مردماني كه آهن مذاب را در دستانشان سرد ميكنند
به گزارش خبرگزاری رسا، تماشاي جنگ از زاويه ديد دشمن جذابيتهاي خودش را دارد. اينكه بدانيم دشمن ما درباره واقعهاي خاص چه نظر يا واكنشي داشته، براي خواننده وسوسهآميز است. يكي از كتابهايي كه بعد از اتمام دفاع مقدس توسط افسران رژيم بعث عراق نوشته شده، «ويراني دروازه شرقي» است. كتابي قابل توجه به قلم سرلشكر وفيق سامرايي از افسران ارشد اطلاعاتي عراق كه واقعيات بكري از دفاع مقدس را پيشروي خواننده قرار ميدهد. در سالروز آغاز عمليات كربلاي4، مروري كوتاه به بخشي از اين كتاب داريم كه در باره كربلاي4 است.
در «ويراني دروازه شرقي» سرفصل كربلاي4 با عنوان «عمليات روز بزرگ» نامگذاري شده است. عنواني كه نشان ميدهد پيروزي آنها در اين عمليات تا چه ميزان برايشان اهميت داشته است. عراق سال قبل از كربلاي4 در نبرد فاو شكست سنگيني از قواي ايران خورده بود و بيم آن داشت تا در عمليات بعدي كمر ارتشش را شكسته ببيند، اما با مقابله مؤثر در برابر حمله رزمندگان ايراني طي عمليات كربلاي4، بارقههاي اميد بار ديگر بر پيكر نيمه جان حزب بعث عراق تابيدن گرفت.
وفيق سامرايي در همان ابتداي اين فصل به صراحت در مورد هوشياري و آمادگي ارتش عراق براي مقابله با عمليات آتي ايرانيها سخن ميگويد:« ما در اعمال مراقبت و كنترل كليه مناطق عملياتي جبهه، شدت عمل به خرج داديم و جبهه شرق بصره و منطقه مياني خانقين را بيش از مناطق ديگر مورد نظر داشتيم.»
سرلشكر سامرايي قلمش را در اين بخش طوري گردانده كه انگار آنها از تمامي زواياي كربلاي4 آگاه بودهاند. حتي مينويسد كه روز آغاز عمليات را ساعت 24 روز 25/12/86 پيش بيني كردهاند. يعني همان سوم دي ماه 1365 خودمان! هرچند بايد مراقب بود كه سامرايي به عنوان يك نيروي اطلاعاتي نخواهد نقش خود و همكارانش را بيش از حد بزرگنمايي كند، اما به هرحال واقعيات ميدان نبرد و هوشياري كامل دشمن روي محورهاي عملياتي كربلاي4، نشان ميدهد كه غلوهاي سامرايي آنقدرها هم پوچ و تو خالي نبودهاند.
به هر روي شب عمليات يا بهتر بگوييم چند ساعت مانده به شروع آن، صدام با سامرايي تماس ميگيرد تا از وضعيت دشمن (ايراني)ها مطلع شود. سامرايي نيز اعلام ميكند كه تا چند دقيقه ديگر حمله در منطقه مياني آغاز ميشود. بعد از نيم ساعت در شرايط سخت انتظار ميگذرد. طي اين مدت سامرايي سعي ميكند خودش را مشغول كند تا بر استرسش فائق آيد.
نهايتاً طبق پيشبينيها كربلاي4 از دو محور آغاز ميشود. سامرايي مينويسد:«اين حمله به شدت سركوب شد و عراق اين نبرد را روز بزرگ ناميد. جايگاه اطلاعات بار ديگر اوج گرفت و موقعيت خود را بازيافت. دوراني كه اطلاعات در صحنه حضور نداشت، ارزش و موقعيت اين ارگان حساس در جنگ بسيار محسوس بود، بنابراين صدام به من نشان نظامي «الرافدين» و يك سال ارشديت داد. يك دستگاه خودروي مرسدس بنز 260 مدل 1986 هم به من اهدا شد.»
بعثيها رضايت و خوشحالي از عدم الفتح كربلاي4 را سالها بعد از جنگ نيز با خود داشتند. در اظهارنظر ديگري از منابع عراقي اعلام ميشود آنها توانستهاند حدود 90 هزار نفر از نيروهاي ايراني را در اين عمليات از بين ببرند. در حالي كه همه شهداي جبهههاي جنگ از آغاز تا پايان حدود 160 هزار نفر بود و قاعدتاً امكان نداشت كه 90 هزار نفر از آنها تنها در يك شب از عمليات كربلاي4 به شهادت رسيده باشند.
به هرحال ايران بعد از دو هفته دوباره به سراغ ارتش عراق آمد و كربلاي5 را آغاز كرد. عملياتي كه سامرايي به هيچ وجه سخني از آن به ميان نميآورد، چراكه خوشحالي واقعي آنها از پيروزي در كربلاي4 تنها دو هفته ادامه پيدا كرد و سپس طعم شكست در كربلاي5 را احساس كردند.
در كربلاي5 خط دفاعي دشمن در شلمچه كه آن را با خط ماژينوي فرانسه شباهت ميدادند شكسته شد و نيروهاي ايراني طي 65 الي 70 روز نبرد تمام عيار زير آتش بمباران جنگندههاي دشمن، گلوله باران توپخانه و خصوصاً 2 هزار تانكي كه بعثيها وارد نبرد كرده بودند، ايستادند و خود را به حومه بصره رساندند. كربلاي5 به قدري در ذهن صدام سخت آمده بود كه در اثناي انجام آن به متحدان عربش گفته بود: « ايرانيها مردماني هستند كه آتش مذاب را در دستانشان سرد ميكنند.» /۸۰۴/د ۱۰۳/ش