بعد از وفات پیامبر(ص) جامعه بدون اسوه ماند/ حب شهوات باعث انحراف جامعه شد
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، حجت الاسلام و المسلمین مهدی طائب در مراسم سوگواری سرور و سالار شهیدان حضرت امام حسین(ع) که در حسینیه شهدای زنجان برگزار شد، به تحلیل وضعیت جامعه در زمان پیامبر(ص) پرداخت که مشروح آن در ادامه می آید.
اگر ما تقرب به خدای متعال پیدا کنیم صدای ملائکه را میشنویم
ایام زندگی، سرمایهای برای جمعآوری توشه آخرت است. تمام چیزهایی را که ما برای آخرت و زندگی ابدی به آن نیاز داریم باید در همین دنیا آنها را جمع کنیم. بهشت توسط اعمال خود ما ساخته میشود. خدای متعال در بعضی از زمانها و مکانها، ویژگی خاصی قرار داده است که ارزش آن زمان و یا مکان را بیشتر میکند. برای مثال نماز خوانده شده در مسجد، بیست و پنج برابر نسبت به نماز اقامه شده در منزل اجر و ثواب دارد. اگر همین نماز را انسان در مسجدالنبی به جای بیاورد، برای هر رکعت، ده هزار اجر برای انسان قرار داده میشود. پس مکانها از لحاظ ارزشی که اعمال در آن پیدا میکنند، متفاوت است.
بعضی از زمانها هم نسبت به زمانهای دیگر دارای ویژگیهای منحصر به فردی هستند. به عنوان مثال نفس کشیدن در ماه مبارک رمضان، تسبیح خدای متعال به حساب میآید. در حالیکه در اوقات دیگر نفس کشیدن چنین اجر و پاداشی ندارد. شب و روز جمعه هم دارای فضیلت خاصی هستند.
در زمان امام صادق(ع) یکی از اصحاب ایشان به خدمت حضرت رسید و به ایشان عرض کرد که در میان مردم(یعنی اهل سنت) چنین مطلبی از پیامبر(ص) نقل میشود که پیامبر(ص) فرمود: در شب جمعه خدا به سقف آسمان زمین میآید! امام صادق(ع) فرمود این مطلب خلاف واقع و دروغ است و پیامبر(ص) چنین مطلبی را نفرموده است. بعد حضرت فرمود: آن مطلبی که پیامبر(ص) فرموده این است که خدای متعال فرشتگانی دارد که هر شب به آسمان دنیا میآیند و از جانب خدای متعال به انسان خطاب میکنند: آیا کسی هست که در این شب بیدار شود و طلب استغفار و توبه کند و من بپذیرم؟ این اتفاق در همه شبها تا اذان صبح ادامه دارد. ویژگی خاص شب جمعه این است که این ملائکه تا طلوع آفتاب به این ندا ادامه میدهند.
این مطلب را هم بدانید که اگر ما تقرب به خدای متعال پیدا کنیم صداهای ملائکه را میشنویم؛ منتها چون گوشهای ما عادت به شنیدن معاصی پیدا کرده است، از شنیدن آن صداها محروم شدهایم. خدا رحمت کند شیخ محمد بهاری که در بهار همدان مدفون است. ایشان در نجف شاگرد آخوند ملا حسینقلی همدانی بود. مرحوم شیخ محمد بهاری در نجف اذان صبح میگفت. بعضی از شاگردان دیگر ملا حسینقلی نزد ایشان رفتند و از اذان گفتن مرحوم بهاری ایراد گرفتند که او اذان را در غیر وقت خودش میگوید. شیخ حسینقلی همدانی به شاگردان فرمود که بعضی از فرشتگان در زمان اذان صبح با هم عوض میشوند و آقای محمد بهاری این رفت و آمد ملائکه را میبیند و ایشان با این حساب در زمان درستی اذان میگوید.
حال ما میخواهیم بهترین عمل در شب و روز جمعه را بیان کنیم. روایتی در باب این مسئله وارد شده است که من آن را میخوانم: «عمر بن يزيد قال: قال لي أبو عبد الله عليه السلام يا عمر إنه إذا كان ليلة الجمعة نزل من السماء ملائكة بعدد الذر في أيديهم أقلام الذهب و قراطيس الفضة لا يكتبون إلى ليلة السبت إلا الصلاة على محمد وآل محمد صلوات الله عليهم فأكثر منها و قال: يا عمر إن من السنة أن تصلي على محمد و أهل بيته في كل جمعة ألف مرة، و في سائر الأيام مائة مرة.»(وسائل/ج5/ص72)
امام صادق(ص) یک صحابی به نام عمر بن یزید داشت. حضرت به این صحابی خود فرمود: زمانی که شب جمعه فرامیرسد، ملائکهای به اندازه تعداد مورچههای روی زمین میآیند و در دستشان قلمهایی از طلا و کاغذهایی از نقره است و تا شب شنبه فقط عمل صلوات بندگان بر محمد و آل محمد را مینویسند. بعد حضرت میفرماید که سنت این بود که پامبر(ص) در روزهای غیر از جمعه صد صلوات و در روز جمعه هزار صلوات میفرستاد.
