چرایی نامگذاری اقتصادی سالها
به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از صبح نو، ناظران و تحلیلگران عموماً به روند تحولی معنادار در نامها و شعارهای انتخابی رهبر انقلاب طی دورۀ تقریباً 1٠سالۀ اخیر اشاره کردهاند. در حالی که نامگذاری سالها تا قبل از آن بیشتر خصلتی فرهنگی و سیاسی داشت، از اواخر دهۀ 138٠ تا امروز رهبری سالها را یکی پس از دیگری با نامها و عناوینی که به قلمروی اقتصادی معطوف هستند، نامگذاری کردهاند. آنچه در این میان موضوع را بیشتر مهم و قابل تأمل میسازد این امر است که بنا به فرمایشات متعدد ایشان، از جمله در سخنرانی نوروزی سال 1393 (1/1/93) حوزۀ اقتصاد با تمامی اهمیت و تأثیر آن در قیاس با حوزۀ فرهنگ مرتبت فروتری دارد و از منظر نگاه دینی اقتصاد نمیتواند هدف و غایت نهایی قلمداد شود. در طرح کلی حکومت دینی از منظر حضرت آیت الله خامنهای اقتصاد تمهید و بستری است که زمینه را برای تحقق اهدافی که خود به قلمرویی بیرون از اقتصاد، که میتواند فرهنگ یا اخلاق یا معنویت قلمداد شود، تعلق دارند، فراهم میکند.
اینجاست که تحلیل اهمیت مییابد. چه ملاحظات یا شرایطی رهبری معظم را به این تصمیم رسانده است که با وجود قائل بودن به جایگاه و اهمیت بالاتر فرهنگ، سالهای متمادی شعارهای اقتصادی را دستور کار کشور قرار دهند و توجه دستگاههای حاکمیتی، اجرایی و تبلیغاتی کشور را به سوی آنها جلب کنند؟
به این پرسش از دو منظر میتوان پاسخ گفت که البته تعارضی نیز با یکدیگر ندارند. از منظر نخست که به اذهان نزدیکتر هم هست، آنچه تمرکز بر مسألۀ اقتصاد را ایجاب میکند، شرایط حاد و اضطراری مرتبط با آن و فوریت توجه و رسیدگی به مصائب این قلمروست. در واقع، تأکید بر اقتصاد از باب خطرات بزرگی است که از ناحیۀ این حوزه و خلل و نقصانهای آن کلیت نظام و در منظری وسیعتر جهان اجتماعی و فرهنگی ما را تهدید میکند.
خصوصاً اگر به این واقعیت توجه کنیم که حرکت به سمت نامگذاری اقتصادی یا مرتبط با اقتصاد از سالهای 87 و 88 آغاز شد که دشمن در حال تمهید مقدمات برای آغاز جنگ اقتصادی تمام عیار و بیرحمانه با میلیونها زن و مرد و پیر و کودک ایرانی بود. از این منظر، رهبر انقلاب به عنوان دیده بان و راهنمای مسیر حرکت عمومی کشور با عطف توجه به این حوزه مقابله با تهدید دشمن را مدنظر داشتهاند و از آنجا که نبرد مذکور - به رغم کاغذپارۀ کم ارجی که «برجام» خوانده میشود- کماکان استمرار دارد، ایشان نیز کماکان از طریق نامگذاری سال همگان را به پدافند لازم در مقابل تهاجم سراسری دعوت میکنند. به این معنا، توجه به اقتصاد اقتضای دفاع از ثبات و استقرار کشور و حفظ نظام است.
از منظر دیگر، توجه به اقتصاد در عین عدم اصالت بخشی بدان میتواند ریشه در تفطن به نسبتها و پیوندهای مهم و تعیین کننده ولی ناپیدای ساحات مختلف اجتماعی با یکدیگر داشته باشد. در ادبیات علوم اجتماعی، سالهاست که اندیشۀ زیربنا و روبنا (خواه اقتصاد زیربنا قلمداد شود و خواه هر حوزۀ دیگری) نفوذ خود را از دست داده است؛ اما این به معنای عدم توجه به ربط و پیوند این حوزهها و تأثیر و تأثر آنان از یکدیگر نیست. از قضا، بی اعتبار شدن فکر زیربنا و روبنا زمینه را برای توجه به روابط متقابل و تأثیرات همافزایانه یا فرسایندۀ حوزههایی چون اقتصاد، سیاست، فرهنگ، خانواده و ... نسبت به یکدیگر گشوده است.
از این منظر است که میتوان توجه رهبر انقلاب به قلمروی اقتصاد را مبتنی بر تحلیل ایشان از نقش و تعیین کنندگی این حوزه در شرایط و موقعیت خاص امروزین جامعۀ ایران تلقی کرد. از این منظر، رهبری با در دستور کار قرار دادن اقتصاد، آن هم با تأکید بر تولید و خلاقیت و استقلال، فقط اقتصاد را هدف نگرفتهاند. ایشان بر اساس تحلیلی از پیوند متقابل میان اقتصاد و دیگر حوزهها، پویایی و خلاقیت و خوداتکایی در این حوزه را ملازم با همین مؤلفهها در حوزههایی چون فرهنگ، دانش و سیاست به شمار آوردهاند.
عصارۀ این تحلیل اگر به درستی فهمیده شده باشد این است که وقتی اقتصاد ملی عمدتاً بر سبیل خام فروشی و واردات و دلالی و «بساز و بندازی» رقم بخورد، چگونه میتوان در حوزۀ فرهنگ یا علم تولید و خلاقیت و خود اتکایی را چشم داشت؟ اقتصاد وارداتچی در پیوندی ناگسستنی با فرهنگ مقهور و مغلوب و علم بیریشه و ترجمهای قرار دارد و در سیکلی معیوب یکدیگر را تقویت و تشدید میکنند.
در سالهای گذشته برای شکستن این چرخه از ناحیۀ علم یا فرهنگ با اشارات رهبری تلاشهایی کم یا زیاد صورت گرفته است. ظاهراً اما ایشان بر آنند که چنین تلاشهایی که در نوع خود لازم و ضروری نیز هستند، بدون تلاشی مشابه در قویترین حلقۀ این زنجیره نمیتوانند به نتیجۀ مطلوب برسند. توجه بیشتر ایشان طی 1٠ سال اخیر به قلمروی اقتصاد را میتوان از این منظر نیز مورد توجه قرار داد./۱۳۲۵//۱۰۲/خ