ویژه نامه اینترنتی «برادرم مفید» منتشر شد
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، ویژهنامه اینترنتی «برادرم مفید» شامل بخشهای مختلفی همچون مقالات، احادیث و مقالات مرتبط در پایگاه اینترنتی راسخون منتشر شد.
از جمله مقالات این ویژهنامه میتوان به «زندگینامه محمد بن محمد(شیخ مفید)»، «خاک کوی دوست»، «شیخ مفید مرزبان حریم تشیع»، «نامههای امام زمان علیهالسلام به شیخ مفید»، «شیخ مفید، پرچمدار انسجام اسلامی»، «مروری بر زندگی شیخ مفید»، «موقعیت شیعه در عصر شیخ مفید»، «دو توقی به شیخ مفید رحمةالله»، «اندیشههای فقهی سیاسی شیخ مفید»، «اوج کمال مکتب کلامی شیعه در عصر شیخ مفید»، «فقیه متکلم» و «مناظره شیخ مفید با قاضی عبدالجبار(سنی)» اشاره کرد.
خاک کوی دوست
در این ویژهنامه میخوانیم: مشعلی تابناک و فروزند ، در یازدهم ذیقعده 336 هـ . ق در عکبرای بغداد پای هستی بر جهان گذارد و «محمد» نام وی گردید . از آنجا که پدر او شخصی پارسا و مذهبی بود و به تعلیم اشتغال داشت ، «ابن المعلم» لقب وی شده و پس از چندی «عکبری» و «بغدادی» دو لقب دیگر او گردید.
محمد دوران کودکی خود را با «بزرگی» می گذراند. فراست و تیزهوشی او خبر از گذشته ای پاک، از خاندان خویش و آینده ای روشن در بغداد و جهان اسلام می داد . عشق و شور فراوان به تحصیل موجب شد که همراه پدر به بغداد رفته و فراگیری علم و دانش را آغاز کند . او از نشاط وافر و فرح بخش بسیاری در مطالعه برخوردار بود . عطر اخلاص در وجود محمد کار را بدانجا رسانید که در پنج سالگی برای او از ابن الیاس اجازه روایت گرفته اند و در حالی که هفت سال و چند ماه داشت از ابن سماک نقل روایت کرده است . وی فرزانه ای تلاشگر گردید به طوری که پیش از دوازده سالگی از برخی محدثان روایت اخذ کرده و از استاد خویش ، شیخ صدوق قبل از بیست سالگی حدیث شنیده است .
تحصیلات و استادان
«ابن معلم » سرو وجود خود را از چشمه ی دانش بغداد طراوت و شادابی بخشید و از محضر بیش از هفتاد نفر از بزرگان ، بهره ی علمی برد. از محضر مظفربن محمد، ابویاسر و ابن جنید اسکافی، «کلام و عقاید» آموخت و از درس حسین بن علی بصری و علی بن عیسی زمانی بهره جست . «فقه» را نزد جعفربن محمد بن قولویه فرا گرفت و از محضر ادیب و مو رخ چیره دست محمد بن عمران مرزبانی «علم روایت » آموخت . ابن حمزه طبری ، ابن داود قمی ، صفوان و شیخ صدوق دیگر اساتید «محمد» بودند که شهد شیرین دانش را در کام جان او ریختند.
در میان استادان وی عالمانی از شهرهای مختلف مانند قم ، کوفه ، بصره، ساری، طبرستان ، حلب، قزوین، بلخ ، مراغه و همدان دیده می شوند.
جهان اسلام در عصر «مفید»
از رحلت رسول الله (ص) حدود 300 سال می گذشت. در این مدت امامان و شیعیان تحت فشار بنی امیه و در خفقان خشن بنی عباس به سر می بردند . شکنجه های روحی و جسمی و اذیت و آزار خلفا و حکمرانان همچنان ادامه داشت تا اینکه در اواسط قرن چهارم هجری محدودیت شیعیان به مقدار قابل ملاحظه ای کاهش یافت .
خلفای فاطمی که شیعه ی اسماعیلی بودند در مصر دولت نیرومندی تشکیل دادند که با تشکیل این دولت ابهت و جلال دربار بغداد کاسته شد و از طرفی سیف الدوله حمدانی و امرای آن خاندان در شام حکومت می کردند که آنها نیز افتخار شیعی بودن را داشتند .
در کنار این دو ، غوریان ، صفاریان و طاهریان و از همه مهمتر دولت ، آل بویه که از شیعیان مخلص و فرزانه ی اهل بیت (ع) بودند ، در قسمتهایی از ایران و عراق قدرت یافتند.
دو سال پیش از ولادت شیخ مفید ، احمد معزالدوله با ورود خود به بغداد و تاسیس شاخه ای از حکومت آل بویه در این شهر، صفحه ی نوینی در تاریخ بغداد گشود . با این حرکت، فرصتی فراهم شد و شیعیان در پناه آل بویه از آزادی موجود بهره برده و عقاید خویش را نشر دادند.
