۱۶ مرداد ۱۳۹۵ - ۲۲:۱۲
کد خبر: ۴۴۲۳۸۳
رییس موسسه مبلغان حشد الشعبی عراق در گفت‌وگو با رسا؛

القای اختلاف بین آیت‌الله سیستانی و رهبر انقلاب مذبوحانه است/ فتوای مرجعیت جلوی سرنگونی بغداد را گرفت

رییس موسسه مبلغان حشد الشعبی عراق با تاکید براینکه یک نگاه منفی بین شیعیان و اهل سنت عراق وجود دارد، گفت: از بین بردن این نگاه نیازمند تلاش جدی همگان به ویژه مبلغان دینی است.
سید کاظم الجابری سید کاظم الجابری سید کاظم الجابری سید کاظم الجابری سید کاظم الجابری سید کاظم الجابری


خبرگزاری رسا ـ گروه بین الملل:‌ بیش از دو سال از صدور فتوای جهاد از سوی حضرت آیت الله سیستانی می‌گذرد. گذر زمان و آگاهی بیشتر از توطئه ای که عراق با آن مواجه بوده بیش از پیش اهمیت این فتوا را نشان می‌دهد. در همین راستا به گفت‌وگوی حجت الاسلام سید کاظم الجابری، رییس مؤسسه التوجیه العقائدی للحشد الشعبی نشسته ایم تا درباره اهمیت فتوای مرجعیت نجف اشرف، روند ارسال مبلغان به جبهه نبرد، دستاوردهای حشد الشعبی و چالش‌های پیش روی عراق سخن بگوییم. آنچه در ادامه می‌آید متن این گفت‌وگو است:

 

با توجه مسئولیت فرهنگی شما در حشد الشعبی ابتدا نحوه شکل‌گیری داعش را تشریح کنید و بفرمایید که داعش چگونه توانست در مناطق سنی نشین عراق با سرعتی غیرقابل تصور منتشر شود؟  
داعش با یک توطئه بسیار بزرگ و پشتیبانی معنوی بسیار قوی وارد عراق شد. که بدون شک می‌توان رد پای اسرائیل و عربستان سعودی و چند کشور دیگر را در قدرت یافتن آن مشاهده کرد. باید توجه داشت که عراق بعد از سرنگونی حکومت صدام حسین شاهد سلسله درگیری‌های مذهبی بود. آنچه در این جا برای اهل تسنن ناخوشایند بود به قدرت رسیدن شیعیان بود، درحالی که پیش از این قدرت در قبضه اهل تسنن قرار داشت. اگرچه امروز اهل تسنن در روند سیاسی عراق نقش‌آفرینی می‌کنند اما کلیدهای قدرت از دست آنان گرفته و به شیعیان سپرده شد.
خب از زاویه دید اهل تسنن این رویداد یک شکست بزرگ به حساب می‌آید. آنها از زمانی که انگلیس عراق را اشغال کرده بود با وجود اکثریت شیعیان بر کرسی قدرت نشسته بودند. از سوی دیگر شیعیان می‌دیدند قدرتی که به دست اهل تسنن رسیده حاصل انقلاب 1920 عراق بود که با رهبری مرجعیت صورت پذیرفت و به تشکیل دولت جدید عراق منتهی شد. لذا نتیجه این شد که قدرت از آن زمان تا سرنگونی حزب بعث عراق در دست برادران اهل سنت ما بود. شیعیان در دولت‌های گذشته عراق تنها در حاشیه قرار داشتند و هرگز اجازه نیافتند که یک نقش محوری را ایفا کنند.
شرایطی هم که عراق پس از سرنگونی حزب بعث با آن دست و پنجه نرم کرد شرایط سختی بود. آن ستیز طایفه ای که عراق پس از حضور آمریکایی‌ها با آن مواجه شد هزینه‌های زیادی به بار آورد. ستیزی که اگرچه یک وجهه طایفه ای داشت اما به نظر ما به وضوح می‌توان آمریکا و اسرائیل را در پشت پرده آن مشاهده کرد. از نقطه نظر ما اتفاقات چند سال اخیر در عراق و آنچه آمریکا به همراه چند کشور دیگر در این انجام داده‌اند موجب شده که اهل سنت کشور این تصور را داشته باشند که موجودیت آنها در خطر است.
متاسفانه تصوری که اغلب اهل سنت عراق دارند این است که یک سناریویی طراحی شده تا آنها را به صورت کامل از بین ببرد. این احساس نزد اهل سنت دو دلیل عمده دارد؛ دلیل اول بدون شک برخی سیاست‌ها و اقدامات اشتباه ما شیعیان است. حقیقتا برخی عناصر در میان شعیان وجود دارند که رفتارهای خودسرانه انجام می‌دهند و ما تاکنون نتوانسته ایم که آنها را کنترل کنیم. اما دلیل دوم را باید در پروپاگاندای رسانه‌ای دنبال کرد. برخی رسانه‌ها واقعا نقش مخربی در پررنگ شدن احساسات طایفه ای و دامن زدن به درگیری مذهبی داشته اند.

