تحليلي بر بيانيه مشترک آمريکا و اروپا عليه ايران
اشاره: اخيرا سه کشور اروپايي آلمان، انگليس و فرانسه در بيانيه اي مشترک با ايالات متحده آمريکا،آزمايش موشک ماهوارهبر ايران را محکوم کردند و آن را با قطعنامه شماره 2231 شوراي امنيت سازمان ملل متحد «ناسازگار» (مغاير) دانستند.
در اين بيانيه ادعا شده است که اقدامات جمهوري اسلامي ايران براي توسعه توان موشکي خود منجر به ايجاد بي ثباتي در منطقه خواهد شد. در خصوص بيانيه مشترک اخير آمريکا و تروييکاي اروپايي نکاتي وجود دارد که نمي توان به سادگي از کنار آن گذشت:
1 - در بيانيه صادر شده از سوي آمريکا و تروييکاي اروپايي، به موضوع شليک موشک از سوي ايران به مواضع تروريستهاي تکفيري در سوريه اشاره شده است. واشنگتن و سه کشور اروپايي، از اين اقدام به عنوان شليک موشکهاي ايران به داخل خاک سوريه ياد کرده و کمترين اشاره اي به هدف قرار گرفتن مواضع تروريستها در اين کشور نکرده اند.گويا اقدام ايران در مواجهه با تروريسم تکفيري مورد حمايت واشنگتن و سه کشور اروپايي براي آنها بسيار گران تمام شده است. در تاريخ 18 ژوئن، زماني که جمهوري اسلامي ايران در واکنش به اقدام تروريستي داعش در تهران، مواضع اين گروه در دير الزور را هدف موشکهاي خود قرار داد، آمريکا و سه کشور اروپايي با سکوت خود در مقابل اين اقدام قاطعانه جمهوري اسلامي ايران، پيوند خود با گروههاي تروريستي و تکفيري را به اثبات رساند. در حال حاضر نيز مقامات آمريکايي و اروپايي در بيانيه اي رسمي، از اين حمله موشکي به عنوان دستاويزي براي محکوم کردن ايران استناد مي کنند. تاکنون بارها در خصوص پيوند واشنگتن و تروييکاي اروپايي با داعش و جبهه النصره و ديگر گروههاي تروريستي و تکفيري سخن گفته ايم. انتشار اين بيانيه ،بار ديگر اين تعلق خاطر را به اثبات رساند. بديهي است که آمريکا و سه کشور اروپايي انگليس، آلمان و فرانسه از هر اقدامي که منجر به تضعيف موقعيت گروههاي تروريستي و تکفيري در منطقه شود، برائت مي جويند.
2 - در بخشي ديگر از بيانيه آمريکا و سه کشوراروپايي عليه ايران آمده است که آزمايش اخير ايران و به طور کلي، اقدامات موشکي ايران منجر به بروز بي ثباتي در منطقه مي شود. فارغ از مخدوش بودن کليت اين ادعا، ابراز نگراني آمريکا و سه کشور اروپايي مذکور درخصوص بروز ناامني درمنطقه به طنزي تلخ شبيه ميماند! بحران امنيتياي که امروز در منطقه غرب آسيا وجود دارد، معلول سياستها و رفتارها و راهبردپردازيهاي کلان آمريکا و شرکاي اروپايي آن براي تزريق بحران امنيت در داخل منطقه است. اساسا شکل دهي داعش و جبهه النصره نيز در همين راستا صورت گرفته است. دونالد ترامپ رئيس جمهور ايالات متحده آمريکا در جريان رقابتهاي انتخابات رياست جمهوري سال 2016، به صورت صريح از حمايت اوباما و هيلاري کلينتون از داعش سخن به ميان آورد. هر چند ترامپ پس از فشارهاي پشت پرده اي که از سوي لابي هاي صدارت در آمريکا به وي وارد شد، مجبور شد اظهارات خود را پس گيرد، اما اين اعتراف به صورت يک سند تاريخي باقي ماند. هم اکنون ترامپ نيز پساز حضور در قدرت همان مسير اوباما را در حمايت از گروههاي تروريستي و تکفيري طي مي کند. يکي از استراتژيهاي کلان ايالات متحده آمريکا و شرکاي اروپايي آن، تمرکز بحران امنيت در منطقه و جلوگيري از ايجاد امنيت و ثبات در غرب آسياست. در چنين شرايطي ابراز نگراني آمريکا و سه کشور انگليس، آلمان و فرانسه در خصوص امنيت منطقه چيزي جز يک دروغ پردازي آشکار نيست.
