نگاهی به ابعاد مختلف سبک زندگی آیت الله فاضل
به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا به نقل از مشرق، سبک زندگی ما تا چه اندازه با معیارهای اسلامی مطابقت دارد؟ سبک زندگی ما شبیه چیست؟ بزرگان چگونه الگوهای موفق اسلامی را در تمامی ابعاد زندگی خویش پیاده می کردند؟ این نوشتار، مقدمه سلسله یادداشت هایی است که به بررسی ابعاد مختلف زندگی انسان های وارسته ای می پردازد که زرق و برق دنیا نگذاشت تا بیشتر بشناسیمشان.
سبک زندگی مطلوب قرآن کریم همان حیات طیبه یا زندگی پاکیزه است. قرآن در سوره نحل آیه 97 میفرماید: «مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثى وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیاةً طَیِّبَةً وَ لَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما کانُوا یَعْمَلُونَ» هر کس از مرد و زن عمل شایسته کند و مؤمن باشد او را زندگى نیکو دهیم و پاداششان را بهتر از آنچه عمل مىکردهاند مىدهیم.
اگر بدانیم که چطور زندگی می کنیم، خواهیم دانست که به کجا خواهیم رسید. اگر می خواهیم که زندگیِ دنیوی و اخروی با سعادتی نصیبِ همه ما شود، لازم است بدانیم که چطور زندگی می کنیم و بر اساسِ کدامِ الگوها، معیارهای خودمان را به وجود می آوریم. غفلت از سبک زندگی نبوی ما را به تبعیت از مؤلفههای زندگی غربی سوق میدهد. ما باید بازگشتی دوباره به سبک زندگی پیامبر اکرم(ص) داشته، اصول آن را استخراج کرده و آن را به شکل امروزی در آوریم و در حوزه فردی، اجتماعی، خانوادگی، اقتصادی، یک مدل و الگوی زیست مسلمانی ساخته و سعی کنیم تا جایی که میتوانیم بر اساس آن زندگی کنیم.
مهم این است که این سبک زندگی به خوبی عرضه شود، انسانها آگاه شوند و آگاهانه انتخاب کنند، همانطور که حضرت رسول (ص) با بعثت خود مدلی از زندگی را به مردم ارائه داد و به خوبی آن را ابلاغ کرد تا هر کسی که میخواهد آن را انتخاب کند.
در سبک زندگی خدا باوری، مسائلی چون قناعت، عدم حرص، خیرخواهی برای دیگران و نوع دوستی را شامل می شودکه می تواند در بسیاری از منافع اجتماعی و فردی تاثیرگذارباشد. بنابراین باید سبک زندگی اسلامی - ایرانی را در جامعه ترویج داد و مردم را با مولفه های این نوع زندگی آشنا نمود. دین یکی از پارامترهای تاثیرگذار و ارزشمند در سبک زندگی بویژه سبک زندگی اسلامی ـ ایرانی است و در هر جا شکل بگیرد می تواند به کمک فرهنگ و آداب و رسوم بیاید؛ بنابراین با معرفی و ارائه یک مدل رفتاری درست و صحیح در قالب دین، می توان تاثیرات مثبتی بر سبک زندگی افراد جامعه گذارد.
