نشست ریاض؛ جنجال علیه جمهوری اسلامی ایران
به گزارش خبرگزاری رسا، سران عرب در نشستی به میزبانی ملک سلمان پادشاه عربستان سعودی در ریاض به همراه دونالد ترامپ رییس جمهور آمریکا گرد آمدند تا اعلام کنند جمهوری اسلامی ایران بزرگترین پشتیبان تروریسم در منطقه است. این اتفاق زمانی افتاد که حسن روحانی به عنوان رییس جمهور دولت دوازدهم برگزیده شده و وزیر امورخارجه او محمد جواد ظریف، همسایگان عرب را به گشودن فصلی تازه از روابط با ایران دعوت کرده بود.
نکته قابل توجه آن است که سوریه در این نشست غایب بود، اما رییس جمهور تاجیکستان، افغانستان و عراق در این نشست حاضر بودند. دو کشوری که طی سال های گذشته تاکنون از کمک های ایران در جهت ثبات و امنیت و بازسازی خود برخوردار شده اند.
دونالد ترامپ پیش از حضور در اجلاس ریاض، بزرگترین معامله تسلیحاتی تاریخ کشورش را با سعودی امضا کرد. بر اساس این توافق قرار است ایالات متحده ۱۱۰ میلیارد دلار جنگ افزار شامل سامانه ضدموشکی تاد، ناو جنگی، فروند بالگرد ترابری شینوک، فروند هلیکوپتر ترابری بلک هاوک، تانک آبرامز، سامانه های رادار، فن آوری مخابراتی و امنیت سایبری و هزاران موشک و بمب هدایت شونده به عربستان بفروشد. آن گونه که از موضع گیری های نشست ریاض بر می آید ظاهرا قرار است این تسلیحات به سوی ایران نشانه رود.
از طرفی رییس جمهور آمریکا ۳۰ توافق نامه اقتصادی برای ۲۸۰ میلیارد دلار فروش کالا و سرمایه گذاری شرکت های آمریکایی در عربستان سعودی امضا کرد. ترامپ به عنوان یک تاجر گام بزرگی در جهت تحقق وعده های خود مبنی بر کارآفرینی و سودآوری برای مردم آمریکا برداشت.
به نظر می رسد سیاست خارجه آمریکا دچار تغییراتی شده است. برای نمونه سیاست واشنگتن در سوریه، در اواخر دوران ریاست جمهوری اوباما با عربستان سعودی زاویه گرفته و در نتیجه کمک به گروه های تروریستی مورد حمایت عربستان سعودی متوقف شد. تلاش برای براندازی نظام بشار اسد هم عملا از دستور کار کاخ سفید خارج شده بود. در یمن هم در انتقاد از عملکرد ارتش سعودی، فروش سلاح به سعودی محدود شده بود. اما پس از داد و ستد هنگفت نظامی - اقتصادی دو روز اخیر با آمریکا، عربستان سعودی باید انتظار داشته باشد که از این پس دولت ترامپ در سوریه و یمن باریاض همراهی و همکاری کند.
با این حال بعید است عربستان به آرزوهای خود دست یابد. در شرایط فعلی در میان سیاستگذاران آمریکا از دخالت بیشتر در سوریه پرهیز می شود. نمونه اش حمله موشکی اخیر آمریکا به یکی از پایگاههای هوایی سوریه بود که بیش از آنکه ویرانگر باشد، محتاطانه و نمادین بود. متحدان اروپایی آمریکا هم نمی خواهند بیش از این از تبعات بحران سوریه متضرر شوند . خواهان حل سیاسی و مسالمت آمیز بحران هستند. در یمن نیز جنگ بی نتیجه و نقض گسترده حقوق بشر، آمریکا و غرب را وادار به اتخاذ مواضع محتاطانه نموده است.
اگر چرخش در سیاست خارجی آمریکا جدی باشد، کار جمهوری اسلامی ایران در سوریه با دشواری مواجه خواهد شد. از طرفی متحدان ایران در لبنان و عراق را هم تحت فشار قرار خواهند گرفت. ترامپ در سخنرانی خود در اجلاس ریاض به طور مشخص از حزب الله به عنوان گروهی تروریستی یاد کرد که باید ریشه های مالی آن را خشکاند و ایران را هم در حالی به پشتیبانی از تروریسم در عراق متهم کرد که نیروهای شبه نظامی که در این کشور از حمایت جمهوری اسلامی ایران برخوردارند، بخشی از ساختار سیاسی عراق به شمار می روند.
