صد سال به اسارت، تبریک عید آزادگان در عراق
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، سیصد و یکمین شماره ماهنامه فرهنگی نوجوانان ایران با عنوان سلام بچهها ویژه فروردینماه 1394 به مدیر مسؤولی سعید روستاآزاد از سوی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم چاپ و روانه بازار شد.
در این شماره میخوانیم: «صفحه خدا»، «سرمقاله/ اولین نشانههای بهار»، «تقویم/ روزهای فروردین»، «قصههای قرآن/ کاش در کنار محمد صلیالله علیه و آله بودم!»، «روی تیشرت سیزم نوشته بودن فروردین»، «روزی روزگاری ایران/ تاکسی از همه رنگش...»، «داستان طنز»، «عسد نوروز در آینه تمبر»، «جاده بهشت/ نوروز در جبههها»، «ایران را بگردیم»، «روزهای جهانی» و «من و خاطرههایم».
در بخشی از این ماهنامه با عنوان نوروز در جبههها آمده است: «سنت ایرانی سفره هفتسین در جبهه هم بود؛ البته در هر منطقه و لشگری، به شکلی جداگانه. هفتسین بچههای تخریبچی لشکر محمد رسولالله تهران که با مین سروکار داشتند، اینگونه بود: 1. مین سوسکی؛ 2. مین سبدی؛ 3. سیم تله، 4. سیمچین؛ 5. سیم خاردار؛ 6. سرنیزه و 7. سی چهار c4. البته چیزهای دیگری هم گفته شده؛ مثل سوزن اسلحه، سنگر و ... همیشه عکس شهدا سر سفره بود و خیلی وقتها، همراه با دعای توسل، سال تحویل میشد.
عیدی بچهها، از سکههای پنجاه ریالی و اسکناسهای صد تا هزار ریالی تبرکشده به دست مبارک امام خمینی رحمةالله علیه بود. گاهی هم پول هایی بود که به یادگاری و امضای رزمندهها بود. هر وقت سر و کله حاجیبخشی پیدا میشد، اگر در زمان عید نوروز بود، عیدی او سکههایی بود که متبرک شده بود.
عراقیها از کار ما در روز عید خیلی در تعجب بودند. آنها می گفتند: چه خبر است؟ این دید و بازدیدها برای چیست؟ مگر شما از اسارت به تنگ نیامدهاید که میگویید صد سال به اسارت؛ یعنی می خواهید صد سال اینجا بمانید؟ بدبختها چیزی نمیفهمیدند».
«فصل خوب لبخند»، «چای دبش»، «شعر»، «سال نو، طرح نو»، «نفس کوه با عطر علف»، «سمنوی شب عید»، «بهاری که فراموشش نمیکنم»، «حق سکوت»، «جدول»، «نمایشی برای پختن سیبزمینی»، «کشکهای بهشتی»، «آیه»، «نوروز آن روزها»، «نوروز با طعم شهدا»، «هزارتوی فامیل ما»، و «اصلا من خاطره ندارم، خالص!» از دیگر موضوعات مطرحشده در این ماهنامه است.
در ذیل بخش دیگری از این ماهنامه با موضوع مردی برای همیشه میخوانیم: «پیامبر کرم صلیالله علیه و آله فرمودند: من محمد(ستودهشده در زمین) هستم. من احمد(ستوده شده در آسمان هستم). من ماحی(نابودکننده) هستم که به دست من کفر نابود میشود. من، حاشر هستم که مردم به دنبال من محشور میشوند. من، عاقب هستم و عاقب کسی است که بعد از او پیامبری نباشد.
روزی پیامبر صلیالله علیه و آله در خانه دخترش فاطمه سلامالله علیها بود. در این هنگام حسن که خواب بود، بیدار شد و آب خواست. پیامبر برخاست و با دست خود از شتر، شیر دوشید و برای حسن آورد. در این هنگام، حسین نیز از خواب بیدار شد و آب خواست. پیامبر با ملایمت از حسین خواست تا اجازه دهد حسن اول آب بخورد. فاطمه عرض کرد: پدرجان گویا حسن را بیشتر دوست دارید. پیامبر فرمود: من هر دوی آنها را یکسان دوست دارم؛ اما حسن زودتر از حسین از من آب خواست».
در بخش پایانی ماهنامه سلام بچهها نیز موضوعاتی همچون «پیک شادی»، «ماجرای یک دیدار»، «ناگهان عید»، «علمی»، «مردی برای همیشه»، «قالبهایی برای نوشتن»، «اتاق مشاور»، «گفتوگو»، «کلیدهای زندگی من»، «حکیمه خاتون، چتری بر سر امام زمان علیهالسلام»، «معرفی کتاب»، «کارخونه یخ» و «تکرار شیرین بهار» به چشم میخورد.
شماره 301 ماهنامه فرهنگی نوجوانان ایران با عنوان سلام بچهها ویژه فروردینماه 1394 به مدیر مسؤولی سعید روستاآزاد از سوی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم در 84 صفحه به قیمت 3500 تومان چاپ و روانه بازار نشر شده است./907/د602/ق