سال 352 هـ .ق اولین عزاداری علنی شیعیان در عاشورا بر پا شد و در پی آن جشن عید غدیر ، روحی تازه در کالبد شیفتگان شیعی دمید. عزالدوله در 356 هجری به حکومت رسید و در 367 هـ .ق با ریاست عضد الدوله ، بغداد رونقی تازه یافت و شور ونشاط علمی قابل توجهی به دست آورد . شیخ مفید در این عصر می زیست و باتوجه به اوضاع ، از مقام و منزلتی بسیار برخوردار بود. به طوری که عضدالدوله به هنگام بیماری شیخ به دیدار او رفت و از وی عیادت کرد . شفاعت مفید در حق دیگران پذیرفته می شد و رهنمودهایش مورد قبول قرار می گرفت و این در حالی بود که بیش از 36 بهار از عمر پر برکت شیخ مفید نگذشته بود .
در این ایام مرجع قدرتمند و رهبر اندیشمند مسلمانان و شیعیان فرهیخته ، شیخ فرزانه ، شیخ مفید بود.
بر کرسی زعامت شیعه
با وفات عضد الدوله، طوفان حوادث بر پا شد و گرد و غبار دشمنی علیه شیعه بار دیگر پدید آمد . سال 372 هجری برخی دیگر از خاندان بویه به حکومت رسیدند و با روی کار آمدن قادر - خلیفه عباسی، در سال 381 هجری - خلافت عباسی تجدید حیات یافت و از نفوذ آل بویه کاسته شد . آشوبهای مذهبی ، فتنه انگیری عیاران، سخن سرایی قصه خوانان ، خطابه های واعظان بی سواد و آشوب طلبی سیاست پیشگان ، آتش فتنه را شعله ور تر می کرد و آن دوران را به عصری پر التهاب و روزگاری پر از پیکارهای عقیدتی جلوه گر می ساخت . اما تدبیر عالمانه و دقیق شیخ «مفید» که ریاست جهان شیعه را به عهده داشت - راه را بر کج روان بسته بود و وعده های دورغین «مدینه فاضله» توسط افراد منحرف را رسوا و برملا می ساخت.
بیرق مبارزه در سده ی چهارم به دست این دانشمند بصیر بود. وی با استفاده از چشمه ی پاک و زلال وحی ، دانش و معرفت اصیل را به ارمغان آورد، و تا بدانجا پیش رفت که هر گروهی از منحرفین که در مناظره با شیخ مفید شرکت کردند ساعتی بعد خاموشی خجالت برگزیدند و با سکوت عجز آلود خود، نشان افتخار و سربلندی را به دست شیخ سپردند. رساله های استوار، متین و دقیق وی و بیان اعتقادات شیعه با اسلوبی صحیح و کم نظیر، توفیقی افزون بود که رهبری شیعیان را برای شیخ مفید پربارتر می نمود .
در آینه نگاه اندیشمندان
شیخ طوسی ، سید شرف الدین عاملی ، علامه بحر العلوم ، قاضی نورالله شوشتری ، ابن شهرآشوب مازندارانی ، شیخ آقا بزرگ تهرانی ، حاج میرزا حسین نوری و بسیاری دیگر از سبز سیرتان اندیشمند و دانایان شیعه شیخ را مردی فقیه ، مولفی زبر دست و صاحب دویست کتاب صاحب فکری بلند و عالی دارای ذهن دقیق و قابل توجه دانسته اند. او را در دوری از خطا و گناه ، برخورداری از فقاهت و عدالت و بهره مندی از تیزهوشی و فضایل بسیار، کم نظیر شمرده اند. در بین دانشمندان اهل تسنن نیز شخیصتهایی چون ابن ندیم ، ابن جوزی ، ابن حجر عسقلانی و دیگران زبان به تمجید این فرزانه سپید سیرت گشوده اند او را پاسدار علم ، فروتن، دارای جایگاهی والا و صاحب نظر در فقه و کلام و روایت دانسته اند و از سویی دیگر ریاست امامیه را به او نسبت داده و بر مقام بس رفیع شیخ سر تعظیم فرود آورده اند.
معنویت «شیخ» و اخلاق «مفید»
اشتغالات اجتماعی و دل مشغولیهای تحصیلی و علمی ، شیخ را از فتوحات معنوی غافل نساخته بود. هر روز که می گذشت شکوفایی اخلاقی و عطر ملکوتی بر شاخسار وجود این فقیه فرهیخته بیشتر و افزون تر می گردید .
صدقات بسیار، خشوع وخضوع فراوان ، روزه ها و نمازهای بی شمار و ساده پوشی شیخ ، اثری ژرف در دیگان دوست و دشمن گذارده بود. همرنگی او با اقشار کم درآمد و فقیر جامعه و دوری گزیدن از دنیای فانی ، موجب آرامش نفس و اطمینان خاطر آن فرزانه ی والا گوهر شده بود. به طوری که رسیدن به تکامل و تهذیب نفس برای او آسان شده و ارجمندی شخصیت شیخ را پدید آورد. سخنان و دستورالعمل های شیخ نه تنها «نسخه ای کارآمد» بلکه « دارویی شفابخش » حساب می شد و نورانیتی ویژه با خود داشت . از تاثیر کلام شیخ و تربیت اخلاقی وی همین بس که « ابوالقاسم علی» فرزند شیخ، راه روشن و نورانی پدر را ادامه داده و صاحب شخصیت قابل توجهی در جامعه شیعی به حساب آمده است .
