۲۱ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۹:۳۷
کد خبر: ۲۶۶۶۸۰

سیری در مقالات فصلنامه اندیشه دینی

خبرگزاری رسا ـ شماره 53 از فصلنامه اندیشه دینی، دوره 14، شماره 53، زمستان 93 به صاحب‌امتیازی دانشگاه شیراز در دسترس علاقه‌مندان قرار گرفت.
انديشه ديني

 

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، شماره 53 از فصل‌نامه اندیشه دینی، دوره 14، شماره 53، زمستان  93 به صاحب‌امتیازی دانشگاه شیراز با تیراژ 1000 جلد در دسترس علاقه‌مندان قرار گرفته است.

 

شماره 53 از فصل‌نامه اندیشه دینی، به چاپ مقالاتی از قبیل «تحلیلی بر نقش بدن در ابتدا و انتهای حیات دنیوی از منظر ابن‌سینا »، « تأثیر دوگانه‌انگاری مقام گردآوری و مقام داوری در مطالعه‌ی دینی »، « تأثیر دعا در نظام آفرینش از منظر سه فیلسوف (ابن‌‌سینا، ملاصدرا و علامه طباطبایی) »،« تحلیل فلسفی فنای فی الله از منظر صدرالمتألهین »، « الاهیات اخلاقی در اندیشه‌ی غزالی و فیض »،« تبیین نظریه‌ی انکشاف در حکمت متعالیه » و « علم انسان کامل از دیدگاه ملاصدرا » پرداخته است.

         

تحلیلی بر نقش بدن در ابتدا و انتهای حیات دنیوی از منظر ابن‌سینا

فروغ رحیم‌پور

 

چکیده:اگرچه انسان حاصل پیوند نفس و بدن است، در مباحث انسان‌شناسی فلسفی، محور بررسی‌ها نفس است و بدن معمولاً به‌تبع نفس مطرح‌شده و جایگاه واقعی‌اش در سایه‌ی گران‌مایگی نفس، نهان مانده است. این مقاله تلاش دارد که با نگاه از زاویه‌ای متفاوت، این بار مباحث انسان‌شناسی ابن‌سینا را با محوریت بدن، تجزیه‌وتحلیل نماید و برای این کار، دو مقطع مهم آغاز و پایان حیات دنیوی را مدنظر قرار داده است. مطابق مبانی سینوس، تشکیل و تکوین ماده‌ی بدنِ هر انسان نقطه‌ی آغاز حیات دنیوی اوست و فراهم شدن مزاج مستعد بدنی، شرط حدوث نفس «بما هی نفس» و پدیدار شدن یک انسان است. ماده‌ی بدنی و هیئت و اعراض آن، تعین و تمایز اولیه‌ی نفوس را رقم می‌زنند و ملکات حاصل از هیئات طبیعی بدنی و نیز مکتسبات عقلی، عامل تعدد و تکثر نفوس پس از مرگ و در جهان آخرت‌اند. تمامی افعال انسان فعل مشترک میان نفس و بدن و قوا است به‌جز فعل قوه‌ی عاقله، یعنی ادراک کلیات، که آن‌هم در بدایت امر، نیازمند بدن است. از منظر ابن‌سینا، مرگ بدن حیات دنیوی را پایان می‌بخشد و فاعلیت نفس و استعمالات آن را متوقف می‌کند، اما زمینه‌ی توجه تام نفس به کمال حقیقی خود و اتصال دائم آن به عقل فعال را فراهم می‌کند. نقش بدن در ابتدا و انتهای حیات دنیوی، با توجه به آثار مثبت و منفی‌ای که بر بود یا نبود آن مترتب است در ضمن این مقاله روشن خواهد شد.

         

تأثیر دوگانه‌انگاری مقام گردآوری و مقام داوری در مطالعه‌ی دینی

احمد عبادی

 

چکیده: تمایز مقام گردآوری و مقام داوری تدبیری است که از سوی برخی از فیلسوفان علم برای گریز از نسبیت‌گرایی ناشی از زمینه‌ساز معرفت اخذشده است. مقام گردآوری جایگاه کشف مسائل و فهم فرضیه­‌ها و مقام داوری جایگاه سنجش فرضیه­‌هاست. برخی از دین‌پژوهان معاصر تحت تأثیر آرای فیلسوفان علم، این تمایز را در فرآیند تشکیل دانش دینی اخذ نموده‌اند؛ بدین‌صورت که معرفت دینی نیز همانند دانش­‌های تجربی از دو مقام برخوردار است: مقام گردآوری و مقام داوری. اخذ تمایز مقام گردآوری و مقام داوری در مطالعات دینی درخور نقد و تأمل است. اشکالات این دیدگاه عبارت‌اند از: تسری تنوع در مقام گردآوری به مقام داوری؛ عدم هماهنگی این تمایز با جریان رشد علم در طول تاریخ؛ سلب پویایی و بالندگی از علم؛ زمینه‌ساز و نسبیت‌گرایی معرفتی دانش دینی در هر دو مقام؛ برخورداری مطالعه‌ی دینی از الگویی دینامیکی، نه مکانیکی.

