بررسی «اقتصاد مقاومتی و نقش روحانیت در پیشبرد آن»
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، مرکز راهبردی مطالعات اسلامی مدیریت حوزههای علمیه با همکاری انتشارت وثوق، کتاب «اقتصاد مقاومتی و نقش روحانیت در پیشبرد آن» نوشته محمدرضا مالک را منتشر کرده است.
رویکرد اصلی نویسنده در تدوین این کتاب، آن بوده است که اندیشه «اقتصاد مقاومتی» و موضوعات مهم مربوط به آن را آنگونه که رهبر معظم انقلاب بیان کرده است، توضیح دهد.
نگارنده در مقدمه کتاب آورده است: «این تحقیق به سفارش مرکز راهبری اقتصاد مقاومتی حوزه علمیه و برای استفاده از روحانیانی تهیه شده است که با اقشار مختلف جامعه در تماس هستند و مشغول نشر معارف دینی و ارزشهای اسلامی و تعلیم و تربیت مردم هستند و این قابلیت را دارند که پیام «اقتصاد مقاومتی» را آن سان که رهبر بزرگوار انقلاب اسلامی به عنوان اندیشهای راهگشا و برآمده از فرهنگ اسلامی برای برونرفت از شرایط امروز ایران مطرح کردهاند، به آحاد مردم برسانند.»
نویسنده، کتاب را در یک مقدمه و پنج فصل با عنوانهای: «پیشینه و ضرورت اقتصاد مقاومتی در زمان حاضر»، «چیستی اقتصاد مقاومتی»، «سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی»، «نقاط مهم و کلیدی سیاستها» و «روحانیت و اقتصاد مقاومتی» سامان داده است.
او در فصل اول و در گفتار نخست آن، «پیشینه مقاومت اقتصادی» را با دیدگاه علمی و تاریخی میکاود؛ و در گفتار دوم به «ضرورت اقتصاد مقاومتی» برای زمان حاضر میپردازد و برای آگاهی مخاطبان از شرایط کنونی ایران و جهان، تحلیلی مختصر از وضع اقتصادی جهان و ایران، مطرح و نقاط ضعف و قوت اقتصاد ایران را بیان میکند؛ همچنین «اثبات مشروعیت دفاع اقتصادی از دیدگاه شرع و عقل» بحث دیگر مطرح شده در این فصل است.
مؤلف در فصل اول و در صفحه 118 به توضیح فرصتهایی که تحریمها یرای ملت ایران ایجاد کرده است، میپردازد و مینویسد:
«به نظر میرسد که تحریمهای اقتصادی و فشار کشورهای غربی ضمن ضررهایی که برای اقتصاد و امنیت ما داشته است، چند فرصت استثنایی هم در اختیار ما گذاشته است که اگر دولت به هوش باشد و به مقاومت اقتصادی اعتقاد داشته باشد، میتواند از این فرصتها به بهترین نحوه بهره گیرد:
۱- با توجه به اینکه روحیه وطنپرستی و وحدت ملی پس از فشارهای خارجی تقویت شده است، میتوان از جو به وجود آمده در میان مردم ایران استفاده کرد و آنان را به جهاد اقتصادی فراخواند و آنها را برای تحمل سختیهای این راه آماده کرد؛ همانگونه که ملتهای مقاوم نظیر آلمان و ژاپن پس از جنگ جهانی دوم عمل کردند و نتیجه گرفتند. ملتها در چنین شرایطی اگر درست رهبری شوند، برای هرگونه ریاضت اقتصادی آمادهاند و این، فرصت بسیار خوبی است... .
۲-وقتی پس از دهها سال با تحریمهای نفتی، زمینه قطع وابستگی بودجه کشور به درآمدهای نفتی به وجود آمده است، باید غنیمت دانست؛ ولی بر خلاف این، مشاهده میشود وزارت نفت دولت یازدهم به شدت دنبال این است حتی به قیمت کاهش بیشتر قیمت نفت، عرضه نفت ایران را در بازارهای جهانی افزایش دهد؛ گویی دولت مانند گذشته، تنها راه نجات از مشکلات اقتصادی را افزودن بر درآمدهای نفتی میداند.