عرصه تدریس و تالیف
جاذبه فوق العاده و پشتکار فراوان شیخ مفید موجب جذب بسیاری به حوزه درس وی گردید و باعث تالیف آثاری گرانبها و ارزشمند شد.
این عالم فهیم و بلند همت با احاطه و تسلطی اندیشمندانه پای به میدان نبرد علمی، فرهنگی گذارد و با استفاده از مبانی علم کلام و اصول فقه، راهی هموار و روشن در بحث و استدلال بر روی شیعیان گشود.
از یک سو گروه بی شماری از دانشمندان مذاهب مختلف را تربیت نمود و مشعلهای فروزانی چون سید مرتضی، سید رضی، شیخ طوسی، نجاشی و دهها نفر دیگر را تحویل حوزه های علمی و دینی داد و از سوی دیگر قلم به دست گرفت و با این سلاح برق آسا و ژرف تحولی بهنگام ایجاد کرد.
اصول فقه را با سبکی شیوا و دلپذیر فراهم آورد . علم کلام را از غنای بیشتری برخوردار کرد و در اصول دین و عقاید ، موضوعات خاصی چون اثبات امامت امیرالمومنین علی (ع) را از قرآن به طور بسیار نفیس تدوین نمود.
قلم روان و دلپذیر این شیخ اندیشمند بود که غیبت امام زمان ( عج ) را زیبا توضیح داد و تاریخ زندگانی ائمه معصومین (ع) را در کتابهای گونانی - چون ارشاد و جُمُل - به رشته تحریر در آورد.
تاثیر بخشی و انسان سازی آثار مفید، محصول معجونهای معنوی چون اخلاص در نوشتار ، اطلاع از ادیان و مذاهب مختلف ، محوریت عقاید، توجه و تاثیر رهبری و فلسفه سیاسی در اسلام است . جامعیت این فرزانه سخت کوش به همراه عقل گرایی و استدلالات منطقی و شناخت مقتضیات زمان، جامه ی جاودانگی بر آثار وی پوشانید.
غروب نابهنگام ...
نخستین روزهای رمضان 413 هجری قمری آغاز شده بود که غبار غم سراسر دلهای پاک را فرا گرفت. شهر بغداد جامه ی سیاه به تن کرد و رودهای مصیبت و اندوه ، از گوشه و کنار سیل ماتم و عزا به سوی میدان شهر روانه ساخت. هشتاد هزار نفر سوگوار، اشک یتیمی ریخته و عاشورایی دیگر در ماه صیام پدید آمد. پیکر شیخ مفید بر دستان انبوه خلایق تشییع شد و همگان به امامت سید مرتضی بر او نماز گزاردند . ساعاتی بعد، بدن آن فرزانه آسمانی در کاظمین دفن شد.
... و امروز پس از قرنهای متمادی «مفید» هنوز «مفید» است . در معرکه آراء کلام وی ، خورشید مناظرات و آفتاب گفتگوهاست و فردا و فرداها از آن او و راهیان او خواهد بود.
نامههای امام زمان(علیه السلام) به شیخ مفید(ره)
در مقاله دیگری از این ویژه نامه نامههای امام زمان(عج) به شیخ مفید(ره) آمده که به این شرح است:
نامه اول: برادر با ایمان و دوست رشید ما
نامهای به برادر با ایمان و دوست رشید ما، ابوعبدالله محمد بن نعمان - شیخ مفید - که خداوند عزت وی را مستدام بدارد. سلام خداوند بر تو ای کسی که در دوستی ما به زیور اخلاص آراستهای و در اعتقاد و ایمان به ما دارای امتیاز مخصوص هستی.
ما در مورد نعمت وجود تو خداوند یکتا را سپاسگزاریم، و از پیشگاه مقدس خداوندی استدعا میکنیم که بر سید و مولای حضرت محمد بن عبدالله(صلی الله علیه و آله) و خاندان او درود و صلوات پیاپی و بینهایت خویش را نازل فرماید.
از آنجا که در راه یاری حق و بیان سخنان و نصایح ما صادقانه کوشیدی، خداوند این افتخار را به شما ارزانی داشته و به ما اجازه فرموده است که با شما مکاتبه کنیم.
شما مکلف هستید که اوامر و دستورات ما را به دوستان ما برسانی، خداوند عزت و توفیق اطاعتش را به آنان مرحمت فرماید و مهمات آنان را کفایت کرده، در پناه لطف خویش محفوظشان دارد.
