ویژه ایامالبیض و آغاز اعتکاف؛
ویژه نامه اینترنتی «سه قدم تا پرواز» منتشر شد
خبرگزاری رسا ـ ویژه نامه اینترنتی «سه قدم تا پرواز» ویژه ایامالبیض و آغاز اعتکاف در پایگاه اطلاعرسانی راسخون منتشر شد.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، ویژه نامه اینترنتی «سه قدم تا پرواز» شامل بانک احادیث، پرسش و پاسخ، گالری تصاویر، بانک صوت و فیلم، تلفن همراه و سایر مقالات در پایگاه اینترنتی راسخون منتشر شد.
از جمله مقالات این ویژهنامه میتوان به ریشههای تاریخی اعتکاف در قرآن، ضرورت اعتکاف نسبت به امور دنیوی، اعتکاف و آثار آن، اعتکاف و ارزش معنوی ان، اعتکاف و ایامالبیض، احکام ایامالبیض، احکام اعتکاف، اعتکاف بزرگراه خودسازی، اعتکاف یکی از رویشهای انقلابی، اعتکاف لحظهای عاشقی و اعتکاف جلای جان اشاره کرد.
ریشههای تاریخی اعتکاف در قرآن
در مقالهای از این ویژهنامه می خوانیم:مسأله اعتکاف ریشه در تاریخ قبل از اسلام داشته به طوری که قرآن کریم در موارد زیادی از این اصطلاح برای دیگر ادیان استفاده کرده است.
«اعتکاف»، مصدر باب افتعال از ریشه «ع ـ ک ـ ف» به معناى محبوس کردن و روىآوردن به چیزى است، راغب گوید:«اعتکاف به معناى روى آوردن و ملازمت با چیزى، همراه با تعظیم آن است و در اصطلاح فقه، عبارت از توقف در مسجد به قصد عبادت است، واژه اعتکاف در قرآن نیامده، ولى مشتقات ماده«عکف» از ثلاثى مجرد به صورت اسم فاعل 7 بار و در شکل اسم مفعول و مضارع هر کدام یک بار آمده است.
در رابطه با پیشینه این مسأله باید گفت که از برخى آیات قرآن برمىآید که این عبادت در ادیان توحیدى پیشین نیز مطرح بوده و پیامبران الهى و موحدان گاه براى راز و نیاز با خداوند، مدتى از زندگى و جامعه دورى مىگزیدند و به مسجدالحرام یا معابد دیگر پناه مىبردند و مدتى خود را براى عبادت با خدا و راز و نیاز با او محبوس مىکردند.
از جمله آیه 125 سوره مبارکه «البقرة» است که خداوند در آن به ابراهیم و فرزندش اسماعیل، فرمان مىدهد تا مسجدالحرام را براى طواف کنندگان و معتکفان پاکیزه کنند: «وَعَهِدْنَا إِلَى إِبْرَاهِیمَ وَإِسْمَاعِیلَ أَن طَهِّرَا بَیْتِیَ لِلطَّائِفِینَ وَالْعَاکِفِینَ»، از این آیه، افزون بر اینکه استفاده مىشود سنت اعتکاف در شریعت حضرت ابراهیم(ع) بوده، اهمیت فوقالعاده این عبادت در شریعت آن حضرت و دیگر ادیان توحیدى که نشأت گرفته از شریعت ابراهیم(ع) است نیز فهمیده مىشود، زیرا خداوند از سویى دو پیامبر خود را مأمور کرده است تا مقدمات این عبادت را فراهم سازند و از سوى دیگر، خانه خود را که بهترین مکان در روى زمین است، جایگاه این عبادت قرار داده است.
شاید بتوان اقامت و عبادت مریم(س) در مسجدالاقصى را نیز از مصادیق اعتکاف برشمرد، زیرا مادر آن حضرت نذر کرد که مریم را وقف عبادت خدا کند «إِذْ قَالَتِ امْرَأَةُ عِمْرَانَ رَبِّ إِنِّی نَذَرْتُ لَکَ مَا فِی بَطْنِی مُحَرَّرًا»، و پس از بلوغ، سرپرست او زکریا(ع) براى وى جایگاهى در مسجدالاقصى آماده کرد، تا به عبادت بپردازد، سپس مریم در مسجد اقامت گزید و به عبادت پرداخت که از نزد خدا با طعامهاى بهشتى پذیرایى مىشد «کُلَّمَا دَخَلَ عَلَیْهَا زَکَرِیَّا الْمِحْرَابَ وَجَدَ عِندَهَا رِزْقًا قَالَ یَا مَرْیَمُ أَنَّى لَکِ هَذَا قَالَتْ هُوَ مِنْ عِندِ اللّهِ».
از برخى آیات استفاده مىشود که توقف نزد بتها و عبادت آنها، در آیینهاى بتپرستى نیز رواج داشته است.