به عبارتی نیروهایی که در مجموعه حشدالشعبی گرد امده اند در ساختار سیاسی و نظامی این کشور به رسمیت شناخته شده و اکنون در صف مقدم مبارزه با داعش قرار دارند. اما آمریکا و عربستان از قدرت گرفتن این نیروهای قانونی ناخشنود هستند و طبیعی است که به هر نحوی سعی می کنند این نیروها را محدود کنند تا از این طریق از نفوذ جمهوری اسلامی ایران در عراق بکاهند.
اما بسیاری از ناظران نشست ریاض را فاقد نتایج و ضمانت های اجرایی دانسته و اظهارات ملک سلمان و ترامپ را تبلیغاتی ارزیابی می کنند. عربستان سعودی پیش از این هم بارها علیه جمهوری اسلامی ایران اجماع بین المللی تشکیل داده است؛ اما هیچ گاه به نتیجه عملی و قابل توجهی دست نیافته است. سعودی ها دو سال و چند ماه پیش ائتلاف بزرگ نظامی کشورهای اسلامی را برای مقابله با خطر ایران تشکیل دادند و قرار بود در گام اول، کار انصارالله را در یمن یکسره کند. اما از این ائتلاف جز یک اعلامیه رسانه ای چیزی باقی نماند.
کشورهایی همچون مصر که از عربستان سعودی کمک های میلیاردی دریافت می کردند، حاضر نشدند ارتش سعودی را در یمن همراهی کنند و در نتیجه اکنون سعودی ها با وجود بیش از دو سال عملیات نظامی، هنوز در سرکوب مقاومت یمن با محوریت انصارالله ناکام مانده اند.
سران عرب که پای سخنان ملک سلمان علیه ایران نشستند، پیشتر نیز در نشست های مشابهی حضور یافته و حرفهای مشابهی شنیده اند، اما اعتنایی به این حرف های تکراری نکرده و در نهایت، در تنظیم روابط خود با جمهوری اسلامی ایران، شیوه خاص خود را در پیش گرفته اند.
سخنرانی دونالد ترامپ نیز برایشان یادآور اظهارات تند جرج بوش بود که زمانی از نبرد خیر و شر و راه اندازی ائتلاف مبارزه با تروریسم می گفت؛ اما اکنون حتی در کشور خودش هم به عنوان جنگ افروز و مسبب گسترش تروریسم نکوهش می شود. این در حالی است که دونالد ترامپ در داخل آمریکا دارای موقعیتی ضعیف تر از جرج بوش آن دوران قرار دارد و بیش از او مورد انتقاد و نکوهش است. همپیمانی و داد و ستد اخیرش با عربستان سعودی هم که در سطح جهانی به کشتار غیرنظامیان در یمن، نقض حقوق بشر، سیاست های ویرانگر در سوریه و تقویت تروریسم و پشتیبانی پنهان از آن متهم است، او را بیش از پیش در معرض انتقادات و مخالفت ها قرار خواهد داد.
اعراب اگر تجربه دوران بوش را از یاد نبرده باشند، این بار نباید فریب سخنان ترامپ را بخورند و باید به این جمله ترامپ توجه کنند که از عربستان به عنوان یک گاو شیرده یاد کرده است. بی تردید سایر کشورهای عربی هم از نگاه تاجرمآبانه ترامپ چنین هستند.
در مجموع باید گفت نشست ریاض که لحن ضد ایرانی آن به ویژه در شرایطی که قرار است دولت دوازدهم شکل بگیرد، پیام های تازه ای برای منطقه و ایران در بر دارد. با این حال تجربه نشان داده است، بسیاری از کشورهای منطقه بر خلاف اظهارات روتینی و شعارهای تکراری، درعمل آن کاری را می کنند که منافعشان اقتضا می کند. لذا تعامل این کشورها با ایران با توجه به شناختی که از جایگاه و موقعیت و اقتدار جمهوری اسلامی دارند، چندان متاثر از نشست جنجالی ریاض نخواهد بود. /۹۱۶/ ۱۰۲/ع
سیامک یارمحمدی