با یاری خداوند متعال در مقابل دشمنان ما که از دین خداوند روی برگرداندهاند بر اساس تذکرات، استقامت کن و با خواست الهی دستورات ما را به آنان که از تو میپذیرند و گفتار ما موجب آرامش آنها میباشد، ابلاغ کن. با این که بر اساس فرمان خداوند بزرگ و صلاح واقعی آنها ما و شیعیانمان تا زمانی که حکومت در اختیار ستمگران است در نقطهای دور و پنهان از دیدهها بسر میبریم، ولی از تمام حوادث و ماجراهایی که بر شما میگذرد کاملاً مطلع هستیم و هیچ چیزی از اخبار شما بر ما پوشیده نیست. از خطاها و گناهانی که بندگان صالح خداوند از آنها دوری میکردند ولی اکثر شما مرتکب شدید باخبریم.
از عهدشکنیها و پشت سر گذاشتن عهد و پیمانها با اطلاعیم(که همین عوامل موجب بدبختی و دوری شما از حریم ولایت شده است).
گویی اینها از لغزشهای خود خبر ندارند، با همه گناهان، ما هرگز امور شما را مهمل نگذاشته، شما را فراموش نمیکنیم و اگر عنایات و توجهات ما نبود، مصائب و حوادث زندگی شما را در بر میگرفت و دشمنان شما را از بین میبردند.
پس، از خداوند بترسید و تقوا پیشه کنید و به خاندان رسالت مدد رسانید.
در برابر فتنههایی که پیش میآید و البته عدهای در این آزمایش و برخورد با فتنهها هلاک میشوند، مقاومت کنید و البته همه اینها از نشانههای حرکت و قیام ما هست. اوامر و نواهی ما را متروک نگذارید و بدانید که علیرغم کراهت و ناخشنودی کفار و مشرکان، خداوند نور خود را تمام خواهد کرد.
تقیه را از دست ندهید... من ولی خدا هستم، سعادت پویندگان راه حق را تضمین میکنم.
... پس سعی کنید اعمال شما طوری باشد که شما را به ما نزدیک سازد و از گناهانی که موجب نارضایتی ما را فراهم نماید بترسید و دوری کنید.
امر قیام ما با اجازه خداوند به طور ناگهانی انجام خواهد شد و دیگر در آن هنگام توبه فایدهای ندارد و سودی نبخشد.
عدم التزام به دستورات ما، موجب میشود که بدون توبه از دنیا بروند و دیگر ندامت و پشیمانی نفعی نخواهد داشت.
ای شیخ مفید! خداوند شما را با الهامات غیبی خود ارشاد و توفیقات خویش را در سایه رحمت بیپایانش نصیب ما فرماید.
نامه دوم: درود بر تو ای دوست پراخلاص
اما بعد! درود بر تو ای دوست پراخلاص در دین خدا! ای آن که در عشق و ایمان به خاندان وحی و رسالت به اوج آگاهی و یقین پر کشیدهای!
ما در نامه خویش به سوی تو، آفریدگار بی همتایی را که جز او خدایی نیست، سپاس گفته و از بارگاه او بر سرور و سالار و پیام آورمان محمد(صلی الله علیه و آله) و خاندان گرانقدر و پاک او درود و رحمت جاودانه میطلبیم.
و به تو که خداوند برای یاری حق توفیقت ارزانی داشته، پاداشت را بخاطر سخنان جاودانهای که با صداقت از جانب ما میگویی، کامل و افزون سازد! اعلام میداریم که به ما (از جانب آفریدگار هستی) اجازه داده شده است که تو را به افتخار دریافت نامه و پیام کتبی مفتخر ساخته و تو را مسئول سازیم که آنچه را به تو مینگاریم، همه را به دوستان راستین ما که در قلمرو پیام رسانیت هستند، برسانی.
به آن دوستان و شیفتگانی که خداوند به برکت فرمانبرداری از حق، گرامیشان بدارد و در پرتو حراست و عنایت خود به آنان، کارهایشان را کفایت و مشکلاتشان را مرتفع سازد.
از این رو به آنچه یادآوری کردیم، آگاه باش که خداوند با یاریش تو را در برابر دشمنانش که از مرزهای دین او بیرون رفتهاند، تأیید فرماید و نیز در کار بزرگ رسانیدن آنچه که به خواست خداوند بر تو یادآوری و ترسیم خواهیم نمود به کسانی که بدانها اطمینان و اعتماد داری، عمل نما!
گرچه، ما اینک آنچه خداوند(بر اساس حکمت خویش) برای ما و پیروان با ایمانمان، صلاح اندیشیده است، تا هنگامی که حکومت دنیا در دست فاسقان و استبدادگران است، در مکانی دور از قلمرو بیدادگران سکونت گزیدهایم، اما بر اوضاع و اخبار شما و جامعه شما به خوبی آگاهیم.
چیزی از رخدادهای زندگی شما بر ما پوشیده نمیماند و شرایط غمبار و دردناکی که شما بدان گرفتار آمدهاید، آنگونه که هست برای ما شناخته شده است؛ از آن زمانی که بسیاری از شما به راه و رسم ناپسندی که پیشینیان شایسته کردارتان از آن دوری میگزیدند، روی آورده و پیمان فطرت را، به گونهای پشت سر انداختید که گویی هرگز بدان آگاه نیستید ... .
وآنگاه (به کیفر گناهان) به این شرایط غمبار و خفت انگیز گرفتار گشتید.