این مطلب را بدانید که صلوات فرستادن خیلی به تهذیب نفس و محافظت در برابر گناهان به انسان کمک میکند. اولا صلوات یک دعا است و ثانیا دعایی است که مستجاب است. گفته شده است که هر زمانی حاجتی از خدا داشتید، ابتدا صلوات بفرستید و بعد حاجت خود را از خدای متعال بخواهید و در آخر هم باز صلوات بفرسیتد. بعد در روایت گفتتهاند که زمانی که این کار را کردید، خدای متعال حیا میکند که دعای اول و آخر را اجابت کند، ولی دعایی که بین این دو واقع شده است را اجابت نکند.
این مطلب را هم بدانید که خدای متعال میفرماید: «قُلْ مَا يَعْبَأُ بِكُمْ رَبِّي لَوْلَا دُعَاؤُكُمْ فَقَدْ كَذَّبْتُمْ فَسَوْفَ يَكُونُ لِزَامًا»(فرقان/77)، بگو: اگر دعاي شما نباشد، پروردگار من براي شما وزن و ارزشي قائل نيست. شما حق ّ را تكذيب كردهايد و به زودي كيفر تكذيبتان دامن شما را خواهد گرفت. خدای متعال در این آیه میفرماید که اگر شما خواستهای داشته باشید، به شما توجه میکنم، ولی اگر خواستهای نداشته باشید و دعا نکنید، شما را به حال خود رها میکنم.
پیامبر(ص) حب شهوات را در مردم کم کرده بود
ما در جلسات گذشته بیان کردیم که پیامبر(ص) در زمان حیات خود با حاکم کردن خدا و تعالیم اسلام از جمله آخرتگرایی، یک جامعه ایدهآل به وجود آورد. وقتی مردم، خدا باور و آخرتگرا شدند، پیامبر(ص) را الگوی خود قرار میدهند تا به آن آخرت وعده داده شده توسط خدای متعال برسند. خدای متعال در قرآن درباره پیروی از پیامبر(ص) میفرماید: «لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ وَذَكَرَ اللَّهَ كَثِيرًا»(احزاب/21)، قطعا براى شما در [اقتدا به] رسول خدا سرمشقى نيكوست براى آن كس كه به خدا و روز بازپسين اميد دارد و خدا را فراوان ياد مى كند.
پیامبر(ص) برای اصلاح جامعه سه حوزه شهوت ریاست، شهوت شکم و شهوت جنسی اعضای جامعه را مورد توجه قرار داد. چون تمام نارساییهایی که در این دنیا برای انسان به وجود میآید، ناشی از یکی از این سه عامل است و اگر این سه مطلب کنترل بشود، بشر هرگز منحرف نخواهد شد. پیامبر(ص) شهوت جنسی را با آسان کردن ازدواج حل کرد؛ چون اگر در جامعهای مسئله شهوت جنسی به درستی حل نشود، آن جامعه نابود خواهد شد. شهوت در درون انسان یک میل طبیعی است. همانطوری که انسان در زمان گرسنه شدن نیاز به غذا دارد، شهوت جنسی هم از نیازهای واقعی انسان است.
ازدواج سنت پیامبر(ص) است و ایشان فرموده که اگر کسی در این سنت با من مخالفت کند، از من نیست. البته اسلام ازدواج را واجب نکرده است تا مردم به حرج نیفتند، ولی دستورات اسلام، ازدواج را یک حکم شبهواجب تبدیل کرده است. در روایات وارد شده است که اگر کسی ازدواج کند، نیمی از دین خود را حفظ کرده است.
از طرف دیگر اسلام مانع از تحریک جنسی در اجتماع شده است. اسلام به مردان میگوید که باید غیرت داشته باشند و اجازه ندهند که زنانشان با هر وضعیتی وارد اجتماع بشوند. پیامبر(ص) میفرماید: «کانَ إِبراهیمُ أَبی غَیورا و َأَنَا أَغیَرُ مِنهُ»، پیامبر(ص) این مطلب را فرمود تا مردم بدانند که غیرت تا چه میزان اهمیت دارد. وقتی این دو مسئله یعنی ازدواج به موقع و عدم تحریک جنسی در اجتماع رواج پیدا کند، به صورت طبیعی، فساد ریشهکن میشود. پس پیامبر(ص) شهوت جنسی را در مدینه کنترل کرد.
