۲۸ اسفند ۱۳۹۶ - ۱۵:۴۵
کد خبر: ۵۵۹۱۹۰
به مناسبت روز شهید:

نگاهی بر زندگی آیت الله سید محمد باقر حکیم

اول رجب در تقویم عراق به مناسبت روز شهید نامگذاری شده و علت آن نیز شهادت آیت الله سید محمد باقر حکیم از معروف‎ترین علمای قرن بیستم است.
محمد باقر حکیم

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، آیت الله سید محمد باقر حکیم رییس مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق و از روحانیان مشهوری است که در سال ۱۹۳۹ میلادی به دنیا آمد و در سال 2003 میلادی (1382 شمسی) پس از نماز جمعه به شهادت رسید. از آیت الله حکیم به عنوان یکی از معروف‎ترین علمای قرن بیستم یاد می‎شود بر این اساس ما بر آن شدیم طی گزارشی گوشی‎ از زندگی و فعالیت‎های علمی و سیاسی این عالم بزرگ را مورد بررسی قرار دهیم.

نگاهی به زندگی آیت الله حکیم

آیت الله محمد باقر حکیم فرزند آیت ‌الله سید محسن طباطبایی حکیم از مراجع تقلید قرن 19 میلادی است. خاندان حکیم یکى از طوایف اصیل عراقى است که نسبشان از طریق حسن مثنى، به امام حسن بن على بن ابى طالب (علیه السلام) مى رسد.

آیت الله سید محسن طباطبایی حکیم فقیه شیعه و رییس حوزه علمیه نجف بود. وی پس از درگذشت حسین بروجردی در سال ۱۳۴۰ مرجعیت عامه شیعیان را به مدت نزدیک به ۹ سال بر عهده داشت.

سید محمدباقر حکیم تحصیلات حوزوی‌ را نزد پدرش آغاز و فلسفه و علوم قرآنی را به طور تخصصی دنبال کرد و در فقه، اصول و علوم قرآن در دوران جوانی یعنی سال 1384 هجری قمری موفق به کسب درجه اجتهاد از آیت الله شیخ مرتضی آل یاسین از مراجع زمان خود شد.

سید محمد باقر حکیم، براى کسب دانش و تقویت بنیان علمى اش در محضر استادان ممتازى نظیر آیت عظام سید ابوالقاسم خویی، سید محسن حکیم، سید محمد باقر صدر، شیخ مرتضی آل‎یاسین و سید یوسف حکیم حضور یافت و از یافته ها و اندوخته هاى گرانبهاى آنان کمال بهره را برد.

وی در ۱۳۵۹شمسی درپی افزایش فشارها و عدم امکان فعالیت سیاسی، به طور مخفیانه عازم دمشق شد و سپس از طریق ترکیه به ایران سفر کرد.

پس از حمله نیروهای امریکایی به عراق و سرنگونی رژیم بعث در ۱۳۸۲شمسی، در ۲۱ اردیبهشت همان سال به عراق بازگشت و در نجف اقامت گزید، اما در ۷ شهریور ۱۳۸۲ پس از امامت نماز جمعه و هنگام خروج از صحن نجف‌اشرف، در اثر انفجار اتومبیل بمب‌گذاری شده به شهادت رسید، در این واقعه همچنین ۹۵ نمازگزار دیگر نیز همراه او شهید شدند.

ابعاد شخصیتی

۱. علمی و فرهنگی

آیت الله سید محمدباقر حکیم در حوزه علمیه و دانشگاه‎های مختلف به تدریس علوم و معارف اسلامی می پرداخت.

تدریس علوم قرآن و فقه در دانشکده اصول دین و فقه و اصول در مسجد الهندی نجف اشرف و کتاب قضاء جهاد، امر به معروف و نهی از منکر، حکومت اسلامی و دروس خارج فقه و اصول به صورت محدود در ایران، مشارکت در تأسیس مدرسه علوم اسلامی (مدرسةالعلوم الاسلامیة) بخشی از فعالیت‎های علمی و فرهنگی این عالم عراقی بود.