ما از سرپرستی و رسیدگی به امور شما کوتاهی نورزیده و یاد شما را از صفحه خاطر خویش نزدودهایم؛ که اگر جز این بود، موج سختیها بر شما فرود میآمد و دشمنان بدخواه و کینهتوز، شما را ریشه کن میساختند.
پس پروای خداوند را پیشه سازید و از (اهداف بلند آسمانی) ما پشتیبانی کنید تا شما را از فتنهای که به سویتان روی آورده است و شما اینک در لبه پرتگاه آن قرار گرفتهاید نجات بخشیم. از نگون بختی و فتنهای که هر کس مرگش فرا رسیده باشد در آن نابود میگردد و آن کس که به آرزوی خویش رسیده باشد، از آن دور میماند، و آن فتنه، نشانهای از نشانههای نزدیک شدن جنبش ماست و پخش نمودن خبر آن به دستور ما، به وسیله شماست.
خداوند نور خود را، گرچه شرک گرایان را، خوش نیاید، کامل خواهد گردانید. از برافروختن و شعلهور ساختن آتش پرشراره جاهلیت که گروههای اموی مسلک، آن را برافروخته و گروه هدایت یافتگان را بوسیله آن میترسانند، به سپر دفاعی «تقیه» پناه برده و بدان چنگ زنید! من نجات آن کسی را تضمین میکنم که در آن فتنه برای خود، موقعیت و جایگاهی نجوید و در انتقاد و عیبجویی از آن به راهی خداپسندانه گام سپارد.
از رویدادی که به هنگامه فرارسیدن جمادی الاول امسال روی خواهد داد، عبرت آموزید و از خواب گرانی که شما را ربوده است، برای رخداد سهمگین از آن بیدار شوید. بزودی نشانهای روشن از آسمان و نشانهای روشن از زمین پدیدار خواهد گشت.
در شرق عالم رویدادهای اندوهبار و دلهره آور رخ خواهد گشود و آنگاه گروههایی که از اسلام بیرون رفتهاند، بر عراق سلطه خواهند یافت. بر اثر سیاست ناهنجار آنان، مردم دچار تنگی معیشت و روزی میشوند و پس از مدتی بر اثر نابودی استبدادگری بدکار، رنجها و دردها برطرف خواهد شد و آنگاه پرواپیشگان درست اندیش و شایسته کردار، از نابودی او شادمان خواهند شد.
مردمی که از نقاط مختلف کره زمین به زیارت خانه خدا میروند، هرچه بخواهند در دسترس آنان قرار خواهد گرفت و ما در آسان ساختن سفر حج آنان مطابق دلخواهشان نقش و موقعیت ویژهای خواهیم داشت که در پرتو نظم و تدبیر و انسجام، آشکار میگردد.
از این رو هر یک از شما باید با همه وجود و امکانات به کارهایی بپردازید که او را به دوستی ما نزدیک میسازد و از کارهایی که ناخوشایند و موجب خشم و ناراحتی ما میگردد، به شدت دوری جویید، چرا که فرمان مرگ بطور ناگهانی فرا میرسد، در شرایطی که بازگشت و توبه سودی نبخشیده و پشیمانی از گناه و زشتکاری، او را از کیفر عادلانه ما، رهایی نخواهد داد.
خداوند، راه رشد و رستگاری را به شماها الهام بخشد و وسایل پیروزی به مهر و لطف خویش، برایتان فراهم آورد هان ای برادر پر مهر و پر اخلاق و با صفای در محبت! و ای یار و یاور با وفای ما!
این نامه ما بسوی توست، خداوند به چشم بیداریش که هرگز آن را خواب نمیگیرد، تو را حفظ کند، این نامه را نگهدار و آنچه را برایت نگاشتهایم به کسی نشان مده و هیچ کسی را از محتوای آن آگاه مساز و آنچه در این نامه است تنها به افراد مورد اعتماد خویش بازگو و به خواست خداوند پیروان ما را به عملکرد بر طبق محتوای آن، سفارش کن و درود خدا بر محمد و خاندان پاک و پاکیزهاش باد!
نامه سوم: درود خدا بر تو ای یاری رسان حق!
درود خدا بر تو ای یاری رسان حق! و آن که با گفتار راستین و شایسته، مردم را بسوی حق فرا میخوانی!
ما در نامه خویش به سوی تو، خدای جهان آفرین را که خدایی جز او نیست (و) خدای ما و خدای نیاکان (گرانقدر) ما است، سپاس میگذاریم و از بارگاه با عظمتش بر سرور و سالارمان محمد(صلی الله علیه و آله) آخرین پیام آور خدا و خاندان پاک و مطهرش، درودی جاودانه میطلبیم.
و بعد! دوست راه یافته به حقیقت! خداوند بدان وسیلهای که به سبب دوستان ویژه خود، به تو ارزانی داشته است، وجودت را حفظ و تو را از نیرنگ دشمنانش حراست فرماید.
ما ناظر نیایش(عارفانه و راز و نیاز پرشور و پراخلاص) تو با خدا بودیم و از خدای جهان آفرین برآورده شدن آن(خواستهات) را خواستیم.