خداوند به خاطر وجود شما خیلی از بلایا را از مردم قم دور نگه می دارد
خدمت امام رسیده بود و گفته بود می خواهد شهر قم را ترک کند، آقا فرموده بودند: شما قم بمانید! خداوند به خاطر وجود شما خیلی از بلایا را از مردم قم دور نگه می دارد. بعدازظهر خاکسپاری بود که زمین قم لرزید. انگار نمی توانست سنگینی وجود یکی دیگر از بزرگان شیعه را تحمل کند. سنگینی که ظهر آن روز از روی دست های مردم به سینه اش منتقل شده بود... زمین ظرفیت چندانی برای مردان آسمانی ندارد، می دانید که؟
1)اهتمام به برگزاری مراسم مذهبی در منزل
آیت الله فاضل در طول سال بالغ بر 80 مراسم مذهبی در منزل خود برگزار مى کردند. ایام برگزارى این مراسم در منزل ایشان، عبارت بود از مراسم هفتگى که در تمام روزهاى جمعه سال به اضافه تمام مناسبت هاى مذهبى، همچون روزهاى میلاد یا وفات معصومین و وابستگان آنها همچون حضرت زینب(س) و بالاخص در ایام فاطمیه و دیگر دهه هاى عزادارى به صورت مراسم روضه خوانى در منزل خود برگزار مى کرد.باید دانست که این مراسم پرشکوه که از دوران کودکى آیت الله فاضل، در منزل پدرى ایشان برگزار مى شده و در واقع یادگارى ارجمند از پدر بزرگوارشان نیز به حساب مى آید، هم اکنون نیز به عنوان یک سنت دیرینه و پایدار و ارزنده در خاندان ایشان ادامه دارد و هیچ جمعه اى نیست و هیچ مناسبت مذهبى (همچون اعیاد و عزادارى ها)پیدانمى شود و هیچ ایام فاطمیه اى پیش نمى آید که این مراسم در منزل ایشان با شکوه و جلال تمام برگزار نشود.
2)هم و غم در سوریه این باشد که از تشیع و مذهب بگویی
تازه از سوریه برگشته بودم که برای توضیح اوضاع سوریه و فعالیت هایی که در آنجا صورت گرفته خدمتشان رفتم و مطالبی را عرض کردم. حرف هایم که تمام شد، ایشان فرمودند: "در سوریه از من اسم نبر، نمی خواهم از من نامی باشد، هم و غمت در سوریه این باشد که از تشیع و مذهب بگویی".
3)عبادت خالصانه و بی ریا
جنبههای عبادی او مانند وجوه علمیاش شناخته شده نیست. چرا که او از نمایان شدن این گونه مسائل دوری میکرد و فقط نزدیکان میدانستند که او به نوافل (نمازهای مستحبی) تا آنجا که قوای جسمانی یاری مینمود پایبند بود. اما نکته شایان توجه آن است که وی خدمت به مردم را عبادتی بزرگ میدانست.
4)آنچه به آن امید دارم، فقط فاطمه زهراست و فریادی که برای ایشان زدم.
آیت الله فاضل لنکرانی:"بنده هم به طلاب میگویم که اگر میخواهید به نتیجه روشنی در زندگی علمی خود برسید، رمز آن؛ همین اخلاص و ولایتمداری نسبت به امیرالمومنین(ع) و فاطمه(س) و اولاد ایشان است که تسلیم محض بودند."
آیت الله فاضل لنکرانی:" من 50 سال درس خواندم، تدریس کردم، شاگرد تربیت کردم و کتاب نوشتم، اما به هیچ کدام از اینها در آن دنیا امید ندارم. آنچه به آن امید دارم، فقط فاطمه زهراست و فریادی که برای ایشان زدم".
5)آخرین ذکر
یک ماه قبل از ارتحال از هرگونه مراوده های غیر ضروری پرهیز می کردند و از هرگونه شوخی در محضرشان ممانعت می کردند‚ بیشتر اوقات ساکت و در حالت فکر بودند و ایشان کاملا خودشان را برای سفر به آخرت آماده کرده بودند‚ در منزل یا بیمارستان‚ تقریبا هر نیم ساعت یک بار چشم هایشان را باز می کردند می گفتند "صلی اللّه علیک یا فاطمة الزهرا سلا م اللّه علیها".
در بیمارستان روزی پرسیدند چند روز به شهادت حضرت زهرا سلا م اللّه علیها باقی مانده است‚ عرض کردم‚ شش روز فرمودند; مرا به قم ببرید‚ هر چه پزشک ها ممانعت کردند‚ ایشان نپذیرفتند
به همین جهت هم ایشان روز شهادت حضرت زهرا(س) تشییع شدند چراکه پیوند قوی بین ایشان و حضرت وجود داشت.