 

شبکه‌هایی مانند الجزیره و العربیه در این میان خیلی تاثیر داشتند.
بله همینطور است. البته نباید نقش شبکه‌هایی مانند فدک و امثال آن را هم در تندروی شیعیان نادیده گرفت. یعنی فقط العربیه والجزیره و شبکه‌های وابسته به سلفیت مقصر نیستند بلکه شیعیان هم در این میان اقدامات مخرب زیادی را انجام دادند. حتی شبکه‌هایی مانند الشرقیه که گرایش اسلامی هم ندارند در ایجاد برخی درگیری‌ها سهیم بودند.
 در هر صورت وقتی داعش وارد عراق شد با آن مقدمه ای که خدمت شما عرض کردم شمار زیادی از اهل سنت از آنها استقبال کردند. خب واقعیت این است که اگر این واکنش مثبت از سوی برادران اهل سنت ما وجود نداشت داعش هرگز نمی‌توانست کاری از پیش ببرد و این همه منطقه را اشغال کند. خب داعش زمانی وارد عراق شد که نهادهای نظامی ما از قبیل ارتش و نیروهای امنیتی ناکارآمد بودند و فساد به صورت گسترده در آن رخنه پیدا کرده بود.

 


چه چیزی باعث شد در ابتدا نیروی داعش به ارتش عراق بچربد و داعش بتواند در مدت زمان کوتاه دستاوردهای بزرگی داشته باشد؟
ببینید داعش برخلاف ارتش عراق به این جنگ نگاه عقیدتی داشت و داعشی‌ها با یک اندیشه دینی وارد آن شده بودند. اگرچه این اندیشه اشتباه اما کارآمد بود؛ نیروهای داعش با عقیده وارد این جنگ شدند اما در مقابل ارتش عراق فاقد این روحیه عقیدتی برای جنگ بود. ارتش نه تنها در مقابل داعش ایستادگی نکرد بلکه فرار کرد. فرار ارتش هم نه به خاطر جنگ قوی داعش بلکه تنها بر اثر تبلیغات رسانه‌های وابسته به این گروه تروریستی صورت پذیرفت. یعنی اشغال موصل برای داعش هیچ کاری نداشت.
 شما می‌دانید که موصل سومین شهر بزرگ عراق است. ظرفیت‌های سیاسی، اقتصادی و نظامی بالایی در آن نهفته است. داعش هم پس از تصرف این شهر با استفاده از امکانات موصل توانست شهرهای دیگری را هم به دست بگیرد. عراق پس از آن با یک خطر بزرگ مواجه شد. ارتش و نیروهای پلیس توانایی مقابله با این تهدید را نداشتند.

مرجعیت دینی عراق با این نگاه و پس از این اتفاقات بود که فتوای جهاد کفایی را صادر کرد. مردم عراق هم به پشتوانه این فتوا وارد معرکه شد تا در مقابل تکفیری‌ها ایستادگی کند. من خودم به شخصه می‌دیدم که مردم از صنف‌های مختلف و از گرایش‌های فکری متفاومت که نه به سیاست و نه به جهاد هیچ گرایشی نداشتند پس از این فتوا وارد معرکه شدند. ما باورمان نمی‌شد که خیلی از توده‌های جامعه حاضر به دفاع از کشور باشند. اما آگاهی از خطر پیش رو و فتوای مرجعیت این انگیزه را داد تا یک جبهه جدید در مقابل داعش شکل بگیرد.

