۲۰ دی ۱۳۹۴ - ۰۹:۱۸
کد خبر: ۳۱۰۲۵۹
آیت الله جوادی آملی مطرح کرد؛

راهکار آسان جان دادن از منظر آیات و روایات

خبرگزاری رسا ـ حضرت آیت‌الله جوادی آملی به بیان راهکارهای آسان جان دادن از منظر آیات و روایات پرداخت و گفت: برزخ یا بهشت برزخی است یا جهنم برزخی و این جهنم است حقیقتا و آن هم بهشت است حقیقتا؛ منتها بهشت کوچک و محدود و یا جهنم محدود! اینطور نیست که اگر در روایات خواندیم که شیعیان در قیامت وارد بهشت می‌شوند، یک کار آسانی باشد.
آيت الله جوادي آملي

به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا، حضرت آیت‌الله جوادی آملی در جلسة درس تفسیر سورة مؤمنون در جمع طلاب و فضلای حوزة علمیة قم به بیان راهکارهای آسان جان دادن از منظر آیات و روایات پرداخت.

 

متن این سخنرانی بدین شرح است:

قبر هر روز با ما جدی حرف می‌زند. اینها (معاذ الله) افسانه نیست، تشبیه نیست؛ هر روز آن قبربه انسان می‌گوید: اَنَا بِیتُ الوَحشَه، اَنَا بِیتُ الغُربَه. گفتند شیخ بهائی در قبرستان این صدا را شنیده، عدّه ای می‌شنوند!! اینها نه بیراهه می‌روند، نه راه کسی را می‌بندند؛ یک سر و گردن هم از دیگران بالاترند.

 

آنها می‌دانند این دنیا جای رفاه نیست! آن کسی که اینجا را ساخته، گفته که اینجا جای سختی است. فرمود: لَقَدْ خَلَقْنَا الاِنسانَ فِی کَبَدٍ. به این شهر مکه قسم یاد می‌کنم که انسان در فشار و درمنگنه است!اگرکسی خیال بکند که اینجا جای راحتی است یا فلان سِمت را پیدا کند راحت می‌شود؛ خیر، هر روز یک امتحان الهی است! تا ما زنده ایم، در کلاس آزمونیم.

 

اگر این جریان کنکور برای دانشجوها دائمی بود، همیشه در استرس بودند؛ ما هم همیشه همین طوریم. منتها کسانی که غافلند و آینده را فراموش می‌کنند، به دنبال یک رفاه نسبی‌اند؛ بنابراین اینجا جای آسایش نیست، اینجا جای امتحان است،‌ هر لحظه هم جای آزمون است؛ چیزی را به عنوان پاداش به ما نمی‌دهند. اگر یک وقتی یک جا برای کسی صلوات فرستادند، این امتحان است. آنی که اصل است این است که قبر هر کسی به انسان می‌گوید: اَنَا بِیتُ الغُربَه. این صدا را باید بشنویم. حالا کجا ما را دفن می‌کنند که روشن نیست، ولی لاأقل صدای قبر دیگران را بشنویم. اینکه نمی گوید من مال زیدم! هر جا که قبر یک کسی است،‌ او همیشه این حرف را دارد. حالا اگر قبر ما بود، بود؛ قبر دیگری بود، بود؛ بالأخره این صدا را باید بشنویم!

 

حقیقت مرگ در فرهنگ قرآنی

چون قرآن کریم هم حکمت است و هم موعظه و هم جدال احسن؛ بعد از حکمت و اقامة براهین برای اصول دین، از راه موعظه، مردم را هدایت کرده است که راه تبشیر و انذار بود. در جریان انذار مسئله «مرگ» را مطرح فرمود، بعد مسئله «برزخ» را مطرح فرمود و به جریان «قیامت» اشاره کرده فرمود: مرگ انتقال از دنیا به برزخ است. گرچه مرگ در عُرف مردم همان است که دستگاه بدن از کار بیفتد، قلب و مغز از کار بیفتد و پزشک حاذق اجازة دفن بدهد و این شخص در عُرف مرده است؛ ولی در فرهنگ قرآن کسی مرده است که از دنیا وارد برزخ بشود. حساب برزخ جداست: تَنتَقِلُونَ مِنْ دارٍ اِلَی‌دار. این شخص که آدم تبهکاری بود، یا آدم مؤمنی بود ولی علاقة شدیدی به مال و فرزند و امثال اینها داشت؛ گرچه مال و فرزند و تعلّقات را رها کرد، ولی آنها این شخص را رها نمی‌کنند!