شهید محراب نجف، در طول عمر 66 ساله خویش، انسانهاى وارسته زیادى را تربیت کرد و به جامعه اسلامى تحویل داد. بسیارى از طلاب، دانشجویان و جویندگان معارف عالى اسلامى از محضر وى بهره ها برده و جرعه هاى حیات بخش علمى نوشیدند. سید مرتضى کشمیرى، سید عبدالصاحب حکیم، سید عباس موسوى، دبیر کل سابق حزب الله لبنان، سید محمد باقر موسوى مهرى، شیخ اسدالله حوشى، شیخ عدنان زلغوط، سید صدرالدین قبانچى، سید حسن نورى، شیخ حسن شحاده و شیخ هادى ثامر برخی از معروفترین شاگردان وى است.

این عالم عراقی بیش از ۶۰ کتاب و رساله در رشته های مختلف علوم اسلامی شامل فقه، تفسیر، علوم قرآنی، جامعه شناسی، اقتصاد، تاریخ و علوم سیاسی به رشته تحریر درآورد.

الحکم‌الاسلامی بین‌ النظریة و التطبیق، النظریة الاسلامیة فی التحرک السیاسی، علوم‌القرآن، الوحدةالاسلامیة من منظور الثقلین، الکفاح المسلح فی الاسلام، الظاهرة الطاغوتیة فى القرآن، تفسیر سوره هاى صف، جمعه، منافقون، حشر و تغابن، الهدف من نزول القرآن، مستشرقان و شبهات آنان درباره قرآن، روش تزکیه در قرآن، اهل البیت(علیهم السلام) و دورهم فى الدّفاع الاسلام، دور اهل بیت(علیهم السلام) فى بناء الجماعة الصالحه، ثورة الامام الحسین، حوار فى المرجعیة الدّینیة، دور الفرد فى النظریة الاقتصادیة الاسلامیة، حقوق الانسان من وجهة نظر اسلامیة، دعبل الخزاعى شاعر اهل البیت(علیهم السلام)، لمعة عن مرجعیّة الامام الحکیم، السیرة العلمیه للشهید الصدر، الشهید الصدر المواقف و التوجهات و افکار و آراء جماعة العلماء  برخی از آثار محمدباقر حکیم است.

۲. سیاسی و جهادی

آیت الله سید محمد باقر حکیم در مسائل سیاسی به شدت متاثر از استادش یعنی آیت الله سید محمدباقر صدر بود.

سیدمحمدباقر مورد اعتماد پدرش بود و به نمایندگی او در بسیاری از فعالیت‌های اسلامی حضور یافت. وی به همراه سید محمد مهدی حکیم، سیدمحمدباقر صدر و چندتن دیگر در ۱۳۳۷ شمسی حزب‌ الدعوة را تأسیس و در زمان مرجعیت سید محمد باقر صدر، زیر نظر وی فعالیت کرد. در پی آن، رژیم بعثی چندین‌بار او را دستگیر و حتی در ۱۳۵۵ به حبس ابد محکوم ساخت، اما با دستور عفو عمومی احمد حسن‌البکر در ۱۳۵۷، از زندان آزاد شد.

به دنبال افزایش فشارها و عدم امکان فعالیت سیاسی به طور مخفیانه به ایران سفر کرد و در این کشور نیز به فعالیت‎های سیای و فرهنگی خود ادامه داد و مسؤولیت‌های متعددی را برعهده گرفت که مهم‌ترین آنها عبارت‌اند از:

