نقش تعیینکننده مرجعیت و بسیج مردمی در تغییر معادلات نبرد
به گزارش خبرگزاری رسا، داعشی ها با فروپاشی ارتش عراق سرمست از پیروزی و عقب نشینی های متوالی نظامیان عراقی و فتح سنگر به سنگر به پیش می تاختند و در تدارک نهایی برای فتح شهرهای عراق یکی پس از دیگری بودند.
گروه تروریستی داعش سحرگاه روز بیستم خرداد (10 ژوئن) سال 1393 به موصل مرکز استان نینوا و دومین شهر بزرگ عراق واقع در 400 کیلومتری بغداد پایتخت این کشور حمله کرد و این شهر را به تصرف خود درآورد.
این عملیات آنچنان برق آسا و غافلگیر کننده بود که نیروهای ارتش عراق تاب مقاومت با داعش را نیاوردند و فرار را برقرار ترجیح دادند. اما اینکه چه شد که ارتش عراق که زمانی قدرتمندترین ارتش خاورمیانه بود به این روز دچار شد، موضوع بحث این یادداشت نیست و مجالی دیگر می طلبد چرا که یکی از دلایل آن به انحلال ارتش عراق از سوی پل برمر حاکم غیرنظامی آمریکایی بر می گردد که باعث از بین رفتن قدرت دفاعی عراق شد که در نتیجه آن بسیاری از بعثیهایی که مسلح بودند، به حال خود رها شدند و به صف مخالفان پیوستند.
به هر حال داعشی ها که با فروپاشی ارتش عراق خود را پیروز جنگ می دیدند و سرمست از پیروزی و شکست و عقب نشینی های متوالی نظامیان عراقی و فتح سنگر به سنگر آنها به پیش می تاختند و در تدارک نهایی برای فتح بغداد بودند، یکباره صدور فتوای جهاد کفایی آیت الله سیستانی همه معادلات آنها و رژیم های مرتجع برای بی ثبات کردن عراق را به هم ریخت.
متعاقب صدور این فتوا، فوج فوج از جوانان عراقی که آموزشهای لازم را برای جنگ ندیده بودند به مراکز نظامی رهسپار شدند تا ضمن فراگرفتن آموزش های لازم به میدان های نبرد با داعش عازم شوند. شکل گیری این نیروها در زمان و شرایط مناسبی صورت گرفت زیرا داعش کشتار وحشیانهای در این مناطق به راه انداخت و موجی از ترس و وحشت را در این مناطق ایجاد کرد و در این راه از ابزار رسانه ای برای اعلام موجودیت خود استفاده کرد و صحنه های فجیع و دلخراش از جنایت خود را در شبکه های اجتماعی به نمایش می گذاشت تا از خود قدرتی شکست ناپذیر و آهنین به نمایش بگذارد و در این راه از تمامی حربه های جنگ روانی برای پیشبرد اهداف شوم خود بهره می گرفت.
در چنین شرایطی بود که نیروهای مردمی پا گرفت؛ نیروهایی که عمدتا ساختار و بدنه نظامی آن را شیعیان عراق تشکیل می دادند اما بعدها عشایر سنی عراق از استان صلاح الدین و استان نینوا و استان الانبار و نیز کُردهای فیلی و مسیحیان عراقی نیز به آن ملحق شدند.
در مقابل رسانههای منطقه از جمله شبکه العربیه سعودی و دیگر رسانههای حامی آن از همان ابتدای پیدایش و شکل گیری این نیروی مردمی تلاش کردند تا چهره آنها را مخدوش جلوه دهند و این نیروی مردمی را طایفه ای و وابسته به ایران معرفی کنند.
نگاهی به مطالب رسانه های سعودی و برخی رژیم های عربی دیگر نشان می دهد که آنها از همان ابتدا خط تخریب وجهه نیروهای داوطلب مردمی و ایجاد موج رعب و وحشت از این نیروهای مردمی را در میان اهل سنت در پیش گرفتند گرچه در این راه نتوانستند به اهداف خود دست یابند و حشدالشعبی با رای اکثریت نمایندگان پارلمان عراق یک نیروی قانونی در این کشور محسوب شد که در شرایط حساس و بزنگاه های خطرناک به یاری و کمک ارتش این کشور می آید و از حاکمیت و استقلال اراضی این کشور حمایت می کند.
مرجعیت دینی هم از همان ابتدا چنین دیدی را به این نیروها داشت چرا که نگاه ملی به این مقوله دارد و به همه ملت عراق فارغ از مسائل قومی و نژادی و مذهبی می نگرد و دسته بندی های سیاسی در نگاه مرجعیت جایگاهی ندارد.
اگر این نیروها با فتوای مرجعیت در عراق شکل نمی گرفت معلوم نبود که عراق به چه سرنوشتی دچار می شد در حالی که همین نیروها توانستند جلوی پیشروی داعشی ها را به دیگر شهرهای این کشور سد کنند. این نیروها در میدان نبرد صحنههای بی بدیلی خلق کردند و آثار جانفشانی آنها در آمرلی، جرف الصخر و دیالی و العلم، الدور و تکریت زبان زد است و امروز اگر ملت عراق پیروزی های آزاد سازی موصل را جشن می گیرد مدیون جانفشانیهای این مردان بی ادعاست که بار گران اتهامات را به جان خریدند و در عمل از جان خود گذشتند ولی حاضر نشدند که یک وجب از خاک این کشور در اشغال تروریست ها باشد.
و سخن آخر اینکه اگر دور اندیشی و فتوای آیت الله سیستانی مرجع عالیقدر شیعیان در عراق در سه سال پیش نبود، داعش امروز در موصل سقوط نمی کرد و عراق برای چندین دهه از وجود تروریسم و تروریست ها پاک نمی شد./۸۴۷/ب۱۰۲/ف
حسن رستمی