اسلام آلسعود هیچ مبنایی برای آزادسازی قدس ندارد
نامگذاری آخرین جمعه ماه مبارک رمضان به نام «روز جهانی قدس» از سوی امام خمینی (ره) نشان از اهمیت مساله فلسطین در اندیشه حکومتی امام دارد. هرساله برپایی تظاهرات پرشور روز جهانی قدس در ایران و سایر کشورهای اسلامی مانع از فراموش شدن مساله فلسطین میشود. خبرنگار بخش بین الملل خبرگزاری رسا در گفتوگویی با ایاد زقوت مدیر برنامه بهداشت روانی سازمان ملل در عزه به بررسی ابعاد مختلف روز جهانی قدس و تاثیر آن در بیداری ملتهای مسلمان منطقه پرداخت. آنچه که در ذیل میآید متن این گفتوگو است:
امام خمینی (ره) آخرین جمعه ماه مبارک رمضان را روز قدس نامید. به نظر شما دلیل این نامگذاری چیست؟
به خاطر میآورم گویا همین دیروز بود که امام خمینی (ره) با عصای خود به سرزمین ایران اشاره کرد و گفت که از اینجا قدس را آزاد خواهیم کرد. متاسفانه کشورهای مزدور و وابسته به آمریکا و رژیم اشغالگر قدس این سخن امام را جدی نگرفته و صدام حسین ملعون را تا دندان مسلح ساختند تا با حمله به ایران، جمهوری اسلامی را از میان برداشته و مانع از تحقق این هدف تاریخی ترسیم شده از سوی امام شوند. مساله قدس از گذشته تا به امروز بسیار برای امام خمینی و مردم ایران اهمیت داشته و دارد. صبر، ثبات، استقامت، پایداری، ایمان و اصرار ملت ایران بر مساله فلسطین بسیار عجیب است و باید از مادرانی که چنین ملت کریمی را تربیت کردند، تشکر ویژه کرد. مساله قدس یکی از اصول غیرقابل تغییر جمهوری اسلامی ایران است که درک آن برای بسیاری امکان پذیر نیست. نکته مهم آن است که بپرسیم تا زمانی که ایران از نظر جغرافیایی و دپلوماسی به طور مستقیم وارد جنگ با رژیم اشغالگر قدس نشده است، پس تکلیفی که امام بر دوش امت اسلامی قرار داد را چگونه جامه عمل بپوشانیم. به نظر میرسد که وظیفه کنونی جهان اسلام حمایت همه جانبه مالی و تسلیحاتی از جنبشهای مقاومت فلسطینی است. از آن مهمتر نامگذاری یک روز از ایام سال به نام روز قدس و بیان آن به عنوان یکی از مهترین رویدادهای جهان اسلام است که مسلمانان در آن روز مساله قدس شریف را به عنوان اولین قبله و سومین حرم شریف الهی به یاد آورند. امام خمینی (ره) با دیدگاه الهی خود تمامی موازین را تغییر داده و جمعه آخر ماه مبارک رمضان را به عنوان روز جهانی قدس معرفی کرد.
برخی رسانهها مدعی هستند که روز جهانی قدس تنها در ایران و کشورهایی نظیر لبنان، بحرین و ... رواج داشته و کشورهایی که از نظر سیاسی و یا عقیدتی با ایران اختلاف نظر دارند روز جهانی قدس را به رسمیت نمیشناسند نظر شما چیست؟
این سخن درست نیست شما ببینید با وجود تمام کارشکنیها و جنگهای رسانهای که رسانههای عربی برای مقابله با راهپیمایی روز جهانی قدس به راه انداختهاند اما به صورت کاملا واضح و مشخص هرساله به تعداد افرادی که به این دعوت لبیک گفتهاند افزوده میشود. الان روز جهانی قدس به یک رویداد جهانی تبدیل شده که هرساله دهها کشور و میلیونها مسلمان در سراسر جهان از هر قومیت و مذهبی این روز را گرامی میدارند. بنابراین فارغ از بحثهای رسانهای، آنچه که ما در عرصه واقعی کشورهای مسلمان و غیر مسلمان میبینیم نشان از ترویج این روز در میان جهانیان است.
ترکیه در روزهای اخیر روابط خود با اسرائیل را از سر گرفت. این موضع سیاسی ترکیه را چگونه تحلیل میکنید؟
ترکیه از زمان آتاتورک تا به امروز در رابطه با رژیم اشغالگر قدس سیاست واحدی را پیموده است. از طرفی ادعای حمایت از مردم فلسطین را کرده و از سوی دیگر به عادی سازی روابط با این رژیم غصبی روی میآورند. ترکیه در عرصههای مختلف نظامی، اقتصادی و ... با اسرائیل به توافق رسیده و طرفین طرحهای مشترکی را دنبال میکنند به عنوان مثال بمب افکنها و موشکهایی که در جنگ اخیر رژیم صهیونیستی علیه مردم غزه از آن استفاده شد همگی ساخت ترکیه بود. ترکیه کشوری قدرتمند و دارای ثروتهای مناسبی است. برای حاکمان ترکیه سخت نیست که به اسرائیل بگویند تا زمانی که به محاصره غزه و مردم فلسطین که از اهل سنت هستند ادامه دهید هیچ ارتباطی میان ما و شما نیست و در راستای منافع شما قدم بر نمیداریم اما متاسفانه اردوغان که کشورش غرق در لهو و لعب شده هیچ اهمیتی برای فلسطین، مسلمانان و نه حتی اسلام قائل است.