در آیه 52 سوره مبارکه انبیا حضرت ابراهیم(ع)، «آزر» و قومش را به سبب عبادت بتها و ملازمت با آنها نکوهش کرده است «إِذْ قَالَ لِأَبِیهِ وَقَوْمِهِ مَا هَذِهِ التَّمَاثِیلُ الَّتِی أَنتُمْ لَهَا عَاکِفُونَ»، در معناى «عاکفون» گفتهاند که بتپرستان در بتکدهها ملازم بتها بودند و آنها را عبادت مىکردند.
آیه 138 سوره مبارکه اعراف گزارش کرده که بنىاسرائیل پس از عبور از دریا با بتپرستانى مواجه شدند که سر بر آستان بتان خود داشتند: «وَجَاوَزْنَا بِبَنِی إِسْرَائِیلَ الْبَحْرَ فَأَتَوْاْ عَلَى قَوْمٍ یَعْکُفُونَ عَلَى أَصْنَامٍ لَّهُمْ»، همچنین در آیه 91 سوره مبارکه طه، داستان بنىاسرائیل آمده است که پس از رفتن موسى(ع) به کوه طور، در اطراف گوساله سامرى وقوف کرده و به پرستش پرداختند: «قَالُوا لَن نَّبْرَحَ عَلَیْهِ عَاکِفِینَ حَتَّى یَرْجِعَ إِلَیْنَا مُوسَى».
در اسلام نیز همچون شرایع پیشین، سنت اعتکاف وجود داشته و مسلمانان به این عبادت ترغیب و تشویق شدهاند، از آیه 187 سوره مبارکه بقره که در آن به برخى احکام اعتکاف اشاره شده است «وَلاَ تُبَاشِرُوهُنَّ وَأَنتُمْ عَاکِفُونَ فِی الْمَسَاجِدِ» نیز آیه 125 سوره مبارکه بقره مشروعیت این عمل در اسلام استفاده مىشود.
همچنین از روایاتى که به جا آوردن این عمل را به پیامبر اسلام(ص)مستند مىکند و مزد و پاداش فراوانى براى آن برشمرده است نیز جواز، بلکه استحباب آن در اسلام استفاده مىشود، از جمله در روایتى آمده که پیامبر پس از ورود به مدینه، ابتدا در دهه نخست ماه مبارک رمضان و سپس در دهه دوم و در سال دیگر در دهه سوم، در مسجد اعتکاف کردند و از آن پس پیوسته در سومین دهه ماه رمضان، معتکف مىشدند.
اعتکاف به نظر فقهاى اسلامى در همه ایام سال به جز روزهایى که در آن روزه حرام شده جایز است، هرچند در ماه رمضان، به ویژه در دهه پایانى آن، افضل است.
ضرورت اعتکاف نسبت به امور دنیوی
در مقاله دیگری از این ویژه نامه آمده است: انسان در گریز از هوای نفس و فرار از اشتغالات زندگی، در طریقت انس با معبود همواره نیازمند خلوتی است تا در انزوای وجود خویش در آثار صنع پروردگارش با دیده عبرت بیندیشد و با سوز دل و اشک دیده، باطن خود را از زنگار گناهان بشوید و خانه دل را مصفای حضور خالق هستیبخش سازد و اعتکاف زمینه چنین خلوتی را فراهم میکند و فرصت و مجالی میدهد برای پرداختن به امور نفس خویش و جلوهگری نور محبت خدا در اعماق سرای وجود انسان، تا انسان بدون دلواپسی از کارهای انجام نشده و وابستگیهای روزمره، خود را در سرای معبود خویش نظارهگر باشد.
حضرت صادق(ع) فرمود: «فِی التَّوْراةِ مَکْتُوبٌ یا ابْنَ آدَمَ تَفَرَّغْ لِعِبادَتی اَمْلاءُ قَلْبَکَ غِنی وَلا آکِلْکَ إِلی طَلَبِکَ وَعَلَی اَنْ اَسُدَّ فاقَتَکَ؛ در تورات نوشته شده است: «ای فرزند آدم، برای انجام عبادت من فراغتی به وجود بیاور تا من دل تو را از بینیازی سرشار سازم و بدون اینکه تو طلب کنی، حاجتت را برآورده کنم و من خود را ملتزم میدانم که حوائج تو را برطرف کنم».
و نیز آن حضرت نقل کرده که پیامبر اکرم (ص) فرمودند:«أفْضَلُ النّاسِ مَنْ عَشِقَ العِبادَةَ فَعانَقَها وَاَحَبَّها بِجَسَدِهِ وَتَفَرَّغَ لَها؛ با فضیلت ترین مردم کسی است که عاشق عبادت باشد و با اشتیاق تمام عبادت را به آغوش بکشد و با جسمش آن را دوست بدارد و برای آن فراغتی به وجود بیاورد».