۱. دبیرکلی جماعةالعلماء المجاهدین فی العراق که در ۱۳۵۹ش تأسیس شد
۲. سخنگویی مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق که در ۲۶ آبان ۱۳۶۱ پایه‌گذاری شد
۳. ریاست مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق در ۱۳۶۵
۴. مشارکت در تأسیس مجمع جهانی تقریب بین مذاهب اسلامی
۵. ریاست مجمع جهانی تقریب بین مذاهب اسلامی
۶. قائم‌مقامی مجمع جهانی اهل بیت
۷. عضویت هیات امنای دانشگاه مذاهب اسلامی
۸. سرپرستی موسسه دارالحکمه
۹. تاسیس موسسه شهید صدر (ره)، مرکز اسناد حقوق بشر و مراکز درمانی شهید صدر(ره)
۱۰. تاسیس سپاه بدر (فَیلَق بدر) با حمایت امام خمینی (ره) در سال 1980 میلادی که در حدود سه‌هزار سرباز داشت و همه آنان عراقی‌های مهاجر به ایران بودند. این سپاه در جنگ عراق با ایران، علیه نیروهای عراقی جنگید. با آغاز قیام شیعیان جنوب عراق علیه رژیم بعثی در اسفند ۱۳۶۹، سپاه بدر برای حمایت از این قیام وارد خاک عراق شد، اما حکومت عراق این قیام را سرکوب کرد و سپاه مذکور کاری از پیش نبرد.

دیدگاه‎ها

آیت الله سید محمد باقر حکیم در مسائل مختلف نظیر فقهی، اصولی، قرآنی و سیاسی دارای نظریات مختلف بود که در ذیل به برخی از دیدگاه‎های سیاسی این عالم عراقی اشاره می کنیم.

وی دولت و حکومت را اساساً منصبی الهی می‌دانست و بنابراین معتقد بود که حکومت مطلوب، باید آموزه‌های الهی را مد نظر قرار دهد.

محمدباقر حکیم معتقد بود که مردم باید در انتخاب نوع حکومت خود آزاد باشند و این آزادی به هیچ دلیلی نباید محدود یا نفی شود. وی نوع حکومت جمهوری اسلامی را بر دیگر انواع حکومت ترجیح داده و معتقد بود که آن را باید فقیه عادل و آگاه اداره کند. نقش مردم در این نوع حکومت، شناخت ولی فقیه و اطاعت از وی و نیز برقراری ارتباط با او از طریق نمایندگان است.

وی همچنین به تکثرگرایی سیاسی همراه با به رسمیت شناختن حکومت اسلامی، التزام به قوانین موجود، و اجتناب از اختلال در امنیت اجتماعی اعتقاد داشته و تکثرگرایی سیاسی را مشکلی برای جامعه اسلامی نمی‌دانسته است.

محمدباقر حکیم در ۱۳۷۸شمسی نظریه تخصصی شدن مرجعیت دینی را مطرح کرد. از دیدگاه وی، به دلیل تحولات سیاسی در جهان اسلام، سرکوب‌های سیاسی انجام شده، و مسؤولیت‌های سنگین مراجع، باید مرجعیت دینی به سمت تخصصی شدن پیش رود و بر این اساس، بعضی از مراجع تنها به امر صدور فتوا و امور مرتبط با آن و عده‌ای دیگر تنها به امور سیاسی و اجتماعی بپردازند. این تخصص‌گرایی باید به تدریج افزایش یابد و موضوعات دیگری را نیز شامل شود.

دیدگاه امام خمینی و مقام معظم رهبری پیرامون آیت الله حکیم

حضرت امام خمینی (ره) به خاندان حکیم و مبارزات آنان در عراق عنایت ویژه ای داشتند. به مناسبت های مختلف، با صدور پیام هایی، یاد و نام آن بزرگواران را در جامعه اسلامی زنده نگه می داشتند. ایشان در جمله ای، خاندان حکیم را «آل شهادت و فقاهت» لقب دادند و در یکی دیگر از این پیام ها فرمودند: شما و ما شاهد بودیم که این حزب فاسد [بعثی]، با مرحوم آیت اللّه حکیم و آقازاده های معظم ایشان چه ها کردند و آن سید بزرگوار و مظلوم در آخر عمر با چه خون دل به اجداد بزرگوارش ملحق شد و شاهد حبس و زجر و فشار به فرزندان محترم ایشان بودید.