6)سنت حسنه تأسیس مدرسه علمیه
آیت الله فاضل سنت حسنه و بازمانده از پدران و پیشینیان خود را به بهترین وجهى ادامه داده، و در میان سلسله اقدامات اجتماعى خود، به تأسیس مدرسه علمیه نیز همت گماشته است.در حال حاضر مدرسه علمیه تأسیس شده توسط ایشان از مهترین مدارس حوزه علمیه قم به شمار مى رود که در آن ده ها تن از طلاب و فضلاى قم مشغول تحصیل هستند و اکنون مدرسه علمیه آیت الله فاضل در زمره فعالترین و پر جنب و جوش ترین مدارس علمیه قم به شمار مى رود، اما در عین حال مجموعه فعالیت هاى این مدرسه را باید جزء کوچکى از فعالیت ها و اقدامات اجتماعى ایشان به شمار آورد و نه بیشتر.
ایشان معتقد بودند که ما در آینده با کمبود مجتهد مواجه خواهیم شد، لذا باید مرکزی برای تربیت فقهای آشنا به مشکلات روز وجود داشته باشد که الحمدالله این مرکز در مشهد، افغانستان، سوریه، لندن، مالزی و اندونزی شعبه دارد و مشغول به فعالیت است.
7)اهتمام به احیای آیین هاى حوزه فرهنگى شیعه
از سنت هاى خوب اسلام و بویژه از آیین هاى حوزه فرهنگى شیعه است که طالب علم، براى علم اندوزى نه تنها هزینه اى را متقبل نمى شود که هزینه هاى تحصیل و دفتر و کتاب و حتى هزینه هاى زندگى عادى خود را نیز از مدرسه اى که در آن مشغول علم اندوزى و سوادآموزى است دریافت مى دارد چنان که رسم مدارس اسلامى است، این طلاب جویندگان علم و فضلاء در حوزه علمیه ایشان، نه تنها براى تحصیل علم هزینه و زحمتى را متحمل نمى شوند، بلکه از طریق بنیانگذار مدرسه، هزینه هاى تحصیل و مخارج زندگى خود را نیز دریافت مى دارند.
8)ساده زیستی
روحیه طلبگی واقعی و سادهزیستی او زبانزد خاص و عام بوده است. ایشان این همه سادگی و بی آلایشی و فرار از تجملات را در حالی انجام می دادند که هیج اظهار نمی کردند و نشان نمی دادند که من زندگی ساده ای دارم. آقا اصلا تظاهر به این مسأله نمی کردند. آقا قدمی برای رونق زندگی شخصی بر نمی داشتند و اگر اهل خانه در امور معمولی منزل وسیله ای تهیه می کردند که به نظر ایشان لازم نبود بشدت اعتراض می کردند.
حدود 55 سال پیش، آیت الله بروجردی بابت درس هایی که ایشان نوشته بودند، 20 هزار تومان به جدمان میدهند و میگویند که با این پول برای آقای شیخ محمد منزلی بخرید. در آن زمان 20 هزار تومان به قدری زیاد بود که با آن میشد خانه ای 500 – 600 متری در قم تهیه کرد اما جد ما به پدرمان گفته بودند که شما میتوانید از این پول استفاده کنید اما ما به خاطر تعداد بالای افراد خانه به این پول احتیاج داریم، در عین حال دوست نداریم که شما از پیش ما بروید لذا پدر بنده هم بدون هیچ توقعی به پدرشان میگویند که اختیار پول با شما و هر چه میخواهید با آن انجام دهید؛ این روحیه، روحیه گذشت از دنیاست که در زندگی ایشان بسیار دیده میشد.
حجت الاسلام والمسلمین بجنوردی میگوید: «من از گذشته با ایشان مرتبط بودم. رفت و آمد دارم و کاملاً از زندگی داخلی ایشان با خبر هستم. زندگی ایشان پس از مرجعیت یا قبل از آن تغییری پیدا نکرده است و همان زندگی سابق را حفظ کرده و در حال حاضر نیز زندگی سادهای دارد.