در عصر ما که زندگی ماشینی و پیچیدگیهای آن، دیدههای انسان را به خود خیره کرده، روابط اجتماعی گسترده شده و خلاصه دامنه سرگرمی انسان به جلوهها و مظاهر مادی توسعه یافته است، تأکید بر نقش سازنده اعتکاف، ضرورتی دو چندان مییابد، زیرا اعتکاف انس با معشوق است که زمینه را برای گسستن فرد از سرگرمیهای پوچ فراهم میآورد، انسان را با خداوند پیوند میدهد و از آفتخدا فراموشی و از خودبیگانگی نگه میدارد.
اعتکاف، لحظهای عاشقی
در این مقاله از ویژهنامه سه قدم تا پرواز در ذیل موضوعی با عنوان دستهای رو به آسمان چنین آمده است: در گوشهای که تنها صداست که میماند، با کلماتی به اشک نشسته و جاری و آهی که پیغام آینهدلان را به آسمان میبرد:«یا رب از عرفان مرا پیمانهای سرشار ده، چشم بینا، جان آگاه و دل بیدار ده، هر سر موی حواس من به راهی میرود این پریشان سیر را در بزم وحدت بار ده».
در گوشهای، دستهایی رو به آسمان که حالا رنگ خدا گرفتهاند و کاسه گدایی چشمانی که فقط با دیدار یار پر میشود، سخن از لحظهای عاشقی است، در اعتکافی که بوی خدا میدهد، حالا دیگر گوشه گوشه مسجد تو را میشناسند و زمزمههای یا رب یا رب تو را از بر کردهاند.
اکنون دیگر ذره ذره وجودت خودشان را برای نیایشی بندهوار، آماده میکنند، کنون میآیی تا به اعتکاف بنشینی، تا تنت همچنان بوی عطر خدا را بدهد، چه زیباست فریاد گوشه نشینانی که پیوسته تنها پروردگار خود را میخوانند، تا در جاری لطفش حتی برای لحظهای آرام گیرند و حالا لذت لحظات گوشهنشینی را در عمق جانت جای میدهی، آنچنان که خیال گام نهادن دوباره در سیلاب دنیا پریشانت میکند.
حالا دلت رمیده و تو میدانی که گوهر از گوشهنشینی است که چنین پر بهاست، پس وجودت گوهری میشود تا در صدف تنهایی، به روزهای درخشندگی بیندیشی، آنگاه، میدانی که تنهایی رازی است که با هیچ کس نمیتوان گفت و با دل سخن گفتن لذتی دارد که هر کس را شایسته دریافتنش نیست.
حالا میدانی که تو را به این گوشه فرا خواندهاند تا در دارالامان گوشه تنهایی، در شبستان حیرت، اعتکافنشین درگاه پروردگار باشی، این گوشه، خلوتی است که جز با بال دل نمیتوان در آن جای گرفت، سلام بر گوشه نشینان تنهای حرم پروردگار.
سواحل شنی شب
مدتهاست به دنبال خلوتی با دلم میگردم، چون تک نارونی در جنگلی انبوه، تنهایم و بغضی غریب، گلویم را میفشارد، من از هیاهوی درختان میگریزم، من از فراسوی رنگها میآیم، از رنگ زرد و قرمز و نارنجی، مثل برگهای پاییزی.
من از ماورای صدا میآیم، صداهای مبهم و تیره، صداهای شفاف، صداهای شیشهای، تصویر شب، همچنان در برابرم تکرار میشود و من به سمت خانقاه ستارگان میدوم و ستارگان، جفت جفت در پی هم میروند.
من به سمت معبد خورشید میدوم، من از الهههای مشرقی کهن حرف میزنم، آخر، من از طراوت صبحهای صوفی سرشارم، من از نگاه درویشانه آسمان چکیدهام، درست شبیه شبنم یا شبیه قطره اشکی، این قصه من است.
این داستان جدایی نی است از نسیان این غربت ازلی، میراث آفتابی انسان است تا به فصل ابد، همین دیروز بود که در پیله کرم ابریشم جا مانده بودم و همین فرداست که بال و پر پروانگیام خواهد ریخت.
این روزها غربت عجیبی با من است، من در سواحل شنیِ شب غلت میخورم و موجها در من غوطهور میشوند، آرامش سرزمینی سکوت، مرا به خود میآورد، سجادهام رویِ آبی دریا پهن میشود
از رشتههای صدف، تسبیح درست میکنم، من در اتاقِ دِنج دلم معتکف میشوم و همراه با گل و گندم و گنجشک و نسیم، ذکر میگویم: «الله اکبر؛ سبحان الله؛ الحمدالله؛ یا ذاالجلال و الاکرام».
ویژه نامه اینترنتی «سه قدم تا پرواز» ویژه ایامالبیض و آغاز اعتکاف در پایگاه اطلاعرسانی راسخون منتشر شده است و علاقمندان به مشاهده و استفاده از این ویژهنامه میتوانند به نشانی اینترنتی www.rasekhoon.net مراجعه کنند./907/ت302/ی
ارسال نظرات