حضرت آیت اللّه خامنه ای در پیامی که در تاریخ 7 شهریور 1382 منتشر کرد، فاجعه به شهادت رساندن شهید محمدباقر حکیم را محکوم کردند و به منظور تکریم مقام شهید حکیم، آن عالم عارف، سه روز عزاى عمومى اعلام کرد.

رهبر معظم انقلاب در قسمتی از پیام خود فرمودند: «این شهید عزیز، عالم مجاهدى بود که سال هاى متمادى براى احقاق حق ملّت عراق با رژیم خبیث صدام مبارزه کرد و پس از سقوط آن مجسّمه شرّ و فساد، در مقابله با اشغالگران آمریکایى و انگلیسى همچون سدّ محکمى ایستاده و مبارزه اى دشوار با نقشه هاى شوم آنان آغاز کرد و خود را براى شهادت در راه این جهاد بزرگ و پیوستن به خیل شهیدان خاندان معظم آل حکیم و دیگر شهیدان علم و فضیلت در عراق آماده کرده بود. شهید آیت الله حکیم، مظهر خواست هاى به حق ملتى بود که دین و استقلال و آینده کشور خود را در معرض تهدید و خانه خود را زیر چکمه اشغالگران مى بیند و مى خواهد از هویّت دینى و ملّى خود در برابر متجاوزان دفاع کند.

شهادت این سیّد بزرگوار، مصیبت جانکاهى براى ملّت عراق و سند دیگرى بر جرم اشغالگران است که ناامنى و حرج و مرج را با حضور نامشروع خود بر عراق تحمیل کرده اندامّا دشمنان عراق مستقل و مسلمان بدانند که با این شهادت مظلومانه، عزم و مقاومت ملّت عراق در برابر نقشه ها و هدف هاى استکبار و صهیونیزم و ایمان و وفادارى آنان به خط اسلام و رهبرى دینى ضعیف نمى گردد و بر عکس خواسته آنان پایدارتر خواهد گشت. انشاالله.»

همچنین ایشان در دیدار با برادر آن شهید و رییس مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق با ایشان، ضمن تجلیل از ایمان، شجاعت، تدبیر و هوشیاری آیت اللّه سید محمد باقر حکیم تصریح کردند: اگر چه شهادت آن «سید بی بدیل»، خسارتی برای ملت عراق و امت اسلامی به دنبال آورد، اما به علت ویژگی های شخصیتی آیت اللّه حکیم، شهادت او نیز بر روند اوضاع در عراق تاثیری خاص داشته و خواهد داشت.

ایشان همچنین در خرداد ماه سال ۹۶ در دیدار جمعی از شاعران و اهالی فرهنگ فرمودند: بسیاری از مردم از اینکه آمریکایی‌ها در عراق چه هدفی داشتند و چگونه سرشان به سنگ خورد اطلاع ندارند، اما این قضیه، بسیار مهم و نیازمند تبیین است که چگونه «عراقِ صدّام» به «عراقِ شهید حکیم» تبدیل شد.

دیدگاه آیت الله حکیم در مورد ایران

شهید حکیم در آخرین روز حضور در ایران، درسخنرانی قبل از خطبه های نماز جمعه تهران که البته بخش هایی از آن نیز همراه بغض بود، خطاب به ایرانیان و درباره ثمرات حضوردر این کشور گفت: در تمام این سال ها با حضور در این مکان مقدس، با نفس علما و شهیدان بزرگ ایران نفس کشیدم؛ بزرگانی چون امام خمینی و دیگر شهیدان و مبارزان بزرگ ایران.

من در نزد این عزیزان و دراین مکان درس آموختم و در دنیایی زندگی کردم که نمی توانم در این دقایق کوتاه آن را تفسیر کنم؛ دنیایی که پر از جانفشانی، قهرمانی، صبر و ایستادگی و پیروزی های الهی بود؛ دنیایی که با سازندگی این کشور بزرگوار، کشور عزت، کرامت، اسلام، اهل بیت، حوزه های علمیه، کشور امام و کشور عاشقان حسین همراه بود. من در تمام این دوره، با بزرگواری، عزت، کرامت، عشق و مهربانی و جهاد در ایران زندگی کردم.