فرزند ایشان میگوید: آنچه، از ابتدا تاکنون دیدیم این است که معظم له سعی دارند یک زندگی ساده و در سطح طلبهها داشته باشند. ایشان سالهای طولانی پس از تاهل حتی زمانی که تعداد فرزندانشان به 5 نفر رسید، در منزل پدری و در دو اطاق زندگی میکردندزندگی آیت الله فاضل لنکرانی تا اواخر عمر در حد متوسط طلبه ها و بلکه پایین تر بود، خاطرنشان کرد: ایشان هیچگاه در دوران حیات، خانه و حتی یک متر زمین برای خود تهیه نکرد و خانه ای که داشتند از طرف پدر مادرمان به مادرمان رسیده بود. در حالی که صدها ساختمان در قم به دست ایشان ساخته شد یا بسیاری از فضلا و علما توسط ایشان خانه دار شدند.
فرزند ایشان میگوید: حضرت آیت الله فاضل لنکرانی از دنیا رفتند بدون آنکه حتی یک متر خانه یا زمین یا ملک دیگری از خود بر جای گذاشته باشد. منزلی که در خیابان 19 دی در آن می نشستند ، آن منزل را پدربزرگ مادری ما برای دخترش خریده بود و متعلق به والده ماست. و دفتر آقا که در منطقه بازار است نیز ملکی است که از پدربزرگ پدری مان به همه فرزندان ایشان به ارث رسید و سهم آقا در آن دو دانگ بود. بقیه ورثه سهم خود را به آقا واگذار کردند و ایشان همه را یک جا وقف عزاداری سیدالشهداء کرد. لذا هیچ مایملکی از ایشان برجای نماند. ایشان با پنج اولاد در دو اتاق زندگی میکرد و زندگی بسیار محدودی داشت چراکه از ابتدا به دنبال علم و تقوا و بندگی خدا بود و آثاری که باقی مانده نشان دهنده ارتباط ایشان با خداست .
9)مهیا نمودن شرایط زندگی ای همانند زندگی یک طلبه ساده
در 10 سالی که از دوران مرجعیت ایشان می گذرد تابستانها به جز چند روزی که برای زیارت امام رضا (ع) به مشهد مسافرت می کردند بقیه ایام را علیرغم نامساعدبودن آب و هوا در قم می ماندند. این در حالی بود که اسباب آسایش در اطراف قم که آب و هوای خوبی دارد فراهم بود (و نیز بسیاری از بزرگان تابستان را در قم نمی مانند) ولی ایشان می گفتند: «من وقتی می بینم طلبه ها در قم در زیرزمین ها و اتاق های تنگ و تاریک و در فضای محدود زندگی می کنند دیگر آرامش ندارم تا به فکر راحتی خود باشم و به مناطق خوش آب و هوا بروم.آقا پس از تصدی مرجعیت به ما می گفتند برای من عبای معمولی تهیه کنید نه از جنس خیلی خوب و گرانقیمت ؛ تا طلبه ها وقتی مرا می بینند تحمل سختی و تنگدستی برایشان دشوار نباشد.
10)گشایش کار مردم
روزی به پدر اطلاع دادند که قبری پایین پای پدر شما کندهاند که پای پدر شما معلوم شده است. تا آن زمان، جد بنده حدود 9 سال بود که از دنیا رفته بودند، مرحوم پدر هم فرمودند اینکه جنازه پدر بعد از 9 سال تازه مانده است به این علت است که ایشان به مشکلات طلبهها بسیار رسیدگی میکردند و امین درجه یک مرحوم بروجردی بودند و هر چه ایشان از آقای بروجردی میخواستند، انجام میدادند.
پدرم معتقد بود که باید در کار مردم به آنها کمک کرد، بعد از انقلاب هر کس به ایشان مراجعه میکرد و کار داشت، سفارش او را به مسئولین میکرد و برای گشایش کار مردم نامه مینوشت؛ حتی اوایل انقلاب حاج احمد آقا به ایشان اعتراض کرد که شاًن شما این نیست که برای همه نامه بنویسید اما ایشان میگفت که مردم گرفتارند و تنها کاری که از بنده بر میآید، نوشتن نامه و سفارش است، مسوول مربوطه هم اگر در توان داشت میتواند اقدام کند. البته سفارشی که خلاف شرع و قانون باشد جایز نیست و ایشان انجام نمیداد اما سفارشی که گشایشی در کار مردم ایجاد کند، اشکالی ندارد.
