۲۵ شهريور ۱۳۹۶ - ۱۰:۰۵
کد خبر: ۵۲۶۰۴۸
یادداشت؛

پازل نقض برجام

سیاست‌های آمریکا و اروپا طی هفته گذشته در خصوص برجام، ازجمله مصادیقی است که نشان می‌دهد آمریکا و متحدانش، برنامه‌هایی را به‌صورت مشخص در دستور کار قرار داده‌اند و همه آن‌ها قطعات پراکنده یک پازل هستند.
برجام ۵+۱

به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از روزنامه «حمایت»، این روزنامه در یادداشتی از «ابراهیم آقامحمدی» نوشت:

سیاست‌‌های تحریمی آمریکا همواره از یک سبک و سیاق خاص پیروی کرده و این قاعده نیز در قبال ایران اسلامی نیز صادق است؛ به‌ویژه اینکه پس از توافق هسته‌ای،سطح برنامه‌های ضدایرانی کاخ سفید، به نسبت توانایی‌های جمهوری اسلامی در حوزه‌های مختلف افزایش یافت. سیاست‌های آمریکا و اروپا طی هفته گذشته در خصوص برجام، ازجمله مصادیقی است که نشان می‌دهد آمریکا و متحدانش، برنامه‌هایی را به‌صورت مشخص در دستور کار قرار داده‌اند و همه آن‌ها قطعات پراکنده یک پازل هستند.

آمریکا می‌گوید درصدد خروج از برجام است و تیم جدیدی را مأمور ارائه گزارش‌هایی از تخلفات احتمالی ایران دراین‌باره نموده تا به این وسیله، ترامپ، نقض توافق هسته‌ای از سوی کشورمان را اعلام کرده و از آن خارج شود. از سوی دیگر، مقامات کاخ سفید، در موضعی به‌ظاهر متناقض، تعلیق تحریم‌های برجامی ایران را به مدت 120 روز دیگر تمدید کردند و در مقابل، وزارت خزانه‌داری آمریکا در رویکردی متفاوت با ادعای آمریکا درباره پایبندی به برجام،‌ نام 7 شخص و 2 موسسه ایرانی را به لیست تحریم‌ها اضافه کرد. از طرفی، مجلس نمایندگان آمریکا هم با متمم پیشنهادی یک قانون‌گذار جمهوری‌خواه به‌منظور منع فروش هواپیماهای غیرنظامی به ایران موافقت کرد و به هشدارهای برخی نمایندگان درباره مغایر بودن این اقدام با توافق هسته‌ای وقعی ننهاد.

موضع اتحادیه اروپا هم در این میان قابل‌توجه است. پس از مطرح‌شدن بحث بازنگری در برجام از سوی آمریکا برای لغو یا تغییر در برجام، سفیر فرانسه در آمریکا تجدیدنظر در آن را مردود دانست و اعلام کرد که این توافق باید همان‌گونه که هست، اجرا شود و «فدریکا موگرینی»، رئیس دستگاه سیاست خارجی اتحادیه اروپا نیز بر ادامه حمایت این اتحادیه از برجام و اجرای کامل آن تأکید کرد.

تا اینجای کار، قطعات پازل آمریکا و اروپا، از شکل خاصی برخوردار نیست و نوعی سردرگمی در سیاست‌های غرب در خصوص برجام مشاهده می‌شود، اما اگر کمی عمیق‌تر به ماجرا نگاه کنیم، در پس این مواضع متفاوت و متناقض، وحدت رویه‌ای کاملاً برنامه‌ریزی‌شده را می‌توان دریافت که به آن‌ها اشاره می‌شود.

1. آمریکا با ادامه تعلیق تحریم‌ها و اضافه کردن هم‌زمان چند فرد و شرکت ایرانی به لیست تحریمی وزارت خزانه‌داری آمریکا بر اجرای سیاست «چماق و هویج» اصرار دارد و با این کار به‌زعم خود سعی ‌می‌کند از یک‌سو به ایران امید بدهد که هنوز راه بازگشت وجود دارد و از سوی دیگر، تلاش می‌کند که عاقبت عدم متابعت از سیاست‌های آمریکایی را در مقام عمل، نشان دهد. ورود کنگره آمریکا به بحث تحریم‌ها هم این پیام را ارسال می‌کند که حتی اگر کاخ سفید از تحریم‌ها صرف‌نظر کند، مجلس سنا و نمایندگان از به اصطلاح تنبیه ایران کوتاه نمی‌آیند تا به‌این‌ترتیب، اهرم تحریم‌ها را از تشویق‌ها سنگین‌تر جلوه دهند.

