آتشی که دامن آتشافروزان را خواهد گرفت
به گزارش خبرگزاری رسا، رهبر معظم انقلاب در دیدار اخیر با فرماندهان ارشد نیروهای مسلح(۲۰/۰۱/۱۳۹۶) با اشاره به سیاست غلط غربیها در حمایت از گروههای تروریستی در منطقه، تأکید کردند که خطر این گروهها در آینده گریبان آمریکاییها را خواهد گرفت. ایشان فرمودند: «اروپا امروز بهخاطر غلطی که در تقویت تکفیریها انجام داد، گرفتار است و مردم در خانه و خیابان امنیت ندارند و آمریکا نیز درحال تکرار همان غلط است.» به نظر میرسد که پیشبینی حکیمانه مقام معظم رهبری، یک پیشبینی دقیق و مبتنی بر تجربههای تاریخی است. حال سؤال این است که پیشبینی معظمله مبتنی بر چه مستندات تاریخی است؟
درواقع، در تشریح و تبیین این فراز از فرمایشات معظمله باید گفت که حضور و فعالیت جدی تروریسم در بیش از سه دهه در منطقه نشان میدهد که این معضل، همواره با پشتیبانی و حمایت بیگانگان شکل گرفته و برای ادامه حیات خود نیز وامدار حمایتهای بیگانگان بوده و در راستای منویات آنها قدم برداشته است. نکته مهم در این میان آن است که همکاری و ائتلاف بیگانگان و تروریسم در منطقه، علیرغم بههمپیوستگیهای چندجانبه و متعدد، همراه با بیمها و امیدهای فراوان بوده است. به عبارت دیگر، علیرغم آنکه بیگانگان میکوشند تا با کارت تروریسم در منطقه بازی کنند و میان آنها و تروریسم همکاریهای تنگاتنگی وجود داشته و دارد، اما پس از مدتی، تروریسم علاوه بر مواضع و اهداف قبلی، در چرخشی ناگهانی، مواضع بیگانگانِ طرفدار خود را نیز موردهدف قرار داده است و در مقابل نیز آنها به روریارویی با تروریسم روی آوردهاند. تجربه صدام، دیکتاتور سابق عراق، به عنوان تروریسم دولتی، گواهی روشن در این زمینه است؛ کشورهای غربی و عربهای مرتجع منطقه که در هشت سال جنگ تحمیلی رژیم بعث عراق علیه جمهوری اسلامی به طور همهجانبه و گسترده از صدام حمایت میکردند، با پایان جنگ تحمیلی با حمله صدام به کویت مواجه شدند؛ کویتی که از حامیان صدام بود و در شرایطی که صدام حمایتهای آنها در جنگ با ایران را به فراموشی سپرده بود، به مقابله با صدام پرداختند. درواقع، در آن زمان، طرفداران دیروز صدام که در جنگ وی با ایران از هیچ کمکی به او دریغ نکرده بودند، با حمله صدام به کویت، مجبور به تشکیل ائتلافی به رهبری آمریکا برای خارج کردن صدام از کویت شدند.
نکته جالب این است که در همان زمانی که این کشورها مشغول حمایت از صدام بودند، امام خمینی(ره) در هشداری به حامیان صدام، وی را به گرگی تشبیه کردند که چنانچه ماجراجوییش با ایران به پایان برسد، سروقت آنها نیز خواهد رفت. حمله صدام به کویت درستی و صحت پیشبینی حکیمانه امام(ره) را به جهانیان ثابت کرد.
تجربه دیگر در این زمینه، گروه تروریستی القاعده، به عنوان یک سازمان تروریستی جهانی است. این گروه که در برههی بعد از حمله شوروی به افغانستان و اشغال این کشور، برای بیرونراندن شوروی از افغانستان، با حمایتهای عربستان سعودی، آمریکا و... تشکیل شد، با خروج شوروی از افغانستان، به اقداماتی علیه حامیان گذشته خود دست زد و حتی در نهایت، در افغانستان در ائتلاف با طالبان، دولتی تروریستی تشکیل داد که سرانجام با حمله آمریکا، آن دولت سرنگون شد.