***خاطره آقای قالیباف از آیت الله فاضل لنکرانی
امروز دوشنبه است. بیست و هشتم خرداد. پیکر آیتاللهالعظمی فاضل لنکرانی را در قم تشییع کردند. یاد حرف آیتالله میافتم. آن وقت که رفته بودم خدمتشان. آن موقع در ناجا بودم. گفتند "من 50 سال است دارم اسلام میخوانم. بگذار خلاصهاش را برایت بگویم. واجباتت را انجام بده. بهجای مستحبات تا میتوانی به کار مردم برس
کار مردم را راه بیانداز." بعد هم گفتند "اگر قیامت کسی ازت سوال کرد، بگو فاضل گفته بود".
11)احترام به مردم
در احترام به دیگران از تعابیر بسیار مودبانه ای استفاده می کردند‚ بر فضیلت های دیگران بیشتر تا›کید داشته و سعی می کردند به خطای دیگران بیش از حد توجه نشود تا فضایل تحت الشعاع قرار نگیرد. در اوج مرجعیت وقتی طلبه ای با ایشان صحبت می کرد احساس می کرد که با پدر خودش صحبت می کند. و در مجالس روضه ای که داشتیم تا زمانی که کسالت نداشتند مقید بودند برای همه اشخاصی که وارد مجلس می شوند قیام کنند. در زمان کسالت ایشان‚ وقتی صندلی ایشان را در مجلس روضه‚ بالا ی مجلس قرار داده بودیم ناراحت شدند و فرمودند صندلی من باید نزدیک در باشد که به واردین مجلس احترام بگذارم. نسبت به مردم حتی آنهایی که وارد اتاق ایشان می شدند در سلا م دادن پیش قدم می شدند در حالی که آنها وارد بر ایشان بودند. و ادب ایشان با تمام وجود برای همه مشهود بود.
12)رفتار با خانواده و نزدیکان
در جمع خانواده (برادر و خواهرها) میگفت و میخندید و شوخی میکرد و با همه گرم میگرفت.
والد راحل در محیط خانواده برخوردشان با فرزندان و والده بزرگوارمان بسیار محبت آمیز بود و آن جنبه عطوفت و کمال راًفتشان نسبت به اولادشان کاملا برای ما مشهود بود. عاطفه ایشان زبانزد فامیل بود و در جویا شدن و اطلا ع از احوال فرزندان و وابستگان خودشان بسیار دقت داشتند. در برخورد با بچه ها‚ هیچ موقع حریمی برای خود قائل نمی شدند و آنها هم خیلی راحت با ایشان صحبت می کردند و مسایل شان را در میان می گذاشتند. جلساتی که ایشان با بچه ها و فامیل داشتند علا وه بر معنویت حاکم بر جلسه‚ از صمیمیت خاصی نیز برخوردار بود. از جمله نکات قابل توجه‚ صبر و شکیبایی ایشان در محیط زندگی بود‚ در ناملا یمات و مصائبی که در محیط زندگی پیش می آمد آن چنان صبور بودند که برای دیگران جای شگفتی و تعجب داشت. سعی می کردند قناعت را به همه ما یاد بدهند و تاکیدشان بر این بود که اگر زندگی یک طلبه مقرون به قناعت نباشد زندگی صحیحی نخواهد بود. از کودکی ما را نسبت به نماز اول وقت‚ قرائت قرآن و نماز جماعت تمرین می دادند و دیگران هم از حرکت های ایشان یاد می گرفتند.
