گمشده خود را در شخصیت والای حسین یافتم
به گزارش خبرگزاری رسا، لوکاس برانک پس از تشرف به حرم امیرالمومنین علی(ع) گفت: این اولینبار است که پس از مستبصرشدن به زیارت مرقد مطهر علوی مشرف میشوم و از این که در آستان امیر انسانیت و عدالت امام علی(ع) ایستادهام، بسیار خوشحالم.
وی افزود: هنگام ورود به حرم مطهر نمیتوانستم قدم بردارم، قدمهایم سنگین و ضربان قلبم تند شد و زانوهایم لرزید؛ اما پس از خواندن زیارتنامه و واردشدن به مرقد مطهر احساس راحتی و آرامش کردم.
نخستین جرقههای آشنایی با اسلام
لوکاس برانک درباره چگونگی تشرف به اسلام و شیعهشدن خود میگوید: مسلمانشدن من از تابستان 2001 تا 2008 میلادی طول کشید. اولینباری که با یک مسلمان دیدار کردم در یک مدرسه کاتولیک تابستانه بود و من در آن زمان یازده سال داشتم.
دوست من پاکستانی بود و من نمیدانستم او مسلمان است و بعدها در گفتگو با او متوجه شدم که وی مسلمان است.
برانک ادامه داد: پس از آن رفته رفته به سمت دوست خود جذب شدم و گویی شمعی در درون من روشن شده بود، به گونهای که از بیان آن ناتوانم. با این که من هیچ ترسی از غریبهها نداشتم و هیچگونه دشمنی و نفرتی از اسلام نداشتم، اما باز هم هیچ تحقیقی درباره اسلام انجام ندادم تا این که به دبیرستان رفتم و آن شمع همچنان در وجود من روشن بود.
وی گفت: هنگامی که اتفاقات 11 سپتامبر رخ داد من میدانستم که این عملیات تروریستی نمیتواند به اسلام مربوط باشد و از قبل میدانستم که هر انسانی صرفنظر از قومیت، نژاد و دین خود ممکن است دست به وحشیگری بزند.
این مستبصر آمریکایی ادامه داد: در سال 2005 میلادی به دنبال الگویی برای اقتدا میگشتم و در آن زمان تمایل شدیدی به عدالت داشتم. تصور من این بود که خداوند در طول تاریخ افرادی را برای رساندن پیام خویش به انسانها برگزیده و بر این باور بودم که اسلام، مسیحیت و یهود هر سه یک پیام دارند، زیرا تمام این ادیان انسانها را به خدای واحد دعوت میکنند و پیامبران و کتابهای این ادیان نیز همگی آسمانی هستند. در آن زمان به دنبال این بودم که حکمت را از هر منبعی فرا گیرم و الگویی برای یادگیری بیابم و همیشه به دنبال این بودم تا روزی مسلمان شوم و منتظر آن روز بودم.
الگو و گمشده خود را در امام حسین(ع) یافتم
لوکاس برانک اظهارکرد: اولین کتابی که درباره اسلام خواندم کتاب «فی خطی النبی» در 2007 و پس از آن کتاب «نهضة الشیعه» بود. پس از آنکه در مطالعاتم با امام حسین(ع) آشنا شدم، دیگر تمایلی به مطالعه درباره فهم دیگران از اسلام نداشتم. من حتی قبل از اینکه با امام علی(ع) آشنا شوم با امام حسین(ع) آشنا شده بودم. لذا الگو و گمشده خود را در امام حسین(ع) یافتم.
وی تصریح کرد: در گذشته تعالیم مسیح در انجیل را دوست داشتم؛ اما احساس میکردم این تعالیم کامل نیست و به دنبال نوعی توازن میان پرهیز از خشونت و مقاومت مسلحانه در برابر ظلم بودم و این توازن را جز در امام حسین(ع) نیافتم و سپس از طریق حسین(ع) بود که با پیامبر(ص) نیز آشنا شدم.
وی بیان کرد: در آغاز سال 2008 میلادی هنگامی که در ترم دوم دانشکده «فرنسو» بودم با شیخ ثائر البغدادی در کلاس تاریخ جهان آشنا شدم و هنگامی که برای اولینبار با او دیدار کردم، از او پرسیدم از چه کشوری است شیعه است یا سنی؟ در آن زمان بود که دانستم به زودی مسلمان میشوم و چندی بعد شهادتین خود را در منزل یکی از روحانیون و با حضور وی و همسرش در فاصله میان عاشورا و اربعین گفتم./982/د102/ک
منبع: ایکنا
ان شاالله عاقبت بخیر باشد