 

«مرگ» عبارت از انتقال از دنیا به برزخ است؛ وقتی این شخص وارد برزخ می‌شود که تعلّقات دنیائی از او گرفته بشود. چون او قبل از مرگ این تعلّقات را رها نکرد، هنگام مرگ متعلَّق را رها می‌کند، ولی تعلّق را به همراه دارد؛ تعلّق بدون متعلَّق درد آور است، تا این تعلّق‌ها قطع نشود او در زحمت است و این فشار جان دادن است. کسی که علاقة شدیدی به مال و فرزند و دنیا دارد، ولو حلال؛ با مرگ مورد علاقه را از او می‌گیرند، یک؛ تعلّق می‌ماند، دو؛ تعلّق بدون متعلَّق درد آور است، سه. اگر آدم معتاد را گرفتند، چرا دردش و فریادش بلند است؟ برای اینکه آن مواد که متعلَّق اعتیاد اوست از او گرفتند، یک؛ اعتیاد همچنان باقی است، دو؛ اعتیاد بدون مواد مورد تعلّق درد آور است، این سه؛ همه جا همین طور است!

 

راهکار آسان جان دادن از دیدگاه امیر مؤمنان(ع)

اگر کسی خواست راحت بمیرد، همان بیان نورانی حضرت امیر(ع) راه چاره است که گاهی در نماز جمعه، گاهی در غیر نماز جمعه این خطبه رامی خواند که: اِرفَضُوا هذِهِ الدُّنیاَ الدَّنِیَّهَ التّارِکَهَ لَهُم. فرمود: قبل از اینکه دنیا شما را رها کند، شما آن را رها کنید تا راحت بمیرید. این عذاب قبربه معنای کیفر و محاسبة برزخی و اینها نیست، بلکه عذاب تعلّق است؛ این مال انتقال از دنیا به برزخ است. وقتی وارد برزخ شد، اعمال او را بررسی می‌کنند؛ البتّه جنّت برزخی یا جهنّم برزخی مقطعی است، محدود است، نسبت به قیامت کبری کوچک است و از آن گاهی به عنوان قیامت صغری یاد می‌کنند؛ حساب و کتاب برزخی‌اش جداگانه است. ممکن است مؤمن باشد و وارد بهشت بشود؛ بهشت برزخی و عذاب نبیند؛ ولی این تعلّقات، درد آور است! مسئله مرگ در فرهنگ طب غیر از مرگ در فرهنگ قرآن است. این شخص که علاقة شدید به دنیا دارد، ولو حلال؛ اگر با یک حادثه ناگهانی، با یک ایست قلبی مُرد؛ معنایش این نیست که فشار مرگ ندارد و سختی مرگ را تحمّل نمی‌کند؛ نه،او سختی مرگ را تحمّل می‌کند.

 

به تعبیر سیّدنا الاُستاد (رض) نقطة مقابلش هم هست. می‌فرمودند:یک شهیدی در اثر اصابت گلوله در میدان جنگ در خونش دست و پا می‌زند، دیگران که از حال او بی خبرند خیال می‌کنند این فشار جان دادن دارد! در حالی که اگر او می‌توانست با ما سخن بگوید، یا ما می‌توانستیم حرف او را بشنویم؛ این دست و پا زدن او مثل آن است که یک انسانی در هوای گرم وارد استخر خنک شد، دارد شنا می‌کند؛ او هیچ رنجی نمی برد، در حالی که ما می‌بینیم خون از بدنش بیرون می‌جهد و دارد دست و پا می‌زند. فشار جان دادن برای اینها نیست! این فشار گلوله و امثال گلوله است که چند لحظه است و بعد رخت بر می‌بندد؛ این مطلب اوّل.

