۱۹ خرداد ۱۳۹۵ - ۰۰:۰۶
کد خبر: ۴۳۱۰۱۰

دویست و شصت و سومین شماره ماهنامه پوپک در بازار نشر

دویست و شصت و سومین شماره ماهنامه فرهنگی کودکان ایران(پوپک) به صاحب امتیازی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم منتشر شد.
پوپک

 

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، شماره 263 ماهنامه فرهنگی کودکان ایران(پوپک) به صاحب ‌امتیازی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم و به مدیرمسؤولی محمد حسنی ویژه خرداد ‌ماه 1395 چاپ و روانه بازار شد.

 

«شعر آفتاب/ نیمه شعبان»، «سرمقاله»، «در باغ مهربانی»، «شعر»، «روزهای نو»، «داستان»، «عکس و حرف»، «خنده منده»، «قصه‌های نماز»، «گفت‌وگو»، «جدول»، «فکرهای نقره ای»، «سفرهای من» و «قصه‌های قدیمی» برخی از موضوعات این ماهنامه است.

 

در سرمقاله این ماهنامه با عنوان گاهی لازم است حرف بزنیم، می‌خوانیم: «بعضی آدم ها یکریز حرف می زنند؛ اما بعضی ها غرق در سکوت اند؛ یعنی اصلا حرف نمی زنند. در خانه، در بیرون از خانه، در هیچ کجا! اصلا با این سکوتشان کسی نمی فهمد که چه کاره ‌اند، علم و دانایی شان چقدر است و چه حرف های خوبی بلدند.

 

پرحرفی، هنر نیست. سکوت و حرف نزدن هم کار خوبی نیست. کم حرف بزنیم، به اندازه سخن بگوییم؛ اما چیزهای خوب بگوییم. به قول شاعر: کم گوی و گزیده گوی، چون دُر».

 

در ذیل موضوع دیگری از این ماهنامه با عنوان در باغ مهربانی آمده است: صبح جمعه همراه پدرم به خانه آقای شریفی رفتیم. آن ها مشغول حرف زدن شدند و من هم سرگرم قدم زدن در میان قفسه ها و تماشای کتاب هایش شدم!

 

طبقه بالای یکی از قفسه ها پر از کتاب های قدیمی دوره ابتدایی بود؛ قرآن، تعلیمات دینی، فارسی، علوم و ریاضی. آقای شریفی لبخندزنان کنارم آمد و گفت: «این کتاب های دوره ابتدایی من، همسرم، دخترم و پسرم است».

 

سپس او کتاب فارسی سال اولش را بیرون آورد و گفت: یادش بخیر! آقای صابری چقدر زیبا خواندن و نوشتن را به من آموخت. من هنوز هم با او ارتباط دارم و به او سر می زنم. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله می فرماید: «به کسی که از او دانش می آموزید احترام بگذارید».

 

آقای شریفی گفت: «اگر آن معلم ها نبودند؛ من نویسنده نبودم، خانمم مربی قرآن نبود، دخترم دندانپزشک نمی شد و پسرم نمی توانست در آسمان پرواز کند!».

 

 

از دیگر موضوعات این ماهنامه می‌توان به مطالبی همچون «مسافران بهشت»، «سرگرمی»، «داستان»، «کاردستی»، «شعر»، «باغچه نور»، «داستان»، «داستان ترجمه» و «بچه‌ها خبر!» اشاره کرد.

 

در بخش دیگری از این ماهنامه با عنوان مسافران بهشت قسمتی از زندگینامه شهید عباس بابایی آمده که به این شرح است: قبل از این که جنگ شروع شود، عباس در بیشتر عملیات های گشت زنی هوایی شرکت داشت. وقتی منافقین به غرب کشور حمله کردند، عباس در عملیات ها با شجاعت حاضر بود. جنگ که شروع شد، دیگر عباس بیشتر در آسمان بود تا زمین.

 

با این که جنگ بود، اما خلبان های ما هیچ وقت به سمت مردم عراق شلیک نکردند. یک بار عباس مأموریت داشت یک پل را منهدم کند، دیدند بالای پل ایستاده؛ ولی شلیک نمی کند. بعد از چند دقیقه که معظل شد، پل را منفجر کرد. بعدها معلوم شد یک نفر عراقی داشته از روی پل رد می شده، عباس صبر کرده تا او برود بعد پل را زده.

 

تابستان سال 1367 ایران و عراق قطعنامه را امضا کرده بودند. جنگ تمام شده بود، ولی منافقین و صدام دوباره به ایران حمله کردند. عباس باید می رفت. باید مأموریتش را در مقابل دشمنان، مثل همیشه به خوبی و کامل انجام می داد. داشت به سمت ایران برمی گشت که ضدهوایی های عراق هواپیمایش را زدند. هواپیمای عباس سقوط کرد.

 

عباس هر طور بود باید خودش را به دیگر خلبانان شهید می رساند. وقتی هواپیمایش سقوط کرد، اسیر شد؛ اما هیچ کس نفهمید چه زمانی و چگونه به دست عراقی ها شهید شد. همه منتظر بودند برگردد؛ اما در سال 1381 بعد از 13 سال انتظار، پیکر پاکش به میهن بازگشت.

 

در بخش پایانی این ماهنامه موضوعاتی همچون «مسابقه دنباله نویسی»، «پرت و پلا»، «سرگرمی»، «کبوتر نامه‌رسان»، «آگهی»، «قصه های گوش دراز» و «ببین و بگو» به چشم می‌خورد.

 

دویست و شصت و سومین شماره ماهنامه فرهنگی کودکان ایران(پوپک) به صاحب ‌امتیازی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم و مدیرمسؤولی محمد حسنی ویژه خرداد ‌ماه 1395 در 56 صفحه و به قیمت 3000 تومان منتشر شده است./907/پ202/ق

ارسال نظرات