13) وصیت ایشان به فرزندان:پرهیز ار هرگونه اختلاف بویژه در امور دنیوی مالی بی ارزش
چنانچه فرزندان من بخواهند رضایت مرا در آن عالم از دست ندهند از هرگونه اختلاف بپرهیزند بالخصوص در امور مالی دنیوی بی ارزش که موجب از بین رفتن آبروی اینجانب و آبروی خودشان در میان مردم و جامعه میباشد
توجه به خانواده شیخ رمیثی
روزی عازم حج برای حضور در بعثه آیت الله العظمی میرزا جواد تبریزی بودم. مرحوم آیت الله العظمی فاضل از سفرم مطلع شد و به فرزند بزرگوارشان (آیت الله شیخ جواد فاضل) فرمودند: «شیخ رمیثی به حج می رود، به خانواده اش توجه کن و ببین به چیزی احتیاج ندارند.
14)خلوص مهمترین خصلت ایشان که همگان بر آن تاکید می نمایند
اگر از تمامی کسانی که او را میشناختند، سوال شود که مهمترین خصوصیت او کدام بوده است، جملگی بر خلوص او انگشت تأکید میگذارند.
وی هیچگاه نسبت به مرجعیت خود قدمی بر نداشت و در طول 11 سال مرجعیت، ابداً حتی یک بار، نگفت در فلان جا مقلد من زیاد یا کم است و یا نپرسید رساله من چاپ شده یا خیر؟ البته نشر کتابهای تخصصی خود را زیاد پیگیری مینمود، اما در مورد رسالهاش یک بار هم سوالی نکرد. بعد از رحلت آیت الله العظمی مرعشی نجفی به اصرار جمع زیادی از فضلا و مردم، او چندین سال امامت جماعت حرم مطهر حضرت معصومه علیهاالسلام را بر عهده داشت و مکرر میگفت: «برای من، این نماز که هزاران طلبه در آن شرکت میکنند و آن نمازی که قبلاً در مسجدی کوچک اقامه میکردم هیچ فرقی ندارد.
15)پرهیز از غیبت
آیت الله فاضل علاوه بر آن که خود غیبت نمینمود و از آن به جد پرهیز داشت، اگر کسی در حضور او لب به غیبت میگشود به هر طریق ممکن از آن جلوگیری میکرد و حتی اگر افراد خانواده نسبت به فردی حرفی میزد شدیداً با آنها برخورد میکرد.
16)گرانی سیب زمینی و سفره نان و سیب زمینی کارگر
بسیاری مواقع بود که وقتی خدمتشان میرسیدیم، ایشان ناراحت بودند، وقتی سوال میکردیم، به عنوان مثال میگفتند که چون سیب زمینی گران شده است. میگفتیم که اگر سیب زمینی گران شده، چرا شما ناراحت هستید؟! ایشان هم میگفتند که من حساب کردم، دیدم کارگری که 6-7 بچه دارد و سر سفره نان و سیب زمینی به بچه هایش میدهد، چه باید بکند؟ برای همین ناراحت هستم.
17)دو خصیصه بارز در ایشان دیدم؛ مربی واقعی بودن و اخلاص در تمام امور
شیخ «حسن رمیثی» شاگرد لبنانی و ارشد آیت الله فاضل لنکرانی:دو خصیصه بارز در ایشان دیدم؛ یکی اینکه مربی واقعی بود و دیگر اینکه در تمام امور اخلاص داشت. مربی به این معنا که واقعا استاد بود و در درسش طلبه واقعی تربیت می شد. ایشان همواره شاگردان را بر تحصیل جدی ترغیب میکردند.
در تمام مراحل درسی اخلاص داشتند و این اخلاص باعث می شد آموزش هایشان از قلب به قلب باشد؛ یعنی تعلیم فقط ظاهری نبود، بلکه در رفتار و باطن هم تاثیر می گذاشت. ایشان نه تنها حسن بیان داشتند، بلکه دارای نظر و فکر روشن هم بودند. از سوی دیگر مرجعیتشان بسیار بزرگ و قدرتمند بود و در خانه شان به روی تمامی مردم باز بود و آنان بسیار زیاد به ایشان مراجعه میکردند.