اولین گام استراتژیست‌های دولت ترامپ از اتخاذ این موضع، «عبور از برجام» بدون نقض ظاهری آن است؛ به این مفهوم که آمریکا از برجام خارج نمی‌شود اما به هر اقدامی متوسل می‌شود که دورنمای آن را مخدوش کرده و از این رهگذر، فضایی متزلزل و آینده‌ای نامشخص را برای جمهوری اسلامی رقم بزند. وقتی شرایط این‌چنین شود، به‌طور طبیعی شرکت‌ها و سرمایه‌گذاران خارجی از ایران فاصله می‌گیرند و منتظر شرایط مساعد می‌مانند. به‌این‌ترتیب، آمریکا نه از برجام خارج‌شده و نه به طرف‌های خارجی مجال همکاری را با ایران می‌دهد که نمونه آن را در تحریم‌ بانک‌های خارجی می‌‌بینیم.

واشنگتن از طریق پیام‌های اشتباهی که از داخل دریافت کرده، تصور می‌کند که تنها راه ارتقاء وضعیت اقتصادی کشور، رابطه با خارج با ابزار بانک‌های خارجی است و همین امر سبب شده که فعالیت بانک‌ها و شرکت‌های خارجی را زیر ذره‌بین قرار دهد تا در صورت تخطی از قوانین تحریمی، آن‌ها را مجازات کند؛ ولی حتی اگر «تحریم‌های جامع ایران»، مستمسک جریمه طرف‌های خارجی نبود، اتخاذ همین مواضع متفاوت از سوی اروپا و آمریکا موجب می‌شود که کمتر شرکتی جرأت سرمایه‌گذاری در چنین شرایط نابسمانی را داشته باشد.  

2. آمریکایی‌ها تصور می‌کنند که در صورت موفقیت گام نخست،‌ ممکن است برجام با هزینه ایران نقض شود؛ به‌این‌ترتیب که حفظ برجام از سوی کشورمان مستلزم تحمل ضررهای هنگفت شده و ایران با تحریک آمریکا از برجام خارج شود. در این راستا، دو موضوع قابل‌تأمل است. اول؛ اظهارات «نیکی هیلی»، سفیر دائم آمریکا در سازمان ملل مبنی بر اینکه ایران حتی اگر برجام را اجرا کند، بازهم به توافق هسته‌ای پایبند نیست و دوم؛ طرح آمریکایی بازدید از مراکز نظامی کشورمان به بهانه بازرسی‌ آژانس بین‌المللی انرژی اتمی که هر دوی آن‌ها با کارکرد دوگانه «تحریک ایران به خروج از برجام» و «ایجاد فضای تردید و تشکیک بین‌المللی درباره صلح‌آمیز بودن فعالیت‌های هسته‌ای ایران اسلامی باهدف اخلال در مشارکت اقتصادی شرکت‌های خارجی» مطرح‌شده‌اند.

3. وزارت خزانه‌داری آمریکا پس از به‌روزرسانی لیست تحریم‌ها، بیانیه‌ای صادر کرد که از گام سوم این کشور، در صورت شکست مرحله دوم خبر می‌دهد. در متن این بیانیه آمده است: «وزارت خزانه‌داری به اقدامات قاطع برای مقابله با تحریکات ایران، شامل حمایت از نیروی قدس سپاه و افراط‌گرایان تروریست، خشونت‌ها در سوریه و حملات سایبری باهدف ثبات‌زدایی از سیستم مالی ایالات‌متحده، ادامه خواهد داد.» این مرحله درواقع، نفوذ و اقتدار ایران اسلامی را در حوزه «منطقه‌ای» و «فناوری» نشانه رفته و هدف غایی آن، کسب امتیازات بیشتر  برای به‌اصطلاح وادار کردن کشورمان به التزام به «روح برجام» است.

بنابراین، منظور آمریکا از اتخاذ سیاست‌های متناقض و اعمال تحریم‌های جدید در کنار سخن‌پراکنی اروپایی‌ها درباره لزوم حفظ برجام، در گام اول؛ ترسیم چشم‌انداز نامطمئن برای اخلال در همکاری‌های طرف‌های خارجی با ایران، دوم؛ افزایش هزینه‌های ایران در سایه راهبرد پیش‌گفته و درنتیجه نقض برجام به هزینه ایران و سوم؛ کسب امتیاز و وادار کردن کشورمان به عدول از مواضع منطقه‌ای در کنار تأثیرگذاری بر بخش‌های فناوری که تحریم نرم‌افزارهای ایرانی توسط دو شرکت مطرح آمریکایی در این راستا ارزیابی می‌شود.

نکته‌ای که در پایان باید به آن اشاره داشت، تأکید بر این نکته است که هر کدام از اقدامات سه‌گانه آمریکا، به تنهایی نقض برجام محسوب می‌شود؛ ‌لذا باید نگاه خوش بینانه را نسبت به  طرف‌های غربی کنارگذاشت و همیشه متذکر این حقیقت بود که آمریکا و متحدانش تنها در صورتی به تعهدات خود پایبند می‌مانند که منافعشان اقتضا کند؛‌ بنابراین، عدم اعتماد به آن‌ها به‌حکم عقل و مصالح کشور، ضرورتی محتوم و اجنتاب ناپذیر است./۱۳۲۵//۱۰۲/خ

ارسال نظرات