 

نمی‌توان اهل سنت را مسئول جنایت‌های داعش دانست
حشد الشعبی از همین جا شکل گرفت.
بله. حشد الشعبی نتیجه فتوای مرجعیت بود. مرجعیت دینی نجف اشرف و به ویژه حضرت آیت الله سیستانی به ایجاد حشد الشعبی بسنده نکردند بلکه پس از آن هم به حمایت از حشد الشعبی و هدایت آن ادامه دادند و این مهم تا به امروز امتداد یافته است. اهمیت حشد الشعبی و دستاوردهای آن زمانی بیشتر جلوه گر می‌شود که ما بدانیم بغداد تا همین چندماه پیش با خطر سقوط مواجه بود. شما ببینید تا زمان عملیات فلوجه بغداد هنوز با تهدید مواجه بود و پس از این عملیات بود که ارتش عراق و حشد الشعبی تواسنتند خطر را به صورت کامل از بغداد رفع کنند. ببینید اگر فتوای مرجعیت نبود هرگز نمی‌شد از این پتانسیل نهفته استفاده کرد. مردم هم تا همین امروز به حمایت مادی و معنوی از بسیج مردمی عراق ادامه داده‌اند. باور بفرمایید روز دوم معرکه فلوجه بود که من دیدم هیأت های مردمی و مواکب حسینی حتی در خطوط مقدم حاضر می‌شوند و کمک‌های خود را به مجاهدان می‌رسانند. الحشد الشعبی همچنان به این کمک‌های مردمی چه در زمینه مالی و چه در زمینه حمایت‌های معنوی و روحیه بخشی نیاز دارد.
امکانات حشد الشعبی پاسخ نیازهای مجاهدان را نمی‌دهد و مردم عراق با آگاهی از این مساله هرچه در توان دارند حمایت می‌‎کنند. شاید باورتان نشود مردم حتی گاها خودشان شخصا برای گروهان های حشد الشعبی اسلحه می‌خرند. لذا همه این ها در واقع پاسخی به درخواست مرجعیت بود. اگر رییس حکومت هم از مردم می‌خواست که این کار را انجام بدهند هرگز نمی‌توانست این جنبش را به راه بیاندازد. بسیج کردن مردم در نقطه‌عطف‌های تاریخی تنها از مرجعیت دینی بر می‌آید.
کار دیگری که مرجعیت انجام داد کشیدن یک نقشه راه برای مردم بود. رهنمودهای مرجعیت راه را برای مردم روشن کرد و آن بصیرت لازم را به ملت تزریق کرد. ببینید همین تاکیدات مستمر مرجعیت براینکه نبرد ما با داعش و تروریسم است و هیچ مشکلی با اهل سنت نداریم خیلی حائز اهمیت است. تاکید براینکه اهل سنت برادران ما هستند. اهل سنت جان ما هستند. این خیلی حائز اهمیت است. اینها عراق را از پرتگاه نبرد طایفه ای دور کرد و رویارویی ملت در برابر تروریست‌ها را ماهیت اصلی این نبرد ترسیم کرد. لذا داعش به دشمن همه ملت عراق تبدیل شد که هیچ تفاوتی بین شیعیان و اهل سنت و سایر طوایف قائل نیست.

 

 

