«روش برداشت از نهجالبلاغه» اثر مرحوم آیتالله صفایی حائری
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، کتاب «روش برداشت از نهجالبلاغه» اثر مرحوم آیتالله علی صفایی حائری از سوی انتشارات لیلةالقدر منتشر شد.
بر اساس این گزارش، این کتاب از 12 عنوان و یک خلاصه به علاوه دو نمونه عملی (خطبه 87 و خطبه قاصعه) و یک بخش با عنوان ضمیمهها تشکیل شده است که مهمترین عناوین آن عبارت است از:
طرحهای ناتمام و غصههای بیپایان، شناخت نهجالبلاغه، ضرورت آشنایی با نهجالبلاغه، شناخت مقاصد، روش برداشت از نهجالبلاغه، محبوبترین بندگان خدا، اهتمام به محتملها، ضرورت تسلط، تسلیم، نیاز به عقل دین، کبر؛ عامل انحطاط، حیات و مرگ جوامع، درمان کبر و شش ضمیمه با عنوانهای تولد و تکوّن نهجالبلاغه، دلیلیت و اعتبار نهجالبلاغه، تبویب روایات، تسلط بر نهجالبلاغه، موازین و شناخت زمان علی(علیهالسلام).
در بخش طرحهای ناتمام و غصههای بیپایان آمده است: هر دانشجویی که روش برداشت از قرآن را خوانده باشد علاوه بر اینکه افقهای جدیدی بر او گشوده میشود، برای خود مصباح هدایتی را مییابد که اگر در پی آن به قرآن روی بیاورد، به نور قرآن میرسد و از هدایتهای آن بهرهمند شده و به رشد میرسد؛ علاوه بر این در این کتاب نویسنده در او امیدهایی را زنده میکند و به او وعده طرحهای نویی را میدهد که گویا همان طرحهایی است که خواجه شیراز در طلب سقف فلک را میشکافد.
با پیافکندن طرح روش برداشت از قرآن، استاد از طرح روشهای دیگری ـ بعد از بیان ضرورت این روشها ـ خبر میدهند و مینویسند:
«اگر ما بخواهیم در علوم اسلامی با آن دامنه و گستردگی به اوج و عمقی دست بیابیم، ناچاریم یا به تخصص و تقسیم رو بیاوریم و اسیر پراکندگیها و مثله شدنها بمانیم و یا بهجای اینکه از مطالب گفتوگو کنیم و افراد را همچون استخر به آب ببندیم، آنها را با روشها آشنا کنیم و آنها را همچون چشمه بکاویم.
در این فرض و با این روشها، ناچار هر مغزی، باری میگیرد و هر زبانی، حرفی.
در این طرح و با این کاویدنها، راهها کوتاهتر شده و دورها نزدیک میگردد، درست مثل اینکه دوستی را هرروز با غذایی و پولی پذیرایی کنیم و یا اینکه به او حرفهای و روشی بیاموزیم که خود حتی غذای دیگران را تهیه کند و میزبان دیگران باشد.
ما، در این فرصت کوتاه و کار زیاد چارهای جز این نداریم؛ چون این تخصصها و تقسیمها که ناگزیر و ناچار تحقق مییابند، هم وقت را زیاد میگیرند و هم بار سنگینی میآورند و استخرها و انبارهای عظیمی را میخواهند، پس چه بهتر که بهجای این آرزو، به این طرح و به این کار رو بیاوریم و با روشها راههای دور را نزدیک کنیم.
روشهایی در قسمت تفکر و مطالعه و برخورد و بحث و تدبر و برداشت از قرآن و سنت و از تاریخ.»
ودر ادامه میگویند: «اینها، وجهههای سنت و قرآن است و در هرکدام ازین وجههها، به اصول و کلیدها و روشی نیازمندیم که از آن گفتوگو مینماییم.
در قرآن از کلید: تفسیر، روح، نور و در سنت از: اصول، فقه متوسط و فقه عالی.»
بیشک این بحثها و طرحها چیزی نبود که بخواهد از راه قیل و قالهای مدرسه حاصل شود، بلکه نتیجه همان شکافتن سقف آسمان و گشوده شدن دریچههایی به دریاهای رحمت حق بود که اینچنین سرشار میشد و این سرشاری، استاد را بر آن میداشت تا جاری شود و با شتاب، آنچه یافته بود، هرچند به اشاره مطرح کند و به اولین کسی که با او برخورد میکرد این رزقها را انتقال میداد و حتی در خواب اگر مرزوق میشد بلافاصله از خواب بیدار میشد و با قلمی که همیشه بر بالین خود داشت، بر صفحهای مینوشت.