دل نوشته محقق عراقی

در پایان این گزارش دل نوشته‎ای از قاسم بلشان التمیمی محقق و فعال رسانه‎ای عراق که به مناسبت ایام سالروز شهادت آیت الله سیدمحمدباقر حکیم نوشت شده است را تقدیم حضور می گردانیم.

در سالروز شهادت خمینیِ عراق چه می‌توان کرد و چه می‌توان گفت؛ از مردی شهید که بزرگ تر از کلمات است و بزرگ تر از آن است که بخواهیم وی را در سطور بگنجانیم،

چه بگوییم از شهید محراب و چه بگوییم از این مرد ملت ساز و تاریخ ساز و افتخار ساز و زندگی ساز و آزادی ساز و مقاومت ساز و تصمیم ساز؟

چه بگوییم از مردی که با هر مقیاس و ملاکی که در نظر بگیریم، مانند مردان دیگر نیست، چگونه می توان از مردی سخن گفت؛ که با آه و ناله میلیون ها انسان زندگی کرده، از عالمی زاهد و فقیهی سخنور و مرجعی اخلاقی و انسانی و دینی، این مرجعیت با اهل خود بزرگ است و با تمام ملاک های دنیوی و اخروی.

چه می توان گفت؛ از فرزند مرجعیت خاندان حکیم، چه می توان گفت؛ از امتداد انقلاب جاودان حسینی که اکنون در اندیشه ها و افعال و سخنان مردی به نام محمدباقر حکیم متجلی شده؟ این مرد و انسان مسلمان و مؤمن عراقیِ عربیِ محمدیِ هاشمی

مردی که آرزوساز ملتی بود که در تاریکی شبی طولانی زندگی می‌کرد، مردی که در وقتی معجزه ساز شد که امید از تمام معجزه ها بریده بود، مردی که روح امید را در هم وطنان خود زنده می‌ساخت، امید به فردایی درخشان و خالی از بندگی و طاغوت و استبداد، او از پایان راه طاغوت سخن می گفت در وقتی که بعضی ها برای این طاغوت کف میزدند و یا اینکه لا اقل امیدی به نجات از آن نداشتند و مطمئن بودند که راه فراری از ویرانی عراق نیست، اما باقر ما و حکیم ما نظرش چیز دیگری بود و البته نظر او بی مبنا نبود و پناه بر خدا اگر چنین بوه باشد؛ چرا که او سید محمد باقر حکیم بود و از زاویه ایمانی ناب و آغشته با عزم مردان مؤمن و با عقیده حسینی به امور می نگریست و از همین رو شعار او نیز هیهات منا الذلة بود.

سید محمد باقر حکیم! می‌خواهم مطالبی را بگویم که یقین دارم تو آنها را می‌شنوی و می‌بینی؛ چرا که تو بنا به گواهی خداوند متعال زنده ای که فرمود: ( ولاتحسبن الذين قتلوا في سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون). آقای من! آقای من دوری تو برای کسی که وجدان و اخلاق و ایمان دارد بسیار مشکل است.

چگونه دوری تو سخت نباشد در حالی که ما با چشمان خود کسانی را می بینیم که برخی در عمل به سیره و راه تو و به خون پاک تو وفادار نیستند.

محمد باقر حکیم ای آقای من! سلام بر تو روزی که زاده شدی و روزی که شکنجه شدی و هجرت کردی و روزی که جنگیدی و روزی که با عزت و احترام به میهن خود بازگشتی و روزی که به شهادت رسیدی و روزی که زنده میشوی و سلام بر تمام شهدای عراق. اما امروز امید ما در گرو تمسک و اهتمام ما به راه و روش حکیم و عمار عراق و خاندان حکیم است./۹۹۴/ب۹۵۱/ف

ارسال نظرات