از زمان تشکیل بسیج مردمی عراق تا به امروز ما شاهد هجمه رسانه ای شدید علیه حشد الشعبی هستیم. متاسفانه در برخی مواقع مشاهده می‌شود که نیروهای خودی بهانه‌هایی را به دست رسانه‌های مغرض می‌دهند حال اینکه این اقدامات معدود است. به نظر شما چگونه می‌توان حتی الامکان جلوی این اقدامات را گرفت تا مورد سوء استفاده بدخواهان قرار نگیرد؟
ببینید ما اگر بتوانیم به صورت دقیق از مشکلات آگاهی پیدا کنیم می‌توانیم برای حل آن اقدامات مقتضی را انجام دهیم. واقعا اقدام اولی که ما به عنوان شیعیان عراق چه در حشد الشعبی و چه در نهادهای سیاسی و رسانه ای باید انجام بدهیم این است که افراد وابسته به خودمان را کنترل کنیم و اجازه ندهیم یک حرکت‌های خودجوش به وجهه شیعیان خدشه وارد کند. یعنی ما باید به جایی برسیم که شعیان تعامل حسنه ای با اهل سنت داشته باشند. یکی از مشکلات ما این است که بسیاری از افرادمان یک مرزبندی بین داعشی ها و اهل سنت ندارند. اینکه تو هر فرد سنی‌مذهب را داعشی بپنداری اشتباه است. ما افراد زیادی از اهل سنت عراق را میشناسیم که با داعش جنگیدند و ضررهای زیادی از تکفیری‌ها دیدند متاسفانه همین افراد گاها با فشارهایی روبه رو می‌شوند که گویی داعشی هستند. این مشکل نیازمند یک فعالیت بسیار گسترده است. اصلاح اعتقادات و گرایش‌های مردم نیاز به تلاش دارد. اینکه رهبران شیعیه تبیین کنند که "این مساله ربطی به اهل سنت عراق ندارد" امر حائز اهمیتی است.
مثلا انفجاری که چند وقت پیش در الکراده صورت پذیرفت یک اقدام جنایتکارانه است که در هیچ قاموسی نمی‌گنجد. خب ما باید مسئولیت این اقدام را متحمل اهل سنت عراق کنیم؟! وقتی داعش به صورت رسمی مسئولیت آن را به عهده گرفت چگونه می‌توان یک سری از اهل تسنن را به خاطر این اقدام مجازات کرد. متاسفانه گاها در واکنش به کنش‌های داعش برخی شیعیان ناراحتی خود را بر سر اهل سنت خالی می‌کنند که این اشتباه است.
 ما تلاش داریم که با این دیدگاه ها و اجتهادات فردی مقابله و آن را تصحیح کنیم. ما در موسسه "التوجیه العقائدی للحشد الشعبی" در این راستا اقداماتی را انجام داده‌ایم؛ یعنی هم در زمینه آرای عمومی مردم و هم در زمینه تزریق این فرهنگ در میان نیروهای الحشد الشعبی تلاش‌هایی داشته ایم. مبلغین ما در جبهه‌های نبرد، در سخنرانی‌های مختلف این کار را انجام می‌دهند. موسسه خودمان هم از تریبون‌ها و رسانه‌های مختلفی که در اختیارمان است و نشریاتی که داریم تلاش دارد که این اندیشه را در بطن حشد الشعبی و جامعه مردمی عراق تزریق کند. راستش را بخواهید قاطبه مردم با ما موافق نیستند و ما داریم برخلاف جریان آب حرکت می‌کنیم. خب این امر نتیجه سال‌ها شستشوی مغزی و تلاش برای ایجاد شکاف در جامعه عراق است و یکی دو روزه حل نمی‌شود اما در هر صورت ما به هیچ وجه به بن بست نرسیده ایم و هرگز از تلاش دست برنمی‌داریم.
از سوی دیگر ما باید در زمینه اهل سنت عراق هم کار بکنیم. من در این زمینه یک اتفاقی را ذکر می‌کنم که برای خود من خیلی جالب است که شما می‌توانید کلیپ آن را در یوتیوپ مشاهده کنید. ابومهدی مهندس وقتی که وارد فلوجه شد با چند شخص از آوره های این منطقه دیدار کرد. ابومهدی به یک مرد سالخورده می‌گفت که شما خانواده ما هستید و مرجعیت بسیار زیاد سفارش شما را به ما کرده است. پیرمرد گفت آیا شما راضی هستی که بعضی از نیروها به ما متعرض شوند؟ ابو مهدی دوباره جواب داد نه هرگز. مرجعیت سفارش شما را به ما کرده است. پیرمرد اما گفت: کسی به این سفارش‌ها عمل نمی‌کند! یعنی مرجعیت همیشه سفارش می‌کند اما اگر در عمل انجام نشود خب فایده ای نخواهد داشت.