 

تبیین نظریه‌ی انکشاف در حکمت متعالیه

منوچهر خادمی

سید مرتضی حسینی شاهرودی     

 

چکیده:آیا می‌‌‌توان برای افکار صدرالمتألهین، ادوار مختلف فکری در نظر گرفت؟ در صورت ممکن، آرای خاص حکمت متعالیه مربوط و منوط به کدام دوره از حیات عقلی وی است؟ با این مبنا، نگارنده در این نوشتار سعی بر آن داشته است که با ابتدای بر دو رویکرد کلان و محوری وحدت تشکیکی و وحدت شخصی، خوانشی مجدد از اهم اصول صدرایی انجام دهد. در این میان، تفکر غالب در دوره‌ی اول را که با محوریت نظام تشکیک وجود، سامان‌یافته است، به‌عنوان صدرای متقدم معرفی کرده که فحوای مطالب این دوره، عمدتاً مربوط به مشی با جمهور فلاسفه و جمع‌‌‌آوری عموم آرا بوده است؛ اما تفکر خاص صدرا را که مبیّن تعالی حکمت متعالی است، مرتبط به دوره‌ی تحوّل و تکامل آرای وی به‌مثابه صدرای متأخر دانسته است. سپس با اتخاذ رویکرد تأویلی و اجتهادی، نظریه‌ی مختص این دوره را تحت عنوان «نظریه انکشاف» استنباط نموده و آن را معیار شناسایی غایت آرای صدرا و لوازم سخنانش قرار داده‌‌‌ است.

در بخش دیگر مقاله نیز به برخی تعارضات و ابهاماتی که درنتیجه‌ی آمیزش این دو دوره از افکار صدرا حاصل‌شده، پرداخته است. مدعای مطرح‌شده برای حل‌وفصل این دسته مسائل نیز آن است که سنخ تفکر دوره‌ی صدرای متقدم را سیر آموزشی تشکیل داده که مدخل حکمت متعالیه است؛ اما نوع مباحث گفته‌شده توسط صدرای متأخر، همان معارف ویژه‌ی حکمت متعالیه خواهد بود. 

         

تأثیر دعا در نظام آفرینش از منظر سه فیلسوف (ابن‌‌سینا، ملاصدرا و علامه طباطبایی)

علی‌محمد ساجدی

فاطمه زارع     

  

چکیده : دعا و نیایش وسیله‌ی اظهار عجز و نیاز بنده به خالق و زیباترین جلوه‌ی سرسپردگی و عبودیت در آستان قدس ربوبی است. ابعاد معنوی دعا متفکران را از تحلیل و بررسی‌های نظری بی‌نیاز نساخته است؛ بلکه در خصوص رابطه‌ی آن با قضا و قدر الهی، نظام علی و معلولی، علم و اراده‌ی خدا و این‌که آیا تأثیر دعا سبب انفعال در ذات خدا می‌گردد یا نه، فیلسوفان اسلامی را به تأمل فراخوانده است.

در این جستار، از نگاه سه فیلسوف نام‌برده در عنوان مقاله، به نکات ذیل دست‌یافتیم: اولاً دعا خود بخشی ازقضا و قدر الهی در نظام اسباب و مسببات بوده، به‌منزله‌ی وسایط و اسبابی است که سبب وصول داعی به مقصد می‌گردد. ثانیاً فعل انسان با همه‌ی ویژگی‌هایش، ازجمله اختیاری بودنش، معلوم و مراد حق‌تعالی بوده، نقش‌آفرینی عوامل معنوی در تعیین سرنوشت بشر در همین راستا ارزیابی می‌گردد. ثالثاً لازمه‌ی پذیرش دعای بنده انفعال در ذات و علم معبود نیست؛ زیرابه اعتقاد ابن‌سینا، مؤثر حقیقی در امر دعا، اعم از حال تضرع و نیاز بنده و نیز آثار آن، تنها همان مبدأ نخستین است. دعا معلول ذات حق‌تعالی است و عالی از دانی منفعل نمی‌شود؛ اما به اعتقاد ملاصدرا، این نفوس سماوی هستند که از احوال زمینیان تأثیر پذیرفته و دچار انفعال می‌گردند، نه ذات یا اراده‌ی حق‌تعالی. سرانجام، به اعتقاد علامه طباطبایی، علم خدای تعالی به موجودات و رویدادهای جهان، مطابق وجود نفس الامری آن‌هاست و علم خداوند علم فعلی است که منشأ صدور موجودات است. ازآنجاکه علم خداوند با ذات او یکی است، دعا مستلزم انفعال در ذات و علم حق‌تعالی نیست.