نقش عربستان سعودی را هم نباید نادیده گرفت
بله. عربستان سعودی نه تنها در کردار و گفتار هیچ ارتباطی با اسلام ندارد بلکه حتی نمیتوان این کشور را نماینده اهل سنت دانست. آل سعود حکومتی است که جادوگری به نام انگلستان آن را به وجود آورد تا منافعش در منطقه را تامین و امنیت همپیمانش یعنی اسرائیل را تضمین کند. عربستان سعودی همان کشوری است که پادشاه وقتش سلطان بن عبدالعزیز فلسطین را به سرزمینی برای یهودیان تبدیل کرد. آل سعود همان خاندانی هستند که خانه پیامبر را تخریب و به جای آن سرویسهای بهداشتی ساختند. سعودیها منزل و قبرهای اهل بیت (ع)، صحابه و همسران پیامبر (رض) را تخریب و به جای آن رستوران مکدوناز و فستفودهای هندی راه اندازی کردند. بنابراین بیمعناست که بخواهیم از اسلامی سخن بگوییم که عربستان سعودی خودش را مدعی ترویج آن میداند. آل سعود میراث اسلامی را ویران کردند. حکومتی که ذرهای احترام به میراث و تمدن اسلامی نگذاشته و به مقدسات مسلمانان اهمیت نداده و آن را بدعت و شرک توصیف میکند چگونه میتوان انتظار داشت که به فلسطین و مقدساتش اهمیت بدهد و در پی آزادی آن باشد؟!
پس حاکمان عربی هم مشتاق برقراری ارتباط با اسرائیل هستند؟
مشکلی که اکنون گریبانگیر مسلمانان شده و جهان اسلام را با خطری بزرگ مواجه کرده مساله اشتیاق برخی حاکمان عربی به عادی سازی روابط با اسرائیل است البته اگر بخواهیم دقیقتر سخن بگوییم باید تاکید کنم که سیاست عادیسازی روابط کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس و سایر کشورهای عربی جهان اسلام با رژیم اشغالگر قدس از یک موضوع سیاسی خارج شده تا آنجا که حکومتهای عربی نه تنها مشتاق به برقراری رابطه با رژیم غاصب صهیونیستی هستند بلکه این مهم را وظیفه خود میدانند. بسیاری از آنان تنها با این هدف به قدرت رسیدند که پروژه عادی سازی رابطه با اسرائیل را به سرانجام برسانند. نتیجه این اقدامات را هم به وضوح مشاهده میکنید. جنگهایی که الان در منطقه خاورمیانه شکل گرفته، فتنههایی که هربار به اسمهای مختلف از شیعه و سنی تا قومیتهای مختلف به وجود آمده و نهایتا چند دستگیهای پدید آمده میان امت اسلامی همه و همه تهدیدهایی است که جهان اسلام با آن روبهرو است و باید برای علاج آن چارهای اندیشید.
نقش علما و شخصیتهای سیاسی و فرهنگی را تا چه میزان در این مساله مثبت میدانید؟
برای پاسخ به این سوال باید این نکته را مقدمتا عرض کنم که ملتهای عربی فطرتا مردمی متدیّن و مخالف با برخی رفتارها هستند. مردم عالمان دینی را احترام کرده و از آنان تبعیّت میکنند. در کشورهای عربی عموما به این صورت است که دستگاهها و نهادهای حکومتی رجال دینی را تعیین میکنند تا آنان سیاستهایی همسو با نظام حکومتی را اتخاذ کند. آمریکا در زمان شاه ایران به نهادها و سازمانهای عربی تاکید کرد که ایران را محترم شمرده و آنان نیز چنین میکردند زیرا حکومت وقت ایران تمامی همکاریهای لازم را آمریکا را انجام میداد. اما پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، آمریکا به کشورهای عربی دستور داد که مردم خود را از ایران ترسانده و به جنگ با ایران تحریک کنند. از طرفی علمای کشورهای عربی مانند قرضاوی و ... را نیز مامور ساخت تا هجمهها علیه ایران را از طریق صدور فتوا تشدید بخشد. انجام حملات تکفیری و افزایش سیاست اهانت و تخریب ایران بخش دیگری از این سیاستها است. تمام این برنامهها به آن دلیل است که علما و شخصیتهای سیاسی و مذهبی ایران تاثیر بالایی را در میان ملتهای منطقه و جهان اسلام داشته و نقشههای دشمنان را باطل میکنند. بنابراین باید عرض کنم که علمای دین و سیاستمداران و دستگاههای فرهنگی و مذهبی نقش بسزایی را در بیداری مردم منطقه ایفا میکنند. با وجود برخی شخصیتهای افراطی مانند قرضاوی اما هنوز هم علمای بزرگ و محترمی از اهل سنت در مصر، فلسطین، لبنان، ایران، سوریه، عراق و عربستان سعودی وجود دارد که در راه ایجاد وحدت و از میان بردن فتنه میان مسلمانان تمام تلاش خود را انجام میدهند./981/ب401/ک