آیا ادله حرمت هجو از ابتدا شامل مخالف میشود؟
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، حجتالاسلام والمسلمین مهدی طائب در هفتمین جلسه درس خارج فقه خبر که امروز 27 آذرماه در سالن اجتماعات خبرگزاری رسا برگزار شد با اشاره به مباحث پیشین خود درباره حرام بودن هجو مخالف، انتشار اخباری هم که حاوی هجو مخالف باشد، حرام دانست.
وی با یادآوری این مطلب که مراد از عنوان مخالف در بحث گذشته اهل سنت بود که مورد بررسی قرار گرفت، افزود: در مباحث گذشته مطرح شد که در بین فقها نسبت به این امر اختلاف است و این اطلاق را مرحوم مقدس اردبیلی عنوان کرده و بعضی از علما شهید را هم همراه با او دانستهاند.
استاد درس خارج حوزه علمیه قم با بیان اینکه عدهای با این اطلاق که منظور از مخالف اهل سنت هستند، مخالفت کرده و در برابر علی الاطلاق، جواز را قائل شدهاند، ابراز کرد: مخالفان گفتهاند که یجوز هجو المخالف علی الاطلاق و یک استثنا هم زدهاند و آن اینکه مخالف تقیه باشد.
وی در ادامه به دستهبندی نهایی این بحث پرداخت و با اشاره به ادله قائلان به حرمت، گفت: آنان ادله حرمت هجو را شامل مخالفان بودند که خداوند متعال در قرآن فرمود خطاب به مؤمنان فرمود «قومی قوم دیگر را مسخره نکند، ممکن است این قومی که مسخره میکنید بهتر از شما باشند ...».
حجتالاسلام والمسلمین طائب با بیان اینکه مرحوم مقدس اردبیلی میگوید این آیه درباره مسلمانان است و روایاتی هم که درباره هجو وارد شده است را عام میداند، افزود: قرآن میفرماید «غیبت همدیگر را نکنید، مگر دوست دارید گوشت برادر میته را بخورید»، این آیه غیبت را حرام کرده و در اینجا هجو به طریق اولی حرام است.
وی با اشاره به اینکه مرحوم مقدس اردبیلی ادله تحریم را عام دانسته و میفرماید این آیه شامل مخالفان هم میشود، خروج تخصصی و خروج تخصیصی را دو ادعا در این رابطه عنوان و اظهار کرد: قرآن اخوت را بین مؤمنان قرار داده و فرموده انما المؤمنون اخوه، بنابراین ادله تحریم از ابتدا شامل مؤمنان نمیشود.
این استاد حوزه و دانشگاه در ادامه بیان مطالب مرتبط با هجو مخالف، دو مطلب را مورد مناقشه دانست و گفت: عنوان قرآن بر روی مؤمن رفته و هرکس که شهادت را گفت مؤمن است؛ اما هرکجا در قرآن یا ایها الذین آمنوا به کار رفته مردد هستیم مراد ایمان به معنی الاعم یا ایمان به معنی الاخص است.
وی ادامه داد: مرحوم مقدس اردبیلی میفرماید چه دلیلی دارید که مؤمنون در آیه «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کَثِیرًا مِّنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ» به معنی ایمان به معنی الاخص است، ایمان به معنی الاعم است.
حجتالاسلام والمسلمین طائب با بیان اینکه تخصیص دلیل میخواهد، گفت: شمول یا ایها الذین آمنوا نسبت به مؤمنان خاص قطعی و نسبت به بقیه مردد است که اینجا قرینه میخواهیم و قرینه هم مبنی بر به معنی الاعم است چنانچه در روایات نبوی و ولوی داریم که مسلمان برادر مسلمان است.
وی با اشاره به این سخن مرحوم مقدس اردبیلی که میفرماید ما دلیل داریم که این آیه مؤمنان عام را میگوید که وقتی عام را گفت آیه حمل بر عموم میشود، تصریح کرد: این ادعا که کلمه ایمان در «المؤمنون اخوه» خاص است به این استحکام که مرحوم صاحب جواهر میگوید نبوده و قابل تردید است.
استاد درس خارج حوزه علمیه قم افزود: آیه، ایمان خاص و ایمان عام را میگوید؛ اینجا مسألهای در فقه است و آن اینکه اگر کفار جداره مرزی را مورد حمله قرار دادند و اموال مسلمانان را غارت و تعدادی را به اسارت گرفتند، حاکمیت اسلام حمله کرد و این اموال را از کفار گرفت و اسرا را آزاد کرد، تکلیف اسرایی که در ید کفار بودهاند، چیست.
وی در پاسخ به این سؤال با بیان اینکه باید بررسی شود که این اموال جزو غنائم قرار میگیرد یا این جنس برای فلان مسلمان بوده و غارتگران بردهاند و عین مال اکنون برگشته است، گفت: امام صادق(ع) پاسخ میدهند «این اموال به صاحب مسلمانش برمیگردد که مسلمان برادر مسلمان است و اموالش احترام دارد»؛ بنابراین وجه صدور روایت در این زمان است.
وی با بیان اینکه اموال مخالفان احترام دارد و کسی حق غصب آن را ندارد، تبیین کرد: عنوان مسلم به این غنائم حمل بر اسلام به معنی الاخص نمیشود بلکه حمل بر اسلام به معنی الاعم است و از آنجا که سنت قرآن را تفسیر میکند، معلوم میشود معنای ایمان در این آیه به معنی الاخص نیست.