 

علم انسان کامل از دیدگاه ملاصدرا

عین اله خادمی

لیلا پور اکبر 

 

چکیده:در فرهنگ اسلام، انسان کامل که بهترین مصداق آن پیامبر(ص) و ائمه‌ی معصومین(ع) می‌باشند، جامع اسما و صفات الهی است. علم یکی از این صفات به شمار می‏رود. ازنظر ملاصدرا، علم امری وجودی و ذومراتب است و هرچقدر وجودی کامل‌تر باشد، از مرتبه‌ی بالاتری از علم برخوردار خواهد بود. انسان کامل که از برترین درجه‌ی‌ وجودی برخوردار است، بالاترین مرتبه‌ی‌ علمی را نیز داراست؛ زیرا ازنظر صدرا، انسان به‌وسیله‌ی حرکت جوهری در مراتب وجودی تعالی‌یافته، سرانجام، به تجرد تام عقلی نائل می‌شود که این، مرتبه‌ی انسان‌ کامل است. ابزارهای علم که شامل حس، خیال، عقل و قلب است، در انسان کامل، به بهترین نحو، حقایق علوم را ادراک می‏کند و این معارف مبتنی بر موهبت الهی و عنایات ربانی است و از مقام قرب الهی او سرچشمه می‌گیرد. گستره‌ی علم انسان کامل بسیار وسیع بوده، در همه‌ی‌ شئون هستی، به اذن خداوند حضور دارد و به خزائن و سرچشمه‌های علم الهی اتصال داشته، از تمام راز‌های مخزون عالم غیب و مراتب علم الهی آگاه است.

         

تحلیل فلسفی فنای فی الله از منظر صدرالمتألهین

مهدی عبداللهی        

 

چکیده:فیلسوفان اسلامی در جست‌وجوی کمال خاص انسانی، به سراغ بعد عقلانی وی رفته، آن را به عقل عملی و نظری تقسیم نموده‌اند. به‌ اعتقاد ایشان، رهاورد تکامل عقل عملی و تسلط عقل بر قوای حیوانی، تنها آن است که راه را برای استعمال حقیقی انسان باز می‌کند؛ اما تکامل حقیقی انسان در بعد عقل نظری وی رخ می‌دهد که پس از طی مراتب عقل هیولانی، بالملکه و بالفعل، درنهایت، به درجه‌ی عقل مستفاد رسیده، صورت تمامی عالم در وی نقش می‌بندد.

اما صدرالمتألهین معتقد است که نفس، پس از وصول به مرتبه‌ی‌ عقل مستفاد، باعقل فعال متحد می‌شود، سپس تکامل خود را ادامه می‌دهد تا به «فنای فی الله» دست یابد که همان ادراک عین ربط بودن حقیقت نفس است. وی به مدد مبانی فلسفی خود، به‌ویژه نظریه‌ی «فقر وجودی معلول» نشان می‌دهد که سالک الی الله، در این مرتبه‌، با ادراک حقیقت وجودی خویش، علم حضوری به حق‌تعالی نیز پیدا می‌کند و چون در این حالت، فقر محض خود و استغنای بی‌منتهای حق‌تعالی را به‌قدر وسعت وجودی خویش ادراک می‌کند، از آن به «فنای فی الله» یاد می‌شود.

به ‌گفته‌ی ملاصدرا، وجود موهوم انسان او را از شهود خداوند متعال بازمی‌دارد و برای دستیابی به فنای فی الله، باید این حجاب را کنار بزند.

 

الاهیات اخلاقی در اندیشه‌ی غزالی و فیض

منصوره حسینی      

  

چکیده: الاهیات اخلاقی اصطلاحی در حوزه‌ی مسیحیت کاتولیک است و امروز از زیرمجموعه‌های الاهیات عملی محسوب می‌شود. الهی‌دانان مسیحی باروی آوردن به الاهیات عملی و نگرش انتقادی به عرف سکولار معاصر، می‌کوشند زندگیِ مبتنی بر ایمان را ممکن ساخته، راه‌های عملیاتی برای نجات دین و ایمان از وضعیت بحرانی در شرایط مدرن را به وجود آورند. الاهیات عملی را در حوزه‌ی اسلام، می‌توان دانشی دانست که در آن، به مباحث عملی دین (فقه و اخلاق) از منظر کلام و عقلانیت پرداخته می‌شود و در این راستا، راه‌های صحیح برای رسیدن به مقاصد دینی را به ما می‌آموزد. آرا و اندیشه‌های غزالی و فیض، این دو دانشمند متأله مسلمان، به‌رغم تفاوتشان در مذهب، بنا بر نیازهای زمانه‌ی خویش طرح گردیده و برخوردار از مبانی عقلی نیز بوده است. این دو اندیشمند در دفاع عملی از دین، روش‌های متفاوتی داشته‌اند، اما هردوی آن‌ها امروزه از کسانی محسوب می‌شوند که دین را تنها نجات‌دهنده‌ی بشریت از دام‌های اخلاقی، دنیاگرایی و مادی‌گرایی و انحراف می‌دانستند.

 

گفتنی است شماره 53 از فصلنامه اندیشه دینی، دوره 14، شماره 53، زمستان  93 به صاحب‌امتیازی دانشگاه شیراز با تیراژ 1000 جلد در دسترس علاقه‌مندان قرار گرفته است./921/ن601/ق

ارسال نظرات