18)اعتراف به درستی نظر یا عمل افراد ، با وجود اظهارنظری متفاوت
ایشان وقتی میدیدند که نظر یا عملی درست است، فورا آن را بازگو میکردند؛ حتی اگر قبلا خودشان نظر دیگری داشتند. روزی نظری درباره فرعی فقهی داشتم و حضرت استاد در آن باره نظر دیگری داشتند.فردای آن روز تا من وارد دفتر شدم، ایشان فرمودند: نظر شما درست بود. واقعا این ویژگی، صفتی حسنه بود. امروز شاید کمتر فردی را یافت که در نزد کوچکتر از خودش اینگونه رفتار کند.
19)اگر ایشان درسش را ادامه دهد، قطعا از دانشمندان و نوابغ زمانه خود خواهد شد
آیت الله العظمی لنکرانی بعد از کلاس پنجم وارد درس طلبگی شده بود ایشان شاگرد اول کلاس پنجم بود و مدیر مدرسه به جدمان گفته بود که اگر ایشان درسش را ادامه دهد، قطعا از دانشمندان و نوابغ زمانه خود خواهد شد اما ایشان وارد طلبگی شد و با جدیت ادامه داد تا به این مراتب عالی رسید.
آیت الله فاضل لنکرانى نگارش معارف و مسائل ارزنده علوم اسلامى را از همان بدایت جوانى آغاز مى کند ، آن گونه که عدد تألیفات معظم له بر چهل عنوان افزون مى گردد و این یعنى که در دوران مفید زندگى هر سالى از عمر را به تألیفى ماندگان زیور بخشیده اند.
20)ولایتمداری
ولایت فقیه در کلام آیت الله فاضل لنکرانی: مشروعیت و لزوم تبعیت از قوانین حکومت راهى غیر از ولایت فقیه در زمان حاضر ندارد. همان طورى که در زمان رسول خدا(صلى الله علیه وآله) مشروعیت حکومت، به جهت تصدى رسول خدا بود، در زمان عیبت با تصدى فقیه جامع الشرایط، حکومت و قوانین او مشروعیت پیدا مى کند.
یکى از مهمترین فرازهاى زندگى استاد، زندگى سیاسى و مبارزاتى ایشان است. از همان زمانى که امام خمینى(رحمه الله) مبارزه وسیع و عمیق مذهبى سیاسى خود را آغاز کردند و علیه ظلم و فساد و کفر و استکبار قیام نمودند، ایشان به پیروى از معلم کبیر خویش قدم در این راه نهاد و مبارزات سیاسى خود را شروع کرد. استاد که از شاگردان پرشور امام و از معتقدان بى تزلزل و سرسخت ایشان بود،. از ابتداى نهضت امام خمینى(رحمه الله) تا مراحل مختلف شکل گیرى انقلاب اسلامى ایران به رهبرىآن بزرگ مرد تاریخ معاصر در همه جا و همه حال از امام راحل حمایت بى دریغ داشته اند و هیچ گاه رهبر و مقتداى خود را فراموش نکرده اند و هر آنچه را که در توان داشته اند خالصانه و مخلصانه در اختیارشان قرار داده اند. این مبارزات، هم به صورت فردى و هم به عنوان عضوى از اعضاى جامعه مدرسین حوزه علمیه که در آن زمان فعالیت چشمگیر و پرثمرى داشت صورت مى گرفت، و به همین جهت، از همان آغاز، مسأله اتّحاد و اتّفاق و یکپارچگى و وحدت کلمه یعنى همان چیز که رمز مهم پیروزى انقلاب اسلامى به شمار مى رفت در مبارزات استاد، نقش اساسى و تعیین کننده اى داشت.
