصر گرفته تا زین العابدین بن علی در تونس و دیگران همگی از عاملان آمریکا بودند و در نهایت به زیر کشیده شدند. راز و رمز بقای اسد در قدرت تا به امروز این بوده که وی با رأی مردم به قدرت رسیده است نه توطئه های آمریکا.
معادله «عفرین در مقابل غوطه»
امروز ارتش سوریه کنترل کامل غوطه شرقی را به دست گرفته است. لذا پس از ورود نیروهای ترکیه به مرکز عفرین و برافراشته شدن پرچم این کشور در آنجا، معادله «غوطه شرقی در برابر عفرین» مطرح خواهد شد. اگر قرار باشد کنترل عفرین به نیروهای مزدورِ تحت الحمایه آمریکا و غرب سپرده شود بدون شک دولت سوریه برای سیطره مجدد بر عفرین از طریق راهکار سیاسی، باید به معادله «غوطه در برابر عفرین» تن دهد که البته بعید است. این معادله هنوز در عرصه سیاسی مطرح نشده است اما در سایه تحولات کنونی واضح به نظر می رسد که به زودی معادله ای با این ماهیت برای تحت فشار قرار دادن دولت دمشق و تحت الشعاع قرار دادن دستاوردها و پیروزی های میدانیش، شکل خواهد گرفت.
عصبانیت غرب از نشست سه جانبه
یکی از مسائلی که موجب عصبانیت بسیار شدید کشورهای غربی به سرکردگی ایالات متحده آمریکا شود، نشست سه جانبه اخیر میان روسیه، ترکیه و ایران در سطح رؤسای جمهوری بوده است. آمریکایی ها پس از برگزاری این نشست به شدت نسبت به تحولات سوریه احساس خطر کردند و همین دلیل می توان گفت که یکی از اهداف اصلی حملات ائتلاف سه گانه به مواضعی در حمص و دمشق، در واقع تلاش آنها برای بی ثمر کردن نتایج نشست سه جانبه آنکارا، تهران و مسکو بوده است.
انفعال اتحادیه عرب
نکته دیگری که در اینجا حائز اهمیت به نظر می رسد این است که اتحادیه عرب به عنوان نهادی که می بایست حافظ حاکمیت ملی کشورها و سلامت اراضی آنها باشد، هیچ واکنشی نسبت به ورود عناصر تروریستی و مزدور به برخی نقاط سوریه نشان نمی دهد. اگر سوریه به مکانی برای جولان دهی آمریکا و صهیونیسم تبدیل شده علت عمده به روابط تنگاتنگ سران عرب با واشنگتن و تلآویو بازمی گردد. اگر اتحادیه عرب تحت فشارهای عربستان سعودی قرار نمی گرفت و می توانست به نقش و مسؤولیت خود در قبال کشورهای عربی و اراضی آنها عمل کند، امروز سوریه وضعیت دیگری داشت و آمریکایی ها و صهیونیست ها نمی توانستند هر گاه که هوس کردند ، بدان حمله کنند. بنابراین، در تجاوزهای گاه و بی گاه تل آویو و واشنگتن به خاک سوریه نباید از نقش منفعلانه و غیرمؤثر اتحادیه عرب غافل شد. به نظر می رسد که اتحادیه عرب امروز مسائل مهمتری در مقایسه با سوریه دارد که باید به آنها رسیدگی کند./۸۴۷/ب۱۰۲/ف
جوزف ابوفاضل: نویسنده و تحلیلگر جهان عرب