حجتالاسلام والمسلمین طائب گفت: وقتی ایمان به معنی الاعم شد، اخیه در آن آیه که فرمود «أیحب أحدکم أن یأکل لحم أخیه میتا»، حمل بر اخوت قرآنی میشود و به معنای اخوت به معنی الاعم است.
وی یادآور شد: امام راحل بارها و بارها به عنوان یک مرجع تقلید و عالم دینی گفت که برادران اهل سنت در آنجا که سؤال کردند وظیفه ما که حج میرویم در برابر قضاوت قضات اهل سنت چیست؟ فرمود عمل کنید به فتوای قضات برادران اهل سنت هرچند قطع به خلاف دارید.
این استاد حوزه و دانشگاه با بیان اینکه یک مرجع تقلید وقتی تعبیری را به کار میبرد چون راوی حدیث است، قول او مفسر قرآن است و معلوم میشود که کلمه مؤمنون را حمل بر ایمان به معنی الاعم کرده است، تأکید کرد: ادله گفته شده از ابتدا عام بوده و ادعای اختصاص اشتباه است.
وی وجه دیگر را بر تعمیم ادله عنوان کرد و با این توضیح که اگر بپذیریم یا ایها الذین آمنوا، ایمان به معنی الاخص است چه کسی گفته که مراد از نهی وارده هم خاص است، توضیح داد: خدای متعال به ما خطاب کرده است ای کسانی که اهل ولایت هستید مبادا اهل هجو باشید و اقوام را مورد هجو قرار دهید.
حجتالاسلام والمسلمین طائب در تبیین اینکه چه دلیلی داریم که مراد از این اقوام، اقوام مؤمنین به معنی الاخص است، مطرح کرد: خدای متعال مؤمنان را مورد خطاب قرار داد و گفت هیچ قومی را مسخره نکنید ولو اینکه در اعتقاد مخالف شما باشند چراکه ممکن است اینها از شما بهتر باشند.
وی افزود: معنا ندارد قومی که اهل ولایت نیستند از اهل ولایت بهتر باشند، پس معلوم میشود که خداوند نسبت به پنهانهای آن قوم سخن میگوید نه نسبت به آشکارهایشان و اگر آن قوم به حسب ظاهر نسبت به ما برتری داشته باشند و معلوم هم باشد، معنا ندارد گفته شود که مسخره نکن.
وی با بیان اینکه اگر نسبت به مخاطبان تخصیص را قبول داشته باشیم نسبت به مورد نهی، دلیل بر تخصیص نداریم که خداوند به اهل ولایت بگوید که دیگران را مسخره نکنید، اظهار کرد: در صورت اثبات این مطلب و براساس این آیه اصل حرمت المسخره و حرمت الهجو حتی بر کفاری که در برابر ما قرار میگیرند صادق میشود و در غیر این صورت دلیل میخواهد.
استاد درس خارج حوزه علمیه قم گفت: مسخره کردن در اسلام ممنوع است و میفرماید حتی مرد کافر را هم دیدی مسخره نکن چراکه ممکن است از تو بهتر باشد به طوری که این کافر در باطن خودش مورد عنایت قرار میگیرد، به اسلام برمیگردد و در راه ایمان شهید میشود اما تو به دلیل برخی ویژگیها که داری بعدها دست از اسلام برمیداری.
وی با این ادعا که خطاب حرمت غیبت، تهمت و هجو از ابتدا شامل کافر میشود، عدم جواز هجو کفار را اصل و حرمت غیبت و تهمت را عام توصیف و تصریح کرد: بر خلاف غیبت اگر بخواهیم کفار را هجو کنیم دلیل میخواهیم، اما در غیبت اگر بخواهیم حرمت قائل بشویم دلیل میخواهیم.
حجتالاسلام والمسلمین طائب پس از تبیین دلایل حرمت هجو کفار، در بررسی اینکه هجو کافری که با ما نمیجنگد قسط است یا خروج از قسط، گفت: به طریق اولی عدم هجو مخالفی را که زندگی میکند و با ما اعلان جنگ نداده قسط است که این امر هم بر آیه لایسخر قوم من قوم عام قرینه میشود، چراکه هجو با همزیستی مسالمتآمیز قابل جمع نیست.
وی در پاسخ به این سؤال که در آیه یا ایها الذین آمنو لایسخر، قرینه بر اینکه نهی عام است چیست، با بیان اینکه در ابتدای سخن مطرح کردیم که آیا ادله حرمت هجو از ابتدا شامل مخالف میشود، روایاتی را مورد اشاره قرار داد که در آن اهل بیت(ع) روش رفتار کردن با مخالفان را به ما میآموزند.
وی با اشاره به روایتی به نقل از مرحوم کلینی، گفت: از اهل بیت(ع) سؤال شد با مخالف چگونه رفتار کنیم که ایشان فرمودند همانگونه که ما رفتار میکنیم که به خدا قسم وقتی مریض میشوند به عیادت آنها میرویم، در مراسم تشییع جنازه آنها شرکت میکنیم، وقتی در دادگاه دعوایشان میشود، به نفعشان شهادت میدهیم و امانت آنها را پس میدهیم./920/پ201/ی