 

 

تا کنون 50 عالم در راستای تبلیغ دین در جبهه نبرد به شهادت رسیده اند
مبلغان می‌توانند در این زمینه تاثیر بسیار زیادی را بر مجاهدان بگذارند. با توجه به اینکه داعشی‌ها در میدان نبرد جنایت‌های هولناکی را انجام می‌دهند برخی نیروها به سمت انتقام جویی می‌روند که این نتیجه فضای نبرد است. چه گروه‌هایی در عراق اقدام به ارسال مبلغان کرده اند تا مجاهدان عراقی کم‌تر در پازل دشمنان بازی کنند؟
دقیقا همینطور است. بدون اغراق حضور مبلغان در جمع مجاهدان بسیار تاثیر گذار بوده و نتایج مطلوبی را به دنبال داشته است. مبلغان هم در زمینه تبلیغ و همه در زمینه نبرد مشارکت دارند. از این روست که می‌بینیم خون علما با خون مجاهدان در جبهه‌های نبرد در آمیخت. حشد الشعبی تا کنون بیش از 6 هزار شهید داشته که از میان آنها 50 عالم نیز به شهادت رسیده اند. چند جریان در عراق به جبهه‌های نبرد مبلغ ارسال می‌کنند؛ یکی از این جریان‌ها موسسه التوجیه العقائدی است. عتبات عالیات و بیوتات مرجعیت هم مبلغانی را ارسال می‌کند. موسسه که ما در آن فعالیت می‌کند تنها موسسه ای است که به صورت رسمی به ارسال مبلغ اقدام می‌کند.


در این زمینه با چه مشکلاتی دست و پنجه نرم می‌کنید و آیا توانسته اید یک جریان تبلیغی قوی را ایجاد کنید؟
ما در زمینه کادر سازی یک مشکلاتی داریم. واقعا شرایط دشواری را پشت سر گذاشته ایم و نیازهای آتی ما هم از اهمیت زیادی برخوردار است. خب با توجه به مشکلاتی که ما در زمینه مادی و لوجستیک داریم نیاز به نیروهای جهادی داریم که با احساس مسئولیت خود به این سمت سوق داده شوند. امروز یک ظرفیتی ایجاد شده تا بتوانیم این اندیشه را در جامعه تزریق کنیم. واقعا خون شهدا هم می‌تواند ما را در این زمینه یاری کند. راستش را بخواهید ما در حوزه نجف فعالیت‌هایی را انجام داده ایم اما این فعالیت‌ها هنوز به یک جریان قوی تبدیل نشده است و منحصر به اقدامات فردی است.

 

برآورد مرجعیت از وضعیت کنونی عراق چیست؟ با توجه به خواسته‌های کنونی مردم در مورد اصلاحات مرجعیت چه دیدگاهی در مورد آينده دارد؟
شما اگر خطبه‌های نماز جمعه کربلا را که موضع گیری سیاسی رسمی مرجعیت است را رصد کرده باشید مرجعیت بارها و قبل از اینکه تظاهرات بغداد آغاز شود مسئولان و سیاستمداران را به ایجاد اصلاحات شامل و فراگیر دعوت کرد و از آنها خواست به مسئولیت خود در قبال مردم عمل کنند. اقدام اخیری هم که مرجعیت فرمودند دیگر در خطبه‌های نماز جمعه صحبتی از سیاست به میان نمی‌آوریم دلیل دارد. دلیل آن هم این است که گوش شنوایی برای نصیحت‌ها و رهنمودهای مرجعیت وجود ندارد. یعنی سیاستمداران کمتر به خواسته‌های دلسوزان نجف جامه عمل پوشاندند.
آنچه امروز می‌بینیم نتیجه بی تفاوتی به رهنمودهای مرجعیت است. متاسفانه روند سیاسی عراق تبدیل به صحنه ای برای سهم‌خواهی شده و منافع حزبی و جناحی به مصالح ملی مقدم شمرده می‌شود. خب اگر رهبران سیاسی عراق جز به تعداد وزرا و نمایندگان پارلمان خود فکر نکنند بدون شک تغییری در عراق روی نمی‌دهد. از سوی دیگری اصلاح وضعیت نامطلوب کنونی عراق نیازمند تلاش جدی و عملی است. به مجرد سخن گفتن وضعیت هرگز بهبود نمی‌یابد. متاسفانه آنچه ما مشاهده می‌کنیم هرگز یک روند صحیح برای اصلاحات نیست. حقیقتا آینده عراق نگران‌کننده است، با وجود همه ظرفیت‌های موجود خطرات زیادی آینده کشورمان را تهدید می‌کند. اگر سیاستمداران به روند کنونی خود ادامه دهند آینده عراق در هاله ای از ابهام قرار می‌گیرد.
 امروز عراق با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم می‌کند. شما نگاه کنید معضلات جوانان یکی و دو تا نیست. جوانانی که مدرک تحصیلی دارند هم نمی‌توانند کار مناسبی پیدا کنند. وضعیت اقتصادی هم بسیار بغرنج است. این وضعیت راه را برای برخی جریان‌ها باز می‌کند تا از وضعیت نامناسب سوءاستفاده کنند و جوانان را به سمت خود جذب کنند. تظاهراتی که امروز در بغداد شاهد آن هستیم نتیجه سوءاستفاده از وضعیت نامساعد عراق است. اگر مردم از اقدامات مسئولان و جریان‌های سیاسی راضی بودند به هیچ وجه این تظاهرات و نمونه‌های مانند آن را همراهی نمی‌کردند.