 

قابلیّت تطهیر شیعه گنهکار به وسیله عذاب در برزخ و قیامت

مطلب دوّم که مربوط به برزخ است؛ برزخ یا بهشت برزخی است یا جهنّم برزخی و این جهنّم است حقیقتاً و آن هم بهشت است حقیقتاً؛ منتها بهشت کوچک و محدود و یا جهنّم محدود! اینطور نیست که اگر در روایات خواندیم که شیعیان در قیامت وارد بهشت می‌شوند، یک کار آسانی باشد! مگر در جریان برزخ حساب پس دادن و در سوخت و سوز ماندن کار آسانی است؟! گذشته از اینکه یکی از محکماتی که در روایات ما هست، همان بیان نورانی امام سجاد(ع) است که خُلِقَ الجَنَّهُ لِمَنْ اَطاعَ اللهْ وَ لُو کانَ عَبداً حَبَشِیّا. خُلِقَتِ النّارْ لِمَنْ عَصَی اللهْ وَ لُو کانَ قُرَشِیّا(5). اگر ابولهب باشد، بالأخره قُرشی است، ولی اهل جهنّم است؛ و اگر بلال حبشی باشد، اهل بهشت است. بنابراین اگر یک شیعة معصیت کاری در برزخ پاک نشد، با سوخت و سوز جهنّم باید پاک بشود؛ این حساب سر جایش محفوظ است! البتّه از آن جهت که موحّد است، مسلمان است، قرآن و اهل بیت(ع) را قبول دارد؛ یقیناً مخلّد در نار نیست مثل کافر.

 

از وجود مبارک امام صادق(ع) نقل شده که: اَلبَرزخْ القَبر. این طور نیست که ما چهار عالم داشته باشیم؛ دنیا، قبر، برزخ، قیامت. بلکه دنیا، برزخ و قیامت است. قبر در روایات و آیات ما همان برزخ است. اینکه فرمود: اَماتَهُ فَاَقبَرَهُ ، خدا اِماته کرده، حیات را گرفته و او را به قبر برده، یعنی وارد برزخ کرده. بحث‌های فقهی ما جداست. قبرستان هست، فلان جا باید برویم، خاک را باید به این صورت تنظیم بکنیم؛ اینها دستورات فقهی ماست. و گرنه عالم قبر همان عالم برزخ است.

 

راوی از وجود مبارک امام صادق سؤال می‌کند که: برزخ کِی است؟ فرمود: اَلقَبرْ مُنذُ حِینَ مُوتِهِ اِلَی یُومِ القِیامَه. در همین روایت که مرحوم کلینی نقل کرده، راوی به امام صادق عرض می‌کند که: من شنیدم که شما گفتید همة شیعیان ما در بهشتند. فرمود: بله، این کسی که به شما گزارش داد، درست است؛ من گفتم که همة شیعیان ما در بهشتند. سائل عرض می‌کند که: خیلی‌ها گناهان بد دارند، گناهان بزرگ دارند، شما چگونه می‌فرمائید همة اینها در بهشتند‌؟! فرمود: اَمّا فِی القِیامَه فَکُلُّکُمْ فِی الجَنَّه، همة شیعیان در بهشتند. البتّه بِشِفاعَهِ النَّبِیِّ المُطاعْ اُو وَصِیّ النَّبِیّ (علیهما السَّلام). وَ لکِنَّنِی وَ اللهِ اَتَخَوَفُ عَلَیکُمْ فِی البَرزَخ(8). تا پاک نشوید، در قیامت وارد بهشت شیعیان نمی شوید. آن جهنّم محض که تَلفَحُ وُجُوهَهُمُ النّار، جای شیعه نیست. امّا خطر در برزخ هست، حالا چند سال طول می‌کشد، این را خدا می‌داند! این یک لحظه‌اش قابل تحمّل نیست!/998/102/ب3

 

منبع: روزنامه کیهان

ارسال نظرات