۳-اکنون زمان آن است که هزینههای غیر ضروری به شدت کاهش یابد و تخصیص بودجه کارشناسانه و کارهایی صورت گیرد که از مهمترین آنها چابکسازی دولت و کاستن از هزینه آن است... .
۴-اکنون زمان تقویت صنعت ملی و کاستن از ضریب وابستگی آن است که البته نیاز به همت و مدیریت قوی دارد؛ ولی دولت، گویی اعتقاد به لیاقت نیروهای متخصص داخلی ندارد و به دنبال گشودن درهای واردات از خارج است که به معنای از بین رفتن زحمتهایی است که تاکنون در زمینه صنعت کشیده شده است؛ زیرا صنعت داخلی قدرت رقابت با خارج را ندارد و به شدت تضعیف خواهد شد.»
نویسنده در فصل دوم به «چیستی و ماهیت اقتصاد مقاومتی» پرداخته و معنا، اهداف، ارکان، ویژگیهای و الزامات اقتصاد مقاومتی را توضیح داده است. مطالب این فصل از بیانات رهبر معظم انقلاب گرفته شده است؛ زیرا ایشان در حقیقت، مطرح و تفسیر کننده اندیشه اقتصاد مقاومتی است. همچنین مؤلف در پایان فصل به موانع و چالشهای مهمی که بر سر راه اقتصاد مقاومتی قرار دارد، اشاره کرده است.
نویسنده در این فصل، «رسیدن به حیات طیبه اسلامی»، «عدالت اقتصادی»، «عدالت اقتصادی» و «استقلال اقتصادی» را چهار هدف اصلی اقتصاد مقاومتی از دیدگاه رهبر معظم انقلاب بر شمرده و در صفحه 134 دآورده است:
«هدف در این بحث، مقصود و غایتی کلی و عام است که یک جامعه با سامان دادن همه امکانات تولید، تشکیل نهادها، به اجرا گذاشتن قوانین اقتصادی خاص، برنامهریزی و سیاستگذاریهای جهتدار و بهرهگیری از ابزارهای اقتصادی برای رسیدن به آن تلاش میکند.
از بررسی سخنان مواضع فکری مقام معظم رهبری به دست میآید ک رهبر بزرگوار از اول برای فعالیتهای اقتصادی نظام اسلامی، چند هدف اصلی در نظر داشتهاند که برنامهریزیها و سیاستگذاریها میبایست برای دستیابی به آنها انجام میشود.
اکنون نیز فراخوانی ملت به جهاد اقتصادی و تلاش در جهت اجرایی کردن «اقتصاد مقاومتی»، برای دستیابی به همان اهداف اصلی صورت میگیرد که معظم له از آغاز مسئولیت پذیری در نظام مقدس جمهوری اسلامی؛ رسیدن به آنها را در نظر داشته است و در حقیقت، جزئی از منظومه فکری ایشان را تشکیل میدهد.»
همچنین، مؤلف در فصل سوم، «سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی» را که مقام معظم رهبری ابلاغ کردهاند و سیر تصویب آنها را بررسی کرده است؛ این سیاستهای مهم را رهبر معظم انقلاب، نقشه راه اقتصاد مقاومتی خوانده و به قوای سه گانه فرمان داده است به اجرای فوری آنها بپردازند؛ بنابراین، نویسنده در این فصل، افزون بر آنکه مؤلفههای سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی و نکاتی مهم درباره آنها را بیان مینماید، برای اجرایی شدن بهتر سیاستهای کلی پیشنهادهایی را نیز مطرح کرده است.