در ارتباط با همین فعّالیّت ها و مبارزات بود که بارها از طرف رژیم سفّاک حاکم دستگیر شد; بارها به بازجویى هاى بیدادگرانه فراخوانده شد; بارها طعم زندان و شکنجه دژخیمان ساواک را چشید و سرانجام نیز به بد آب و هواترین نقاط کشور تبعید شد. نخستین تبعیدگاه وى بندر لنگه بود که اوج گرماى تابستان به آنجا فرستاده شد. استاد حدود چهار ماه را در آن منطقه نفس بُر، در گرماى سوزان و شرجى خفقان آور آن سپرى کرد; چهار ماهى که به قول خود استاد، مى توان گفت به اندازه تحمل 40 سال رنج و ناراحتى و مرارت بود. سپس استاد را به منطقه کویرى یزد تبعید کردند و دو سال و نیم نیز از عمر شریف وى در اقامت اجبارى آنجا سپرى شد. در این دو سال و نیم، چنان سختى ها و مصایبى را از سرگذراند که عبارت «غیر قابل توصیف» نیز براى آن کم است .امّا استاد از این دوره تبعید نیز به نیکوترین وجه استفاده کرد; یعنى علاوه بر تحقیقات علمى و تألیفات و نگارش هاى با ارزشى که در آن خلوت رنج آلود داشت، کار برخوردهاى پرثمرى ترتیب داده و با روشنگرى و بیدار سازى مردم، آنان را در مسیر مبارزات امام راحل قرار مى دادند، به طورى که در روزهاى اوج انقلاب، مردم یزد از جمله پیشتازترین مبارزات شهید پرورى بودند که با مشت خالى به جنگ توپ و تانک و گلوله رفتند و با نثار صدها شهید، دلاورانه در این راه ایستادگى کردند و گام هاى بلند و مؤثّرى در راه پیروزى انقلاب برداشتند.
ایشان بعد از ارتحال امام نیز از جمله بزرگانی بود که نسبت به حمایت از حضرت آیت ا... خامنهای تاکید فراوان داشتند.
شخصیت مقام معظم رهبری در بیان حضرت آیت ا... فاضل لنکرانی: ایشان مصداق بسیار روشن و بسیار خوب برای این منصب هستند و مکرر تاکید داشت: برای احراز این منصب در شرایط کنونی کسی بهتر از حضرت آیت ا... خامنهای نداریم.
حضرت آیت ا... فاضل لنکرانی: الان حمایت از مقام معظم رهبری، از زمان امام، واجبتر است چرا؟ بالاخره همان طور که از امام، نه شخص امام، مقام امام«بما انه مقام رهبری» واجب بود، الان این معنا بیشتر احساس ضرورت و نیاز دارد. این مقام، واجب الاطاعه است و باید محترم شناخته بشود. ایشان (آیت ا... خامنهای ) ستون خیمه مرجعیت هستند. اگر ایشان نبودند ما هم نبودیم.
بسم الله الرحمن الرحیم
انا لله و انا الیه راجعون
با تأسف و تأثر فراوان از ارتحال فقیه مجاهد مرحوم مغفور حضرت آیتالله آقای فاضللنکرانی رضواناللهتعالیعلیه اطلاع یافتم. این ضایعهی سنگین برای حوزهی علمیه و ملت شریف ایران است. حوزهی علمیه یکی از استوانههای علمی و تحقیقی و یکی از استادان برجستهی خود و ملت ایران یکی از مراجع تقلید انقلابی و بیدار و پرتحرک خود را از دست داد. ایشان در سالهای طولانیِ دوران اختناق در شمار برجستگانی از حوزهی علمیهی قم بودند که در میدانهای گوناگون مبارزات حضور داشته و رنج تبعید را به جان خریدند و پس از پیروزی انقلاب از جملهی روحانیون نامداری بودند که نقش های مهمی در همهی موارد حساس ایفاء نمودند. رحمت خدا بر ایشان باد. اینجانب این مصیبت بزرگ را به حضرت بقیهالله ارواحنافداه و به مراجع عظام و علمای اعلام و فضلاء و طلاب حوزهی مبارکه و به عموم ملت ایران تسلیت میگویم. همچنین به خانوادهی مکرّم و آقازادگان ارجمند و دیگر بازماندگان و منسوبان ایشان عرض تسلیت کرده، تسلّا و صبر آنان را از خداوند متعال مسألت مینمایم. والسلام علی عباد الله الصالحین( سیّدعلی خامنهای 26/خرداد/1386) /919/د103/ن