دومین شهوتی که در انسان وجود دارد و در صورت عدم کنترل، موجبات گمراهی انسان را در پی دارد، شهوت شکم است. پیامبر(ص) در مدینه این مطلب را برای مردم جا انداخت که غذا خوردن برای قدرت یافتن و تجدید قوا است و نه برای لذت بردن. با چنین دیگاهی انسان به دنبال مال حرام حرکت نمیکند، چون این انسان بر اساس نیازها حرکت میکند. یعنی به اندازهای به دنبال تامین مواد غذایی است که برای ادامه حیات او ضروری باشد. بنابراین جامعه مدینه آن زمان حلالخور شده بودند و کسی که لقمهاش حلال بشود، از خیلی از مفاسد در امان خواهد ماند.
شهوت سومی که در انسان وجود دارد، شهوت ریاست است. پیامبر(ص) فرمود که خطر حمله گرگی به یک گله بدون چوپان، کمتر از حب ریاست برای انسان است. اگر حب ریاست وارد ذهن یک انسان بشود، دین او را مورد تهدید قرار میدهد. در حدیث دیگری پیامبر(ص) فرمود: از ریاست فرار کن همانطوری که از گرگ درنده فرار میکنی؛ لذا تا زمانی که کسی را به عنوان فرمانده انتخاب نمیکرد، کسی برای احراز این پست داوطلب نمیشد.
میخواهم در اینجا به یک نکتهای اشاره کنم. شما در نماز میگویید حی علی خیر العمل. بهترین عمل مورد اشاره در این عبارت کدام عمل است؟ منظور از این خیر العمل، نماز نیست؛ چون به عنوان مثال اگر ما در جایی قرار گرفتیم که شخصی در حال غرق شدن بود و ما اگر به او کمک کنیم، نمازمان قضا میشود، در چنین شرایطی دستور شریعت این است که نجات جان آن مومن در اولویت است. پس در چنین جایی بهترین عمل، نماز نیست. پس بهترین عمل یعنی آن فعلی که وظیفه انسان است. وظیفه انسان چطور تعیین میشود؟ وظیفه انسان را پیامبر(ص) یا امام معصوم تعیین میکند. پس حی علی خیر العمل یعنی بشتابید به سوی ولایت.
بعد از پیامبر(ص) لقمههای مسلمین به مال حرام آلوده شد
پیامبر(ص) مردم را در مدینه طوری تربیت کرده بود که به محض اعلام جهاد، همه به طور داوطلبانه حاضر میشدند. حال این سوال پیش میآید که چطور چنین جامعهای به جایی رسید که امام حسین(ع) را به شهادت رساندند؟ بعد از پیامبر(ص)، امیرالمومنین(ع) به خلافت و حکومت نرسید. خدای متعال در قرآن فرمود: «لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ» سوال این است که بعد از وفات پیامبر(ص) مردم چطور الگوی عملی رفتار پیامبر(ص) را ببینند و به آن تاسی کنند؟
جواب این است که پیامبر(ص)، علی(ع) را به عنوان جانشین خود و اسوه بعد از خود تعیین کرد. این اسوه را مردم بعد از وفات پیامبر(ص) کنار گذاشتند. غیر از امیرالمومنین(ع) هم کسی اسوه نیست و کسی چنین ادعایی هم نکرده بود. بنابراین بعد از وفات پیامبر(ص) جامعه بدون اسوه ماند. در چنین جامعهای که بدون اسوه و الگو است، دشمن وارد میشود و از طریق حرام کردن لقمهها و افسارگسیختگی جنسی که منجر به تولید نطفه ناپاک میشود و همچنین ایجاد شهوت ریاست در اذهان مردم، جامعه را منحرف کند. یک سری فرایندها شکل گرفت تا این سه عامل در جامعه پیاده بشود و مردم گرفتار این سه شهوت بشوند.
اولین اقدام، آلوده کردن لقمههای مسلمین به مال حرام بود. بعد از وفات پیامبر(ص) فتوحات زیادی شکل گرفت و در نتیجه اموال زیادی به دست آمد. حکومت وقت اموال به دست آمده از غنائم را به توجه به سنوات اسلام اشخاص بین مسلمین توزیع کرد و از آنجا پرداختهای بیتالمال به هر کسی متفاوت شد. وقتی این پولها وارد زندگی افرادی مثل زبیر که سابقه طولانی در اسلام داشتند شد، میل به تجملات و زینتهای زندگی در درون آنها شکل گرفت و هزینههای زندگی آنها افزایش یافت و مجبور شدند برای تامین هزینههای جدید زندگی خود، وارد تجارت بشوند و چون تجارتشان برای رفاه بیشتر است، کسب مال از حرام و حلال دیگر برایشان تفاوتی نمیکند. این لقمههای حرام باعث شد زبیری که در زمان پیامبر(ص) همیشه برای جهاد آماده بود، نمازش در تجارت قضا بشود.
975/.../ر