ما اینک در قرارگاه خویش، در مکانی ناشناخته بر فراز قلهای سر به آسمان کشیده، اقامت گزیدهایم که به تازگی به خاطر عناصری بیداد پیشه و بی ایمان، بناگزیر از منطقهای پر دار و درخت بدین جا آمدهایم و بزودی از اینجا نیز به دشتی گسترده که چندان از آبادی به دور نیست، فرود خواهیم آمد و از وضعیت و شرایط آینده خویش تو را آگاه خواهیم ساخت تا بدان وسیله در جریان باشی که بخاطر کارهای سازنده و شایستهات نزد ما مقرب هستی و خداوند به مهر و لطف خود، تو را به انجام و تدبیر این کارهای شایسته توفیق ارزانی داشته است.
از این رو تو - که خدای جهان آفرین با چشم عنایتش که هرگز آن را خواب نمیگیرد، وجودت را حفظ کند - باید در برابر فتنهای که جان آنان را که آن را در دلهایشان کشتهاند، به نابودی خواهد افکند، باید بایستی! و باید باطل گرایان بداندیش را بترسانی! چرا که از سرکوبی آنان، ایمان آوردگان، شادمان و جنایتکاران، اندوه زده خواهند شد.
و نشانه حرکت و جنبش ما از این خانهنشینی و کنارهگیری، رخداد مهمی است که در سرزمین وحی و رسالت، مکه معظمه، از سوی پلیدان نفاق پیشه و نکوهیده، رخ خواهد داد، از جانب عنصری سفاک که ریختن خونهای محترم را حلال شمرده و به نیرنگ خویش، آهنگ جان ایمان آوردگان خواهد کرد، اما به هدف ستمبار و تجاوزکارانه خویش دست نخواهد یافت، چرا که ما پشت سر توحیدگرایان شایستهکردار، بوسیله نیایش و راز و نیازی که از فرمانروای آسمان و زمین پوشیده نمیماند، آنان را حفاظت و نگهداری خواهیم کرد.
بنابراین قلبهای دوستان ما به دعای ما به بارگاه خدا، آرامش و اطمینان یابد و آسوده خاطر باشند که خداوند آنان را بسنده است و گرچه درگیریهای هراسانگیزی، آنان را به دلهره میافکند، اما از گزند آن عنصر تبهکار در امان خواهند بود و سرانجام، کار با دست توانا و ساخت تدبیر نیکوی خدا - تا هنگامی که پیروان ما از گناهان دوری گزینند - شایسته و نیکو خواهد بود.
هان ای دوست پراخلاص که همواره در راه ما بر ضد بیدادگران در سنگر جهاد و پیکاری! خداوند همانسان که دوستان شایستهکردار پیشین ما را تأیید فرمود، تو را نیز تأیید نماید! ما به تو اطمینان میدهیم که هر کس از برادران دینیات، پروای پروردگارش را پیشه سازد و آنچه را به گردن دارد به صاحبان حق برساند، در فتنه نابود کننده و گرفتاریهای تیره و تار و گمراهگرانه، در امان خواهد بود و هر آن کس که در دادن نعمتهایی که خداوند به او ارزانی داشته، به کسانی که دستور رسیدگی به آنان را داده است، بخل ورزد، چنین کسی در این جهاد و سرای دیگر، بازنده و زیانکار خواهد بود.
دوست واقعی! اکر پیروان ما - که خدای آنان را در فرمانبرداری خویش توفیق ارزانی بدارد - براستی در راه وفای به عهد و پیمانی که بر دوش دارند، همدل و یکصدا بودند، هرگز خجستگی دیدار ما از آنان به تأخیر نمیافتاد و سعادت دیدار ما، دیداری بر اساس عرفان و اخلاص از آنان نسبت به ما، زودتر روزی آنان میگشت.
از این رو (باید بدانند که) جز برخی رفتار ناشایسته آنان که ناخوشایند ما است و آن عملکرد را زیبنده اینان نمیدانیم، عامل دیگری ما را از آنان دور نمیدارد.
خداوند ما را در یاری بسنده و نیک، کارساز است و درود او بر سالار و هشدار دهنده ما محمد(صلی الله علیه و آله) و خاندان پاکش باد!
دو توقیع به شیخ مفید رحمه الله
در این مقاله نیز آمده است: شیخ طبرسی رحمه الله در کتاب « الاحتجاج » دو نامه ای را که از ناحیه ی مقدمه حضرت مهدی علیه السلام برای شیخ مفید رحمه الله فرستاده شده نقل کرده است . در این دو نامه اشاره به برخی مطالب صحیح و عالی شده و نیز از برخی مسائل به طور رمز و اشاره خبر داده است.
نامه ی اول در اواخر ماه صفر سال 410 هجری سه سال قبل از وفات شیخ مفید رحمه الله به دست او رسید است . و نامه ی دوم در سال 412 هجری یعنی یک سال قبل از وفات شیخ به دست او رسیده است . و این درحقیقت بعد از گذشت هشتاد سال از وفات شیخ علی بن محمد سمری سفیر چهارم است که همان انتهای غیبت صغری و شروع کبری غیبت بری در سال 329 هجری است.
