آیۀ اولی الأمر چگونه بر وجود امام زمان دلالت دارد
به گزارش سرویس مانیتورینگ خبرگزاری رسا، دکتر کلهر کارشناس شبکه وهابی نور و کلمه در برنامه یکتا پرستی در قرآن، مدعی شد حتی یک آیه در قرآن در مورد حضرت مهدی (عج) تفسیر نشده است.
این در حالی است که برخلاف نظر این به اصطلاح کارشناس، آیات بسیاری از کلام الله مجید درباره حضرت بقیه الله تفسیر گردیده است.
خداوند متعال در «سوره نسا ،آیه 59» می فرماید : «أطیعوا اللهَ و أطیعوُا الرّسولَ وأُولی الأمر مِنکُم ؛ خدا و رسول و صاحبان امری را که از میان خود شماست اطاعت کنید».
از آیۀ فوق به خوبی استفاده می شود که در هر عصر و زمانی باید امام معصومی در قید حیات باشد تا او را اطاعت نماییم؛ اطاعتی که همانند اطاعت خداوند است.
مقصود از «اولی الأمر» در آیه فوق، همان صاحبان شأن و امر و نهی است. کسانی که امور مردم در اختیار آنان است و آنان غیر از معصومین کسانی دیگر نیستند.
این آیه دلالت بر وجوب اطاعت به طور مطلق و بدون هیچ قید و شرطی دارد، و این مستلزم عصمت آنان است، و اگر غیر از این بود منجرّ به تناقض می شود، به جهت آنکه از سویی اطاعت خدا و رسول بدون هیچ قید و شرطی واجب است، و از سویی دیگر اگر اولی الأمر معصوم نباشند و در برخی از موارد، اشتباه یا سهو و نسیان داشته باشند مردم گمراه خواهند شد؛ و این مستلزم تناقض در وجوب اطاعت است. نتیجه اینکه مقصود از «اولی الامر» در آیه، معصومین است که در هر زمان باید فردی از آنها باشد تا اطاعت گردد، و در این زمان کسی جز امام زمان (ع) نیست.
از جمله روایات متواتری که انطباق آیه فوق را بر اهل بیت (ع) تأیید می کند، حدیث معروف «ثقلین» است، زیرا پیامبر (ص) در آن حدیث امر به اطاعت از کتاب و عترت و اهل بیت معصوم (ع) خود کرده که همان «اولی الأمر» در آیه فوق هستند؛ و در آن نیز امر به اطاعت مطلق کرده است.
و نیز «آیۀ شریفۀ 7 سوره رعد» که می فرماید «إنّما أنت منذرٌ ولِکُلّ قَومِ هادٍ» ، و احادیث «دوازده خلیفه» نیز بر این برداشت از آیۀ فوق دلالت دارد.
به همین جهت است که برخی از علمای اهل سنّت نیز قائل به نزول آیه فوق در شأن اهل بیت (ع) شده اند از قبیل:
ا- ابن حیان اندلسی «البحرالمفید ، ج3، ص 278»
2- نیشابوری « حاشیه جامع البیان طبری ج5 ،ص 208 »
3- محمد صالح کشفی ترمذی «المناقب مرتضوی ،ص 56»
4- قندوزی حنفی «ینابیع الموده ص134 »
5- حموینی شافعی «فراید السمطین، ج 1، ص314 »
6- حاکم حسکانی «شواهدالتنزیل ،ج3 ،ص1200» /1406/9161/خ