آنچه در ارتباط با فعالیتهای ضدآمریکایی القاعده و رهبران آن نقطه عطف تلقی میشود، حمله صدام به کویت و ورود ائتلاف آمریکایی به منطقه برای اخراج صدام از کویت بود. درواقع، پس از اخراج شوروی از افغانستان، نیروهای القاعده که به موطن اصلی خود بازگشتند تا با تجربیاتی که از افغانستان به دست آورده بودند به مبارزه علیه حکومت های خود بپردازند، با حملهی عراق به کویت(در سال ۱۹۹۱) و اقدام ائتلاف غربی – شرقی برای خروج عراق از کویت، به اقدام علیه حامیان گذشته خود روی آوردند.
اسامه بن لادن، از رهبران القاعده، که در این زمان به عربستان بازگشته بود، از پادشاه عربستان خواست اخراج عراق از کویت را به او و القاعده بسپارد اما ملک فهد درخواست بن لادن را رد کرد و با آمریکا متحد شد. بن لادن نیز آمریکا را اشغالگر و آل سعود را مزدور آمریکا نامید و از عربستان خارج شد. خروج بن لادن از عربستان و ورود وی به سودان، این فرصت را در اختیارش قرار داد تا به فراخوان نیروهای القاعده و عربهای افغان، برای آغاز عملیات جدید علیه آمریکا، دست بزند. انفجار ناو آمریکایی در خلیج عدن از جمله اقدامات القاعده علیه آمریکا در این برهه از زمان بود. اما در نهایت، با فشار آمریکا به دولت سودان، بن لادن از سودان به افغانستان بازگشت. ورود بن لادن به همراه طرفداران و همکارانش به افغانستان در گرماگرم مبارزات داخلی افغانستان میان طالبان و دولت برهانالدین ربانی – احمدشاه مسعود در ۱۹۹۵، موازنه قوا را به نفع طالبان به هم زد که در نهایت با حمایتهای القاعده از طالبان، طالبان کابل را در ۱۹۹۶ تصرف کرد. در همین زمان القاعده عملیاتهایی چون بمبگذاری در سفارتخانههای آمریکا در کنیا و تانزانیا در ۱۹۹۷ و عملیات علیه ناو جنگی آمریکا در یمن در ۱۹۹۸ صورت داد. القاعده سپس در ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ عملیاتی علیه برجهای دوقلوی سازمان تجارت جهانی در آمریکا صورت داد(هرچند در ماهیت و انگیزههای عاملان این حمله هنوز هم تردیدهای جدی وجود دارد) که حمله آمریکا و متحدانش به افغانستان و سقوط حکومت طالبان را در پی داشت اما حمله آمریکا به افغانستان القاعده را از بین نبرد.
مورددیگر در این زمینه، ادامه عملیاتهای تروریستی داعش در قلب اروپا، برای چندین مرحله متوالی است؛ اروپایی که به طرق مختلف از داعش به عنوان «تروریسم خوب» در عراق و سوریه حمایت میکند.
بنابراین، غربیها امروز در شرایطی به حمایت از گروههای تروریستی شبیه القاعده مانند داعش روی آوردهاند که از تجربه القاعده غافل هستند که چگونه منافع آنها در منطقه و بلکه جهان را موردتهدید قرار داد. براین اساس و باتوجه به بازی در ظاهر پیچیده، اما در اساس سادهی آمریکا با گروههای تروریستی حاضر در عراق و سوریه، مقام معظم رهبری به آنها هشدار میدهند که از گذشته درس بگیرند و با تداوم حمایت خود از تروریسم در منطقه، خود را در گرداب آن محصور نکنند./۹۱۶/ ۱۰۲/ع
مصطفی قربانی