فرستنده ی نامه اول می گوید : این نامه ی را از منطقه ای که متصل به حجاز است آورده است . و از این کلام استفاده می شود که امام در آن هنگام در نواحی حجاز ساکن بوده است ، و این نامه را توسط برخی از خواص برای شیخ نواحی حجاز ساکن بوده است، و این نامه را توسط برخی از خواص برای شیخ مفید رحمه الله فرستاده اند.
نامه ی دوم نیز در اول ماه شوال سال 412 از ناحیه ی مقدسه برای شیخ فرستاده شد . و در روز پنجشنبه 23 ماه ذی حجه همان سال به دست شیخ رسیده است . یعنی سه ماه و هفت روز کم در بین راه در دست قاصد بوده است.
هر دو خطاب به املای حضرت مهدی علیه السلام و خط برخی از ثقات و معتمدین نزد امام زمان علی السلام بوده همان گونه که از ظاهر رساله اولی و نص رساله دوم استفاده می شود . و آخر هر دو نامه ی مزین به چند سطری کم از خط خود امام است که شهادت و گواهی بر صحت نامه است. امام در آن کلمات به شیخ مفید رحمه الله امر می کند تا این رساله را از هر کس مخفی بدارد ، ولی نسخه ای از آن را بردارد تا موثقین از اصحابش بر آن مطلع شده یا شفاهاً به اطلاع آن ها برساند.
سند دو توقیع
سند این دو توقیع رااز جهاتی میتوان مورد توجه قرار داده و برایاعتبار آن چاره ای اندیشید ، گرچه شیخ طبرسی که تنها ناقل این دو توقیع است آن ها را مرسلاً و بدون سند نقل کرده است.
1- طبرسی این دو روایت را از مسلمات به حساب آورده که این به نوبه ی خود دلالت بر اعتقاد به صحت سند نزد او دارد . و ممکن است که طبرسی به جهت شهرت و وضوح این دو توقیع ، سند آن ها را حذف کرده است، همان گونه که سند بسیاری از روایات را حذف کرده است.
2 - مضامین عالی که در این روایت است و نیز خبرهای صادقی که در آن دوبه آن ها اشاره شده نیز از جمله شواهد صدق این دو توقیع و انتساب به حضرت مهدی علیه السلام است.
و امری که موجب ازدیاد و اطمینان به این دو توقیع است این که محدث بحرانی بعد از آن که اشعار منسوب به امام زمان علیه السلام در رثای شیخ مفید را نقل می کند . که بر قبر او نوشته شده بود ، می فرماید : « این اشعار از امام زمان علیه السلام نسبت به شیخ مفید علیه السلام بعید نیست ، بعد از آن که توقعیاتی از ناحیه حضرت علیه السلام برای شیخ فرستاده شد ، توقعیاتی که مشتمل بر تعظیم و اجلال فراوانی بوده است ... » .
آن گاه می گوید : « شیخ یحیی بن بطریق حلی در رساله ی نهج العلوم الی نفی المعدوم معروف به « سؤال اهل حلب » دو طریق در تزکیه شیخ مفید ذکر کرده است :
الف ) صحت نقل او از ائمه طاهرین علیهم السلام ، آن طوری که در تصانیف او از مقنعه و دیگر کتب ذکر شده است.
ب ) آنچه را که عموم شیعه روایت کرده و مورد قبول قرار داده است که صاحب الامر - صلوات الله و سلامه علیه و علی آبائه - دو نامه به او نوشته است به این نحو که در هر سال یک نامه ، و عنوان نامه ، « به سوی بردار سدید ... » است ، و این بالاترین تعبیر در مدح و تزکیه و ثنای شیخ مفید در گفتار امام امت و جانشین ائمه است.
گفتار ابن بطریق دلالت دارد بر این که این دو توقیع مورد اجماع است . و نیز از کلام طبرسی در مقدمه ی « احتجاج » استفاده می شود که این دو توقیع از قسم احادیثی است که مورد اجماع علما بوده و لذا سند آن دو را ذکر نکرده است.
ابن شهر آشوب در « معالم العلماء » و در ترجمه ی شیخ مفید میگوید: «صاحب الزمان علیه السلام او را شیخ مفید نامید ... ». ظاهراً مراد او همان چیزی است که در توقیع حضرت به شیخ مفید آمده است . که فرمود : « للأخ السدید و الولی الرشید ، الشیخ المفید ... ».
3- طبرسی در مقدمه ی کتاب « احتجاج » می گوید : « بیشتر روایاتی را که نقل می کنیم سند آن ها را نمی آوریم یا به جهت وجود اجماع بر آن روایت است ، و یا به جهت موافقت آن با دلیل عقل و یا شهرت آن در سیره ها و کتاب ها بین مخالفت و موافق ... ».
این دو توقیع نیز از یکی از این سه احتمالی خالی نیست، مصلحت عمومی نیز اقتضای صدور چنین نامه ها و توقیعاتی را در اوایل عصر غیبت کبری داشته است.