نویسنده در فصل سوم و در صفحه 199 به بیان پیشنهادهای زیر برای اجرایی شدن سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی پرداخته است:
«1- بهترین راه برای اجرای سیاستها کلی اقتصاد مقاومتی این است که این سیاستها با تصویب مجلس شورای اسلامی تبدیل به قانون شود تا دولت مجبور باشد به آن عمل کند و اگر دولت واقعاً قصد پیگیری این سیاستها را دارد، آنها را در قالب یک لایحه تقدیم مجلس شورای اسلامی کند تا با تصویب آن، سازمانها دولتی خود را ملزم به اجرا این سیاستها بدانند.
این کار بهتر است از تشکیل «ستاد راهبر و مدیریت اقتصاد مقاومتی» و ملزم ساختن دانشگاههای اجرایی به همکاری با آن است که با مشی فعلی دولت، شبیه یک اقدام نمایشی است.
2- همانطور، مجمع تشخیص مصلحت نظام از سوی رهبر معظم انقلاب مأمور شده است که سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی را تنظیم کند، این ظرفیت را نیز میتواند داشته باشد که بر عملکرد دولت در اجرایی کردن این سیاستها نظارت داشته باشد و از جمله بر لوایح و مقررات و مصوبات هیأت وزیران که مربوط به حوزه اقتصاد است، نظارت کند که مغایرتی با سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی نداشته باشد.
3- کمیتهای از نمایندگان مجلس برای پیگیری سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی تشکیل شود که وظیفهاش این باشد که بر عملکرد دولت و سازمانها در این باره نظارت کند و به طور دورهای به مجلس گزارش دهد. از این کمیته همچنین در تهیه طرحهای لازم برای رفع مشکلات موجود بر سر راه اجرایی شدن اقتصاد مقاومتی فعالیت کند.»
نویسنده در فصل چهارم، شش عنوان از نقاط مهمی و کلیدی اقتصاد مقاومتی : «قطع وابستگی به نفت»، «تقویت تولید داخلی»، «افزایش بهرهوری»، «اقتصاد دانش بنیان»، «اصلاح الگوی مصرف» و «شفافسازی و جلوگیری از مفاسد اقتصادی و قاچاق» را توضیح داده است.
باور نویسنده آن است که چنانچه بندهای این شش عنوان اجرایی شود، تحول مثبتی در اقتصاد کشور روی میدهد و آشنایی با این نقاط که دریچه نجات اقتصاد کشور از شرایط کنونی بوده، ارزشمند و مهم است.
نویسنده در فصل چهارم و در صفحه 217 به شرح راههای تقویت تولید داخلی پرداخته است و مینویسد:
«مهمترین راه تقویت داخلی که وظیفه دولت و مردم، هر دو است، این است که عزم ملت ایران برای این قرار گیرد که کالا خارجی مصرف نکنند؛ این امر میتواند کمک شایان به تولیدات ملی داشته باشد..
اما کارهایی که انجام آنها بیشتر از دولت ساخته است و موجب تقویت میشود، عبارت است از: کارآفرینی از قوه ابتکار و نوآوری افراد مستعد؛ راهاندازی ظرفیتهای خالی و بیاستفاده در واحدهای بزرگ صنعتی، تأمین نقدینگی لازم برای تولیدکنندگان؛ جلوگیری از وارد کالاهایی که مشابه داخلی دارد؛ کمک به فروش محصولات تولید شده در داخل، در بازارهای داخلی و خارجی؛ تشویق مردم به سرمایهگذاری در بخشهای دولتی، راهنمایی سرمایهگذاران به اولویتهای سرمایهگذاری در کشاورزی و صنعت و جلوگیری قاطعانه از قاچاق کالاهای خارجی به داخل کشور.»
نگارنده در فصل پنجم به بیان وظایف روحانیان در قبال اقتصاد مقاومتی پرداخته است و برای روشن شدن درجه اهمیت آنچه در اقتصاد کشور جریان دارد و لزوم حضور روحانیت در صحنه، چند موضوع مهم اقتصادی را که در حال تصویب در نهادهای قانونی کشور است، برای مثال ذکر میکند تا مخاطبان این نوشته حساسیت شرایط و اهمیت وظایف خود را دریابند.
