آمریکا و آسیای مرکزی؛ روندهای گذشته اولویتهای کنونی
به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از «والدائی کلاب»، نقش آمریکا در آسیای مرکزی به لحاظ تاریخی با توجه به روابط عمیق امنیتی و اقتصادی روسیه با همسایگان خود و هجوم سرمایهگذاری و تقاضای کالا از چین محدود بوده است.
با این حال، با توجه به سیاست خارجی جدید ایالات متحده تحت ریاست جمهوری «دونالد ترامپ» فرصتی بوجود آمده که ممکن است در ابتدا مهم به نظر نرسد.
پرداختن ظاهری به مسائل حقوق بشر و دموکراسی که در برنامههای دولتهای گذشته آمریکا در آسیای مرکزی بوده است تقریبا به طور قطع، اولویت وزارت امور خارجه آمریکا با ریاست «رکس تیلرسون» نخواهد بود.
به همین ترتیب، رییس جمهور ایالات متحده، به ظاهر مبارزه با تروریسم را نه فقط به عنوان مسئله برای دولت آمریکا بلکه به عنوان کانون سیاستهای امنیت ملی و خارجی این کشور در اولویت قرار داده است.
کشورهای آسیای مرکزی ممکن است از این فرصت برای افزایش روابط با واشنگتن استفاده نمایند و به شرکای خود در «مسکو» و «پکن» یادآوری نمایند که آنها از سیاستهای خارجی چندبرداری، عقب نخواهند رفت.
در 2 دهه گذشته، اساس برنامههای آمریکا در آسیای مرکزی، توجه به امنیت منطقهای پس از واقعه 11 سپتامبر 2001، نگاهی به افغانستان یا دنبال کردن اهداف مربوط به توسعه اقتصادی بوده است.
امنیت مرزی، مقابله با گسترش تسلیحات هستهای و آموزش نظامی در کنار برنامههای توسعه تخصصی از موضوعات مشترک همکاری آمریکا با کشورهای آسیای مرکزی بوده است.
حتی برخی برنامههای اقتصادی آمریکا در منطقه با شرایط افغانستان در ارتباط بوده و مفهوم جاده ابریشم جدید در وزارت امور خارجه آمریکا، پشتیبانی از آسیای مرکزی را به منظور حمایت از توسعه افغانستان توجیه میکند.
در همین حال، صادرات نفت و گاز منطقهای نیز یکی از نقاط تمرکز دولت ایالات متحده بوده، هر چند دخالت واشنگتن تا حد زیادی به ارتقاء تنوع مسیرهای صادرات محدود شده است.
ایالات متحده به طور کلی، برنامهریزی و تأمین مالی برای دولتهای منطقه را کنار گذاشته و پروژههایی مانند «خط لوله ترانس-خزر» یا پروژه خط لوله «افغانستان-پاکستان-هند-ترکمنستان» (تاپی)، چشم اندازهای دور دست ایالات متحده هستند.
در سالهای اخیر دولت «باراک اوباما» راهکار خاصی در مورد کشورهای منطقه از جمله گفت و گوی (C5 + 1) که نگاهی کلی به منطقه آسیای مرکزی داشت، را در پیش گرفت.
این فرمت، کشورهای آسیای مرکزی و ایالات متحده را در بر میگرفت که بر مبارزه با تروریسم و مقابله با افراطگرایی به طور کلی تمرکز داشتند.
همچنین این طرح به پیشبرد هدف کلی ارتقاء تجارت درون منطقهای و افزایش استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر و انعطاف پذیر در مقابل تغییر آب و هوا و بیشتر از همه توجه به موضوع امنیت، میانجامید.
هیچ دلیلی وجود ندارد که این فرمت در دولت ترامپ از بین برود.
به احتمال زیاد بودجههای کمک بینالمللی به سراسر منطقه و برخی برنامههای اختصاص داده شده به آسیای مرکزی متوقف خواهد شد.
با این حال، این دولت بر روی برنامههای امنیتی سرمایهگذاری بسیاری خواهد کرد.
قرار است بودجه دفاعی ایالات متحده افزایش یابد و پتانسیلهایی برای تغییر روابط واشنگتن با تمرکز امنیتی بیشتر وجود دارد.
این در حالی است که تغییر در دولت ایالات متحده همزمان با تغییرات در منطقه، ممکن است کشورهای آسیای مرکزی را به همکاری بیشتر با واشنگتن سوق دهد.
به نظر میرسد، دولت جدید ازبکستان به ریاست «شوکت میرضیایف» تمایل زیادی به تقویت روابط این کشور در داخل و خارج از منطقه دارد.
بحران اقتصادی در منطقه ناشی از کاهش قیمت نفت باعث شده برخی از کشورها، به ویژه قزاقستان به دنبال جذب سرمایهگذاری خارجی بیشتر در بخشهای اقتصادی غیر استخراجی باشند.
با این حال، روسیه که با استفاده از فضای کاهش قیمت نفت، شرایط خود را بهبود بخشیده، سرمایهگذاری خارجی در منطقه را محدود خواهد ساخت و سرمایهگذاریهای چین در پروژه «یک کمربند و یک جاده» و تقاضا برای صادرات منطقهای محدودتر از سطح انتظار کشورهای آسیای مرکزی خواهد بود.
به زعم برخی کارشناسان، واشنگتن در موقعیتی نیست که با این روابط سیاسی و اقتصادی، جایگزینی برای مسکو و پکن باشد و دولت جدید آمریکا قطعا تمایلی به انجام این کار ندارد.
با این حال، رویکرد معاملاتی ایالات متحده در سیاست خارجی و علاقه ظاهری به مبارزه با تروریسم ممکن است برای دولتهای آسیای مرکزی که مدتهاست به دنبال تجدید نظر در روابط با همسایگان بزرگتر خود هستند، جذابیت داشته باشد.
در حال حاضر، دولت ترامپ در حال تکمیل نیروی سازمانهای خود میباشد و رهبران آسیای مرکزی نیاز به پیدا کردن فرصتهای تعامل با ایالات متحده دارند و این پرسش که چگونه آمریکا روابط منطقهای خود را تنظیم خواهد کرد امسال مورد توجه بیشتری خواهد بود./994/ب101/ف
منبع: فارس