گویا استاد نوبت پرواز خود را بسیار زود میدانست و همیشه گوشزد میکرد: آنچجه به ذهنم می رسد، هر چند به اشاره و اجمال، باید طرح کنم تا اگر فرصتی شد یا به دیگران رسید، پردازش شود.
و چه زود این نوبت پرواز فرا رسید و فرصت آن تمام شد و آن همه طرحها و حرفهای کلیدی، بدون تفصیل به زمین ماند؛ و آن کبوتر حرم رضوی به رضوان حق شتافت و در کنار این همه حرفهای کلیدی و طرحهای ناتمام، آنچه باقی مانده، اشکهایی است ریزان و قلبهایی است حیران و سینههایی است آکنده از غصههای بیپایان و ما ماندهایم و اهدناالصراطالمستقیم.
یکی از طرحهای ناتمام استاد طرح روش برداشت از سنت بود که از مهمترین روشهای ایشان بهشمار میرفت که طالب علم با این روش میتوانست به مقاصد کلام معصومین(علیهمالسلام) دست یابد و بالاتر از فقه کلام و فقه احکام به فقه مقاصد برسد و متفقه در دین شود.
هرچند از این روش محروم شدیم، اما به گفتگویی از استاد در زمینه روش برداشت از نهجالبلاغه که بخشی از سنت و جزء شاخص آن است واقف شدیم که گویا این گفتگوی یک ساعته با کسانی است که به اشاره استاد به چنین موضوعی پرداخته و در پایان، حاصل کار گروهی خود را بر استاد عرضه کردند و آنگاه ایشان با استماع این گزارش، به اختصار از کلیدها و روش برداشت از نهجالبلاغه پرده برداشته و آنچه را در آن فرصت کوتاه لازم دیده، بیان کردهاند و در پایان فرمودهاند: «علاوه بر آنچه گفته شد نکتههای دیگری نیز هست که قبل از این در جای دیگر با دوستان گفتگو کردهام و بعضی، آن را نوشتهاند و اگر به آن مرور کنید مفید است. اگرچه برای شروع کار با نهجالبلاغه گمان میکنم همین اندازه کافی است.»
در این راستا به زعم خود مطالبی را که لازم بوده، به عنوان ضمیمه یا زیرنویس اضافه نمودیم و تا آنجا که توفیق رفیق بوده از کتابهای استاد که در حکم محکمات دیدگاههای ایشان است کمک گرفتهایم.
ولی با این همه، خواننده این نوشته از مطالعه دیگر کتابهای استاد؛ خصوصاً کتابهای «روش برداشت از قرآن» و «درآمدی بر علم اصول» و «نقدی بر هرمنوتیک کتاب و سنت» بینیاز نخواهد بود.
استاد بر اساس این روش، برداشتهای دقیق و عمیق از نهجالبلاغه دارند که در نوشتههای ایشان موج میزند و بهطور مستقل نیز از خطبهها و نامهها و حرکتهای نهجالبلاغه چنین برداشتهایی را ارائه نمودهاند که تحت عنوانهای، «اهداف حکومت دینی»، «مشکلات حکومت دینی»، «روزگار ستمگر و زمانه ناسپاس» و «خط انتقال معارف» به همراه مطالب دیگری از ایشان در شرح نهجالبلاغه موجود است که در دست تحقیق است.
همچنین در بخش «روش تسلط» میخوانید: تسلط یافتن هم مراحلی دارد: در یک مرحله قرائت است، به هر اندازهای که میشود: «فاقرَؤوا ما تَیَسّر مِنَالقرآن» را داریم. قرائت انس به کلام را میآورد.
یک مرحله هم مرحله ترتیل است، مرحله تدبر است، مرحله تفکر در آیات است. انسان هر روز در دو سه آیه تأمل کند، روزی چند صفحه را هم بخواند؛ یعنی معنای این حرف این نیست که ما خودمان را از قرائت محروم کنیم.
آیه «فاقرَؤوا ما تَیَسّر مِنَالقرآن» در سوره مزمل دوبار آمده است. این قرائت برکت عجیبی دارد، حتی اگر آدم نگاه کند و با حرکت لبش هم بخواند، نگذارد محروم شود. به هر حال تمام این مراحل که در مورد قرآن گفته شد، در مورد روایات و نهجالبلاغه هم میآید.
گفتنی است، کتاب «روش برداشت از نهجالبلاغه» نوشته مرحوم آیتالله علی صفایی حائری از سوی انتشارات مؤسسه لیلةالقدر با شمارگان 500 نسخه و قیمت 7000 تومان در 176 صفحه منتشر شده است./841/پ202/ق