 

 

یکی از تلاش‌های نگران کننده که شاهد آن هستیم تلاش برای القای اختلاف بین مرجعیت قم و نجف و تزریق یک نوع نگاه ملی به ماجرا است. با توجه به ارتباط شما با مرجعیت و رابطه خوبتان با مسئولان جمهوری اسلامی ارتباط دو طرف را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
اگر بخواهیم در رابطه با مرجعیت قم و نجف صحبت کنیم یا به تعبیر بهتر رابطه بین رهبر انقلاب اسلامی حضرت آیت الله خامنه ای با زعیم حوزه نجف حضرت آیت الله سیستانی طبق آنچه ما می‌دانیم رابطه خیلی خوب و ممتازی بین این دو بزرگوار برقرار است. آیت الله سیستانی همواره پشتیبان رهبری انقلاب بوده و در مقابل حضرت آیت الله خامنه ای هم از آیت الله سیستانی پشتیبانی و دفاع کرده است. رهبری انقلاب به همه تاکید کرده که به مرجعیت حضرت آيت الله سیستانی در نجف اشرف احترام می‌گذارد و از آن پشتیبانی می‌کند. این القای دوگانگی که رسانه‌های مغرض به دنبال آن هستند به هیچ وجه صحیح نیست و ما کاملا شاهد هماهنگی و انسجام دو طرفه هستیم. این تلاش‌ها بدون شک راه به جایی نمی‌برد و کاملا مذبوحانه است.
اما این را هم نباید نادیده گرفت که چه در حوزه نجف و چه در حوزه قم گروه‌هایی وجود دارند که برخلاف جریان غالب برخی دیدگاه‌های به خصوصی را دارند که این مساله ممکن است حساسیت‌هایی را در دو طرف ایجاد کند اما این موارد در حدی نیست که نگران کننده باشد؛ زیرا زعامت دینی ایران و عراق همانگونه که پیش از این تصریح کردم از یک رابطه و فهم متقابل بسیار مطلوب برخوردار هستند.

 

دامن زدن به اختلافات مذهبی و طایفه ای خدمت مجانی به آمریکا است

با توجه به اینکه پس از آزادی سرزمین‌های اشغال شده از دست داعش برخی جریان‌ها به دنبال پروژه تجزیه عراق هستند. این طرح را چگونه ارزیابی می‌کنید و به نظرتان آمریکا به دنبال این سناریو است؟
ببینید کشورهای استکباری در وهله اول به دنبال تضعیف عراق و سپس نابود کردن این کشور اسلامی هستند. تجزیه عراق هم بدون شک منجر به تضعیف این کشور می‌شود. تحلیل ما این است که این موضوع هم از نقشه‌های صهیونیستی سرچشمه می‌گیرد. البته این را هم نباید فراموش کرد که در خود آمریکا هم درباره این مسائل اختلاف نظرهایی وجود دارد. اخیرا آمریکایی‌ها رسما اعلام کردند که ما به دنبال تجزیه عراق نیستیم اما خب آنچه مهم است اقدامات آمریکا است. شما نگاه کنید آمریکا امروز سهم بالایی در مشکلات عراق دارد. خب آمریکایی‌ها در سال‌های اخیر نقش حامیان اهل سنت عراق را ایفا کرده اند که خود این هم تنش زا بوده است. سفارت آمریکا، پایگاه‌ها و نیروهایی آمریکایی در عراق بدون شک آرام ننشسته اند و فعالیت‌های زیادی دارند که خود همین مشکل ساز است.
اما آنچه درباره مقابله با تجزیه مهم است تحسین روابط شیعیان با اهل سنت این کشور است. همانگونه که در ابتدای بحث به شما عرض کردم مقابله با فتنه کنونی در گرو بهبود روابط شعی ـ سنی در عراق است. از این روست که ما معتقدیم هر طرفی که به اختلاف مذهبی و طایفه ای در عراق دامن میزند در واقع یک خدمت مفت و مجانی به آمریکا می‌کند. چه از روی آگاهی این کار را انجام دهد چه از ندانسته به این مساله دامن بزند.