یکی این که حضرت با این نامه ها به جماعت شیعیانش دستورات لازم را برساند و دیگر این که با فرستادن این نامه ها به دست علمای صالح امثال شیخ مفید رحمه الله ریاست و زعامت او را تثبیت کرده ، مردم را به اطاعت از او در عصر غیبت کبری تشویق کند . همان گونه که در نامه ی خود به ابن بابویه خطاب به او فرمود : « یا شیخی ! یا اباالحسن».
اوج کمال مکتب کلامی شیعه در عصر شیخ مفید
در مقاله دیگری از ویژهنامه برادرم مفید میخوانیم: شیخ مفید، فقیه و متکلم شیعی بود که بیشتر در علم کلام تبحر داشت و مکتب کلامی شیعه در عصر او به اوج کمال رسید و مناظراتش با رهبران فرق معتزله و اشاعره نیز معروف بود. 1090 سال پیش در سال 338 هجری قمری، محمدبن محمدبن نعمان معروف به شیخ مفید، فقیه و متکلم بزرگ شیعی در حومه شهر بغداد دیده به جهان گشود.
وی استاد شیخ طوسی و سید مرتضی بود. وی فقیه و متکلم شیعی بود که بیشتر در علم کلام تبحر داشت و مکتب کلامی شیعه در عصر او به اوج کمال رسید. او در مناظرات دینی مهارت خاصی داشت و مناظراتش با قاضی عبدالجبار (رئیس فرقه معتزله بغداد) و قاضی ابوبکر باقلانی ، رئیس اشاعره معروف بود.لقب مفید را علی بن عیسی معتزلی در عهد جوانی ، در نتیجه مباحثه با وی به او داد. در حدود 200 اثر به او نسبت داده شده که بسیاری از این تالیفات در رد مذاهب دیگر و بسیاری در باب عقاید مخصوص شیعه و احکام فقهی است.
رساله "المقنعه" نیز که متن فقهی جامع و محکمی است ، از آثار اوست که توسط شیخ طوسی شرح شد و به صورت "التهذیب"، یکی از کتب اربعه حدیث درآمد. اما تالیفات شیخ مفید:
علم کلام و عقاید: اوائل المقالات ، شرح عقاید صدوق ، اجوبه المسائل السرویه و نکت الاعتقادیه.
علم فقه: "المقنعه" شیخ صاحب عناوین بسیاری در فقه است که احکام و وظایف شرعی در ابواب مختلف آن توضیح داده شده است. الاعلام ، المسائل الصاغانیه ، جوابات اهل الموصل فی العدد الرویه و جواب اهل الرقه فی الاهله و العدد از دیگر آثار این فرزانه فرهمند در زمینه فقه است.
اخلاق اسلامی: "امالی" شیخ ، درباره اخلاق اسلامی و فضایل انسان است.حدیث ، اهمیت ولایت ، لزوم پیروی از امام علیه السّلام و فضایل امیرالمومنین علی علیه السّلام از جمله مباحثی است که در امالی شیخ مفید، پیش روی اندیشمندان قرار می گیرد.
امامت و فلسفه سیاسی در اسلام: الافصاح فی الامامه ، الارشاد، جمل ، امالی ، الفصول المختاره ، تفصیل امیرالمومنین علی علیه السّلام علی سایر الصحابه از آثار وی در این زمینه است.قریب 20 اثر ژرف از آثار شیخ مفید درباره امامت و رهبری است.
غیبت امام دوازدهم: بخشی از "ارشاد" کتاب "الفصول العشره فی الغیبه " و "الجوابات فی الخروج المهدی عج همراه 5 اثر دیگر از این علامه و شیفته اهل بیت علیهم السّلام درباره حضرت بقیه الله عج است.
شیخ بزرگوار مفید در شب جمعه 3 رمضان سال 413 هجری قمری دربغداد، پس از 75 سال تلاش و خدمت ارزنده درگذشت و مورد تجلیل فراوان مردم و قدردانی علما و فضلا قرار گرفت و به تعبیر شاگرد بزرگوارش شیخ طوسی که خود حاضر در صحنه بوده است ، روز وفات او از کثرت دوست و دشمن برای ادای نماز و گریستن بر او، همانند و نظیر نداشته است.80 هزار تن از شیعیان او را تشییع کردند و سید مرتضی علم الهدی بر او نماز گزارد و در حرم مطهر امام معصوم جوادالائمه علیه السّلام پایین پای آن حضرت و نزدیک قبر استادش ابن قولویه مدفون شد. می گویند سخنوران غیر شیعه که از تاثیر سخن شیخ و استحکام منطق او در دعوت به مذهب تشیع به تنگ آمده بودند، با درگذشت وی آسوده شدند.
ویژه نامه اینترنتی «برادرم مفید» به مناسبت بزرگداشت شیخ مفید در پایگاه اطلاعرسانی راسخون منتشر شده است و علاقمندان به مشاهده و استفاده از این ویژهنامه میتوانند به نشانی اینترنتی www.rasekhoon.net مراجعه کنند./907/پ202/ف