3 - نکته سوم، به فوريت اقدام تروييکاي اروپايي در همراهي با دولت ترامپ در صدور بيانيه اخير عليه تهران باز مي گردد. آمريکا و سه کشور اروپايي آزمايش موشک ماهواره بر توسط ايران را مصداق نقض قطعنامه 2231 دانسته و آن را محکوم کرده اند! سوال اصلي اينجاست که سه کشور اروپايي تا کنون در برابر نقض عيني برجام و قطعنامه 2231 شوراي امنيت سازمان ملل متحد توسط ايالات متحده آمريکا چه اقدامي صورت داده اند؟ آيا در دوران رياست جمهوري اوباما که قانون آيسا تمديد گرديد يا صدور ويزا براي کساني که به ايران سفر مي کنند محدود شد، تروييکاي اروپايي اقدام به صدور بيانيه کردند؟ آيا در دوران رياست جمهوري ترامپ که برجام رسما از سوي سناي آمريکا و کاخ سفيد نقض شده است، تروييکاي اروپايي اقدام به محکوم کردن اقدامات کاخ سفيد و کنگره کرده است ؟ آيا سه کشور اروپايي که خود در جريان مذاکرات هسته اي با ايران بوده و در امضاي برجام نقش داشته اند، در جريان اقدامات مخرب آمريکا براي جلوگيري از مراودات بانکي و تجاري با ايران نيستند؟ آيا عدم عادي سازي روابط بانکي ايران و کشورهاي دنيا ( که متاثر از اقدامات آمريکاست) و جريمه شدن شرکتهاي تجاري توسط وزارت خزانه داري آمريکا که ناقض بند 29 برجام مي باشد، ارزش صدور بيانيه اي از سوي تروييکاي اروپايي را نداشته است ؟واقعيت امر اين است که سه کشور اروپايي انگليس، آلمان و فرانسه به مانند ايالات متحده آمريکا در آزمون صبانت از توافق هستهاي و قطعنامه 2231 مردود شده اند. در چنين شرايطي بهتر است سه کشور انگليس، آلمان و فرانسه به جاي ابراز نگراني در خصوص نقض قطعنامه 2231( که بر اساس موارد ادعايي و غير واقعي صورت گرفتهاست) به فکر نقض رسمي و عيني برجام از سوي ايالات متحده آمريکا و دولت ترامپ باشند. سياست يک بام و دوهواي تروييکاي اروپايي در قبال برجام کاملا قابل پيش بيني بود. در جريان سلسله مذاکرات هستهاي، خصوصا مذاکراتي که از سال 1392 تا 1394 در ژنو، لوزان و وين صورت گرفت، مقامات سه کشور اروپايي بارها مواضع خود را در جريان مذاکرات هستهاي تحت تاثيري لابي گرهاي ايالات متحده آمريکا و معاملات پشت پرده ديپلماتيک و سياسي با واشنگتن تغيير دادند. بدون شک اگر منافع اقتصادي دو کشور آلمان و فرانسه در دوران پسابرجام نبود، عهدشکنيهاي آنها در قبال توافق هسته اي از وضعيت فعلي نيز پررنگ تر بود.
در نهايت اينکه سه کشور اروپايي در بيانيه اخير خود اظهار کرده اند که به رايزني هاي دوجانبه خود با تهران بر سر فعاليتهاي موشکي کشورمان ادامه داده و نگراني هاي ! خود در اين خصوص را به تهران منتقل خواهند کرد. بدون شک در اينجا دستگاه ديپلماسي و سياست خارجي کشورمان بايد پاسخ قاطعانه اي به مدعيان اروپايي صبانت از صلح و امنيت در منطقه دهد. يادآوري سياستهاي نقش آفرين سه کشور اروپايي انگليس، آلمان و فرانسه در منطقه، ياد آوري انفعال آنها در صيانت از برجام و محکوم کردن رويکرد دوگانه آنها در قبال ايران موضوعاتي هستند که لازم است از سوي دستگاه ديپلماسي کشورمان به تروييکاي اروپايي گوشزد شود. بديهي است که تنها بايد در سايه اقتدار و پافشاري بر خطوط قرمز راهبردي و منطقه اي کشورمان با سه کشور اروپايي برخورد کرد./۹۱۶/ ۱۰۲/ع
حسين ياري