در عراق شخصیت‌های سنی زیادی مانند آقای خالد الملا و مفتی عراق آقای صمیدعی هستند که می‌توان با ارتباط گیری با این شخصیت‌ها و افزایش دامنه آنها در راستای وحدت اسلامی و ملی عراق تلاش کرد. در این زمینه آیا یک تحرک جدی صورت پذیرفته است؟
تلاش‌هایی صورت پذیرفته اما به هیچ وجه در سطح نیازها و چالش‌های پیش روی ما نیست. خب ببینید شما در زمینه ای فعالیت می‌کنید که برخی کشورهای مغرض میلیاردها دلار صرف می‌کنند تا تلاش‌های شما را ناکام بگذارند. در زمانی که آنها به شدت به حمایت مادی و معنوی از افراد خود می‌پردازند طرف مقابل هیچ یک از این پشتیبانی‌ها را همراه خود نمی‌بیند. در این حالت نمی‌توان کاری از پیش برد. با توجه به وضعیت خطرناک عراق کسی که در این حیطه گام بردارد با تهدید جدی مواجه می‌شود.

مثلا علمای اهل تسننی که بخواهند اقدامات وحدوی انجام دهند در منطقه ای که ساکنند و با برخی افراد که در ارتباط هستند با خطر مواجه می‌شوند. پیش از این هم عرض کردم که جو غالب مخالف این اقدامات است. خب اینگونه افراد معتدل اگر از پشتیبانی مادی و معنوی لازم برخوردار نباشند بدون شک نمی‌توانند به راه خود ادامه دهند. متاسفانه زمینه بسیار خوبی برای همکاری با اهل سنت وجود دارد اما بهره برداری لازم از آن صورت نپذیرفته است.

 

 

به عنوان آخرین سوال نظر شما درباره نبرد موصل چیست؟ آیا بسیج مردمی عراق در این نبرد مشارکت خواهد داشت و به نظر شما آینده عراق در صورت آزادسازی آن چگونه خواهد بود؟
طبق آخرین اظهارنظرهای دولت عراق حشد الشعبی در این نبرد مشارکت خواهد داشت؛ شما ببینید با وجود اینکه برخی جریان‌ها در عراق مخالف نقش‌آفرینی بسیج مردمی هستند اما واقعیت این است که بدون حشد الشعبی مبارزه با تروریسم نمی‌تواند موفق باشد. نقش حشد به عنوان یک نیروی مردمی را نمی‌توان نادیده گرفت. ارتش عراق هم به این نیروی مردمی نیاز دارند. در نبرد فلوجه صحبت‌هایی از این قبیل مطرح شد اما تا زمانی که نیروهای مردمی وارد فلوجه نشده بودند نبرد در آنجا یکسره نشده بود. در مقابل هم حشد الشعبی به ارتش و نیروهای امنیتی نیاز دارد.
اما درباره اینکه بعد از آزادسازی موصل آینده عراق چگونه رقم خواهد خورد خب پیش بینی ساده نیست. اما لازم است روی مناطق آزادسازی کار شود تا بار دیگر شاهد بازگشت داعش به این مناطق نباشیم. بیرون راندن نظامی داعش به تنهایی کافی نیست و باید علاوه بر تضمین امنیت این مناطق اندیشه داعشی را هم از بین ببریم. این جا است که دیگر اقدامات نظامی کارایی ندارد و ما باید روی فعالیت‌های فرهنگی تمرکز کنیم./983/ب961/ک

 

گفت‌وگو: حسین سعدی

ارسال نظرات