نویسنده در بحث دیگری به بیان سه قابلیت مهم روحانیان: تحقیق، تبلیغ و مطالبه گری درباره اقتصاد مقاومتی پرداخته است و همچنیندر پایان نیز راهکارهایی برای کمک روحانیت به اجرای سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی پیشنهاد میکند.
نویسنده در فصل پنجم و در صفحه 252 زیر عنوان «قابلیتهای روحانیت در تحقق بخشیدن به اقتصاد مقاومتی» مینویسد:
«پس از وقوع انقلاب اسلامی؛ زمینه خوبی برای به فعلیت درآمدن قابلیتهای روحانیت شیعه در خدمت به کشور، در عرصه اقتصادی فراهم شده است. روحانیت در برهه کنونی هم با توجه به اشرافی که بر منابع و ادله فقهی دارد، میتواند حکم هر موضوع و واقعهای را استنباط نماید و هم با عنایت به جایگاه ولایت فقیه در جمهوری اسلامی ایران، این توانایی را دارد که آنچه را به مصلحت کشور میداند، اجرایی کند. این، فرصتی استثنایی است که خداوند متعال در اختیار عالمان شیعه گذاشته که به اسلام و مسلمانان خدمت کنند و چنان در این امر کوتاهی صورت گیرد، در پیشگاه خدا و مردم مورد بازخواست قرار خواهند گرفت.
اگر روحانیت معظم شیعه به طور جدی وارد میدان شود و از تمام توان و همت خود بهره گیرد، میتواند با برانگیخن اقشار مهم اجتماعی در کشور تحت رهبری پیشوای انقلاب اسلامی، انقلاب اقتصادی را به راه اندازد و ایران را به استقلال واقعی اقتصادی و رفاه اجتماعی برساند و از بیعدالتی و وابستگی نجات بخشد.
در حال حاضر رهبر بزرگوار انقلاب با طرح الگوی اقتصاد مقاومتی، زمینه حضور روحانیت را در عرصه اقتصادی کشور بیش از بیش فراهم کرده است.
تبیین اقتصاد مقاومتی و روش ساختن مرزهای مشترک آن با اقتصاد اسلامی تنها کار روحانیت است. در صحنه عمل نیز، این، روحانیت است که میتواند تلاش برای رفع وابستگی اقتصادی از دشمنان اسلام و مسلمانان و رسیدن به خوداتکایی و توسعهای مطابق با معیارهای اسلامی را برای مردم ایران، به صورت وظیفهای مهم و مقدس معرفی نماید.
علمای بزرگوار شیعه باید این فرصت را مغتنم بدانند و نخبگان موجود در حوزه علمیه را که امروزه به تخصصهای گوناگون از جمله اقتصاد مجهزند و نیز نیروهای تبلیغی حوزه را به گونهای سازماندهی کنند که بتوانند رهبر معظم انقلاب را به بهترین صورت در این جهاد بزرگ اقتصادی یاری نمایند.»
گفتنی است، محمدرضا مالک برای نگارش این کتاب از 110 منبع بهره جسته است که «الگوی اقتصاد مقاومتی»، «رویکرد مدیریت مخاطرات»، «جستارهایی در اقتصاد مقاومتی»، «مبانی توسعه اقتصادی»، راهبردهای توسعه اقتصادی»، «اقتصاد مقاومتی و بانکداری مقاومتی»، «سیر در اندیشه اقتصادی»، «نظم نوین اقتصاد جهانی و کشورهای جنوب»، «اقتصاد دانش بنیان و توسعه پایدار» و «تصنیف غرر الحکم و دررالکلم» برخی از این منابع است.
مرکز راهبری مطالعات اسلامی اقتصاد مقاومتی با همکاری انتشارات وثوق، چاپ اول کتاب «اقتصاد مقاومتی؛ نقش روحانیت در پیشبرد آن» را با شمارگان 3000 نسخه در 286 صفحه و به قیمت 12000 تومان در بهار 95 منتشر کرده است./998/پ۶۰۱/ش
خبرنگار: میثم صدیقیان